#حدیث
🌏 عاقبت دوست حضرت موسی
امام صادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ فرمود:
حضرت موسى بن عمران يك برادر دينى داشت،كه موسى او را دوست مىداشت و اكرام و احترامش مىنمود،روزى شخصى نزد وى آمد و گفت:(حاجت و مشكلى دارم) كه علاقهمندم (در بارۀ آن) با پادشاه ستمگر سخنى بگوييد- آن ستمگر يكى از پادشاهان بنى اسرائيل بود-.
آن دوست حضرت موسى عَلَيْهِ السَّلاَمُ اظهار داشت:به خدا سوگند! او را نمىشناسم و تا كنون چيزى از او نخواستهام.
آن شخص گفت:ضررى برايت نيست،شايد كه خداوند عزيز به واسطه شما حاجت مرا بر آورده نمايد.
پس قلبش رقيق گشت و به همراه او حركت كرد- بدون آن كه حضرت موسى نسبت به اين جريان آگاه باشد- و بر آن پادشاه وارد شد؛و چون پادشاه ايشان را ديد،او را تجليل كرد و كنار خود نشانيد،سپس حاجت آن شخص را مطرح نمود و پادشاه آن را بر آورده كرد.
مدّتى نگذشت كه پادشاه مورد طعنه قرار گرفت و از دنيا رفت و اهل مملكت در تشييع جنازهاش شركت كردند و در سوگ او بازار بسته شد.
از قضاى روزگار آن جوان- برادر حضرت موسى- نيز در همان روز وفات يافت؛و (از خصوصيّات او اين بود كه) هرگاه وارد منزل خود مىشد درب خانه را مىبست و كسى به او دست رسى نداشت،فقط هر وقت حضرت موسى كارى با او مىداشت در را باز مىكرد و بر او وارد مىشد.
مدّت سه روز حضرت موسى او را فراموش كرد و چون روز چهارم بيادش افتاد خود را سر زنش كرد و گفت:سه روز است كه برادرم را فراموش كردهام،سپس آمد و در را گشود،چون وارد شد،او را مرده ديد در حالتى كه جانورانى بر بدن او حمله كرده و زيبايىهاى صورتش را نابود كردهاند.
چون او را با چنان حالت مشاهده نمود گفت:اى پروردگارا! مردم را بر جنازه دشمنت گرد آوردى،ولى دوستت را اين چنين مرداندى و جانوران را بر او مسلّط كردى كه زيبايىهاى صورتش را نابود كنند؟!
خداوند فرمود:اى موسى! دوست مؤمن من از اين ستمگر حاجتى را در خواست كرد و او نيز حاجتش را بر آورده كرد،لذا اهل مملكتش بر جنازۀ او حضور يافته و بر او نماز خواندند تا مجازات كار خيرش باشد و چون از دنيا برود نزد من حسنهاى نداشته باشد كه بخواهم پاداش دهم.
و ليكن بر اين جوان مؤمن جانورانى را مسلّط نمودم تا زيبايىهاى صورتش را نابود كنند،به جهت مراجعه و در خواستش از ستمگرى كه مورد رضايت من نبود،تا چون از دنيا مىرود ديگر گناهى برايش نزد من نمانده باشد.
منبع : کتاب المؤمن ج ۱، ص ۱۷
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 اکرام خداوند به مومن به سبب گناهانش
امام باقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ فرمود:
همانا خداوند تبارك و تعالى هنگامى كه از مقدّراتش چنين باشد كه بندهاى را اكرام نمايد؛چنانچه در پيشگاه خداوند گناهى داشته باشد،به مريضى مبتلايش مىنمايد، پس اگر انجام نگرفت مبتلايش مىكند به نياز؛و چنانچه باز هم تحقّق نيافت به سختى مرگ و جان دادن مبتلايش مىكند.
ولى اگر در مقدّرات او،بندهاى (در اثر اعمال و گفتارش) سزاوار اهانت باشد در حالتى كه حسنات و كارهاى شايستهاى داشته باشد،خداوند او را در سلامتى كامل قرار مىدهد؛و يا روزيش را توسعه مىبخشد؛و يا سكرات مرگ و جان دادن را برايش آسان مىنمايد (تا جبران حسناتش گردد و پس از مرگ حسنهاى نداشته باشد) .
منبع : المؤمن ج ۱، ص ۱۸
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 سنت خدا در پاداش به مومن و عقوبت کافر در دنیا چگونه است ؟
امام باقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ فرمود:
خداوند تبارك و تعالى فرموده است:سوگند به عزّتم! من بندهاى را از دنيا نمىبرم كه بخواهم مورد رحمت خود قرارش دهم مگر آن كه هر سيّئه و خطايى كه داشته باشد از بين مىبرم،يا به وسيلۀ تنگى و سختى در معاش؛و يا به وسيلۀ مرض و بلا در جسدش؛و يا به وسيلۀ خوف و ترسى كه بر او وارد مىسازم؛و چنانچه چيزى باقى مانده باشد مرگ و جان دادن را بر او سخت مىگيرم.
و حضرت نيز فرمود:خداوند فرموده است:سوگند به عزّتم! خارج نمىكنم از دنيا بندهاى را كه بخواهم عذابش كنم مگر آن كه تمامى حسناتش را به توسعه در معاش؛و يا صحّت و سلامتى در جسمش،يا ايمنى در زندگيش،مكافات و پاداش مىدهم،پس اگر چيزى باقى مانده باشد مرگ و جان دادن را بر او آسان مىگيرم.
منبع : المؤمن ج ۱، ص ۱۸
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 داستان موسی ع و دو شکارچی
ابن ابى عمير از بعضى از اصحابش به طور مرفوعه نقل نموده است:
روزى حضرت موسى عَلَيْهِ السَّلاَمُ بر ساحل دريا قدم مىزد،ديد يك نفر شكارچى آمد و به عنوان سجده براى خورشيد بر زمين افتاد و سخنانى مشركانه گفت،سپس تور ماهيگيرى خود را به دريا انداخت و (پس از لحظهاى) آن را پُر از ماهى بيرون آورد؛و دو مرتبه به دريا انداخت و همانند اوّل پُر از ماهى بيرون آورد،همچنين مرتبه سوم تا آنكه احساس كفايت كرد و رفت.
سپس شخص ديگرى آمد،وضوء ساخت و نماز خواند؛و پس از حمد و ثناى خدا، تور خود را به دريا انداخت و چيزى در آن نيامد،مرتبه دوّم نيز انداخت و چيزى عايدش نشد،تا مرتبه سوّم يك ماهى كوچكى به تور افتاد (آن را بيرون آورد و) شكر و سپاس بجاى آورد و رفت.
حضرت موسى عَلَيْهِ السَّلاَمُ اظهار داشت:اى پروردگار! آن بندهات آمد و به تو كفر گفت و براى خورشيد عبادت كرد و سخن شرك بر زبان جارى نمود و تور خود را به دريا انداخت و پُر از ماهى بيرون كشيد،تا سه مرتبه چنين كرد و تورش پُر از ماهى گشت و احساس بىنيازى كرد و رفت؛و اين بندۀ مؤمن آمد،وضو ساخت و نماز خواند و پس حمد و ثنا تور خود را به دريا انداخت و چيزى عايدش نگشت،تا مرتبه سوّم كه يك ماهى كوچك گرفت و شكر تو را بجاى آورد رفت!!
خداوند به موسى عَلَيْهِ السَّلاَمُ وحى فرستاد:اى موسى! به سمت راست خود نگاه كن، هنگامى نگاه كرد آنچه را كه خداوند براى بنده مؤمن آماده و مهيّا نموده بود آشكار شد، سپس به موسى گفته شد:سمت چپ خود را نگاه كن،همين كه نگاهش افتاد آنچه را كه براى بنده كافر آماده گشته بود ظاهر گشت.(منظور پاداش و جزای اخروی است) سپس خداوند فرمود:اى موسى! آنچه را به اين كافر دادم سودى برايش ندارد؛ و آنچه از ديگرى منع نمودم ضررى برايش نخواهد داشت.
حضرت موسى عَلَيْهِ السَّلاَمُ فرمود:اى پروردگار! حقّ است كه هر كه تو را شناخت راضى و خشنود باشد به آنچه كه انجام مىدهى.
نشانی: المؤمن ج ۱، ص ۱۹
@tarighatezendegi
#شخصی
🌏 نیازمندی بشر به قانون الهی ، برای رسیدن به عدالت و در نتیجه اثبات حقانیت اسلام
وقتی آدمی برای پاسخگویی به امیال ، احساسات و نیازات حیوانی و هیجانی خود ، حد و مرز و قانون درستی نداشته باشد ، این انسان با خودخواهی هایش به خود و به حقوق دیگران آسیب می زند .
تنها با وجود خدا و قانون الهی و مشاهده آیات و اثرات وضعی اعمال در دنیا و پاداش بهشت و ترس از عذاب جهنم ، است که نفس افسارگسیخته انسان را می توان تسلیم و رام نمود . و الا اگر خدایی نباشد ، نظمی نباشد ، حکمتی نباشی ، آخرتی نباشد ، بهشت و جهنمی نباشد ، این دنیای کوتاه چه ارزشی دارد که من آنگونه که بخواهم زندگی نکنم و خواسته های شخصی ام را به دیگران و جامعه ترجیح ندهم !؟
پس روشن است که آیین اسلام که به معنای تسلیم بودن در برابر حق است و تنها از حق و حقوق دفاع می کند ، با گذاشتن قوانین محدود کننده برای کنترل خواسته های نفسانی ، نه تنها به آدمی ظلم نمی کند بلکه خواستار نابودی هر گونه ستم کاری و شقاوت ورزی روی زمین است که همگی از خودخواهی های انسان سرچشمه می گیرد ، خود محوری ها و خود بینی هایی که انقدر این خود در وجود انسان بزرگ می شود که نمی گذارد حقیقت به طور کامل دیده شود .
پس به قطع می توان گفت وجود چنین دین و مکتبی برای ایجاد عدالت و جامعه ای سالم از ناحیه خداوند برای هدایت بشر واجب است و همین نیاز آشکار انسان به قانون الهی ، مدعایی دیگر برای نشان دادن حقانیت اسلام برای قلب های سالم و بیدار است .
البته مسلما افراد خودخواه و خدانشناس پذیرای چنین کلامی نیستند و نخواهند بود ، چنانچه به وفور در اطرافمان می بینیم و شاهد هستیم چنین انسان هایی با باور خدا نشناسی به نفع خود و منافع خود ، خیلی خوب اعمال نادرستشان را با مغالطه و سفسطه بازی توجیه می کنند و به آن مهر تایید می زنند ، در صورتی که اگر کس دیگری همین فعل را بر سر خودشان بیاورد ، آن را محکوم می کنند ...
خب از چنین موجودات دوپایی با چنین احوالات ضد و نقیضی کاملا روشن است که در آن واحد حتی همین کلام را هم چون به ضرر منطق خودشان است با ادله های موهوم و واهی با بازی کردن الفاظ مثل آب خوردن نفی و انکار می کنند و اصلا ککشان هم نخواهد گزید !
پس نمی توان ملاک حقانیت این نوشتار را با ترازوی دید چنین انسان های خودخواهی که چون خود خودخواهند و از خودخواهی دفاع می کنند ، قرار داد .
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 غم و اندوه بدون دلیل مومن
عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: تَنَفَّسْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ ثُمَّ قُلْتُ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ هَمٌّ يُصِيبُنِي مِنْ غَيْرِ مُصِيبَةٍ تُصِيبُنِي أَوْ أَمْرٍ يَنْزِلُ بِي حَتَّى تَعْرِفُ ذَلِكَ أَهْلِي فِي وَجْهِي وَ يَعْرِفُهُ صَدِيقِي فَقَالَ نَعَمْ يَا جَابِرُ قُلْتُ مَا ذَلِكَ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ قَالَ وَ مَا تَصْنَعُ بِهِ قُلْتُ أُحِبُّ أَنْ أَعْلَمَهُ فَقَالَ يَا جَابِرُ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ اَلْمُؤْمِنِينَ مِنْ طِينِ اَلْجِنَانِ وَ أَجْرَى بِهِمْ مِنْ رِيحِ اَلْجَنَّةِ رُوحَهُ فَكَذَلِكَ اَلْمُؤْمِنُ أَخُو اَلْمُؤْمِنِ لِأَبِيهِ وَ أُمِّهِ فَإِذَا أَصَابَ رُوحاً مِنْ تِلْكَ اَلْأَرْوَاحِ فِي بَلْدَةٍ مِنَ اَلْبُلْدَانِ شَيْءٌ حَزِنَتْ [خَرِبَتْ] هَذِهِ اَلْأَرْوَاحُ لِأَنَّهَا مِنْهَا .
از جابر (نقل شده است) كه:گفت:
در محضر امام باقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ نفسى عيمق كشيدم و گفتم:اى فرزند رسول خدا! غم و اندوه بر من وارد مىشود بدون آن كه مصيبتى ببينم،يا آن كه مشكلى دچارم مىگردد كه خانواده و دوستانم متوجّه آن مىشوند.
حضرت فرمود:بلى اى جابر! (چنين است).
عرضه داشتم:علّت و سبب آن چيست؟
فرمود:مىخواهى چه كنى؟ گفتم:مىخواهم بدانم.
فرمود:اى جابر! خداوند را مؤمنين از سرشت بهشتيان آفريده و از باد بهشت بر آن دميده است،بنا بر اين مؤمن برادر مؤمن و از يك پدر و مادرند و هرگاه در سرزمينى حادثهاى بر يكى از ارواح وارد شود،همۀ ارواح محزون و درهم مىگردند.
منبع : المؤمن ج ۱، ص ۳۸
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 ارواح به مانند اسبان ذات همدیگر را استشمام و شناسایی می کنند ...
وَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: اَلْأَرْوَاحُ جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ تَلْتَقِي فَتَتَشَامُّ كَمَا تَتَشَامُّ اَلْخَيْلُ فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا اِئْتَلَفَ وَ مَا تَنَاكَرَ مِنْهَا اِخْتَلَفَ وَ لَوْ أَنَّ مُؤْمِناً جَاءَ إِلَى مَسْجِدٍ فِيهِ أُنَاسٌ كَثِيرٌ لَيْسَ فِيهِمْ إِلاَّ مُؤْمِنٌ وَاحِدٌ لَمَالَتْ رُوحُهُ إِلَى ذَلِكَ اَلْمُؤْمِنِ حَتَّى يَجْلِسَ إِلَيْهِ .
از امام صادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ (نقل شده است كه) فرمود:
ارواح (در بدنها) سربازانى آماده و مجهّز هستند كه با يكديگر برخورد و ملاقات دارند،مانند اسبها كه همديگر را استشمام مىكنند،پس هرگاه يكديگر را بشناسند،با او مأنوس مىگردند.
ولى چنانچه منكر يكديگر گردند و اظهار نا آشنايى كنند،اختلاف نموده و جدا شوند؛و اگر مؤمنى وارد مسجدى شود كه افراد بسيارى در آن حضور دارند و در جمع ايشان فقط يك نفر مؤمن باشد،روح و روان او به سمت آن مؤمن تمايل مىيابد تا آن كه كنارش بنشيند.
منبع : المؤمن ج ۱، ص ۳۹
@tarighatezendegi
11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
بشنوید سخن تازه علامه تیجانی را در مورد سنیان متعصبی که بخاطر ماجرای غزه شیعه شده اند .
☝️ سید محمد تیجانی سماوی، (زاده ۱۹۳۶م) عالم اهل تونس که مذهبش را از اهلسنت به تشیع تغییر داده است. تیجانی ابتدا مذهب مالکی داشت. وی پس از سفر به عربستان به وهابیت گرایش پیدا کرد و به تبلیغ عقاید وهابیان مشغول شد؛ اما در پی سفری به نجف و گفتوگو با عالمان شیعه، مذهب شیعه را برگزید.
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 آرامش مومن ، تنها در کنار مومنان است
وَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: لاَ وَ اَللَّهِ لاَ يَكُونُ [اَلْمُؤْمِنُ] مُؤْمِناً أَبَداً حَتَّى يَكُونَ لِأَخِيهِ مِثْلَ اَلْجَسَدِ إِذَا ضَرَبَ عَلَيْهِ عِرْقٌ وَاحِدٌ تَدَاعَتْ لَهُ سَائِرُ عُرُوقِهِ .
از او [امام صادق] عَلَيْهِ السَّلاَمُ (نقل شده است كه) فرمود:
براى هر چيزى وسيله و اسبابى وجود دارد كه به وسيلۀ آن آسايش مىيابد؛و همانا مؤمن به وسيلۀ برادر مؤمن خود آسايش خواهد داشت،همان طورى كه پرنده با هم نوع خود اُنس و آسايش دارد.
منبع : المومن جلد ۱ صفحه ۳۹
@tarighatezendegi
13.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
توصیه به نماز جعفر طیار برای گره گشایی از زبان آیت الله بهجت ...
🎬 استاد عالی
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 حق مومن بر مومن چیست ؟
از معلّى بن خنيس نقل شده است كه گفت: در محضر امام صادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ عرضه داشتم:حق مؤمن بر مؤمن چيست؟ حضرت فرمود:همانا من نسبت به تو دلسوزم،مىترسم فراگيرى و عمل نكنى و بدون آن كه حفظ و رعايت نمايى از دست بدهى.اظهار داشتم:تحولى و نيرويى نيست مگر به وسيله خداوند متعال. فرمود:مؤمن هفت نوع حق بر مؤمن دارد كه واجب و حتمى مىباشد.چنانچه يكى از آنها پايمال گردد از ولايت خداوند خارج گشته و ترك طاعت او كرده است و و هيچ حظ و بهرهاى از آن نمى برد. (اولين و) و سادهترين حقوق اين است كه آن چه را براى خود دوست دارى براى او دوست داشته باشى و آنچه براى خود ناپسند و زشت مىدانى براى او هم ناپسند دانى. دوم او را (با تمام وجود اعم از) جسم مال و ثروت،زبان،دست و پا كمك نموده و دريغ نورزى. سوم:در خوشنود شدن او گام بردارى و از هر گونه ايجاد ناراحتى برايش اجتناب نموده و فرمانبر خواستههاى (مشروع) او باشى. چهارم چشم بينا راهنماى آشنا و آئينه (روشن و بيانگر عيبها و زشتىهاى او) باشى. پنجم مبادا تو سير باشى و او گرسنه،تو سير آب و او تشنه،تو پوشيده از لباس و او برهنه باشد! ششم تو داراى خدمتكار و او بدون خادم،تو داراى همسر باشى كه در امور زندگى تو را كمك و يار باشد ولى او بدون همسر و بدون يار باشد،(پس اگر چنين حالتى باشد) خادم خود را نزد او فرست تا لباسهايش را بشئيد،خوراكش را آماده سازد،فرش و رختخواب او را مهيّا نمايد. هفتم سوگند او را تصديق،دعوتش را اجابت،در مريضى و ناراحتيش عيادت و دلجويى در تجهيز و تشييع جنازهاش همكارى و مشايعت نمايى،و چنانچه خواستهاى داشته باشد بر انجام آن مبادرت نموده،و مبادا كارى كنى كه مجبور شود رو بيندازد و تقاضاى كمك نمايد.اگر چنين حقوقى را رعايت نمايى ولايت تو با او و او با تو پيوسته و محكم گشته است.
منبع : المؤمن ج ۱، ص ۴۰
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 راز خوشبختی در دنیا و آخرت خدمت به مومنین است
از امام صادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ (نقل شده است كه) فرمود:
هر مؤمنى گره و مشكلى از مؤمنى بگشايد،خداوند هفتاد مشكل از مشكلات دنيا و آخرت او را گرهگشايى مىنمايد.
و فرمود:چنانچه مؤمنى در سختى و فشار زندگى باشد و شخصى به آسانى از او گرهگشايى كند،خداوند سختىها و خواستههاى دنيا و آخرت او را آسان مىگرداند.
و هر كه عيبى از مؤمنى بپوشاند،خداوند هفتاد عيب از عيبهاى دنيا و آخرتش را مىپوشاند.
و فرمود:همانا خداوند در مقام كمك به مؤمن است تا وقتى كه به فكر كمك به برادر ايمانى خود باشد،پس حدّ اكثر بهره را از اين موقعيّت ببريد و در انجام كارهاى خير شوق و رغبت داشته باشيد.
منبع : المؤمن ج ۱، ص ۴۶
@tarighatezendegi