eitaa logo
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
138 ویدیو
307 فایل
گذرگاه «کانال‌انجمن‌علمی‌پژوهشی‌تاریخ‌جامعةالزهرا(س)؛ قم» 📜پل ارتباطی @tarikh_jz مالکیت فکری و محتوایی کانال، متعلق به انجمن علمی تاریخ جامعةالزهرا(س) است. انتشار فایل‌های صوتی، تصویری، عکس نوشته‌ها و پست‌ها صرفا با ذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
تنها شهید ایرانی عاشورا شاعر رجز معروف أَمیری حُسَیْن وَنِعْمَ الْامیر سُرورُ فُؤادَ البَشیرِ النَّذیر کیست ؟ " اسلم ابن عمرو ترکی قزوینی" یا دیلمی شاعر، کاتب، قاری قرآن، کمان دار و مسلط به زبان های عربی، ترکی و فارسی اهل دیلمان " گیلان تا قزوین فعلی " از قبیله ایرانی های مقیم کوفه به نام " بنی الحمراء" تربیت یافته سه امام در سه دهه: ۱۰ سال در خدمت امام علی (ع) در کوفه ۲۰ سال در خدمت امام حسن و امام حسین(ع) در مدینه (تا هنگام شهادت در کربلا در سن حدود ۴۵ سالگی ) جزء ۷ نفری از اصحاب که در مقاتل ذکر شده حضرت اباعبدالله در لحظه شهادت شخصا بر بالین آنها حاضر شده است. نقل است در هنگام شهادت به امام گفته است " مثل من سعادت مند کیست که فرزند رسول خدا در لحظه رفتن از این دنیا صورت بر صورتش نهاده است " مزار اسلم در مقبره دسته جمعی شهدای کربلا در قسمت شرقی حرم مطهر امام حسین(ع) قرار گرفته است 🖊برگرفته ازکتاب: " کیست مثل من؟ " به قلم محمد رضا عبدالامیر انصاری ترجمه احمد امیری شادمهری -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
🔰✦؛﷽✦ 🏴🏴🏴 ✅ 🍃سلسله درس گفتارهای عاشورا (شماره ۳) با حضور حداکثری عاشورا پژوهان کشور 📚موضوع: طیف بندی نقش ها و فرانقش های زنان در غدیر و عاشورا 🎙 مدرس: استاد دکتر ناهیدطیبی 📜 گواهی : پس از قبولی در آزمون پایان دوره 🗓تاریخ برگزار‌ی: جمعه ۱۳مردادماه ۱۴۰۲ ⏰ ساعت: ۱۷(۵عصر) 📻 به اطلاع دانش پژوهان محترم می رساند این برنامه به صورت ارسال فایل صوتی در کانال آموزش های آزاد موسسه خواهد بود و کلاس به صورت برخط برگزار نخواهد شد. 🔉لینک کانال اطلاع رسانی دوره در پیام‌رسان ایتا: 👇👇👇👇👇👇👇 🌐https://eitaa.com/azadieks ⬛️⬛️⬛️ 📲ارتباط با موسسه از طریق لینک زیر: @azadieks1401 شماره تماس با موسسه: 071-32281174 داخلی 111 ⚫️⚫️⚫️ ⚡️کانون های علمی تاریخ، کلام و حدیث موسسه آموزش عالی حوزوی امام خمینی رضوان الله تعالی علیه وابسته به نهاد نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایتی غریب و سوزناک از وقایع بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری (۹ مرداد ۱۲۸۸)، کیفیت غسل و کفن و دفن ... در اثر تلاطم و طوفان یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه مقابل در حیاط روی یک نیمکت گذاشتند جمعیت کثیری ریخت توی حیاط محشری برپا شد مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا می رفتند همه می خواستند خود را به جنازه برسانند دور نعش را گرفتند و آنقدر با قنداق تفنگ و لگد به نعش زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهانش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد . هر که هر چه در دست داشت میزد آنهایی هم که دستشون به نعش نمیرسید تف می انداختند. به همه مقدسات قسم که در این ساعت گودال قتلگاه را به چشم خودم دیدم یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین مرد تنومند و چهارشانه بود وارد حیاط نظمیه شد غریبه بود جلو آمد بالای جنازه ایستاد جلوی همه دکمه های شلوارش را باز کرد و روبروی اینهمه چشم شُر شُر به سر و صورت آقا ..... تحویل جنازه عده ای از صاحب نفوذها یپرم ارمنی را از عواقب سوزاندن نعش شیخ و تحویل ندادن می ترسانند . یپرم راضی میشود و می گوید : بسیار خوب ... به نظمیه تلفون کنید که لاشه را به صاحبانش رد کنند. سه نفر از بستگان شیخ شهید و سه نفر از نوکر هایش توی آن تاریکی توپخانه در گوشه‌ای با یک تابوت منتظر تحویل جنازه بودند. آقا لخت و عور آن گوشه همینطور افتاده بود لا اله الا الله جنازه را در تابوت گذاشتیم و با دو مجاهد ما را راهی کردند. جنازه را وارد حیاط خلوت خانه شیخ کردند. شیخ ابراهیم نوری از شاگردان شیخ جنازه را غسل داد. بعد کفن کردیم و بردیم در اطاق پنج دری میان دو حیاط کوچک پنهان کردیم. سر مجاهد ها را گرم کردیم. بعد تابوت را با سنگ و کلوخ و پوشال و پوشاک پر و سنگین کردیم. یک لحاف هم تا کرده روی آن کشیدیم تابوت قلابی را با آن دو نگهبان سر قبر آقا فرستادیم. متولی قبرستان که در جریان بود مثلاً نعش را دفن کردو آن دو نگهبان با تابوت به نظمیه برگشتند. صبح اوستا اکبر معمار آمد و درهای اطاق پنج دری را تیغه کردیم و رویش را گچ‌کاری کردیم. دو ماه بعد از شهادت شیخ در اتاق پنج دری را شکافتیم جنازه در آن هوای گرم همانطور تر و تازه مانده بود. جنازه را از آنجا برداشتیم و به اتاقی دیگر آن سوی حیاط منتقل کردیم و دوباره تیغه کردیم. 🏴 کم کم مردم فهمیدند که نعش شیخ نوری در خانه است می آمدند پشت‌دیوار فاتحه می خواندند و می رفتند. از گوشه و کنار پیغام می‌دادند امامزاده درست کردید؟! ۱۸ ماه از شهادت شیخ گذشته بود. بازاری ها بخیال می‌افتند دیوار را بشکافند و جنازه را برداشته دورشهر بیفتند و وااسلاما و واحسینا راه بیندازند. پیراهن عثمان برای مقصد خودشان. 🕌حاج میرزا عبدالله سبوحی واعظ میگوید یک روز زمستانی خانم شیخ مرا خواست. دیدم زار زار گریه میکند گفت دیشب مرحوم آقا رو خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من گریه میکردم آقا به من گفت گریه نکن همان بلاهایی را که سر سیدالشهدا آوردند ، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش  مرا در بیاورند زود آن را به قم بفرست. همان شب تیغه را شکافتیم و نعش را در آوردیم. با اینکه دو تابستان از آن گذشته بود و جایش هم نمناک بود اما جسد پس از ۱۸ ماه همانطور تر و تازه مانده بود فقط کفن کمی زرد شده بود به دستور خانم دوباره کفن کردیم و نمد پیچ نمودیم به مسجد یونس خان بردیم و صبح به اسم یک طلبه که مرده آنرا با درشکه به امامزاده عبدالله بردیم و صبح جنازه را با دلیجان به طرف حضرت معصومه حرکت دادیم. شیخ شهید در زمان حیات خود در صحن مطهر برای خودش مقبره‌ای تهیه کرده بود و به سید موسی متولی آن گفته بود این زمین نکره یک روز معرفه خواهد شد نزدیک قم کاغذ به متولی نوشتیم که زنی از خاندان شیخ فوت کرده می خواهیم در مقبره شیخ دفنش کنیم و به هادی پسر شیخ سپردیم در هنگام دفن جلو نیاید تا فکر کنند واقعا میت زن است و قضیه لو نرود. شب جنازه در مقبره ماند صبح خیلی سریع قبری به حد نصاب شرعی کندیم و با مهر تربتی که خانم داده بود جنازه را درون قبر گذاشتیم نعش پس از ۱۸ ماه کمترین بوی عفونتی نداشت. و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون. این آیه ای است که روی قبر شهید حاج شیخ فضل الله نوری نوشته شده است . 📗کتاب سرّ دار به قلم تندرکیا نوه شیخ شهید& نشر صبح ۱۳۸۹/ چاپ سوم - ص ۵۲ -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این اثر در گردنه پاتاق بر سر راه کرمانشاه به سرپل ذهاب و در ۱۵ کیلومتری شهرستان سرپل ذهاب در کنار راه باستانی سنگفرشی بنا شده که فلات ایران را به بین‌النهرین ارتباط می‌داده‌است. به علت تغییر مسیر، این راه و بنای تاق گرا اکنون در شیب‌های پائین جاده آسفالته قرار گرفته‌است. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
در مورد زمان ساخت این بنا اختلاف نظرهایی وجود دارد برخی آن را به دوره اشکانی و برخی دیگر آن را به دوره ساسانی نسبت می‌دهند. اما آنطور که از مدارک باستانشناسی به دست آمده ظاهراً این بنا در اواخر دوره ساسانی و احتمالاً زمان حکومت خسرو دوم (۶۲۸–۵۹۰م) ساخته شده‌است. اگرچه تاکنون کارکرد واقعی این بنا مشخص نشده، اما برای آن کارکردهای متفاوتی از جمله «یادگار احداث راه کاروانرو»، «توقف گاه موکب شاهی»، «اریکه سلطنتی»، «پاسگاه مرزی» و «بنای یادبودی از پیروزی» ذکر کرده‌اند. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
دیدگاه علمای بزرگ کرد نسبت به مکتب علیه السلام -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j