ج21-حسنیان.m4a
24.45M
☘سادات حسنی
✅قیامها؛آثارو پیامدهای این قیامها بر تشیع واهل بیت علیهم السلام:
♦️1-ازبین رفتن میزان قابل توجهی از استعدادهای انسانی اهل بیت (ع) وتشیع
♦️2-برجسته شدن #سادات_حسنی به عنوان سخنگو ورهبران سیاسی وکاهش جایگاه سیاسی ائمه علیهم السلام
♦️3 -تشدیدفشارها وتهدید ها بر اهل بیت (ع)
♦️4-تغییر مذاق و ادبیات جامعه سیاسی وعلوی
♦️5-حاکمیت ادبیات احساسی ورفتارهای جسارت آمیزوهیجانی
♦️6-حساسیت وتمرکز بنی عباس بر روی بنیانها وخاستگاهای معرفتی شیعه وفشارهای همه جانبه برروی علویان
♦️ 7-به حاشیه بردن منطق اهل بیت(ع)
♦️8-تحریک مخالفین برای خشکاندن ومحدود کردن قیامهای سنجیده
#سادات_حسنی
تنظیم :زهرا کیا
@tarikh_j
قیام شهید فَخّ از قیامهای علویان علیه عباسیان است که در ذیالحجه سال ۱۶۹ هجری به رهبری حسین بن علی از نوادگان امام حسن(ع) در مدینه شکل گرفت و به کشته شدن او انجامید. از آنجا که این قیام در منطقه فخ در نزدیکی مکه رخ داد به قیام فخ مشهور شده است. (ابی عنبه، عمدة الطالب، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۴)
وقتی هادی عباسی به حکومت رسید، فشار بر علویان را شدت داد. «او در تعقیب طالبیان اصرار ورزید و آنان را سخت ترسانید و مقرریها و بخششهایی را که پدرش مهدی عباسی به آنان داده بود، همه را قطع کرد و به اطراف و اکناف نوشت که آنان را تعقیب کرده، نزد وی بفرستند.»( یعقوبی،تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۰۴)
هر روز علویان را به دارالاماره بیاورند و به شکل تحقیرآمیزی از آنان حضور و غیاب کنند. هریک از علویان میبایست کفالت حضور یک یا چند نفر از بستگان خود را قبول کند.(رضوی اردکانی، ماهیت قیام شهید فخ،1375ش،ص 116)
#رویداد_هفته #شهید_فخ
@tarikh_j
هنگام نماز صبح ۲۶ نفر از خاندان امام علی(ع)، ۱۰ نفر از حجاج و تعدادی از موالی با شعار «أحَد، أحَد» وارد مسجد شدند و مؤذن را واداشتند تا اذان شیعه بگوید. فرماندار مدینه وقتی صدای اذان را شنید وحشت کرد و از مدینه گریخت. مردم نماز را به امامت حسین خواندند. پس از نماز، حسین بن علی خطبهای خواند و مردم را به پیروی از سنت رسول خدا دعوت کرد.(ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۷۵-۳۷۶)
مکه را تصرف کرد وفردی را در انجا قرار داد وبا عده ای به سمت مکه حرکت کرد. عباسیان باعده ای زیادی به سمت مکه حرکت کردند ودر محلی به نام فخ باسپاه حسین روبرو شدند.نبردی سنگین در گرفت وحسین ویارانش به شهادت رسیدند(طبری، تاریخ، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۹۵ - ۲۰۰)سرهای شهدا به همراه اسیران به مدینه وسپس به بغداد نزد هادی عباسی فرستاده شد.
#رویداد_هفته
#شهید_فخ
@tarikh_j
پس از قیام صاحب فخ، والی مدینه، خانهها و نخلستانهای حسین و جمعی از خاندان وی را به آتش کشید و بخشی دیگر از نخلستانها و اموالشان را مصادره کرد. امام کاظم(ع) بر شهدای فخ میگریست و از خداوند برای قاتلانشان مرگ و عذاب شدید درخواست میکرد و کفالت ایتام و اطفال و بیوگانِ علویانی را که در فخ به شهادت رسیدند، به عهده گرفت.(مسعودی، مروج الذهب، بیروت، ج۴، ص۱۸۶)
پس از شهادت حسین و یارانش، سرهای شهدای فخ را در مجلسی که گروهی از فرزندان امام علی(ع) به تماشا گذاردند. هیچ کس چیزی نگفت جز امام کاظم که وقتی سر حسین بن علی رهبر قیام فخ را دید، فرمود:
«انا لله و انا الیه راجعون، سوگند به خدا که حسین، به شهادت رسید در حالی که مسلمان و درستکار بود و بسیار روزه میگرفت و بسیار شب زنده دار بود و امر به معروف و نهی از منکر میکرد. در خاندان وی، چون او وجود نداشت.»(الإربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج۳، صص۱۱۲-۱۱۷)
#رویداد_هفته
#شهید_فخ
@tarikh_j
شهرت ناصرخسرو در بین مردم به شعر است. ولی ناصر پیش از آن که شاعر باشد، متکلم است.وی به اهل بیت ارادت داشت. در آثارش به ویژه در دیوان شعرش این علاقه زیاد دیده میشود. ناصرخسرو در کتاب جامعُ الحِکمَتَین که در اواخر عمرش آن را نوشته، به اثبات وجود وصی برای پیامبر(ص) میپردازد.
در خوان الاخوان حضرت علی را به همراه اولیا و رسول و امامان، واسطه فیض دانسته و این گونه میگوید : «اگر کسی بیاین میانجیان توحید جوید معطل است.»
#سفرنامه
@tarikh_j
قزوین
پنجم محرم سنه ثمان و ثلثین و اربعمائه دهم مرداد ماه سنه خمس عشر و اربعمائه از تاریخ فرس به جانب قزوین روانه شدم و به دیه قوهه رسیدم.
قحط بود و آن جا یک من نان جو به دو درهم میدادند. از آن جا برفتم، نهم محرم به قزوین رسیدم. باغستان بسیار داشت بی دیوار و خار و هیچ چیز که مانع شود در رفتن راه نبود.
و قزوین را شهری نیکو دیدم باروی حصین و کنگره بر آن نهاده و بازارها خوب الا آنکه آب در وی اندک بود در کاریز به زیرزمین.
و رییس آن شهر مردی علوی بود و از همه صناعها که در آن شهر بود کفشگر بیش تر بود.
#سفرنامه
@tarikh_j
مرو
در ربیع الآخر سنه سبع و ثلثین و اربعمایه که امیرخراسان ابوسلیمان جعفری بیک داودبن مکاییل بن سلجوق بود از مرو برفتم به شغل دیوانی، و به پنچ دیه مروالرود فرود آمدم، که در آن روز قران راس و مشتری بود گویند که هر حاجت که در آن روز خواهند باری تعالی و تقدس روا کند. به گوشه ای رفتم و دو رکعت نماز بکردم و حاجت خواستم تا خدای تعالی و تبارک مرا توانگری دهد. چون به نزدیک یاران و اصحاب آمدم یکی از ایشان شعری پارسی میخواند. مرا شعری در خاطر آمد که از وی در خواهم تا روایت کند، بر کاغذ نوشتم تا به وی دهم که این شعر بر برخوان. هنوز بدو نداده بودم که او همان شعر بعینه آغاز کرد. آن حال به فال نیک گرفتم و با خود گفتم خدای تبارک و تعالی حاجت مرا روا کرد.
تنظیم :فاطمه میری
#سفرنامه
@tarikh_j
هدایت شده از دانشنامه
❇️جهت مشاهده محورهای اصلی ارسال مقاله به کنگره شهدای استان قم برروی آدرس ذیل لینک شوید👇
📌https://eitaa.com/shahideh_qom