eitaa logo
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
979 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
136 ویدیو
305 فایل
گذرگاه «کانال‌انجمن‌علمی‌پژوهشی‌تاریخ‌جامعةالزهرا(س)؛ قم» 📜پل ارتباطی @tarikh_jz مالکیت فکری و محتوایی کانال، متعلق به انجمن علمی تاریخ جامعةالزهرا(س) است. انتشار فایل‌های صوتی، تصویری، عکس نوشته‌ها و پست‌ها صرفا با ذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ می‌گویم از کنار زیارت‌نرفته‌ها بالا گرفته کار زیارت‌نرفته‌ها اشک و نگاه حسرت و تصویر کربلا این است روزگار زیارت‌نرفته‌ها امسال اربعین همه رفتند و مانده بود هیأت در انحصار زیارت‌نرفته‌ها انگار بین هیأت ما هم نشسته بود زهرا به انتظار زیارت‌نرفته‌ها در روز اربعین همه ما را شناختند با نام مستعار زیارت‌نرفته‌ها اما هزارمرتبه شکر خدا که هست مشهد در اختیار زیارت‌نرفته‌ها باب الحسین قسمت آنان که رفته‌اند باب الرضا قرار زیارت‌نرفته‌ها غم می‌خورم برای دل رهبرم که هست اول طلایه‌دار زیارت‌نرفته‌ها http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مقاله.pdf
616.6K
مقاله : مواضع امام سجاد (ع) پس از واقعه کربلا نویسنده: حجت الاسلام محسن رنجبر؛ یكى از مباحثى كه در عصر امامت امام سجاد(عليه السلام) مطرح است، موضع گيرى هاى سياسى حضرت در برابر حوادث و اعمال حاكمان اموى است. اين نوشتار در دو بخش به بررسى اين مواضع مى پردازد: بخش نخست، به مواضع سياسى حضرت در برابر حوادثى چون: واقعه حرّه، قيام توّابين، قيام مختار و ... و بخش دوّم، به مواضع سياسى حضرت، در قبال اعمال خلفا و حكام اموى... (ع) http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
مقاله مواضع امام سجاد پس از واقعه کربلا 👇 در عصر امام سجاد علیه السلام (61-95ه ق)چه از بُعد اعتقادی و چه سیاسی، شیعه در شرایط سختی به سر می‌برد. امام برای حفظ شیعه از فروپاشی، گاهی از تقیه بهره می‌گرفت و در مقابل عملکرد رهبران قیام‌ها، شورش‌ها و حاکمیت وقت موضع‌گیری‌های متفاوتی را اتخاذ می‌نمود‌؛ که در این مقاله در دو بخش مورد بررسی قرار می‌گیرد: الف- مواضع سیاسی امام سجاد علیه السلام در برابر قیام‌ها و شورش‌های عصرخود ب- مواضع سیاسی امام سجاد علیه السلام در برابر امویان الف- مواضع سیاسی امام سجاد علیه السلام در برابر قیام‌ها و شورش‌های عصرخود 1-واقعه حرّه: از جمله وقایع اسف‌بار عصر امام سجاد علیه السلام که در مدینه به سال 25 یا 27 هجری قمری، به دستور یزید، توسط عمال جنایت‌کارش صورت گرفت؛ واقعه حرّه بود. در این واقعه، اهل مدینه به رهبری عبدالله بن حنظله، امویان را با خواری از شهر راندند. یزید با شنیدن خبر سپاهی به فرماندهی مسلم بن عقبه به مدینه فرستاد و به وی گفت: «سه روز به آنان مهلت بده، اگر تسلیم نشدند جنگ کن. بعد از پیروزی، سه روز اموالشان را غارت کن و در اختیار سپاه بگذار». سپاه شام پس از غلبه بر مدینه آنچنان جنایات شرمگینی مرتکب شدند که مسلم به خاطر آن به «مسرف» لقب گرفت. پس از پایان قتل و غارت، مسلم بن عقبه از مردم مدینه به عنوان «برده یزید» بیعت گرفت. امام سجاد علیه السلام به چند دلیل با قیام مردم مدینه همراه نشد؛ نخست این‌که ماهیت قیام شیعی نبود و رهبران قیام در خط زبیریان حرکت می‌کردند. دلیل دیگر به رهبری قیام باز می‌گشت، عبدالله بن حنظله هیچ مشورتی با امام نکرد. لکن چون رهبران نهضت، صالح و مؤمن بودند و انتقاد آنان به یزید به جا بود؛ امام مخالفت صریحی با حرکت آنان ننمود.دلیل دیگر عدم همراهی، این بود که امام شکست نهضت را پیش‌بینی می‌کرد. کمترین همکاری، جان امام و شیعیان اندکش را به خطر می‌انداخت. از این‌رو امام برای حفظ اقلیت شیعه، به همراه خانواده به ینبع رفتند. نقل شده، مروان بن حکم نیز از ترس غارت امویان،خانواده‌اش را در پناه امام قرار داد. قریب به چهارصد نفر تحت کفالت امام بودند تا زمانی که مسلم در مدینه بود. برخی از گزارشات حاکی از بیعت امام با یزید، به عنوان برده است؛ در حالی که قبل از جنگ،بنا به دستور یزید در عدم دخالت امام در قیام و سفارش به احترام آن حضرت، مسلم ایشان را با احترام بازگرداند. به همین دلیل امام از دستور عمومی مسلم مبنی بر اقرار به بندگی برای یزید معاف بوده است. چنانکه برخی از روایات تلویحاً بر این مطلب دلالت دارد. 2-قیام توابین: نهضت توابین در سال 64 و 65 هجری به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی و شخصیت‌های مورد اعتماد و متنفذ شیعه به اوج خود رسید. توابین به علت عدم شرکت در فاجعه کربلا در خود احساس گناه می‌کردند و در صدد جبران مافات بودند. گرچه آنان هدف و فلسفه قیام خود را بازگرداندن حکومت به اهل‌بیت پیامبر اعلام کرده بودند، لکن تأیید صریحی از جانب امام مشاهده نشده است. لکن چون اصل حرکت برای خونخواهی امام حسین علیه السلام صورت پذیرفته بود؛ مخالفتی از جانب امام گزارش نشده است. 3-قیام مختار ثقفی: مختار فرزند ابوعبیدثقفی با فراهم شدن شرایط، برای خونخواهی امام حسین علیه السلام قیام نمود. او کسی است که مسلم بن عقیل در منزلش اقامت نمود. مختار جهت پیشرفت قیامش به امام نامه نوشت و طلب یاری نمود، لکن امام پاسخ مثبت نداد. مختار با یأس از سوی امام، به محمد حنفیه روی آورد، او پذیرفت. مختار پس از آن خود را نماینده محمد حنفیه در این امر معرفی ساخت. نقل شده که ایشان به عموی خود فرمود: «ای عمو، اگر برده‌ای زنگی هم به پشتیبانی از ما اهل‌بیت خروج کند، حمایت از او بر مردم لازم است و در این مورد به شما ولایت دادم. هر گونه صلاح می‌دانی عمل کن». شاید واگذاری رهبری نهضت به محمد حنفیه برای این بود که او از سوی دستگاه حاکم، متهم به مخالفت نبود. در برخی از گزارشات امام سجاد علیه السلام مختار و قیامش را تأیید نموده و برایش دعا کرده و طلب خیر نموده است و در پاره‌ای از گزارشات اعلام بیزاری نموده است. 4-شورش عبدالله بن زبیر: عبدالله از بیعت با یزید سربرتافت و خود دعوی خلافت نمود و پس از شهادت امام حسین علیه السلام، علم خلافت برافراشت و خود را خلیفه نامید و دوازده سال حکومت راند. امام سجاد علیه السلام نه تنها شورش او را تأیید نکرد بلکه از فتنه او نسبت به اهل‌بیت و شیعیان بیم داشت؛ ولی علیه او اقدامی نکرد. چون در هر حال، حرکت ابن زبیر علیه دشمنی مشترک (امویان) انجام پذیرفته بود. 5-خوارج: امام سجاد علیه السلام در مقابل حرکت خوارج سکوت اختیار نمود. نه درگیری‌های آنان را تأیید و نه آنان را انکار نمود. ب- مواضع سیاسی امام سجاد علیه السلام در برابر امویان http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
1-یزید بن معاویه: امام در دوره 34 ساله امامتش با توجه به متغیر بودن شرایط و اوضاع و خلفا و حکمرانان، مواضع سیاسی متفاوتی اتخاذ نمود. از عصر عاشورا تا بازگشت از اسارت شام، عملکردی صریح، حماسی و تند را در پیش گرفت. ایشان در آن ایام، تقیه را به صلاح ندید و با در کف گرفتن جان خود در آن شرایط خفقان آور سکوت اختیار ننمود و پیام حماسه عاشورا را به همگان ابلاغ نمود. اما پس از بازگشت، گرچه انحرافات اخلاقی مدینه را پر کرده بود ولی به دلیل اقلیت شیعه و اختناق شدیدی که دستاورد فاجعه کربلا بود زمینه برای فعالیت آشکار امام فراهم نشد و ایشان صلاح را در کناره‌گیری از مردم دید و در بیرون مدینه، مدت سه سال در چادر زندگی کرد. در روایتی از امام باقر علیه السلام به این نکته اشاره شده است و دلیل آن خوش نداشتن در رفت‌و‌آمد با مردم ذکر گردیده است. به بیان دیگر امام طریق تقیه را در پیش گرفتند. 2-عبدالملک بن مروان: امام در زمان عبدالملک روش اعتراض را در پیش گرفت و از او دوری نمود تا مهر بطلان بر روش حکومتی او بزند. این امر سبب اعتراض عبدالملک گردید وقتی دید اعتراض او ثمره‌ای ندارد طی نامه‌ای تهدید آمیز از امام خواست تا شمشیر پیامبر را به او ببخشد ولی امام نپذیرفت. عبدالملک به شدت امام را تحت کنترل داشت به گونه‌ای که حتی مسائل داخلی و خصوصی زندگانی امام به او گزارش می‌شد. گرچه امام چون سایر امامان، حاکمیت اموی را غاصب می‌دانست لکن آن زمان که آبرو و کیان جامعه اسلامی را در خطر می‌دید از هیچ کمکی فروگزارنمی‌کرد.به عنوان نمونه؛ حاکم روم در نامه‌ای تهدیدآمیز از عبدالملک خواست تا شعار« لااله الااله محمد رسول الله» را از روی پارچه‌های صادراتی پاک کند و گرنه در سکه‌هایشان نام پیامبر را به زشتی خواهد برد. عبدالملک از امام یاری خواست و ایشان طرح استقلال اقتصادی را پیشنهاد داد. بدین ترتیب سکه‌های رومی ممنوع گردید و سکه اسلامی زده شد. 3-حجاج بن یوسف ثقفی: پس از مرگ یزید در سال 64هجری، تا کشته شدن ابن زبیر به دست حجاج در سال 73هجری، حکومت اموی تسلطی بر حجاز نداشت. چون عبدالملک بر عراق مسلط شد حجاج را به جنگ عبدالله بن زبیر فرستاد. ابن زبیر به دست حجاج کشته شد. عبدالملک نیز حاکمیت حجاز و عراق را به حجاج واگذار کرد و او بیش از بیست سال در این مناطق حکومت راند و حکومت وحشت، اختناق و ترور را بنا کرد. امام در این ایام به شدت بیشتری روش تقیه را ادامه داد تا بهانه‌ای به دست حجاج نیفتد. از این‌رو گزارشی از برخورد تندی بین امام و حجاج مشاهده نشده است.با این وجود حجاج به عبدالملک نامه نوشت که:« اگر ثبات و دوام حکومتت را می‌خواهی، علی بن الحسین را به قتل برسان». عبدالملک در پاسخ نوشت:« از خون بنی‌هاشم برحذر باش و آن را حفظ کن». 4-هشام بن اسماعیل: پس از حجاج، هشام بن اسماعیل والی مدینه شد و چهارسال، امام را فراوان آزار داد. اما زمانی که او را به خاطر کارهایش عزل کردند و برای تنبیه سرپا نگه داشتند تا هرکس هر چه می‌خواهد به او بگوید. امام به یاران خود دستور داد چیزی به او نگویند و خودشان نیز بر او سلام کرده و گذشتند. هشام در مقابل این برخورد امام این آیه را قرائت کرد: «الله اَعلمُ حیثُ یجعَلُ رِسالته؛ خدا بهتر می‌داند که رسالتش را کجا قرار دهد». 5-عمربن عبدالعزیز: عملکرد امام سجاد علیه السلام در مورد عمربن عبدالعزیز، افشای چهره ریاکارانه او بود. گرچه او پس از شهادت امام به خلافت رسید لکن امام پیش از آن روش سیاسی‌اش را افشا نمود. آن حضرت در مورد او فرمود: «دیری نمی‌پاید که می‌میرد، در حالی که اهل آسمان او را لعنت کرده و اهل زمین بر او می‌گریند». امام پیشاپیش پرده از چهره ریاکارانه عمربن عبدالعزیز برداشتند و خدمات او را یک روش حکومتی خواندند. تلخیص توسط : سیده زهرا محمدی _ سطح سه تاریخ اسلام http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بروشور ویژه اربعین ۹۸👆 تنظیم: انجمن علمی پژوهشی تاریخ http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
بروشور ویژه اربعین ۹۸👆 تنظیم: انجمن علمی پژوهشی تاریخ http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا