باسلام
خدمت شما عرض کردم که اولین دولت فراگیر و مقتدر و مستقل که در ایران تشکیل شد دولت ماد بود که شامل ۴ پادشاه میشود که جمعا ۱۵۰ سال حکومت کردند. از زندگی این ۴ پادشاه و اینکه آیا پادشاهان دیگری هم بودهاند یا نه و از شرح اقدامات آنها اطلاعات زیادی نداریم. اینقدر که از مصر و فراعنه و ریز جزئیات زندگی آنها اطلاع داریم از ایران و سلاطین باستانی آن اطلاعی در دست نیست.
در این مورد فقط نوشتههای هرودوت ، مورخ شهیر یونانی و یک سری اشارات در نوشتههای آشوری موجود است.
دولت ماد ابتدا از شمالغرب ایران برخاست و کم کم گسترش پیدا کرد و نقشه قلمرو آن را درقسمت قبلی برای شما گذاشتم.
عمده جنگهای مادها با همسایگان کوچک و ضعیف شده شان مثل آشوریها و در پایان هم با هخامنشیان بوده است.
و اما دولت هخامنشی در سال ۵۵۰ قبل از میلاد تاسیس شد. یعنی در حدود ۲۵۷۰ سال پیش.
موسس دولت هخامنشی ، کوروش بزرگ بوده است.
دولت هخامنشی بزرگترین امپراطوری در زمان خودش بود و خیلی زود وسعت گرفت و حتی مدتی مصر را هم جزو قلمرو خودش کرد و از جهت شمال هم بالکان و اروپای شرقی را تصاحب نمود.
این دولت در حدود ۲۰۰ سال دوام داشت و در طی این مدت چندین جنگ با دولت تازه تاسیس یونان داشت . در یکی از این جنگها ، در زمان خشایارشاه ، ایرانیها تا قلب یونان را اشغال کرده و آتن و اسپارت را مدتی تصاحب کردند.
القصه، زبان رسمی در دولت هخامنشیان ، فارسی باستانی بود اما از آنجا که اقوام مختلفی در قلمرو هخامنشیان زندگی میکردند زبان مادی و ایلامی و سومری و مصری و بابلی هم صحبت میشد.
زبان فارسی باستانی ، کلمات مشابهی با فارسی امروزی دارد اما از نظر تلفظ همان کلمات ، خیلی متفاوت است و مثل تلفظهای افغانی و تاجیکی امروزی است. یک کلیپ از این نوع زبان در ادامه خواهم گذاشت.
دین رسمی هخامنشیان مزداپرستی یا همان زردشتی یا زرتشتی بود که راجع به آن انشاءالله توضیح خواهیم داد.
@tarikhbekhanim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلفظ الفبای زبان پارسی هخامنشی، تلفظ اعداد زبان پارسی هخامنشی،
بخشی از کتیبه ی داریوش هم که به خط میخی نوشته شده است با زبان رسمی آن زمان.
باسلام
عرض شد که هخامنشیان یک سلسله پادشاهی بودند که اهلیت آنها از قبیله پارسها بود . پارسها یکی از قبایل قدیمی آریایی بودند که از منطقه کوههای قاف یا همان قفقاز به سمت ایران اومدند و در اطراف دریاچه ارومیه و کردستان و همدان سکونت کردند.اینها کم کم قدرت گرفتند و در همین مناطقی که عرض شد، با مادها وارد جنگ شده و پیروز شدند و دولت تشکیل دادند . اولین منطقه که تصاحب نمودند منطقه انشان یا انزان در غرب ایران فعلی بود و لذا خود را همیشه شاه انشان مینامیدند که بعدها به کلمه شاهنشاه تبدیل شد.
اولین رئیس این طایفه پارسیان هم شخصی بنام هخامنش بود و لذا آنها را هخامنشیان میگفتند. جانشین این هخامنش شخصی بود بنام چیش پش و همینطور سلسله ادامه یافت تا ریاست به کوروش دوم یا کوروش کبیر رسید.
در زمان کوروش کبیر، که به حق بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی دانسته میشود، تحول شگرفی رخ داد. وی در مدت تقریباً بیست سال در طی لشکرکشیهایی، ماد، لیدی و بابل، یعنی پادشاهیهای پرآوازهٔ آن روز جهان و سرزمینهای خاور پارس را فرمانبردار خویش ساخت و گسترهٔ جغرافیایی بزرگی تقریباً به اندازهٔ خاورمیانهٔ امروزین را، از ترکیه و سواحل مدیترانه تا مرزهای هند و از علفزارهای روسیه تا اقیانوس هند، زیر سیطرهٔ خود درآورد.
آن کسی که دولت مادها را به طور کامل برانداخت و در پاسارگاد ، تاجگذاری کرد همین کوروشخان بوده.
یکی دیگه از دولتهایی که کوروش بزرگ برانداخت دولت بابل بود که بااینکار یهودیانی که در سرزمین بابل تحت فشار و بردگی بودند را آزاد کرد و تعداد زیادی از اونها به ایران اومدند و یهودیان فعلی ایران از نسل همینها هستند.
داستان اینا را در قسمت بعدی خدمت شما میگم.
@tarikhbekhanim
باسلام
همانطور که مستحضرید در این کانال مباحث تاریخی و سیاسی با تحلیلهای قرآنی خدمت شما ارائه میشه.
یکی از مسائلی که در قسمت قبل خدمت شما عرض شد آزادسازی یهودیان دربند در بابل توسط کوروش کبیر بود که این واقعه یه تحلیل شیرین قرآنی و تفسیری داره که خدمت شما عرض میکنم.
قبلا گفتیم که فرزندان حضرت یعقوب ع که بنیاسرائیل نامیده میشدند در زمان حضرت یوسف ع به مصر مهاجرت کردند و در اونجا زادوولد کرده و برای خودشون جمعیتی شدند.
فرعون زمان حضرت یوسف ع آدم خداپرستی بود و هوای بنیاسرائیل را داشت اما فرعونهای بعدی اونها را به بردگی گرفتند تااینکه منجی اونها که حضرت موسی ع بود اومد و اونها را نجات داد و بعد از مراحلی که قبلا عرض شد در فلسطین که ارض موعود باشه ساکن شدند و حکومت هم تشکیل دادند.
بعدش قرآن میفرماید که ما اینها را دوبار قلع و قمعشون کردیم . حالا این دوبار سرِچی بوده؟
وَقَضَيْنَآ إِلَىٰ بَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا
ما در تورات به بنیاسرائیل خبر دادیم كه قطعاً دو بار در زمین فساد میكنید و [در برابر طاعت خدا] به طغیان [و نسبت به مردم به برتریجویی و ستمی] بزرگ دچار میشوید. اسراء - 4
فَإِذَا جَآءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَآ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ ۚ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا
چون [زمان ظهور] وعده [عذاب و انتقام ما به كیفر] نخستین طغیان شما فرا رسد، بندگان سخت پیكار ونیرومند خود را بر ضد شما برانگیزیم، آنان [برای كشتن، اسیر كردن و ربودن ثروت و اموالتان] لابه لای خانهها را [به طور كامل و با دقت] جستجو میكنند؛ و یقیناً این وعدهای انجام شدنی است. اسراء - 5
برخی مفسرین میگن که طغیان و سرکشیِ بار اول ،عبارت بوده از افراط یهودیان در پیامبرکشی مخصوصا قتل فجیع اشعیای نبی و ارمیای نبی.
وقتی اینکاررا کردند خدا هم بخت النصر پادشاه بابل را بر اونها مسلط کرد و این آقا در سال ۵۹۷ قبل از میلاد به اورشلیم حمله کرد و شهر را با خاک یکسان و به قول قرآن لای درز دیوارها را هم جستجو میکرد و یهودی بیرون میکشید و به دیار عدم میفرستاد. و خیلی از اونها را هم اسیر کرد و به بابل فرستاد و اونها و نسلهای بعدیشون را به بردگی کشید و بعد از بختالنصر هم پادشاهان بعدی همین کار را کردند تا اینکه کوروش کبیر در سال ۵۳۹ قبل از میلاد به بابل حمله کرد و با نبونعید پادشاه بابل جنگید و بابل را ضمیمه دولت هخامنشی کرد و این یهودیها را هم آورد ایران و کلی بهشون میدون داد.
بار دوم کی بوده؟
یه سری مفسرین میگند در زمان همون بختالنصر بوده و یه سری دیگه میگن بعد از این بوده که یهودیها حضرت یحیی ع و زکریا ع را به طرز فجیعی کشتند و درصدد قتل عیسی ع هم براومدند.
خدا هم خشمش گرفت و در سال ۳۷ میلادی یعنی ۵۰۰ سال بعد از حمله اول ،هرود بزرگ نماینده روم در اورشلیم و به عبارتی پادشاه اورشلیم دمار از روزگار یهودیها درآورد و اونها را آوره کرد که هنوز هم هستند و هیچوقت نتونستند به فلسطین برگردند تا سال ۱۹۴۷ که فلسطین را غصب کردند.
بعضی مفسرین هم میگن ، بار دوم هنوز اتفاق نیوفتاده و انشاءالله به دست ایرانی ها اتفاق خواهد افتاد. خود رئیس روسای اسرائیل هم همین عقیده را دارند😄😄😄
اینم داستان حمله کوروش به بابل.
انشالله تا بعد.....
@tarikhbekhanim
باسلام
گفتیم که سلسله هخامنشیان توسط کوروش کبیر پایهگذاری شد. در ارتباط بااین سوال که آیا کوروش یک پیامبر بوده یا نه ، اگر بخوام بحث کنم خیلی طولانی و بیفایده میشه. چراکه در این رابطه خیلی اختلاف نظر هست. اما اونی که خودم بهش رسیدم و توی تورات خوندم ( که عکس اون را هم یکبار برای شما گذاشتم) اینقدر که توی تورات از کوروش تقدیر شده و اون را در حد یه پیامبر بالا برده ، توی تاریخ ایران چه نوشته یونانیهای قدیم و چه نوشته مورخین اروپایی جدید ، اینقدر مطلب نیومده.
علت تقدیر یهودیها از کوروش همینه که همونجوری که حضرت موسی ع ، بنیاسرائیل را از دست فرعون نجات داد و به بردگی اونها خاتمه داد ، کوروش هم اونها را از دست بابلیها نجات داد و به بردگی اونها پایان داد و لذا طبیعیه که خیلی ازش تقدیر بشه و اون را درحد حضرت موسی ع ، ستایش کنن. الان هم اسرائیلیها اینقدر عاشق کوروش هستند که یه خیابون بنام کوروش توی اورشلیم هست😳😳
خلاصه اینکه کوروش در سال ۵۳۰ قبل از میلاد در جنگ با ماساگتها در شمالشرق ایران کشته شد و جسد اون را به پارس آوردند و در پاسارگاد دفن کردند. این پاسارگاد در زمان بعد از اسلام به مشهد مادرسلیمان معروف شده بود ولی بعدها مستشرقینی که به ایران اومدند ثابت کردند که این قبر کوروشه . والله اعلم😳
القصه بعد از کوروش ، پسرش ،کامبوزیا جانشینش شد که ما بهش میگیم کمبوجیه
بعدش بردیا ، برادر کمبوجیه.
بعدش داریوش کبیر یا داریوش اول که خیلی مقتدر بود بر تخت نشست. این آقا همونه که در تاریخ مصر خدمت شما گفتم که مصر را ضمیمه ایران کرد و کانال سوئز را هم حفر کرد . و گفتیم که مسیر اون با کانال فعلی فرق داشت و عرضی بود. یعنی دریای سرخ را با یه کانال عرضی به رود نیل متصل کرد و کشتیها از رود نیل به دریای مدیترانه میرفتند. در حالیکه کانال سوئز فعلی ، طولیه و مستقیم از دریای سرخ به مدیترانه میره و حالت اتوبان داره😄
بعد از داریوش ، خشایارشاه اومد که گفتیم وسعت ایران را خیلی زیاد کرد بطوریکه ۴۸ ملیت زیر نظر ایران بودند و گفتیم که این آقا از طریق لیدیه و تنگه داردانل ، یونان را هم گرفت و در آتن و اسپارت قتلعام راه انداخت و یه سال اونجا موندگار شد و بعدش برگشت ایران.
فیلم ۳۰۰ که چندسال پیش المشنگه راه انداخت و صدای اعتراض ایرانیها را درآورد راجع به همین فتح یونان بود و منظور از ۳۰۰ عبارت بود از سیصد سرباز از خودگذشته یونانی که در یک تنگه به نام ترموپیل چندروز جلو لشگر ایران را گرفتند و در آخر همشون کشته شدند و ایرانیها وارد آتن شدند.
البته به جبران همین شکست ، یونانیها چندسال بعد به فرماندهی اسکندرمقدونی به ایران حمله کردند و همون کارها را باایران کردند😭😭
از اون یهودیهایی که در زمان کوروش اومدند ایران یه دختری به نام استر ، که به معنی ستاره هست ، زن خشایارشاه شد و با تحریک این شاه قتل عامی توی ایران راه انداخت که نگو.
الان هم اسرائیلیها این روز قتلعام را که میگن روز ۱۳ فروردین بوده ،جشن میگیرند و اسمش را گذاشتند جشن پوریم. البته در مورد صحت و سقم این داستان ، حرف و نقل زیاده ولی بیشتر از ماها ، یهودیها اون را قبول دارند و به این قتلعام افتخار میکنند.😳
الان هم قبر استر و مُردخای(پدرخواندهء استر) در همدان ، یک زیارتگاه خیلی خیلی مهم برای یهودیهاست که حتی یه مدتی بسیج دانشجویی دانشگاه همدان ، تهدید کرد که اگه اسرائیل به حفاریهای مسجدالاقصی ادامه بده ، ما هم قبر استر و مردخای را تخریب میکنیم و جالبه که بلافاصله ، اسرائیل کوتاه اومد😳😳😳
القصه بعد از خشایارشاه ،اردشیر یکم یا همون اردشیر درازدست و بعد خشایارشاه دوم و بعد سغدیانه و بعد داریوش دوم و بعد اردشیر دوم و بعد اردشیر سوم و بعد اردشیر چهارم و در پایان داریوش سوم به سلطنت رسیدند.
در زمان این داریوش سوم بود که اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ قبل از میلاد به ایران حمله کرد که در قسمت بعد خدمت شما میگم.
سنگ نگاره و محل دفن تمام شاهان هخامنشی موجوده. یعنی میشه یه آلبوم رنگی از اینها تهیه کرد😄
انشالله من عکس اونها را برای شما میگذارم.
@tarikhbekhanim
باسلام
خدمت شما عرض کردم که اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ قبل از میلاد ، به ایران حمله کرد و سلسله هخامنشیان را برانداخت.
اینکه چگونه اسکندر ، قدرت گرفت و چگونه سلسله هخامنشی بااون وسعت و اقتدار ، مغلوب اسکندر شد، جای بحث داره که به آن میپردازیم.
اسکندر وارث سلطنت پدرش ، فیلیپ دوم بود.
این آقای فیلیپ دوم هم خودش آدم مقتدری و باکفایتی بود که در سال ۳۳۶ قبل از میلاد فوت کرد و حکومت مقتدرش به اسکندرخان رسید.
بعدش یه سریها توی یونان گیر دادن بهش که پس تو نمیخوای انتقام حملهء خشایارشاه را بگیری؟
اسکندر هم منتظر بهانهای بود تااینکه چندتا بهانه گیرش اومد. از جمله حمایت داریوش سوم از یه سری از مخالفان اسکندر. اما مهمترین بهانه برای حمله به هر کشوری در طول تاریخ ، ضعف حکومت اون کشور بوده. یعنی اگه یه کسی یا یه کشوری ضعیف شد ، بهانه دست دشمن داده که بهش حمله کنه و این قانون لایتغیر تاریخه.
آقای ابن خلدون که معرّف حضورتون هست یه کتاب تاریخ نوشته بنام《العبر 》یعنی عبرتها.
البته اسم کامل کتاب اینه:
العبر و دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و العجم و البربر و مَن عاصرهم مِن ذوی السلطان الاکبر.😄😂😄
یه صفحه فقط اسمشه.
القصه،این آقای ابن خلدون توی کتابش که البته مقدمهء دوجلدیش از خود کتاب مهمتر و معروفتره ، برای اولين بار دلایل صعود و سقوط تمدنها را به خوبی واکاوی کرده و مهمترین دلیل سقوط تمدنها را همین ضعف حکومتها دونسته و البته مهمترین معیار ضعف حکومت ، بیلیاقتی حکام و سلاطینه.
داریوش سوم، آخرین پادشاه هخامنشی وارث یه حکومت متزلزل و سست بنیاد شد که از مدتها قبل ، از هم گسیختگی و نارضایتی در اون موج میزد. عمده نارضایتیها سر مالیات و تبعیض و تعصبات مذهبی بود.
در قسمتهای قبل خدمت شما عرض کردم که کوروش در زمینه مذهبی اهل تساهل و تسامح بود. این مسئله طی یه روند طولانی تبدیل به تعصب مذهبی شد و همین مسئله ، نارضایتی عمومی ایجاد کرد.
افزایش بیرویه مالیاتها هم باعث نارضایتی ساتراپها (استانداران) گردید و در حمله اسکندر ، خیلی از ساتراپها ، مقاومت را کنار گذاشتند و اسکندر براحتی تا مرکز ایران اومد.
یه سری از اشتباهات فرماندهان لشگری و از جمله فرار خود داریوش در جنگ ایسوس و در جنگ گوگمل هم عامل تقویتکننده سپاه یونان شد.
خلاصه که در نهایت ، اسکندر که از آسیای صغیر ، وارد ایران شده بود همه اون کشورهایی که زیر نظر امپراطوری هخامنشی بودند را فتح کرد از جمله بابل و مصر و فینیقیه(لبنان و شامات) و بعد هم کل ایران را.
قبلا در داستان کلئوپاترا ، فتح مصر و تاسیس شهر اسکندریهء مصر را خدمت شما توضیح دادم.
خب ،اینم داستان فتح ایران به شکل بسیار بسیار خلاصه.انشالله در قسمت بعدی ، مرگ داریوش سوم ،داستان حمله اسکندر در شاهنامه فردوسی و فجایعی که اسکندر در ایران به بار آورد را خدمت شما میگم
@tarikhbekhanim