در این کانال ، مطالب تاریخی با تم سیاسی به ساده ترین زبان ممکن و با پیش مادهء طنز خدمت شما ارائه میگردد.
بخشی از مطالب قبلی که در واتس آپ موجود است خدمت شما ارائه میگردد.
بحث بر سر این بود که دنیا مرتب دست به دست میشه. به عبارتی دنیا هرروز دست یه کسیه.
به قول قرآن که میفرماید تلک الایام نداولها بین الناس.
خب پس به این نتیجه رسیدیم که ترکیه نمیتونه ابرقدرت و یا یک قطب از جهان چندقطبی آینده بشه چون نهاده های لازم برای اینکار را نداره. حتی در متحد کردن کشورهای ترک اینور و انور خزر هم ناتوانه.
اما یه اتفاق خطرناکی الان داره میفته
حالا قبل از جواب دادن به اون سوال نقش ایران در جهان پساآمریکا باید این اتفاق خطرناک را برای شما توضیح بدم
آمریکا بهش قول کمک مالی و تقویت نظامی داده تا جنوب ارمنستان را در اختیار آذربایجان قرار بده.
اما مطمئن باشید طبق روال همیشگی میزنه زیر قولش و توی ارمنستان هم اختلاف میفته و جنگ داخلی میشه.
اگه ایران و روسیه زود نجنبن یه سوریه دیگه هم شمال ایران ورست میشه
اون اتفاق خطرناک اینه که ارمنستان داره خر میشه.
آمریکا زیر پاش نشسته و داره خرش میکنه.
دیروز نانسی پلوسی رفته یه قولهایی به پاشینیان رییس جمهور ارمنستان داده که ما برات چکار میکنیم و تو هم برای ما چکار کن.
البته سنبهء ایران و روسیه پر زوره . ولی اگه پاشینیان خر بشه سقوط میکنه و داعش از ترکیه و آذربایجان وارد میشه و اینقدر خون ارمنی ریخته میشه که نگو.
ایران الان خیلی حساس شده و به شدت داره اوضاع را رصد میکنه و نیرو و تجهیزات نظامی اونجا میبره . چون نگهداری زنگزور از نظر تجاری برای ایران خیلی مهمه.
ایران برگهای برنده زیادی هم داره که یکی از اونا نیروهای شیعه وفادار به ایران در ترکیه و آذربایجان هستند. البته این قسمت از قصه مال قبل از قطع واتس آپ بود ولی حالا دیگه با قدرتنمایی که سپاه توی اقلیم شمال عراق کرد، آذربایجان حساب کار خودش را کرد😀😀😀
بعضی از استراتژیستها میگن حتی مشغول کردن روسیه به جنگ اوکراین برای همین بوده که نتونه اینور ایفای نقش کنه.
آمریکا خیلی تلاش کرد تا دست روسیه را توی اوکراین بند کنه تا نتونه در این زمینه به ایران کمک کنه.
البته نظر خود من این نیست و انشالله نظر خودم در مورد جنگ اوکراین را یه روز مفصل میگم.
به هرحال به حول و قوه الهی ترکیه ، آمریکا، اسراییل و آذربایجان توی این مورد هم هیچ غلطی نمیتونن انجام بدن مگر اینکه نفوذیهای داخلی را به جون نظام بندازن و یه بلوای داخلی درست کنند
الان امثال حجاریانها و تاجزاده ها و خاتمی ها و بقیه وطن فروشها بشدت دارن روی این مسئله کار میکنن و مطمئن باشید دو روز دیگه شعار << ارمنستان را رها کن فکری به حال ما کن>> را میندازن تو دهن جوونها
حالا بریم سراغ نقش ایران در جهان پساآمریکا
اما بازم باید صبر کنید.
چون یکی از دوستان پرسیده چرا میگی ابرقدرتهای آینده پساآمریکا همه از شرق هستند؟
پس مگه اروپا مرده؟
آفریقا و کانادا و آمریکای جنوبی و استرالیا چی؟
حالا مجبورم پس یه داستان دیگه براتون تعریف کنم. داستان جنگهای بین الملل اول و دوم
گذار از نظام فئودالیسم به نظام کاپیتالیسم برای اروپا خییییلی گرون تمام شد. حالا انشالله یه روز هم راجع به این ایسم ها خدمت شما توضیح میدم.
خلاصه در دوره مرکانتیلیسم که واسط بین این دو مرحله بود خیلی رقابت بین کشورهای اروپایی ایجاد شد و اروپا آبستن حوادث و درگیریها بود. شورشهای مختلفی در کشورهای مختلف مخصوصا فرانسه و انگلیس و ایتالیا و.... رخ داد
بعدش انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹بود که بیش از ۱۷ هزار کشته رو دست فرانسه گذاشت و آخرش هم دوباره نظام دیکتاتوری ناپلئون در حدود سال ۱۸۱۰ اومد و تا تونست از اروپاییها کشت.
اما خون آشامها هنوز تشنهء خون بودند و بالاخره صدسال بعد در سال ۱۹۱۴ سر کشته شدن یه شاهزاده اتریشی توی بوسنی جنگ جهانی اول رخ داد.
آلمان به رهبری ویلهلم دوم که دایه دلسوزتر از مادر شده بود افتاد وسط و پرچمدار متحدین شد. اما متحدین شکست سختی خوردند و آلمان و عثمانی تجزیه شدند و جنگ در ۱۹۱۸ تموم شد .
حالا آلمانی ها هی غصهء مناطق از دست رفته را میخوردند و چندوقت یه بار یه اعتراضی میکردند مخصوصااینکه مناطق از دست رفته جزو مناطق حاصلخیز و صنعتی آلمان بود
حدود ۲۰ سال بعد یعنی سال ۱۹۴۰ یه هیتلر نامی پیدا شد و هی جوونهای آلمانی را تحریک کرد که چرا ماباید غرامت بدیم؟ چرا کشور ما توسط انگلیس و فرانسه اشغال شده؟ ما نژاد برتریم . انگلیسها خرن.
فرانسویها گاون.
خلاصه قدرت بیان و جسارت هیتلر کار خودش را کرد و جوونهای پرشور آلمانی گروه گروه راه افتادند که مناطق اشغالی را پس بگیرند.
این بود که جنگ جهانی دوم راه افتاد.
بعضی مورخین میگن جنگ جهانی دوم را اول ژاپن در سال ۱۹۳۹ با حمله به روسیه شروع کرد. منم همین عقیده را دارم.
خب منم برا خودم مورخم🤣
بعدش که آلمان به لهستان حمله کرد ژاپن و آلمان باهم متحد شدند و با ایتالیا شدند متحدین یا دول محور
اما دوبا
ره متحدین شکست سختی خوردند. هیتلر خودکشی کرد. آلمان تجزیه شد. ژاپن تسلیم نمیشد.
آمریکا که اومده بود رو کپهء متفقین هی به ژاپن گفت که آقا بسه دیگه . جنگ تمام شده. تسلیم میشی یانه؟
اونم تسلیم نمیشد و هی ناوهای آمریکایی را غرق میکرد.
آمریکا هم رفت دوتا بمب اتم انداخت توی ژاپن و خلاص. جنگ تمام شد. ۱۹۴۵
حالا این وسط دوتا کشور محکوم شدند و باید غرامت میدادند. ژاپن و آلمان.
بقیه کشورهای اروپایی هم باخاک یکسان شده بودند.
این وسط فقط دوتا کشور حسااااابی چاق شدند. یکی اسراییل که بدون هیچ دلیلی وارث غرامت جنگ شد. یکی هم آمریکا که تا تونست سلاح تولید کرد و به هردوطرف جنگ فروخت
حالا باید ژاپن و آلمان را تنبیه کرد. اروپا را هم بازسازی کرد.
ژاپن و آلمان از داشتن نیروی نظامی محروم شدند. آمریکا رفت توی ژاپن کلی پایگاه نظامی زد. هنوزم هرچندوقت یه بار یه گندی توی ژاپن میزنند و ژاپن هم هیچی نمیتونه بگه. جیک نمیکشه. آلمان را هم دوقسمت کردند از داشتن نیروی نظامی هم محروم شدند.
کل اروپا از یه خط که وسط آلمان کشیدند دوقسمت شد. اروپای شرقی و اروپای غربی.
قرارشد اروپای شرقی را شوروی بازسازی کنه. اروپای غربی را هم آمریکا.
شوروی همون روسیه بود که بعد از انقلاب ۱۹۱۷ و برافتادن تزارها و روی کار اومدن کومونیستها اسمش شده بود شوروی.
آمریکا الحق اروپای غربی را خوب بازسازی کرد و در عوض نفت و مستعمراتش را ازش گرفت.مصدق توی ایران کارش همین بود که نفت را از شرکتهای انگلیسی بگیره بده دست شرکتهای آمریکایی. نفت عربستان و لیبی و الجزایر و.....هم به آمریکا داده شد.
ولی شوروی در بازسازی اروپای شرقی موفق نبود. چیزی هم نصیبش نشد.
جنگ سرد هم بین شوروی و آمریکا شروع شد و بدین ترتیب اروپای غربی بردهء آمریکا شد
آلمان و ژاپن هم از عضویت در سازمان ملل محروم شدند . تا سال ۲۰۱۱ که بالاخره با تلاش زیاد عضو موقت شدند.
توی این قضیه برجام که میگفتند ۵+۱ منظور از ۱ همین آلمان بود. یعنی پنج عضو دائم بعلاوه آلمان که موقته ولی هسته ایه. و چون قدرت هسته ایه اومد نظر بده.
حالا بحث ما سر این بود که اروپا بعد از جنگ جهانی دوم ، برده آمریکا شده بود. بدون اجازه پسرعموهای آمریکایی شون نمیتونستند حرفی بزنند.
آمریکا تا تونست اروپا را دوشید. به همون میزان که ما را میدوشید اروپا را هم میدوشید. کلا این آقا اهل دوشه.
بعدشم دلار را به جای لیره استرلینگ پول بین المللی کرد و اینقدر به اروپاییها ضرر زدند تا تصمیم گرفتند یورو درست کنند و از زیر یوغ دلار بیان بیرون.
حالا داستان دلار را هم یه روز براتون میگم
اینه که اروپا اصلا عددی نیست. هیچکدوم منابع لازم برای قدرت شدن را ندارن. حتی اون آلمان از نظر بین المللی موقعیت مناسبی برای ابرقدرت شدن نداره. مخصوصا نفت و معادن.
خب حالا بیاییم سر جواب دادن به اون سواله.
روسیه را گفتیم ابرقدرت نظامیه اما اقتصاد ویرانی داره. علتش را هم گفتیم
چین را گفتیم برترین قدرت اقتصادی جهانه اما نفت و معادن اصلا نداره.
هند و ترکیه هم زهی خیال باطل.
این وسط ایران چندتا مولفه قدرت و چندتا نقطه ضعف داره.
اگر نقطه ضعفهاش را برطرف کنه قطعا یکی از سه قدرت آیندهء جهان میشه.
حالا اینها چیان؟
اولا ایران طی این چندسال اخیر برا خودش یه قدرت نظامی شده. علاوه بر این نیروهای نظامی نیابتی در دور تادور خودش داره که اون را تبدیل به یک ابرقدرت نظامی کرده.
یادتون باشه قدرت نظامی مهمترین مولفه ابرقدرت شدنه.
برخلاف عقیده اون کله پوکهایی که میگن دنیا، دنیای گفتمانه و ما موشک و هسته ای میخوایم چکار.
آخه دوتا چیزه توی این دنیا که نمیدونیم آخرش کجاست. یکی انتهای کهکشانها. یکی هم حماقت بعضی آدما.
دومین نقطه قوت ایران ، موقعیت استراتژیک ایرانه که وسط وسط راههای تجاری به کل دنیا قرار گرفته.
تمام کشورها برای نقل و انتقال کالا به ایران وابسته هستند . یکی از دلایل اینکه رییسی مرتب داره میره این کشور و اون کشور همینه که کشورها را به ما وابسته کنه. حتی فقط در حد ترانزیت. این خیلی خوبه.
عکس پایین را ببینید تا متوجه بشید کشورهای مختلف اگه نخوان از ایران بگذرن چقدر راهشون دور میشه
سومین مولفه قدرت ایران جنبه اقتصادیه.
ایران یکی از قدرتهای اقتصادی بسیااار مهم جهانه.
از شیر مرغ تا جون آدمیزاد داره. هم نفت زیاد هم گاااز هم انواع معادن. تمام عناصر جدول مندلیف.
هم نیروی کار جوان و متخصص به وفور.
هم سرمایه و نقدینگی به طوری که اصلا نیازی به سرمایه گذاری خارجی نداره.
هم بازار صادرات خیلی خوب.
اما اینکه حالا چرا ما در داخل کشور اینقدر مشکلات اقتصادی داریم برمیگرده به مسائلی که خواهم گفت.
پس ماهمین الان هم به طور بالقوه یه ابرقدرت هستیم.
کی بالفعل میشه؟
وقتی از این مولفه های قدرت به خوبی استفاده کردیم.
مولفه نظامی و سوق الجیشی مشکلی نداره. فقط مونده مولفه اقتصادی.
تحریمها خیلی نقشی توی این مسئله نداره و شما دیدید که باروی کار اومدن دولت رییسی با وجود همین تحریمها چه تحولاتی رخ داد.
اقتصاددانها میگن سوء مدیریت،فی نفسه ، هزینه های تولید و خدمات را ۳۰ درصد زیاد میکنه. یعنی ماالان جنسها را ۳۰ درصد گرونتر میخریم فقط بخاطر سوءمدیریت یه مشت اُزگل.
یه درصد زیادی هم به خاطر رانت و انحصار.
در کل با حذف این نقطه ضعفها قدرت خرید ما میتونه دوبرابر بشه.
مهمترین نقطه ضعف مادر امر اقتصاد ، سوء مدیریت ، فساد ، رانت، و انحصاره
مبارزه بااینها هم کار حضرت فیله.
مضافا بر اینکه ما یه سری دشمن داخلی هم داریم که بهشون میگن وطن فروش . هم در بین اصلاحطلبها و هم در بین اصولگراها.
فرقی نمیکنه.
اینا مرتب به این نقطه ضعف دامن میزنن. و متاسفانه مماشات بااینها هم خیلی بده.
نمونه واضحش راشما توی دولت قبل دیدید که اراده کرده بودند اقتصاد کشور را کامل تعطیل کنند. و اتفاقا داشتند موفق میشدند.
یکی از کارهای خوبی که چین در زمینه اقتصادی میکنه همینه که جلوی رانت و انحصار و سوء مدیریت را گرفته. کافیه فقط به کسی شک کنند.......
حالا خوبه یه توضیحی هم راجع به اقتصاد چین و روسیه بدم.
موافقید؟
خب حالا که موافقید اول از اقتصاد روسیه شروع میکنیم.
داستانش البته خیلی طولانیه
آخرین تزار روس که از سلسلهء رومانوف بود بنام نیکلای دوم دستگیر و بعدها همراه با خانواده اعدام شد
جنگ جهانی اول خیلی از معادلات جهانی را عوض کرد. ده میلیون نفر کشته شدند. دولت عثمانی تجزیه شد. خلافت عثمانی برافتاد و دولت جمهوری تشکیل شد. خیلی از قسمتهای آلمان که مقصر اصلی جنگ بود بین فاتحان جنگ تقسیم شد. دولت تزاری روسیه هم برافتاد
اقتصاد مشترک یعنی همه برای یک صندوق کار کنند و حقوقشون را هم از همون صندوق بگیرن . اون صندوق هم اسمش دولته.
یعنی اقتصاد دولتی. اینا هیچ اعتقادی به نظام سرمایه داری و اقتصاد آزاد نداشتند همه چیز دولتی و تحت کنترل دولت بود.
اسم کشورشون را هم عوض کردند و گذاشتند اتحاد جمهوریهای شورایی.
یا اتحاد جماهیر شوروی
خود لنین و بنیانگذارهای شوروی ، یهودی بودند. حالا یه روزم باید برای شما بگم که تقریبا همه براندازها در همه نظامها یهودی هستند.
اصلا آتش جنگ جهانی اول و دوم را یهودی ها روشن کردند. سودشم بردند.
هر کس هم باهاشون مخالفت میکرد برکناری یا ترور.
تروتسکی یکی از همین معترضین بود که ترورش کردند.
این کار را کی کرد؟ بلشوویکها به رهبری لنین.
اینها اعتقاد به مارکسیسم داشتند و از نظر اقتصادی هم کومونیسم.
حالا قراره انشالله یه روز این ایسم ها را توضیح بدم. ولی برای کومونیسم یه معنای فلسفی گفتند یه معنای اقتصادی.
اونا که معنای اقتصادیش را گفتند میگن به معنای اقتصاد مشترکه.
اوایل انقلاب ما هم کسایی که سرکار بودند همین تفکر را داشتند و حتی بعضی از اونا مثل میرحسین موسوی و بهزاد نبوی رسما کومونیست بودند. و بهشون میگفتند چپی.
اون موقع توی کل دنیا به هرکس که عقاید کومونیستی داشت میگفتند چپی.
برای همین اقتصاد ما کاملا دولتی شد و کوپن و سهمیه و اینا....
خلاصه بعد از اعدام نیکلای دوم آخرین تزار روس ، دولت کومونیستی اومد سرکار و اقتصاد کاملا دولتی راه انداخت و جلوی اقتصاد کاپیتالیستی یا سرمایه داری غرب قد علم کرد و شد رقیب اون.
اینا همه همون انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ معروف روسیه هست.
این اقتصاد مشترک ، یه چیز جدید نبود. از دوران باستان هم یه همچین تفکراتی وجود داشته. تفکرات مانی از همین نوع بود. مانی که دینش یه ملغمه از ادیان مختلف بود اعتقاد به اقتصاد مشترک داشت . اون حتی اشتراک در زمینهای کشاورزی و زن و فرزند را هم توصیه میکرد.
اما در طول تاریخ این نوع اقتصاد هیچوقت جواب نداده و به بن بست رسیده.
خیلی بخوام خلاصه اش کنم از سال ۱۹۱۷ که اینا توی روسیه اومدند سرکار تا سال ۱۹۸۹ که نظام کومونیستی روسیه برافتاد مردم روسیه خییییلی بدبختی کشیدند و فساد ، روسیه را برداشت.
البته مزایایی هم برای کارگران در کل جهان داشت.
همین که الان شما در سال یک ماه مرخصی دارید یا نظام بازنشستگی منظمی دارید یا مرخصی زایمان و بیمه بیکاری و...... همه از رهاوردهای نظام کومونیستی است. چونکه برخاسته از اصناف کارگری بود
دهه ۱۹۸۰ یه تفکری توی حزب کومونیست روسیه بوجود اومد که اصطلاحا بهش میگفتند اصلاحطلب.
رییس این تفکر که به رهبری حزب کومونیست و رهبری شوروی رسید گورباچف بود. همین گورباچف هم یهودی بود که بعد توضیح میدم.
این آقا مهندس کشاورزی بود. نه از اون مهندس کشاورزیا که توی ذهن شماستا.
اینها شعارشون حمایت از کارگر در مقابل سرمایه دار بود و با همین شعار هم حمایت مردم را جلب کردند. ولی گند زدند توی اقتصاد روسیه.
این گورباچف از دولت چرنینکو به این طرف وزیر کشاورزی بود و با حمایت یهودیها کم کم به رهبری حزب کومونیست و ریاست جمهوری شوروی رسید.
تفکر اصلاحطلبی اینها مبتنی بر کنار اومدن به غرب و تعدیل اصول نظام کومونیستی بود.
خلاصه اش اینه که معتقد بودند دیگه کومونیست جوابگو نیست و باید بریم سراغ نظام سرمایه داری
آمریکا بعنوان سردمدار نظام سرمایه داری ، خییییلی خوشحال شد و به شدت به اینها کمک کرد و از طرعی هم قول و قرار و تهدید و اینا
یعنی هم کمکشون میکرد هم تهدیدشون میکرد هم وعده وعید بهشون میداد.
آخرین تهدیدش ، جنگ ستارگان بود
جنگ ستارگان در ادامه جنگ سرد بود.
حالا جنگ سرد یعنی چه؟
بعداز جنگ جهانی دوم شوروی و امریکا رقیب سرسخت همدیگه در زمینه سیاسی نظامی فرهنگی و اجتماعی بودند. به شدت باهم رقابت میکردند اما هیچوقت کارشون به جنگ نکشید به جز یه بار سر کوبا که شوروی راه افتاد بره آمریکا را کن فیکون کنه ولی آمریکا کوتاه اومد و قضیه تموم شد.
این آخریا که آمریکا دید یه مشت منگول به اسم اصلاحطلب توی روسیه اومدند سرکار ، ادعا کرد که ماهم یه سیستم داریم که از فضای خارج از اتمسفر میتونیم با لیزر هر سلاحی که شوروی داره را منهدم کنیم. این یه بولوف و دروغ بود
اما اون منگولها باور کردند یااینکه اراده کردند که باور کنند و اومدند گفتند واااای مادیگه نمیتونیم در مقابل آمریکا بیایستیم. آ
مریکا میتونه با یه بمب تمام ما را پودر کنه. هیچ راه دیگه ای جز مذاکره و امتیاز دادن نمونده. بریم مذاکره.
اتفاقا شکل و شمایلشون هم خیییلی مثل ظریف و تیمش شده بود.
خائنها همیشه یه جور حرف میزنن
گورباچوف راه افتاد رفت آمریکا.
برای اولین بار بود که یه رییس جمهور از شوروی میرفت آمریکا.
رفت و با ریگان رییس جمهور وقت آمریکا مذاکره کرد. ریگان هم کلی براش کلاس گذاشت و کم محلی و توسری و خلاصه ر.... به هیکلش. اینقدر تحقیرش کرد که گورباچف باورش شد که هیچ راهی جز مذاکره نمونده. اقتصاد شوروی هم که کاملا ویران شده بود آماده پذیرش صددرصد شروط آمریکا شد
اولین شرط آمریکا هم کاهش وانهدام کلاهکهای هسته ای شوروی بود. هر شرطی آمریکا گذاشت گورباچف قبول کرد و امریکا هم یه سری وعده وعید داد که بعدها به هیچکدومش عمل نکرد
این فیلم صفحه بعد را ببینید متوجه خیلی چیزا میشید
اسم فیلم هست پرزیدنت اکتور سینما
https://www.aparat.com/v/M3pAz
گورباچف تشکر کرد اما نامه را جدی نگرفت یااراده کرد که جدی نگیره. بعدها که آواره کشورهای اروپایی شد و کشورش به خاک سیاه نشست توی مصاحبه چندبار اظهار ندامت کرد که کاش به حرف امام خمینی گوش کرده بودم و اله و بله.
توی همین بحبوحه بود که امام در دیماه ۱۳۶۷ یه نامه به گورباچف نوشتند و گفتند که آقا مواظب باش کشورت را تو دام سرمایه داری نندازی.
درسته که کومونیست مزخرفه ولی کاپیتالیسم بدتره. مشکل شما کومونیست نیست مشکل شما عدم اعتقاد به دین و خدا و ایناست.
نامه امام را اینجا بخونید👇
http://news.esra.ir/-/%D9%85%D8%AA%D9%86-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%82%D8%AF%D8%B3-%D8%B3%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D9%87-%DA%AF%D9%88%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DA%86%D9%81
خلاصه سیستم کشورداری روسیه جمهوری شد و اقتصاد سرمایه داری.
وضع اقتصادی افتضاح.
مردم گشنه.
اخبار همه کشورها فوکوس شده بود روی روسیه.
نشون میداد که افسران رده بالای روسی مدالهای خودشون را میدادند یه نون میگرفتند. گورباچف برکنار شد. از ترس مردم پنهان شد و بعدشم فرارکرد رفت اروپا.
یه شخص خائن تری اومد روی کار بنام یلتسین که از مدتها قبل آمریکا توی آب نمک خوابونده بود.
یلتسین از گورباچف هم خائن تر بود.
توی همین وضعیت بود که پوتین که معاون یلتسین بود نامزد انتخابات شد و با شعار آمریکاستیزی اومد سرکار.
مردم هم که فهمیده بودند تمام مشکلاتشون زیر سر آمریکاس بهش رای دادن و حالا سالهای ساله که رییس جمهوره و خیلی محبوبیت داره
در حالیکه یلتسین غلام حلقه به گوش آمریکا بود. ۸ سال رییس جمهور روسیه بود تا مرد.
توی این مدت روسیه به خاک سیاه نشست. آمریکا هم به یه دونه از وعده هاش عمل نکرد. چندتا جمهوری از روسیه جدا شدند و مستقل شدن.
چندتا شون هم مستقیما بردهء امریکا شدند از جمله همین آذربایجان .
پوتین توی این مدت خیلی به مردم روسیه خدمت کرد و اون فلاکت را از سرشون برداشت. الان هم خیلی محبوبیت داره و اون عظمت شوروی سابق را تا حدودی بازگردوند ولی اقتصاد روسیه چیزی نبود که به این راحتی ترمیم بشه و هنوز که هنوزه روسیه خیلی مشکلات اقتصادی داره.
مهمترین انتقاد وارده به پوتین اینه که هنوز خودش را از دام نظام سرمایه داری درنیاورده و داره همون نظام سرمایه داری اروپا را به شکل دیگه ای اجرا میکنه. کاری که چین نکرد و سریع خودش را از فلاکت نجات داد.
این بود تاریخ اقتصاد روسیه.
حالا بریم سراغ چین.
داستان چین خیلی کوتاهه.
انشالله براتون میگم
دور هم تاریخ بخوانیم...
دانستن تاریخ و سیاست روشنگری را افزایش می دهد و چراغ راه آینده خواهد بود☝️
ادمین؛
@arefaneh53
https://eitaa.com/joinchat/4076339405Cfc875bb1eb
@tarikhbekhanim
May 11
باسلام.
ادامه مبحث تاریخی را به شرح ذیل خدمت شما ارائه میدم.
اگر یادتون باشه در قضیهء زنگزور خدمت شما گفتم که یه تعداد از جنگها در طول تاریخ بر سر راههای تجاری جهان بوده و خیلی از تمدنها در طول تاریخ بر اثر تغییر در مسیرهای تجاری ، صعود یا سقوط میکرده اند.
مثلا تجارت مدیترانه که همیشه دست ونیزیها بوده برای سالهای سال ، همه کشورهای جهان را تحت تاثیر میگذاشته.
حتی توی قرآن هم به این مسئله اشاره شده و سفرهای تجاری صیف و شتا که در سوره قریش به اونها اشاره شده ، سفرهایی بوده که عربهای عربستان کالا را که از شرق دور و میانه و مخصوصا ایران میومده در سواحل خلیج فارس تحویل میگرفتند و برخی را در سواحل مصر تحویل میدادند برخی راهم از راه زمینی به شام و از اونجا به اروپا میفرستادند.
یه بار دیگه به نقشه جهان دقت کنید .👇
بعد از اینکه دولت عثمانی تجارت دریای مدیترانه را در دست گرفت و راه را برای اروپایی ها ناامن کرد ، تجار اروپایی مجبور به دور زدن آفریقا شدند و از راه دماغه امیدنیک کالاها را از آسیا به اروپا میبردند که راه خیلی دوری بود.
توی نقشه ببینید👇
بعد از این قضیه ، تجار ونیزی که تجارت مدیترانه را در دست داشتند بدبخت شدند و تمدن ونیز دیگه اون حالت سابق را نداشت و بعد از ضعیف شدن دولت عثمانی و مخصوصا راه افتادن کانال سوئز ، راه مدیترانه قوت گرفت و تجار ونیزی و ایتالیایی و جنوایی و پرتغالی خیلی ثروتمند شدند . حتی این مسئله را یکی از دلایل رونسانس برشمرده اند.
چرا که باعث گذار از فئودالیسم به کاپیتالیسم شد که بعدا براتون میگم
حالا این مسئله خیلی مفصله. فقط در این حد خدمت شما گفتم که بدونید اقدامات دولت فعلی برای احیای راههای تجاری چقدر مهمه و مخصوصا این مسیر زنگزور چقدر برای ایران اهمیت داره.
حالا در ادامهء این بحث ، این پیام امیدبخش را هم بخونید:
🇮🇷خبرهای خوب از ایران قوی🇮🇷
- داریم میشیم شاهراه تجاری
- داریم میشیم مهمترین کشور در ترانزیت کالا
- داریم میشیم تصمیم گیرنده اصلی منطقه
- داریم میشیم بزرگترین صادر کننده انرژی دنیا
- داریم میشیم بزرگترین صادرکننده پهپاد دنیا
😊 و یه خبر خوش دیگه اینکه پهپادهای ما از این پس مجهز به هوش مصنوعی شده و تا ٢٠٠٠ کیلومتری میتونه پرواز کنه
💥و این یعنی از تهران بلند میشه تلآویو رو میزنه و این یعنی یه قدرت عظیم نظامی
✅اینها دلخوشی الکی نیست
به این خبر دقت کنید 👇
📝 نیویورکتایمز :
ایران به یک بازیگر جهانی در صادرات پهپاد تبدیل شده است
این روزنامه آمریکایی در گزارشی نوشته ایران در حال تبدیل شدن به یک بازیگر جهانی در صادرات پهپاد است و توانسته علیرغم تحریمها به این پیشرفت دست پیدا کند.
🚨و یک خبری که جهان صنعت رو شوکه کرده
🔸کجا هستند اون عده خود تحقیر که ببینند روسیه با اون قدرت حسرت پهپادهای ما رو میکشه و از همه مهمتر داره توربینهای گازی ما رو جایگزین توربینهای زیمنس آلمان میکنه
🔥آره درست خوندید جایگزین توربینهای زیمنس آلمان
کی فکرش رو میکرد این همه قدرتمند بشیم
📈الان اگه به یک عده بگیم که رشد اقتصادی ما بعد از ده سال از صفر به پنج درصد رسیده، باور نمیکنند
رشد اقتصادی فصلی ایران به 5% رسید که در ۱۰ سال اخیر این رشد 0% بود است
آینده روشن
👨✈️یک خبر خوب دیگه اینه که یک بازوی قوی امنیتی دیگه به کشور اضافه شد
(سازمان اطلاعات فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی)
این سازمان در اولین اقدام خودش پنج جاسوس وابسته به اسرائیل که به منظور خرابکاری وارد کشور شده بودند رو دستگیر کرد
واقعا دمشون گرم.
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
📳 اخبار مقاومت اسلامی
اینه که خدمت شما میگم که دانستن تاریخ خیلی مهم و سرنوشت سازه و باید از اون عبرت و سرمشق گرفت. اصلا مهمترین دلیل مطالعه تاریخ ، عبرت گرفتنه.
حالا ترکیه و آذربایجان فعلا از مواضع خودشون عقب نشینی کردند و بنده هم قبلا عرض کردم که ایران و روسیه به هیچ عنوان اجازه نمیدن که زنگزور از ارمنستان جدا بشه و راه تجاری ایران به اروپا بسته بشه. سپاه، اقلیم کردستان عراق را درهم کوبید تا آذربایجان بفهمه آقای منطقه کیه . و جالبه که دیروز الهام خانم علیف اومد گفت ما مخلص ایرانیم و فعلا با زنگزور کاری نداریم.
این همون قدرت موشکی ایرانه که یه مشت کم عقل سفیه میگفتن میخوایم چکار
انشالله به زودی سراغ گروههای تروریستی جنوب شرق هم میریم تا پاکستان هم حساب کار خودش را بکنه.
خب انشالله مبحث بعدی که به شما قول داده بودم ، تاریخ اقتصاد چین هست که بسیار عبرت آموز و قابل تحسینه.
هدایت شده از تاریخ و سیاست
دور هم تاریخ بخوانیم...
دانستن تاریخ و سیاست روشنگری را افزایش می دهد و چراغ راه آینده خواهد بود☝️
ادمین؛
@arefaneh53
https://eitaa.com/joinchat/4076339405Cfc875bb1eb
@tarikhbekhanim
دوستان بارها گفته ام که بستر تاریخ مرتبا در حال تغییر و تحول است.
آنها که دورهء حال را درک کرده اند و مسلط بر اوضاع شده اند در این تغییرات خیلی خوب مسیر خودشون را تشخیص میدن و منتظر نمیمونن که دیگران براشون مسیر مشخص کنند.
الان اوضاع جهان خیلی پیچیده شده .
خیلی از ما و شماها ، فروپاشی شوروی را یادمونه و دیدیم که در عرض ۴ یا ۵ سال چقدر راحت اوضاع جهان عوض شد و جهان دوقطبی ، تک قطبی شد . چه تغییرات شگرفی تو دنیا رخ داد و تعداد کشورها زیادتر شد و چه جنگهایی در بالکان رخ داد و چه نسل کشی راه افتاد.
الان جهان در یک پیچ تاریخی عجیبی قرار گرفته و تغییرات اینقدر سریع داره رخ میده که غفلت از اونها ممکنه ما را سالها عقب بیندازه.
لذا آگاهی بر اوضاع کنونی جهان و گوش به زنگ بودن خیلی مهمه.
از اواسط دوران بیل کلینتون ، سیر فروپاشی آمریکا شروع شده و الان دیگه تقریبا به دم شیر رسیدیم. آمریکا مثل جسدی شده که با تنفس مصنوعی زنده اس. و این وسط چندتا کشوری که قبلا خدمتتون عرض کردم مدعی آقایی جهان شدند.
چین ، ایران ، هندوستان ، روسیه و ترکیه
هندوستان و ترکیه را خدمت شما توضیح دادم که به دلایل زیادی نمیتونن ابرقدرت بشن.
داستان روسیه را هم به شکل کامل توضیح دادم و حالا نوبت به چین میرسه.
یادتون باشه برای دنیای پسا آمریکا ، روسیه روی اروپا فوکوس کرده و میخواد اروپا را ببلعه.
تمام دعوای آمریکا و روسیه هم سر همینه.
انفجار لوله انتقال گاز نورد استریم توسط آمریکا برای همین بود که اروپا وابستگی به روسیه را کم کنه و مجبور به خرید گاز از آمریکا بشه. این وسط اروپا گوشت قربونی شده . بدبختی های خودش کمه آمریکا هم قوز بالا قوز.
اروپا واقعا دوست نداره با روسیه بجنگه . مخصوصا آلمان که خیلی از آمریکا ضربه خورده و نئونازی ها خیلی با آمریکایی ها دشمن هستند. حالا توی داستان دلار و علل روی کار اومدن یورو خدمت شما میگم که آمریکا اینقدر اروپایی ها را چاپید که مجبور شدند دلار را کنار بگذارن و برای خودشون اتحادیه تشکیل بدن و پول جداگانه.
ایران هم روی خاورمیانه فوکوس کرده. حالا که آمریکا از خلیج فارس رفته و از خاورمیانه هم داره میره ایران باید سریع جای اون را بگیره. این کار هم به نفع ماست و هم به نفع مردم خاورمیانه.
اگر مااین کار را نکنیم ، اسراییل این کار را میکنه و هم مارا مستعمره خودش میکنه و هم منطقه را. تاحالا ما پیروز بودیم و انشالله اسراییل را بزودی نابود میکنیم.
توی این منطقه یا جای ماست یا جای اسراییل.
من به مسائل ظهور و دنیای بعد از اون کاری ندارم. چون بحثمون صرفا تاریخیه. انشالله اگر مباحث مهدویت پیش اومد در اون رابطه هم صحبت میکنم.
اما گرایش عربستان به ایران و درخواست میانجیگری از عراق و سفرهای متعدد روسای کشورهای همسایه به ایران به خاطر اینه که آمریکا داره از این منطقه میره و اینها سرشون بی کلاه مونده و به اصطلاح یتیم شدن واز طرفی هم میدونن که آقای منطقه در آینده کیه. اما هنوز یه مشت سفیه و ناقص العقل و مزدور اصلاحطلب نمیخوان این موضوع را قبول کنند و نشستن سر قبری سینه میزنن که مرده توش نیست.
چین هم روی شرق آسیا فوکوس کرده و قصد بلعیدن اون را داره.
مطمئن باشید در آینده نزدیک ، در شرق آسیا هم تحولات زیادی رخ میده و تایوان که الان این وسط گوشت قربونی شده محل مناقشه آمریکا و چین میشه. و چین ، آمریکا را از اون منطقه بیرون میکنه و اونجا هم سر بعضی کشورها مثل کره جنوبی و ژاپن بی کلاه میمونه و مجبورن به چین رو بیارن.
اما اینکه چی شد که اون چین که اینقدر ضعیف بود و در جنگ تریاک از چهارتا ناو انگلیسی شکست خورد به این سرعت برا خودش قدرتی شد خیلی محل تامله. و تحقیق و مطالعه راجع به سیر صعود اون خیلی مهمه که انشالله این مبحث را شروع خواهیم کرد.
هدایت شده از تاریخ و سیاست
دور هم تاریخ بخوانیم...
دانستن تاریخ و سیاست روشنگری را افزایش می دهد و چراغ راه آینده خواهد بود☝️
ادمین؛
@arefaneh53
https://eitaa.com/joinchat/4076339405Cfc875bb1eb
@tarikhbekhanim
جمهوری خلق چین در سال ۱۹۴۹ توسط حزب کومونیست چین به رهبری مائوتسه تونگ تاسیس شد.
این کومونیسم با آن حکومت کومونیستی که در سال ۱۹۱۷ در روسیه بوجود آمد تفاوتهای جزئی داشت و به نقش برجسته دهقانان ، کشاورزان و روستاییان در انقلاب کارگری اهمیت بیشتری میداد. در حالیکه انقلاب روسیه ، بیشتر کارگری بود تا کشاورزی.
مضافا براینکه حکومت جدید با حفظ فرهنگ چینی تاسیس شد اما در حکومت لنینی روسیه، فرهنگ روسیه ، تحت تاثیر فرهنگ اروپایی قرار گرفت که بعدها با فروپاشی شوروی ، این تاثیرات بسیار بیشتر شد.
به دلیل همین اختلافات جزئی بین شوروی و چین ، از حکومت شوروی به عنوان لنینیسم و از حکومت چین با عنوان مائوئیسم یاد میشود.
این اختلافات گاهی جدی میشد . بطوریکه چین در آن دنیای دوقطبی شرق و غرب ، خود را یک قطب جداگانه محسوب میکرد.
به هرحال در سال ۱۹۷۸ یعنی حدودا ده سال قبل از فروپاشی شوروی ، چین به بسیاری از ناتوانیهای مارکسیسم و کومونیسم و حتی مائوئیسم در اداره جامعه و علی الخصوص اقتصاد جامعه پی برد و تصمیم به اجرای اقتصاد مختلط گرفت.
یک نکته خیلی جالب و عبرت انگیز آن استکه این اتفاق چندسال بعد در شوروی افتاد و روسها به این نتیجه رسیدند که باید سیستم سرمایه داری را اجرا کنند و گفتیم که گورباچف و یلتسین با انداختن شوروی به دامن سرمایه داری و کاپیتالیسم چه خیانت بزرگی به روسها کردند و به قدری مشکلات برای جامعه ایجاد کردند که هنوز هم روسیه از نظر اقتصادی میراث دار آن مشکلات است.
این همان هشداری بود که حضرت امام (ره) هم به گورباچف دادند اما گورباچف ، خود را به نفهمی زد و اراده کرد که این هشدار را جدی نگیره.
ما توی قضیه برجام هم دیدیم که خائنین اراده کرده بودن که هشدارهای رهبر جامعه را نادیده بگیرن و با خیانت خودشون چه مشکلاتی برای جامعه ایجاد کردند
اینها همه عبرت است و به قول مقام معظم رهبری ، دولت روحانی یک عبرت برای تاریخ ایران شد.
اما چین بدون اینکه به دام سرمایه داری بیفتد با یک حرکت آرام و یک برنامه ریزی دقیق ، اقتصاد مرده و فشل خود را تبدیل به اقتصاد برتر جهان کرد.
این کاری که چین کرد اسمش برون سپاری بود. سرمایه داری و کاپیتالیسم نبود.
یعنی هیچ چیز از مالکیت دولت خارج نشد. خصوصی نشد. خصولتی نشد. بلکه همه چیز کماکان در مالکیت دولت باقی ماند اما مدیریت صنایع و کشاورزی به بخش خصوصی سپرده شد.
من خواهش میکنم به این مسئله خیلی دقت کنید.
برون سپاری یعنی اینکه به جای اینکه کارخانه را به ثمن بخس به یک رانتخوار خائن بدهیم و بعد آن رانت خوار خائن بیاید و کارخانه را تعطیل کند و کارگران را اخراج کند و آپارتمان سازی کند و..... بیاییم فقط مدیریت کارخانه را به بخش خصوصی بدیم و ازش بخواهیم که طبق قوانین دولتی ، حقوق کارگر را بدهد، مالیات بدهد، کارگران را بیمه کند ، قانون کار را اجرا کند و....... والبته همه تحت نظارت دولت.
به این میگویند برونسپاری.
چین ، اصلاحات درست و مدیریت شدهء خود را ده سال قبل از شوروی شروع کرد و موفق شد . اما شوروی در اصلاحات خود موفق نشد چرا که غربگرایی و تبعیت از مدل اقتصاد غربی چشم مدیران شوروی را کور کرده بود
بندهء حقیر، صاحب نظر نیستم اما به عنوان کسی که تحصیلات اقتصاد هم دارم این روش خصوصی سازی در کشور را کاملا اشتباه میدانم و عوارض آن را هم سالهاست که میبینیم.
چین در اصلاحات خود ، هیچ چیز را خصوصی نکرد و مالکیت کماکان دست دولت است و این خیلی مهم است. به عبارت دیگه میشه گفت که اقتصاد چین هنوز هم دولتیه.
فوکویاما ، استراتژیست معروف آمریکایی که البته ژاپنی الاصل هست و نظریهء پایان تاریخ را بعد از فروپاشی شوروی داد و گفت که با تک قطبی شدن جهان و آقا شدن آمریکا دیگه جهان گل و بلبل شده و بشر به نهایت سعادتمندی خود رسیده و نظام کاپیتالیسم و لیبرالیسم نهایت آرزوی بشریت بوده ، الان در نظریات خودش تجدید نظر کرده و میگه بله کومونیسم هم حرفهایی برای گفتن داره که ما نادیده گرفتیم. و راجع به فروپاشی نظام سرمایه داری هشدار داده. اونوقت یه عده ناقص العقل توی کشور ما هنوز دارن اصرار بر خصوصی سازی میکنند. خصوصی سازی باید در جهت تقویت بخش خصوصی و ایجاد بستر مناسب برای تولید و صادرات باشه نه اینکه کارخانه یا موسسه را به قیمت پشگل بدیم به یک آدم دوزاری که بکوبه به هم و برج بسازه
جالب است که چین از نهاده های لازم برای تولید فقط نیروی انسانی فراوان و ارزان در اختیار داشت و منابع نفت و گاز و معادن اصلا نداشت و ندارد. در حالیکه ایران و روسیه همه مولفه های لازم برای تولید را داشته و دارند.
بنده نقش دولت سازندگی و روشی که در این زمینه پیش گرفتند را زمینه ساز این مشکلات میدانم