eitaa logo
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
139 ویدیو
310 فایل
گذرگاه «کانال‌انجمن‌علمی‌پژوهشی‌تاریخ‌جامعةالزهرا(س)؛ قم» 📜پل ارتباطی @tarikh_jz مالکیت فکری و محتوایی کانال، متعلق به انجمن علمی تاریخ جامعةالزهرا(س) است. انتشار فایل‌های صوتی، تصویری، عکس نوشته‌ها و پست‌ها صرفا با ذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
سَمّاک بن ‌خَرَشة بن اوس بن لوذان مشهور به ابودُجانه انصاری از اصحاب پیامبر(ص) و جانشین ایشان در مدینه در حجة الوداع. ابودجانه از قبیله خزرج و از تیره بنی‌ساعده و از نخستین مسلمانان مدینه بود که در شکستن بت‌های بنی‌ساعده شرکت داشت. @tarikh_j
ابودجانه در بیشتر جنگ‌های زمان پیامبر(ص)، از جمله بدر، حضور داشت.او از رزم‌آوران شجاع بود و با دو شمشیر می‌جنگید. از این رو، به وی «ذوالسیفین» می‌گفتند. نیز به سبب پوشیدن زرهی ویژه موسوم به مُشَهّره، او را ذوالمُشَهّره می‌خواندند. ابودجانه در غزوه اُحد به سال سوم ق. نیز حضور داشت. در این غزوه، پیامبر(ص) خواست تا یکی از یارانش حق شمشیرش را ادا کند. ابودجانه که می‌دانست حق آن شمشیر جنگیدن تا خم شدن است، از پیامبر خواست تا این کار را به وی بسپارد و ایشان پذیرفت.او هنگام جنگ، دستمالی سرخ مشهور به دستار مرگ بر سر می‌بست و هنگام رفتن به میدان با غرور گام برمی‌داشت و رجز می‌خواند. پیامبر با دیدن او فرمود: خداوند این‌گونه راه رفتن را جز در مانند چنین جایگاهی دوست ندارد. وی بر هند، همسر ابوسفیان که مشرکان را به جنگ تحریک می‌کرد، چیره گشت؛ ولی از کشتن او چشم پوشید و گفت: شمشیر رسول خدا گرامی‌تر از آن است که بر سر زنی فرود آید.ابودجانه در اُحد با پیامبر(ص) بیعت کرد که تا مرز مرگ بجنگد.در دشوار‌ترین لحظات جنگ که بیشتر مسلمانان پیامبر(ص) را تنها گذاشتند، او پایداری کرد و خود را سپر ایشان قرار داد و بر روی پیامبر خم شد تا تیرهای فراوان بر پشتش بنشیند.وی عبدالله بن حمید اسدی را که با ابی‌بن خلف جُمَحی بر قتل پیامبر هم‌پیمان شده بود، هلاک کرد.او در این نبرد شماری دیگر از جنگاوران دشمن را کشت و از همین رو، پیامبر(ص) وی را دعا کرد.ابودجانه در غزوه بنی‌نضیر به سال چهارم ق. نیز حضور داشت و تحت فرماندهی امیرمؤمنان علی(ع) مأموریت یافت منطقه را از جنگاوران فرمانبردار عَزوک، از دلیران یهود که به دست حضرت علی(ع) کشته شد، پاکسازی کند.پس از پیروزی در این نبرد، پیامبر(ص) اموال قبیله بنی‌نضیر را میان مهاجران قسمت کرد و با آن کهانصار از آن سهمی نمی‌بردند، به ابودجانه و سهل بن حنیف که فقیر بودند، سهمی بخشید.ابودجانه در غزوه خیبر به سال هفتم ق. نیز حضور یافت و در کشتن چند تن از دلیران دشمن نقش داشت.سپس پیشاپیشِ دیگر مسلمانانبه قلعه‌های خیبر حمله برد. پس از جنگ خیبر، هنگام بازگشتِ مسلمانان به مدینه در نبرد وادی‌ القری، یهودیان بر سپاه پیامبر(ص) یورش آوردند و ۱۱ تن از آنان کشته شدند که ابودجانه دو تن از آنان را کشت.در غزوه حنین به سال هشتم ق. نیز ابودجانه با همراهی و یاری امیرمؤمنان علی(ع) چند تن از پرچمداران دشمن را هلاک کرد. به نقلی، درغزوه تبوک به سال نهم ق. پیامبر(ص) پرچمخزرجیان را به او سپرد.در حجة الوداع به سال دهم ق. پیامبر(ص) هنگام خروج از مدینه، او را به جای خود گمارد. @tarikh_j
ابودجانه در جنگ یمامه همراه سپاهی برای نابودی فتنه مسیلمه کذّاب که مدّعی نبوّت بود، به سرزمین یمامه فرستاده شد. او برای کشتن مسیلمه خود را به درون باغی که وی و هوادارانش در آن پناه گرفته بودند، رساند و هنگام ورود به باغ پایش شکست؛ ولی توانست به ‌طور مستقیم در قتل مسیلمه شرکت کند. در زمان وفات ابودجانه اختلاف نظر است. برخی او را از شهیدان نبرد یمامه به سال ۱۲ق.دانسته‌اند. بعضی از مأموریت وی برای جمع‌آوری خمس غنایم سرزمین‌های فتح شده در دوره حکومت عمر بن خطاب و حضورش در قادسیه و نیزصفّین به سال۳۶-۳۷ق. و شهادتش در این نبرد در رکاب امام علی(ع) یاد کرده‌اند. ابن حَجَر به نقل از ابن اعثم و دیگران، سمّاک انصاری را که در جنگ قادسیه و نیز در جنگ صفین در رکاب حضرت علی بوده، کسی جز ابودجانه دانسته است. بر پایه روایتی، ابودجانه مانند سلمان، مقداد و مالک اشتر از کسانی است که در رکاب حضرت ولی عصر(عج) قیام می‌کند و ایشان وی را به فرمانروایی کشوری منصوب می‌نماید. منبع:دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل ابودجانه انصاری @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مقبره «گوهرشاد بیگم» با پنج فرزند و نواده‌هایش در وسط باغی که بنام وی مسمی است، موقعیت دارد. این باغ در خیابان هرات که از جنوب به درب ملک، منتهی می‌شود، واقع است. «گوهرشاد بیگم» در سال ۷۷۸ هجری قمری در هرات، دیده به جهان گشود. وی در سال ۷۹۵ هـ ق به عقد نکاح «شاهرخ میرزا» فرزند «امیر تیمور گورکانی» درآمد. گوهرشاد بیگم، سه پسر و دو دختر داشت. این ملکه دانشمند و هنرپرور، بر علاوه این‌که در زمینه حکومت‌داری شوهر خود را یاری می‌کرد، در حصه رشد و شگوفایی هنر و فرهنگ، خدمات زیادی کرده است و در طول عمر پربار خویش، حدود ۳۶۰ بنای عام‌المنفعه در سرتاسر خراسان کبیر، احداث کرد که از جمله یادبودهای این بانوی گرامی، مسجد جامع و مدرسه مصلی در هرات و مسجد جامع گوهرشاد بیگم در شهر مشهد ایران، می‌باشد. از بقایای مصلی، یکی گنبد عالی مزار گوهرشاد بیگم، باقی‌مانده است. این گنبد را اهالی هرات، «گنبد سبز» می‌نامیدند. در این گنبد، شش عدد سنگ صندوقی سیاه از قبور اولاد «شاهرخ میرزا» قرار دارد و این گنبد را گوهرشاد بیگم، جهت دفن خود و اولادش در شمال غرب مدرسه مصلی، ساخته بود. @tarikh_j
این زن نیکوکار پس از سن ۸۰ سالگی در نهم رمضان سال ۸۶۱ ه‍.ق/۱۹ ژوئیه ۱۴۵۷ م در جریان قیام میرزا ابوالقاسم بابر در دوره سلطنت سلطان ابوسعید٬ به دسیسهٔ جمعی از امرا و مشاوران سلطان ابوسعید به دستور آن پادشاه در شهر هرات کشته شد و در کنار قبر فرزندش شاهزاده بایسنقرمیرزا و همسرش سلطان شاهرخ تیموری در مجموعه مدرسه و مسجد گوهرشاد هرات به خاک سپرده شد.  @tarikh-j تنظیم: فاطمه میری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرق شناسی و مهدویت مشخصات کتاب: موسوی، رضی، _ شرق شناسی و مهدویّت دفتر اول/ مؤلف سید رضی موسوی. _ قم: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج). ؛ مرکز تخصصی مهدویّت، 1379 ص:۱ عناوین اصلی کتاب شامل: اشاره؛ فهرست مطالب؛ پیش گفتار؛ کلیات؛ دیدگاه هانری کربن پیرامون مهدویت؛ مهدویت از دیدگاه جیمز دارمستتر؛ مهدویت از دیدگاه فان فلوتن؛ مهدویت از دیدگاه ایگناتس گلدتسیهر؛ پژوهش ادوارد براون درباره فرقه های منسوب به مهدویت؛ مهدویت از دیدگاه دیوید مارگولیوث؛ نگرش ژوزف گوبینو پیرامون مهدویت؛ دیدگاه همیلتون گیب درباره شیعه و مهدویت؛ دیدگاه آنه ماری شیمل درباره مهدویت؛ دیدگاه مونتگمری وات درباره تشیع و مهدویت؛ نگرش برنارد لوئیس پیرامون مهدویت؛ امامت و ولایت از دیدگاه توشیهیکو ایزوتسو؛ اندیشه های جاسم حسین پیرامون مهدویت؛ مهدویت از دیدگاه عبدالعزیز ساشدینا؛ امامت و مهدویت از منظر حامد الگار؛ اندیشه های سید حسین نصر پیرامون مهدویت؛ اندیشه تیتوس بورکهارت پیرامون مهدویت؛ اندیشه های رنه گنون پیرامون اسلام و آخرالزمان؛ نگرش دائره المعارف نویسان پیرامون مهدویت؛ کتابنامه؛ فهرست اعلام  @tarikh_j
اثر حاضر خوانندگان را با پدیده پژوهشی شرق‌شناسی و عالمان و دانشمندانی که به مطالعه و تحقیق در تمدن و فرهنگ و ادیان شرقی پرداخته‌اند آشنا می‌شوند. نگارنده صفحات آغازین کتاب را به تعریف شرق‌شناسی و تحولاتی که این رشته داشته آغاز می‌کند. وی مبحث نخست را به مطالعه و معرفی شخصیت هانری کربن که در حوزه‌های شیعه‌شناسی و عرفان و فلسفه اسلامی تحقیقات وسیعی انجام داده اختصاص می‌دهد. مولف در صفحات بعدی عده دیگری از خاورشناسان را همراه با شرح حال، آثار و تالیفات و روش‌های تحقیقی‌شان ذیل عناوین جداگانه معرفی می‌کند. ایگناتس گلدتسیهر، ادوارد براون، آنه‌ماری شیمل، مونتگمری وات، برنارد لوئیس، توشیهیکو ایزوتسو، حامد الگار، سیدحسین نصر، تیتوس بورگهارت و رنه‌گنون عالمان و محققانی هستند که در این مجموعه نامشان به چشم می‌خورد. نویسنده گزارش مفید و آموزنده‌ای از پژوهش‌های خاورشناسان و کسان دیگری که نامشان در این کتاب ذکر شده به مخاطبان عرضه کرده است. اسلام و مهدویت، فرق و مذاهب و چگونگی شکل‌گیری آن‌ها، جنبش‌های شیعه و فرقه‌های شیعی، هستی‌شناسی و جهان‌شناسی و کلام اسلامی موضوعات مطالعاتی و تحقیقاتی خاورشناسانی است که نامشان در این کتاب آمده است @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اهداف و مکاتب استشراق (مکتب استشراق تبشیری) جهت گیری ها و مکاتب موجود در تاریخ استشراق را میتوان به سه دسته و مکتب کلی تقسیم کرد: 1- مکتب استشراق دینی و تبشیری 2- مکتب استشراق سیاسی و استعماری 3- مکتب استشراق علمی حقیقت جویانه در ادامه به توضیح مبسوط هر یک از موارد میپردازیم: 1- مکتب استشراق دینی و تبشیری: بعد از فراگیر شدن دین اسلام بر اساس مبنا و عقلانی بودن و از بین رفتن سیادت مسیحیت در سرزمین های ساحلی مدیترانه، کشیشان احساس کردند برای مقابله با اسلام باید این دین را بشناسند تا بتوانند با آن مبارزه کنند. لذا اولین و بیشترین مستشرقان غربی که پس از ظهور اسلام به شناسایی اسلام و شرق پرداختند کشیشان و پاپ ها و کلیسائیان بودند. و بسیاری از مستشرقین قرن حاضر به ماهیت معاندانه کشیشان اعتراف کردند و آن دوره را «عصر جهالت غربیان» نامید. نام بعضی پاپ ها و رهبران کلیسایی که در این عرصه به فعالیت پرداختند به شرح زیر است: • پاپ رایموندوس لولوس، پایه گذار مکتب تربیت مبلغ ضد اسلامی←پاپ لولوس در پایان عمر خویش، قانونی را در کنفرانس وین تصویب کرد که پنج دانشگاه غرب موظفند اساتید زبان شرقی را برای تعلیم دانشجویان به کار گیرند • روجر بیکن انگلیسی، طراح کرسی زبان عربی در 5 دانشگاه بزرگ اروپا • پاپ گریگورنهم، پاپ هونوریوس چهارم، پاپ کلیمانس پنجم، «بادویل» پایه گذار آموزش و تدریس زبان عربی در دانشگاه آکسفورد، «ژولیام پوستل فرانسوی» طراح چاپ کتاب با حروف عربی در غرب، «ابراهام هنکلمان» راهب آلمانی مترجم قرآن و آغازگر چاپ اولیه قرآن، «لودفیجوماراتچی» مسیحی مفسر قرآن. @tarikh_j
همچنین استشراق تبشیری اولین چهره ورود امریکا به ایران بوده است که با هدف تبلیغ آیین مسیحیت به مناطق شمال غربی ایران آمدند. همچنین مستشرقین تبشیری در برگزاری و برنامه ریزی کنفرانس تبشیر جهانی ادینبورگ نقش آفرینی جدی داشتند. 2- مکتب استشراق سیاسی- استعماری: اولین دوره شرق شناسی از قرن 6 ق.م تا قرن 6م حدود 12 قرن رقابت طولانی بین تمدن شرق و غرب جلوه گری میکرد. کتابخانه های مهمی درجهان اسلام در قرون وسطی مانند کتابخانه عمر در طرابلس، کتابخانه بیت الحکمه در بغداد، دارالحکمه دارالعلم در قاهره و ... وجود داشت. مسلمانان تاثیرات بسیاری بر علوم غربیان داشتند در نیمه اول قرن 12 غربیان خودباختگی نسبت به علوم شرقی پیدا کرده بودند و دست به ترجمه کتب شرقی و اسلامی زدند تا جاییکه ویل دورانت غلبه تمدن شرق را بر غرب پیش بینی کرده است. یکی از دستاوردهای شرق شناسی غربیان آن بود که راههایی برای حضور سلطه گرانه دولت های غربی در پیکره حکومت های کشورهای شرقی بیابند. این حضور گاه در قالب طراحی سازمان های امنیتی، گاه در قالب مستشار، گاه در قالب فرمانده، گاه در قالب حمایت مالی صورت میگرفت. وجود دو فاکتور «ماهیت استبدادی و ستمگرانه بسیاری از حکومت های کشورهای شرقی» و نیز «عقب ماندگی کشورهای شرقی از صنعت و تمدن غرب» دو ابزار استدلال مناسب برای نفوذ در کشورهای شرقی بود. در صورتی که دانشمندانش مانند ویل دورانت به نبوغ و تمدن شرقی اعتراف کردند. چند چهره مستشرق استعماری عبارتند از : "لورانس جاسوس انگلیسی" طراح و مجری طرح تجزیه امپراتوری بزرگ عثمانی، "کارل هانیریش بیکر"عامل استعمار آلمان در آفریقا، "انگلس" جاسوس آمریکا در مصر، "سنوک هرگرونیه" جاسوس هلندی یا عبدالغفار اعزامی به حج، "ماسینیون فرانسوی" متخصص شیعه شناسی و حلاج شناسی، "سیلوستر دوساسی" کشیش متخصص ادبیات عرب و مشاور وزیر جنگ فرانسه در الجزایر منبع:کتاب آشنایی با استشراق و اسلام شناسی غربیان نویسنده: دکتر محمد حسن زمانی @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نقد و واکاوی حمله ی مسلمانان به کاروان های تجاری قریش در ماه های آغازین هجرت برای کسب درآمد از دیدگاه مستشرقین نویسنده: پاکروان، مهدیه؛ سالاریان، زهرا؛ زمستان 1397 - شماره 39 علمی-پژوهشی (وزارت علوم)/ISC (20 صفحه - از 7 تا 26) مسلمانان در هجرت به مدینه مجبور به ترک زندگی و همه سرمایه خود شدند. آن ها که روزی از متمولین مکه بودند در اوج سختی و عسرت زندگی جدید خود را در مدینه آغاز کردند. برخی مستشرقین برآنند که در این شرایط، مهاجرین مال باخته به منظور ایجاد شغل و کسب درآمد کاروان های تجاری قریش را هدف حمله و غارت خود قرار دادند. با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی مدینه، روابط تجاری قبایل با قریش و پیمان های میان اوس و خزرج و قبایل اطراف مدینه باید گفت نه تنها این امر نمی توانست سبب قوت اقتصادی و کسب درآمد و شغل برای مسلمانان شود بلکه غارت کاروان ها و ایجاد ناامنی در مسیرها، اقتصاد مدینه نوپا را با چالش های جدی روبه رو می کرد. یهودیان نیز که موقعیت اقتصادی و اجتماعی شان در خطر قرار می گرفت در برابر این اقدامات بی تفاوت نمی ماندند. چنین هدفی نه تنها مستند به شاهد و دلیلی نیست بلکه حتی با منافع اقتصادی مسلمانان نیز در تعارض است. لینک کوتاه:http://noo.rs/mXc1G @tarikh_j
با سلام و احترام خدمت همراهان عزیز🌹 ان شالله از ابتدای ماه مبارک رمضان موضوع کانال از موضوع مستشرقین تغییر پیدا میکنید دوستان انتقادات یا پیشنهادات دارند خوشحال میشویم به ما اطلاع دهند 🌹
 آشنایی با چهره ای از مستشرقان استعماری ١- لورانس جاسوس انگلیس، طراح و مجری طرح تجزیه امپراطوری بزرگ عثمانی. توماس ادوارد لورانس یا پادشاه بی تاج عرب، در سال ۱۸۸۸ در انگلستان متولد شد. او دومین فرزند نامشروع «سیر توماس روبرت تشابمان» است، زیرا وقتی پدرش شیفته خدمتگزار منزلش خانم ساره مادن شد، همسر قانونی اش را که چهار دختر از او داشت عملا و بدون طلاق رها کرد، و با معشوقه و فرزندانش از ایرلند به استان ویلز، هجرت کرد و فامیل خانوادگی اش را از «تشابمان» به «لورانس» تغيير داد و دارای ۵ فرزند غير مشروع از او شد. لورانس سال ۱۹۰۷ وارد دانشکده دینی مسیحیت «یسوع» در دانشگاه آکسفورد انگلستان شد، و سپس تحقیقاتی برای اکتشاف آثار تمدن ها در زیر آبهای دریا را آغاز کرد، در طی این تحقیقات برای شناسائی حصارها و قلعه های نظامی قدیمی در فرانسه و انگلیس پژوهش هائی نمود و این تحقیقات را به سفر به سوریه و فلسطین متصل کرد تا به کشف قلعه های نظامی صلیبیان در دوره جنگ های صلیبی در آن دیار بپردازد. او برای کشف واقعیت های سرزمین فلسطین و سوریه روزها را به سیاحت و حفاری و شب ها را به مهمان شدن خانه ها و حتی چادرهای عرب های مسلمان بیابان نشین و همنشینی و گفتگوی خصوصی و خودمانی با آنها سپری می کرد. تاتوانست اطلاعات تازه و مستند راتهیه و همراه با نقشه ها و عکس های فراوانی به دانشگاه برگردد و مدرک فوق دیپلم خویش در علوم را از دانشگاه آکسفورد دریافت کند. علی رغم آنکه لورانس زبان عربی را در این سفر نسبتا آموخته بود، اما برای تکمیل عربی به مدرسه امریکائی های شهر (جبيل) لبنان اعزام شد. وی با کمک همکارانش با حضور در مصر نقشه های نظامی دقیقی از صحرای سینا تهیه کردند، به طوری که همین نقشه ها، راهنمای ارتش متجاوز جنگ جهانی شد و منجر به پیروزی آنان گشت. همین نقشه های لورانس سپس به صورت رسمی در آکسفورد چاپ و منتشر گردید. لورانس مأموریت پیدا کرد تا با «شريف حسین» متنفذترین رهبر عرب در جزيرة العرب و حاکم مکه ارتباط برقرار کند و او را علیه حکومت مرکزی ترکها بشوراند، چهار پسر شریف حسین نیز از شکارهای بعدی لورانس بودند به نام های: علی، عبدالله، فيصل و زید فشار دولت عثمانی بر شریف حسین و احضار او و پسرانش - که به نظر نگارنده معلوم نیست معلول چه عاملی بوده - زمینه تأثیر پذیری شریف حسین از لورانس را فراهم کرد. شریف حسین پسرش «فيصل» را به مصر فرستاد تا از نمایندگان دولت انگلیس قول همکاری را در جنگ اقوام عرب علیه دولت ترکها بگیرد. شريف حسین و فرزندانش به تکاپو افتادند تا در پنهان با رؤسای قبائل عرب هماهنگ کرده و از آنان بیعت جهت جنگ استقلال طلبانه اعراب !!در برابر ترکها را بگیرد، و لورانس در همه این صحنه ها یا طراح بود و یا مباشر و همراه و عضو هیئت گفتگو، او که با لباس کامل عربی و آرایش ریاست قبیله ای عربی و مکالمه روان عربی محلی و تسلط بر آداب قومی آنان به گفتگو می پرداخت مخاطبین را جذب می‌کرد جدا به او تکریم و احترام و اعتماد می کردند. به هر حال این همه زحمت های طاقت فرسای لورانس، بر اثر تحریک سران عرب استانها علیه دولت مرکزی و عثمانی علیه این شورشگران!! جنگ آغاز شد. عرب های سوریه از سوئی به رهبری مخفی فیصل، عرب های حجاز از سوی دیگر به رهبری شریف حسین و... علیه امپراطوری عثمانی. دولت ترکیه عثمانی رهبران قیام در سوریه را شناسائی کرد و همه را بازداشت نمودند و در یک صبحگاه در میدان بزرگ همه آن مردان بزرگ و دلاور استقلال طلب مسلمان !! توسط مأموران امپراطور عثمانی اسلامی !! در جلو چشم «فيصل» به دار آویخته شدند!! تراژدی و صحنه غمباری که سالها لورانس و دیگر مستشرقان و جاسوسان انگلیسی و دولت انگلیس آرزوی آن را در سر می پروراندند! لورانس پس از اتمام جنگ جهانی و کامیابی در تجزیه امپراطوری بزرگ عثمانی به انگلیس برگشت و مشغول تدوین و تدریس تجربیات بی بدیل خویش به دیگر کادر استعمار انگلیس گردید. برگرفته از کتاب استشراق واسلام شناسی غربیان ازدکتر محمد حسن زمانی. ص190_192 @tarikh_j
 آشنایی با چهره ای از مستشرقان استعماری ١- لورانس جاسوس انگلیس، طراح و مجری طرح تجزیه امپراطوری بزرگ عثمانی. توماس ادوارد لورانس یا پادشاه بی تاج عرب، در سال ۱۸۸۸ در انگلستان متولد شد. او دومین فرزند نامشروع «سیر توماس روبرت تشابمان» است، زیرا وقتی پدرش شیفته خدمتگزار منزلش خانم ساره مادن شد، همسر قانونی اش را که چهار دختر از او داشت عملا و بدون طلاق رها کرد، و با معشوقه و فرزندانش از ایرلند به استان ویلز، هجرت کرد و فامیل خانوادگی اش را از «تشابمان» به «لورانس» تغيير داد و دارای ۵ فرزند غير مشروع از او شد. لورانس سال ۱۹۰۷ وارد دانشکده دینی مسیحیت «یسوع» در دانشگاه آکسفورد انگلستان شد، و سپس تحقیقاتی برای اکتشاف آثار تمدن ها در زیر آبهای دریا را آغاز کرد، در طی این تحقیقات برای شناسائی حصارها و قلعه های نظامی قدیمی در فرانسه و انگلیس پژوهش هائی نمود و این تحقیقات را به سفر به سوریه و فلسطین متصل کرد تا به کشف قلعه های نظامی صلیبیان در دوره جنگ های صلیبی در آن دیار بپردازد. او برای کشف واقعیت های سرزمین فلسطین و سوریه روزها را به سیاحت و حفاری و شب ها را به مهمان شدن خانه ها و حتی چادرهای عرب های مسلمان بیابان نشین و همنشینی و گفتگوی خصوصی و خودمانی با آنها سپری می کرد. تا  توانست اطلاعات تازه و مستند راتهیه و همراه با نقشه ها و عکس های فراوانی به دانشگاه برگردد و مدرک فوق دیپلم خویش در علوم را از دانشگاه آکسفورد دریافت کند. علی رغم آنکه لورانس زبان عربی را در این سفر نسبتا آموخته بود، اما برای تکمیل عربی به مدرسه امریکائی های شهر (جبيل) لبنان اعزام شد. وی با کمک همکارانش با حضور در مصر نقشه های نظامی دقیقی از صحرای سینا تهیه کردند، به طوری که همین نقشه ها، راهنمای ارتش متجاوز جنگ جهانی شد و منجر به پیروزی آنان گشت. همین نقشه های لورانس سپس به صورت رسمی در آکسفورد چاپ و منتشر گردید. لورانس مأموریت پیدا کرد تا با «شريف حسین» متنفذترین رهبر عرب در جزيرة العرب و حاکم مکه ارتباط برقرار کند و او را علیه حکومت مرکزی ترکها بشوراند، چهار پسر شریف حسین نیز از شکارهای بعدی لورانس بودند به نام های: علی، عبدالله، فيصل و زید فشار دولت عثمانی بر شریف حسین و احضار او و پسرانش - که به نظر نگارنده معلوم نیست معلول چه عاملی بوده - زمینه تأثیر پذیری شریف حسین از لورانس را فراهم کرد. شریف حسین پسرش «فيصل» را به مصر فرستاد تا از نمایندگان دولت انگلیس قول همکاری را در جنگ اقوام عرب علیه دولت ترکها بگیرد. شريف حسین و فرزندانش به تکاپو افتادند تا در پنهان با رؤسای قبائل عرب هماهنگ کرده و از آنان بیعت جهت جنگ استقلال طلبانه اعراب !!در برابر ترکها را بگیرد، و لورانس در همه این صحنه ها یا طراح بود و یا مباشر و همراه و عضو هیئت گفتگو،  او که با لباس کامل عربی و آرایش ریاست قبیله ای عربی و مکالمه روان عربی محلی و تسلط بر آداب قومی آنان به گفتگو می پرداخت مخاطبین را جذب می‌کرد جدا به او تکریم و احترام و اعتماد می کردند. به هر حال این همه زحمت های طاقت فرسای لورانس، بر اثر تحریک سران عرب استانها علیه دولت مرکزی و عثمانی علیه این شورشگران!! جنگ آغاز شد. عرب های سوریه از سوئی به رهبری مخفی فیصل، عرب های حجاز از سوی دیگر به رهبری شریف حسین و... علیه امپراطوری عثمانی. دولت ترکیه عثمانی رهبران قیام در سوریه را شناسائی کرد و همه را بازداشت نمودند و در یک صبحگاه در میدان بزرگ همه آن مردان بزرگ و دلاور استقلال طلب مسلمان !! توسط مأموران امپراطور عثمانی اسلامی !! در جلو چشم «فيصل» به دار آویخته شدند!! تراژدی و صحنه غمباری که سالها لورانس و دیگر مستشرقان و جاسوسان انگلیسی و دولت انگلیس آرزوی آن را در سر می پروراندند! لورانس پس از اتمام جنگ جهانی و کامیابی در تجزیه امپراطوری بزرگ عثمانی به انگلیس برگشت و مشغول تدوین و تدریس تجربیات بی بدیل خویش به دیگر کادر استعمار انگلیس گردید. برگرفته از کتاب استشراق واسلام شناسی غربیان ازدکتر محمد حسن زمانی. ص190_192 @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَبومُسلم خُراسانی ( ۱۳۷ق)  داعی مشهوربنی‌عباس که در سال ۱۲۹ق علیه بنی‌امیه قیام کرد. او از شعار الرضا من آل محمد استفاده می‌کرد به همین دلیل تعدادی از شیعیان با او همکاری کردند. قیام ابومسلم ازمرو آغاز شد و به خلافت سلسله بنی‌عباس و کشته‌شدن مروان بن محمد، آخرین خلیفه اموی در مصر انجامید. او سپس والی خراسان شد و در سال ۱۳۷ق به دستورمنصور، دومین خلیفه عباسی، به دلیل بیم از قدرت‌گرفتنِ او کشته شد. درباره زندگی و شخصیت ابومسلم، روایت‌های پراکنده و گاه متناقضی وجود دارد. سال تولد او بین ۱۰۰ تا ۱۰۵ق(۷۲۴م) تخمین زده شده، و ۱۳۷ق(۷۵۵م) سال مرگ او گفته شده است. در برخی منابع، نام او را ابراهیم‌بن‌ختکان و کنیه‌اش را ابواسحاق گفته‌اند.  در جای دیگری، او را ابراهیم‌بن‌عثمان نامیده‌اند.  برخی مورخان تبار او را پارسی دانسته و اسم وی را بهزادان‌بن‌بَنداد هُرمز نوشته شده و ادعا شده که بنداد، پدر ابومسلم، بعد از مسلمان شدن، نام خود را به عثمان تغییر داد. هم‌چنین گفته شده در دیدار ابومسلم با ابراهیم‌بن‌محمد، امام عباسی، ابراهیم از او خواسته که کنیه و نام خود را به ابومسلم عبدالرحمان بن مسلم تغییر دهد تا بهتر بتواند فعالیت کند.  شهرهای پوشنگ (نزدیک هرات)، کوفه و اصفهان به عنوان زادگاه ابومسلم ثبت شده‌اند. @tarikh_j
در منابع تاریخی مربوط به زندگی ابومسلم، فردی به نام‌های موسی سَرّاج  یا عیسی بن موسی سراج دیده می‌شود که مقیم کوفه بود. او در کار زین و لگام اشتغال داشت و ابومسلم شاگرد یا کارگر او بوده است. این فرد از طرفداران یا داعیان بنی‌عباس بوده و ابومسلم از طریق او با دیگر داعیان عباسی در عراق به خصوص کوفه آشنا گشت. این داعیان سپس ابومسلم را به امام عباسی، معرفی کردند.ابومسلم پس از فوت محمد بن علی نیز، به عنوان غلام آل‌مَعقل، بین دو داعی بنی‌عباس، بُکَیر بن ماهان (زندانی در کوفه) و ابوسَلمه خَلاَل، داماد بکیر، واسطه پیام بود. پس از مرگ بکیر، ابوسلمه با هدف آشکار کردن قیام و شروع پوشیدن جامه‌های سیاه به خراسان بازگشت و ابومسلم را نیز همراه خود برد. در ۱۲۷ یا ۱۲۸ق ابومسلم همراه ابوسلمه، در شراة با ابراهیم امام دیدار داشت. ابومسلم در ۱۲۹ق به دستور ابراهیم عباسی به خراسان رفت و ابراهیم، هواداران خود را به اطاعت او دستور داد.در این زمان، اختلاف بین قبایل عرب در خراسان افزایش یافته بود و نصر بن سَیّار، حاکم اموی نمی‌توانست امور را کنترل کند.  ابومسلم در روستای سَفیدَنج مرو اقامت گزید و افرادی را به تَخارستان ، خوارَزم و مناطق اطراف مرو برای هماهنگی و جذب افراد بیشتر فرستاد. قرار بود قیام ابومسلم در محرم ۱۳۰ق شروع شود ولی با اطلاع نصر بن سیار از این نقشه، قیام در عید فطر ۱۲۹ق با پوشیدن لباس‌های سیاه و برپایی نماز فطر در سفیدنج شروع شد.۱۸ روز بعد، ابومسلم در اولین جنگ با نصر پیروز شد.او در نیمه ۱۳۰ق وارد مرو شد و از مردم بیعت گرفت. سپس قَحطبة بن شَبیب طایی، فرمانده سپاهیان بنی‌عباس،‌شهرهای طوس، نیشابور، جرجان  وقومِس را گرفت. در این هنگام، ابراهیم امام در زندان مروان بن محمد، به بیماری یا مسمومیت درگذشت. او برادرش، عبدالله بن محمد سفاح را جانشین خود کرد.چندی بعد حسن و حُمَید، فرزندان قحطبه با لشکر خود، وارد کوفه شدند و همراه ابوسلمه، با سفاح بیعت کردند. مروان بن محمد نیز در مصر کشته شد. پس از درگذشت سفاح، منصور به خلافت نشست. او ابومسلم را به دفع عبدالله – که دعوی جانشینی سفاح داشت – فرستاد ابومسلم وی را در نصیبین شکست داد (۱۳۷ ق). ابومسلم که از آن پس دل به مخالفت داده بود از دادن حساب غنایم به پیک منصور امتناع کرده راه خراسان پیش گرفت اماخلیفه که می‌دانست اگر وی به خراسان رود دیگر بر او دست نخواهد یافت وی را به حیله به درگاهش فرا خوانده به قتلش رساند. (اواخر شعبان۱۳۷ ق).@tarikh_j