✍تلنگر
🔹طبق قوانین فیزیک قرار دادن یک آهن در میدان مغناطیسی، پس از مدت کوتاهی آنرا به "آهنرُبا" تبدیل میکند، حال قراردادن یک ذهن در میدان مغناطیسی بدبختی، می شود بدبختی رُبا!
🔸و قرار دادن در میدان مغناطیسی خوشبختی، میشود خوشبختی رُبا.
👈 هرچه را که میبینید،
هر آنچه را که می شنوید و هر حرفی که میزنید ، همه دارای انرژی مغناطیسی هستند و ذهن شما را همان ، رُبا میکنند!
👈 به قول حضرت مولانا :
تا درطلب گوهر کانی، کانی
تا در هوس لقمه نانی، نانی
این نکتهٔ رمز اگر بدانی، دانی
هرچیز که در جستن آنی، آنی
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
✍ یعنی مثلاً ما با این زنهای خوشگل، کاری نداریم!
🔹رسیدیم به تفلیس ناهار خوردیم بعد آمدیم به مدرسه دخترها زنِ جوان خوشگلی بود دست دادیم صحبت کردیم. در این مدرسه بقدر چهارصد نفر دخترهای بزرگ و کوچک مشغول تحصیل هستند؛ چیزی که باعث حیرت است اینکه دخترها تماماً خوشگل و مقبول هستند.
آنجا را هم گردش کرده بیرون آمدیم، چیز عجیبتری که دیدم این بود که میرزا علینقی زرگرِ خودمان را دیدم که اینجا راست راست مثل خر راه میرفت، معلوم شد میخواهد از این راه به مکه برود.
شب در باغ تماشاخانه چادر زده میوه و بستنی حاضر کردند. بعضی زنهای محترمین آمدند. زن وزیر عدلیه، زن بسیار خوشگل مقبول بلندقد تنومند و رسای خوبی بود پهلوی ما نشست قدری صحبت کردیم.
دوشنبه به شهر کیس لاکل رسیدیم. یک زن فرنگی در آنجا دیدم که بقدری خوشگل بود که حساب ندارد اگر هزار امپریال میفروختند من میخریدم. هیچ به این خوشگلی آدم نمیشود افسوس که فروختنی نبود!
🔸سهشنبه به شهر کالمنا رسیدیم. در اینجا حاکم شهر مسکو که اسمش پرنس گالتیسین است بحضور آمد. جوان خوبی است. سفر اول هم که به اینجا آمده بودم همین شخص را دیدم که سرایدارباشی اینجا بود. حالا هم که نایب الحکومه شده باز کلیدی در کو_نش آویزان کرده بود! معلوم میشود حالا هم نایب الحکومه است هم سرایدارباشی.
... ساعت هفت باید شام رسمی با امپراطور روس و امپراطریس بخوریم. بسیار خوب میزی چیده بودند؛ دست راست من، پرنس منتنگرو نشسته بود. دست چپ من هم امپراطریس نشسته بود. امپراطور هم مقابل من نشسته بود. یکی از دخترهای والی منتنگرو هم مقابل ما پهلوی ولیعهد روس نشسته بود.
این دو تا هر دو خیلی خوشگل بودند آنکه پهلوی من بود خوشگل و خوب بود اما آنکه پهلوی ولیعهد بود خوشگلتر و دندانهایش بهتر بود؛ من خیلی دلم میخواست که تمام را با دختر والی حرف بزنم، اما امپراطریس پهلویم بود باید با او حرف میزدم ، دو کلمه با امپراطریس حرف میزدم هشت کلمه با دختر والی. دختر خوشراه خوبی بود اما سر میز که نمیشد انگلکش کرد.
وارد شهر کاسل شدیم. بعد از شام در پارک ویلهلمسهو به گردش رفتیم. زنهای زیاد و دخترهای زیاد خوشگل در پارک بودند. در هرجا دستهای از خوشگلها ایستاده بودند. حقیقتاً خوشگل بودند. خصوصاً در کنار دریاچه جلو فواره که پیاده شدیم تماشا کنیم، زنهای خوشگل خوب زیاد بودند.
🔹پیرزنی هم آنجا بود، خیلی پیر و متع_فن بعلاوه عینکی هم گذاشته بود. من به او تعارف کردم یعنی مثلاً ما دنیا دیده هستیم و با این زنهای جوان و خوشگل که اینجا ایستادهاند کاری نداریم.
👈 آنچه خواندید بخشی از خاطرات ناصرالدین شاه از سفر سومش به فرنگستان بود. در بخش دیگری از این خاطرات، شاه گلایه میکند که دختران خوشگل در اینجا زیاد هستند اما چه سود که وقتی به اطاقهایشان در استراحتگاه میروند، درب اطاق را از داخل قفل میکنند... این مسئله موجب نارضایتی شاه شده است!
📗خاطرات ناصرالدین شاه در سفر سوم فرنگستان صفحات ۱۱۹ و ۱۲۰ و ۱۳۳ و ۱۳۴ و ۱۴۳ و ۱۴۴ و ۲۴۴ و ۲۴۵ به اختصار // به کوشش دکتر رضوانی و فاطمه قاضیها // انتشارات رسا // تهران ۱۳۷۱
🔘کارگاه آموزشی/تاربخ بدانیم 👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ زیگورات چغازنبیل
🔹نیایشگاهی که بهدستور اونتاشگال پادشاه بزرگ ایلام باستان حدود ۳۲۰۰ سال پیش برای ستایش ایزد اینشوشیناک، نگهبان شوش ساخته شد.
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
✍ دست انسانی به این مقابر نمیرسد ، زیرا سنگها را قائم تراشیدهاند و بسیار مرتفع هستند. شاید بعد از پایان ساخت این آرامگاهها، پلکان یا راه دسترسی را بهکلی از بین بردهاند تا دست کسی به آنها نرسیده و اجساد پادشاهان از آزار و آسیب محفوظ بماند.
📗سفر به ایران / اوژن فلاندن
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
✍آقا محمدخان و شکار روباه
🔹آقامحمدخان قاجار علاقه زیادی به شکار روباه داشت ، وی تمام روز را درپی یک روباه با اسبش می تاخت تا زمانیکه حیوان از فرط خستگی نقش برزمین شود، بعد روباه را میگرفت و بر گردنش زنگوله ای میبست و درنهایت رهایش می کرد. تا اینجای داستان مشکلی نیست. درست است، روباه مسافت زیادی را دویده و وحشت کرده ولی حداقل هنوز زنده و سالم است و هم دُمش را دارد، هم سرش را و هم پوستش را نکنده اند، فقط می ماند آن زنگوله. از اینجای داستان مصیبت روباه شروع میشود.
🔸 هرجا که می رود یک زنگوله بر گردنش صدا میکند. دیگر نمی تواند شکار کند چون مرغ و خروس ها با شنیدن صدای زنگوله فرار می کنند. صدای زنگوله جفتش را هم می ترساند و فراری می دهد ، از همه اینها بدتر صدای زنگوله خودش را هم پریشان و عصبی و آرامشش را مختل میکند ، پس از اینکار روباه یا باید رام شده و نزد شاه می رفت و یا محکوم به مرگی تدریجی بود و روباه بیچاره در نهایت ، گرسنه و تنها در گوشه ای می میرد.
📗اندیشکده ایرانگردی/ امیر هادی
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ ۱۳ تیرماه روز ملی کوه اساطیری ، مادر ایران زمین ، دماوند باشکوه گرامی باد🇮🇷
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
✍ وقتی شیخ ابوالقاسم کرکانی بر جنازه فردوسی نماز نخواند!
🔹چون فردوسی وفات کرد، شیخ ابوالقاسم کرکانی بر او نماز نکرد و گفت که وی مداح کفار بوده و کسی اجازه ندارد او را در گورستان مسلمانان دفن کند.
برخی بزرگان توس قصد داشتند برای پادرمیانی نزد شیخ ابوالقاسم کرکانی بروند تا نظر وی را تغییر دهند اما تنها فرزند فردوسی که دختری با نام آسیمن بود، مانع شد و گفت پدرم نیز اگر زنده بود، هرگز اجازه چنین کاری نمیداد و سپس جسد فردوسی را به باغ شخصی خودش در توس برده و در آنجا دفن کردند.
🔸عطار نیشابوری در اسرارنامه این واقعه را شرح میدهد و در پایان نیز داستانی به آن میافزاید و مینویسد:
شیخ ابوالقاسم کرکانی شبی در عالم خواب دید که فردوسی در بهشت برین جای گرفته است؛ شیخ با تعجب از فردوسی پرسید به چه چیز خدای تعالی تو را آمرزید و در جنت ساکن گردانید؟!
فردوسی گفت به دو چیز: یکی اینکه تو بر من نماز نکردی! و دیگری آنکه این بیت را در وصف او (خدا) گفتهام:
جهان را بلندی و پستی تویی
ندانم چهای، هر چه هستی تویی
👈 پینوشت : بخش اول این روایت تاریخی موثق است اما بخش دوم روایت و خواب دیدن شیخ، داستانی است که عطار نقل کرده و احتمالاً هدف عطار از روایت چنین قصهای، نشان دادن جنبهای از معنویت در اشعار فردوسی بوده است. چیزی که شیخ ابوالقاسم کرکانی با تعصب کورکورانه آن را ندیده بود!
📗ظفرنامه (مقدمه کتاب) حمدالله مستوفی
📗اسرارنامه عطار نیشابوری بخش بیست و دوم، الحکایه و التمثیل
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
✍ حقوق معلمان در دوران صفوی به روایت شاردن جهانگرد فرانسوی
🔹حقوق مدرس (معلمان) کاملا مکفی است و سالانه پرداخت می شود. در مدارسی که از طرف شاه وقف شده است حقوق مدرس به یکصدتومان بالغ می شود. در سایر مدارس این حقوق کمتر و غالبا در حدود پنجاه تومان است. ولی باید دانست که این حقوق درست در روز مقرر و بدون کم و کاست تآدیه می شود.
🔸کاش در آلمان نیز به استادان این فروزندگان چراغ دانش چنین موهبتی ارزانی می شد!
📗سفرنامه شاردن / جلد ۹
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
✍ کشف پایگاه نظامی هخامنشی در سرزمین اشغالی فلسطین
🔹باستان شناسان یک پایگاه نظامی متعلق به ایران باستان را در شمال سرزمین اشغالی فلسطین در نزدیکی شهر عکا کشف كردند. این پایگاه نظامی که در سایت باستان شناسی «تل كيسون» قرار دارد، احتمالا متعلق به نظامیان ارتش کمبوجیه، بزرگترین پسر کوروش بود و در جریان حملات ایران به مصر باستان در سالهای ۵۲۰ ق.م ساخته شده باشد.
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
✍ اگر عقیده مخالف، شما را عصبانی میکند نشانه آن است که شما ناخودآگاه میدانید که دلیل مناسبی برای آنچه فکر میکنید ندارید!
🔹اگر کسی مدعی باشد که دو بعلاوه دو می شود پنج ، یا این که ایسلند در خط استوا قرار دارد ، شما به جای عصبانی شدن احساس دلسوزی میکنید ، مگر آن که اطلاعات حساب و جغرافی شما آن قدر کم باشد که این حرفها در افکار شما تزلزل ایجاد کند.
👈 اغلب بحثهای بسیار تند ، آنهایی هستند که طرفین درباره موضوع مورد بحث دلایل کافی ندارند.
👤(منتسب به) برتراند راسل
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
✍ عبادت و اطاعت !
🔹از پیرهرات پرسیدند عبادت چیست ؟
فرمود : عبادت خدمت کردن به خلق است
پرسیدند چگونه؟
گفت اگر هر پیشه ای که به آن اشتغال
داری رضای خدا که بالطبع رضای
مردم را هم همراه دارد در نظر داشته
باشی نامش عبادت است.
پرسیدند: پس نماز و روزه و خمس و
این ها چه هستند؟!
گفت : اینها اطاعت هستند که باید بنده
برای نزدیک شدن به خدا انجام
دهد تا انوار حق بگیرد.
عبادت به جز خدمت به خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست
🗣 خواجه عبدالله انصاری
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
✍ درددلهای ناصرالدین شاه از دست حاجی میرزاحسن شیرازی!
🔹نایبالسلطنه ، تلگراف (که فتوای تحریم تنباکو صادر کرده بود) را دیدم. حقیقتاً حالت اين علما و مردم، محل تعجب است که چقدر در جهالت هستند و هیچ نمیفهمند که حالا دنیا در چه حالت و چه وضع است!
خیال میکنند، حالا عهد و زمان امیرتیمور گورکان است يا نادرشاه...
هر وقتی، هر زمانی، اقتضایی دارد! حالا نمیتوان به طورها و وضعهای سابق رفتار کرد!
سپهسالار مرحوم، یک قرارداد خیلی بدی با کمپانی انگلیس بست که اجازه داد راهآهن از دهات مازندران الی دهات فارس بکِشند و در عوضِ آن، پانصد فرسنگ زمین را تصاحب کنند و همچنین شرایط دیگری داشت که در حقیقت ایران را فروخته بودند!
🔸ما به هزار زحمت و به هزار تدبیر این چند کار بیمعنی ( اشاره به انحصار تجارت توتون و تنباکو به انگلیسیها) را به آنها عوض داده، آن قرارداد مفسده را از آنها پس گرفته و پاره کردیم! در حقیقت دوباره ایران را احیا کردیم!
در ثانی بر سر دخانیات و بانک و راهآهن، دولت عثمانی و سلطان آن، که خود را خليفه پیغمبر میداند، حالا پنجاه سال است که تمام اينها را بلکه چندین صد دفعه از اينها بالاترها را به دول خارجه اروپ و کمپانیهای آنها اعطاء کرده و داده است و اگر میدانستند که خلاف قرآن و شریعت و خلاف استقلال سلطنتشان است، چرا میدادند!
🔹ما یک فرسنگ راهآهن از طهران الی عبدالعظیم دادهایم، آنها پانصد فرسنگ راهآهن دادهاند که حالا از تمام فرنگ به اسلامبول پایتخت با راهآهن آمد و شد میشود.
هنوز آن فقره جهاديه علمای کربلا و نجف که آمدند طهران و فتحعلی شاهِ بیچاره را واداشته با دولت روسیه به جنگ و جدال انداختند، از خاطرهها فراموش نشده و هر چه دولت ایران تا به حال میکِشد، از نتيجه نصایح همان علمای آن وقت کربلا و نجف است!
پس آدم عاقل چرا باید این حرفها را بزند! چرا باید این فکرهای بیمعنی را بکند! چرا قدر تدابیر و قابلیت کارگزاران را نداند که الحمدالله نمیگذارند کارها به این جاها بکِشد!
خلاصه حاجی میرزاحسن شیرازی البته اَعلم علماست! لیکن اگر ساعتسازی و نجاری نداند، عیب او نیست! اگر از کارها و رموز امور دولت، عاری و عاطل است، بحثی ندارد! بهتر این است که شما مفصلاً با ایشان صحبت کرده و ایشان را از این مقوله که نوشتم آگاه کنید.
📗مکاتبات ناصرالدین شاه با کامران میرزا نایبالسلطنه ص ۱۹۸ تا ۲۰چ به اختصار / به کوشش مرضیه مرتضوی قصاب سرایی
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
✍ نقاشی ظهر عاشورا اثر استاد فرشچیان
🔹 استاد فرشچیان درباره خلق این اثر میگوید:
سه سال پیش از انقلاب، روز عاشورا، مادرم گفت:
برو روضه گوش کن تا چند کلام حرف حساب بشنوی ; گفتم :
من حالا کاری دارم بعد خواهم رفت. رفتم اتاق، اما خودم ناراحت شدم. حال عجیبی به من دست داد، قلم را برداشتم و تابلوی «عصر عاشورا» را شروع کردم.
قلم را که برداشتم همین تابلو شد که الان هست، بدون هیچ تغییری. الان که بعد از سی سال به این تابلو نگاه میکنم، میبینم اگر میخواستم این کار را امروز بکشم، باز هم همین تابلو به وجود میآمد، بدون هیچ تغییری. یک چیزی دارد این تابلو که خود من هم گریهام میگیرد....
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
آغاز ما تویی و سر انجام ما تویی
بی تو مسیر عشق به آخر نمیرسد
بر سر در سرای محبت نوشته اند
با سر کسی به محضر دلبر نمیرسد
🏴🇮🇷 فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسينی تسليت باد
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
✍ میان تاتارها رسم لایتغیر بود که هرگاه خان و یا رئیسی از قبیله ی چنگیز می مرد می بایست او را به کوه آلتایی آورده دفن کنند و هنگام تشییع جنازه، سپاهیان همراه متوفی هر که را سر راه میدیدند به عنوان قربانی می کشتند و به او می گفتند: «برو به عالم دیگر و در آنجا ملازم ارباب باش و از او مراقبت کن.» تاتارها نسبت به اسبانشان نیز همین عمل را می کنند یعنی بهترین اسب های خود را می کشند و معتقدند که در عالم دیگر به درد سواری شخص متوفی خواهد خورد. می گویند هنگامی که جسد مونگو قاآن [خان مغول] را به این کوه انتقال می دادند بیش از بیست هزار را به این طریق قربانی نمودند.
📗سفرنامه ی مارکوپولو / مارکوپولو/ ترجمه حبیب الله صحیحی / ص۸۶
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ همیشه پای بی بی سی در میان است
🔹مصاحبه دیوید فراست با شاه در پاناما پس از انقلاب، سال ۱۹۷۹:
“میدانم که چطور شبکه بیبیسی، جهتدار و سازمانیافته برنامههایش را علیه ما پخش کرد”
در اوایل جنگجهانیدوم، بخش فارسی رادیو بیبیسی برای رقابت با رادیوی فارسی برلین آلمان راهاندازی شد! رادیو بیبیسی از ابتدای کارش شروع به مخالفت و انتقادهای تند از رضاشاه کرد و بسیاری آن را در سقوط رضاشاه موثر میدانند.
محمدرضاشاه نیز پس از خروج از ایران در مصاحبهای گفته بود که انگلیس و bbc فارسی برای او توطئه چیده بودند و مردم ایران را علیه او شورانده بودند.
بی بی سی فارسی از زمانی که روی کار آمده تاکنون تماما علیه مردم ایران کار کرده است. چه طرفدار حکومتها باشید چه ضدحکومتها، او به شما خیانت خواهد کرد…
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🩸قصهی ما به سر رسید
🖤 يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي
إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً
🖤 تو اي روح آرام يافته، به سوي پروردگار بازگرد در حالي كه هم تو از او خوشنودي و هم او از تو خشنود است..
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
✍ شیوه ی تدریس در مکتب خانه های دوره ی قاجار!
🔹توی سر ما میزدند که بخوانید. از صبح تا غروب میخواندیم و در مکتبخانه بودیم. چهار کلمه هم بیشتر درس نداشتیم. تا کوچه هم صدای درس ما و صدای چوب خوردن آه و ناله ما میرفت. اما همان چهار کلمه را هم یاد نمیگرفتیم. این بود متوسل به وسایل فرار و خواب و ناخوشی و مهمانی و حمام و چیزهای دیگر بودیم تا بلکه خودی از خواندن درس و خوردن کتک خلاص نموده باشیم.
📗روزنامه خاطرات عینالسلطنه / قهرمان میرزا سالور/ به اهتمام مسعود سالور و ایرج افشار/ جلد پنجم / ص ۳۳۹۰
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
✍ عمیدالسلطنه معروف به سردار امجد یکی از خانهای گیلان بود که در دوره ناصرالدین شاه ستمهای بسیار به مردم روا داشت. پس از مرگ ناصرالدین شاه و تاجگذاری مظفرالدین شاه، عدهای از روستاییان بیپناه جهت دادخواهی از ستمهای عمیدالسلطنه نزد وی رفتند. شاه دستور اعدام عمیدالسلطنه با توپ را صادر کرد
🔹اما خان با دادن رشوه از اعدام رهایی جست. مظفرالدین شاه نیز که از دادن رشوه اطلاعی نداشت، نجات وی را معجزه قلمداد کرد و حتی گفته شده که از او حلالیت طلبید که در موردش چنین بد قضاوت کرده بوده!
🔸گمان میکنم دیگر خودتان بتوانید حدس بزنید که عمیدالسلطنه با این قرب و منزلتی که نزد شاه یافته بود چه بلایی بر سر آن روستاییان بختبرگشتهای آورد که برای دادخواهی و شکایت از او، نزد شاه رفته بودند!
📗خاطرات و خطرات/ مهدی قلی هدایت
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
✍ سلطان حسین صفوی ،خرسواری مهربان که عاشق زنان بود!
✍ رستم الحکما در کتاب خود رستم التواریخ تعبیر جالبی در مورد شخصیت شاه سلطان حسین دارد.
🔹 او در این باره میگوید : از آثار ضعف دولت و اقبال آن سلطان جمشید نشان، آنچه به ظهور رسید، اول این بود که طبع اشرفش از اسب سواری متنفر شده و مایل به خر سواری شده بود و با زنان خاصه خود به باغها و بوستانها و مرغزارها بر خر مصری یراق مرصع، سوار شده، تشریف میبردند و به هر قریه که داخل میشد، زنان و دختران آن قریه، بی چادر و پرده به استقبالش میآمدند ...
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
📷 عکس کمتردیده شده از بانک ملت قدیم
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
📸 بادمجان دور قاب چین
✍ در زمان ناصرالدین شاه قاجار، رجال سیاسی، برای نشان دادن چاکری خود به پادشاه، به آشپزخانه میرفتند و مانند خدمه ها بادمجان ها را پوست می کندند و دور بشقابهای خورش می چیدند،که شاه هنگام سر زدن به آشپزخانه آنها را ببیند
«بادمجان دور قاب چین» از آن زمان مانده است.
🔸 آنها سعی میکردند درست وقتی شاه به چادرشان سر میزند بادمجانها را دور قاب بچینند و مخصوصا دقت و سلیقه به کار میبردند که چینش آنها زیبا و شاهپسند باشد تا او خشنود شود و نسبت به اخلاص و چاکری آنها عنایت کند.
عبدالله مستوفی مینویسد : من خود عکسی از این آشپزان دیدهام که صدراعظم مشغول پوست کندن بادنجان و سایرین هر یک به کاری مشغول بودند.
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
✍حکمت زیبای سعدی در مورد راز نگفتن به دوست با تفسیر
🔹هر آن سرّی که داری که با دوست در میان مَنِه، چه دانی که وقتی دشمن گردد و هرگز گزندی که توانی، بدشمن مرسان که باشد وقتی دوست شود.
🔹رازی که نهان خواهی، با کس در میان منه و گرچه دوست مخلص باشد که مران دوست را نیز دوستان مخلص باشد، همچنین مسلسل.
خامشی به که ضمیر دل خویش
با کسی گفتن و گفتن که مگوی
ای سلیم آب ز سرچشمه ببند
که چو پر شد نتوان بستن جوی
سخنی در نهان نباید گفت
که بر انجمن نشاید گفت
🔸 پ ن : تمام رازهای زندگی را با دوستانت در ميان مگذار زيرا ممکن است روزی دشمن تو گردند. همچنين آنقدر به دشمنت بدی نکن چرا که ممکن است روزی دوست تو گردند. به دوست گر چه عزيز است راز دل مگشا که دوست نيز بگويد به دوستان عزيز.
📗کلیات سعدی / باب هشتم در آداب صحبت
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3
✍ دوستت دارم فقط همین!!
🔹روزی زنی به شوهرش گفت امروز مقاله ای خواندم در یک مجله برای بهبود رابطه زناشویی حاضری امتحانش کنیم؟! مرد گفت: بله حتما.
زن گفت در مقاله نوشته بود: هر کدام ما یک لیست جداگانه از چیزهایی که دوست نداریم طرف مقابل انجام دهد یا تغیراتی که دوست داریم در همسرمان رخ دهد تهیه کنیم و بعد از یک روز فکر کردن و اصلاح آن روز بعد آن را به همسرمان بدهیم.
شوهرش با لبخند پاسخ مثبت داد و کاغذی برداشت و به اتاق نشیمن رفت و زن هم به اتاق خواب رفت و شروع به نوشتن کرد
🔸صبح روز بعد هنگام خوردن صبحانه زن به همسرش گفت حاضری شروع کنیم؟ و سپس گفت من اول شروع کنم؟ شوهرش گفت باشه شما شروع کن. زن چند ورق کاغذ درآورد که لیست بلندبالایی در آنها نوشته بود و شروع به خواندن کرد: عزیزم من دوست ندارم شما...و همین طور ادامه داد از کارهای کوچک و بزرگی که همسرش انجام می دهد و او را اذیت می کند.
👈مرد سکوت کرده بود و همسرش همچنان لیستی از تغییراتی که باید شوهرش در خود ایجاد می کرد را میخواند تا اینکه زن احساس کرد همسرش ناراحت شده است و پرسید: عزیزم دوست داری ادامه بدم؟ مرد گفت: اشکالی نداره عزیزم شما ادامه بده!
بالاخره لیست زن تمام شد و به شوهرش گفت: حالا تو شروع کن.
🔹 مرد کاغذی از جیبش درآورد و گفت : دیروز خیلی فکر کردم و از خودم پرسیدم که دوست دارم چه تغییراتی در تو ایجاد کنم. هر چقدر فکر کردم حتی یک چیز هم به ذهنم نرسید چون تو رو همین جور که هستی قبول کرده ام! سپس کاغذ را که سفید سفید بود به زنش نشان داد و ادامه داد از نظر من تو در نقص هایت کاملا بی نقصی!
زن بغض کرده بود و شوهرش ادامه داد من تو را با تمام نقاط مثبت و منفی که داری قبول کرده ام.
من کل این مجموعه رو دوست دارم و من واقعا عاشقتم ، همین.
زن کاغذهایی که نوشته بود مچاله کرد و خود را محکم به آغوش همسرش انداخت.
پ ن ۱ : به یاد بیاورید چگونه عاشق همسرتان شدید؟
اگر او را بخاطر اینکه شوخی می کرد و آدم پرحرف و شادی بود دوست داشتید پس چرا حالا دوست دارید او زیپ دهانش را بکشد؟
اگر آدم ساکت و قوی و جدی بود و بخاطر این موضوع عاشقش شدید چرا حالا می خواهید او پرحرف و شوخ طبع باشد؟
اگر بخاطر گذشت و مهربانیش عاشق او شدید پس چگونه اکنون اورا بخاطر دل رحمیش سرزنش می کنید؟
🔸پ ن ۲ : دست از مقایسه بردارید : هيچ کدام از آنهایی که همسرت را با انها مقايسه می کنی ، هنوز با تو زندگی نکرده اند تا نقاط ضعفشان را هم ببينی !!!
🔘کارگاه آموزشی/تاریخ بدانیم 👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2976842002C42d75c84f3