eitaa logo
تاریخ و سیاست
3.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
23 ویدیو
12 فایل
دور هم تاریخ بخوانیم.... در این کانال ، مطالب تاریخی با تم سیاسی به ساده ترین زبان ممکن و با پیش مایه ی طنز خدمت شما ارائه میگردد. کپی برداری از مطالب ، کاملا آزاد می باشد. آی دی پژوهشگر مطالب؛ @arefaneh53 ادمین ارتباط؛ @Youzarsif_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
animation.gif
64K
حداکثر قلمرو سامانیان
رفرنس اصلی ارشد در مورد تاریخ سامانیان و بقیه. در دورهء ارشد تقریبا همه رفرنسها از انتشارات دانشگاه کمبریج هستند.
این هم کتاب خوبی در این رابطه است.
باسلام در تاریخ سامانیان به مبحث شیرین ابن‌سینا رسیدیم و قرارشد که در مورد ایشان توضیح دهیم.مضافا براینکه ابوریحان بیرونی هم در همین دوره بوده و ذکر مناقب ایشان هم خالی از لطف نیست. به طورکلی عصر سامانیان یک عصر طلایی در زمینه گسترش علم و دانش بوده و در این دوره دانشمندان زیادی در زمینه های مختلف ریاضیات ، ادبیات، نجوم ، جغرافیا ، تاریخنگاری ، فلسفه و علوم عقلی ، فقه و علوم نقلی ، تفسیر و علوم قرآنی،پزشکی ، داروسازی و... ظاهر شدند. می‌شود گفت که از دورهء سامانیان مرکز علم و دانش مسلمانان از بیت‌الحکمه بغداد به خراسان بزرگ یعنی بلخ ،بخارا، سمرقند ، خوارزم ، مرو تا طوس و نیشابور منتقل شد و علاوه براین نهضت ترجمه تبدیل به نهضت شرح و بسط علوم شد. به طوریکه علوم یونانی ، هندی ، سریانی و ایرانی که به شکل ترجمه شده در اختیار علمای این منطقه قرار گرفته بود ، به شدت بازبینی و نقد و شرح و حاشیه نویسی شد و از دل این کار علومی بیرون آمد که چند برابر اصل آن بود. مثلا طبی که در این دوره توسط ابن سینا پایه گذاری شد ،مجموعه‌ای از طب هندی ، ایرانی و مخصوصا یونانی (جالینوسی) بود که توسط ابن‌سینا حجم و اطلاعات آن چندبرابر شد و از دل آن طب ابن‌سینا به دست آمد. آنچه مسلم است اگر اسلام وارد ایران نشده بود ، این نقد و شرح و گسترش علوم هم در هیچ جای ایران انجام نمیشد و شاید حتی سیر قهقرایی طی میکرد و یا به نقطه دیگری در جهان آن روز منتقل میشد. این احتمال در مورد روم و اروپا هم که مدتها بود وارد دورهء قرون وسطی شده بود،صادق است. این حجم از علوم که توسط مسلمانان در ایران و بعدها هم در آندلس، تولید شد در طی جنگهای صلیبی در اختیار اروپائیان قرار گرفت و بعدها در دوره رنسانس ، مرکز علم و دانش به اروپا منتقل شد. خراسان قدیم که شهرهای مهم آن را ذکر کردیم ، از دوره سامانیان یعنی اواسط قرن ۳ تا زمان حمله مغول در اواسط قرن ۷ ، مرکز علم و فرهنگ و تمدن جهان بود و شکوه و عظمت شهرهای آن معروف و دانشمندان آن زیاد بودند. حمله مغول باعث شد که این شهرها تقریبا با خاک یکسان شدند و علمای آن بعضا مقتول و یا متواری گشتند و مرکز علمی جهان به بغداد و ری و قزوین و تبریز و اصفهان منتقل شد. بعدها در زمان قاجاریه ، این مناطق که همگی فارسی زبان بودند ، از ایران جدا شده و به روسیه ملحق گردید و در زمان بلشویکها، زبان و فرهنگ آنها به مقدار زیادی عوض شد . فروپاشی شوروی سابق و تلاش ایران در این چندساله اخیر ، باعث تجدید و اعتلای زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی در این مناطق شده است. القصه، ابن‌سینا و ابوریحان بیرونی دوتن از دانشمندان دوره سامانیان بودند که در زمینه توسعه و افزودن بر علوم در زمینه‌های مختلف ،فعالیت کردند. هردوی این بزرگواران ، زاده قرن ۴ درخراسان بزرگ بودند و این مناطق در حال حاضر دیگر جزئی از ایران نیست و متعلق به ازبکستان است. ابوریحان حدود ۱۲ سال بزرگتر بوده و او را همه‌چیز دان جهان اسلام می‌دانند چرا که در زمینه‌های مختلف از جمله ریاضیات ، نجوم ، تقویم و گاهشماری ، نژادشناسی، زبان‌شناسی ، هند شناسی ، فلسفه ، فیزیک ، زیست‌شناسی ، ایران‌شناسی ، جغرافیا و..... تألیفات دارد. وی اولین کسی است که اطلاعات دقیقی در مورد تاریخ ایران قبل از اسلام و دولت هخامنشیان و ساسانیان تهیه کرد. این آقا بر زبان‌های مختلفی از جمله عربی و سانسکریت و عبری و سریانی و یونانی تسلط داشته و اختراعات و کشفیات زیادی را به او نسبت می‌دهند. از جمله محاسبه ارتفاع کوهها با روش‌های ریاضی و بااستفاده از زاویه بین قله تا کف و همچنین محاسبه شعاع زمین و بواسطه آن محاسبه جرم و حجم و مساحت و محیط و .... زمین😳 که اینها را قبلا توضیح داده‌ایم. ابن سینا بیشتر در زمینه طب و منطق و فلسفه شهرت دارد اما در زمینه‌های مختلف هم تحقیقات و تالیفاتی داشته از جمله در ادبیات و نجوم و زیست شناسی و... وی ۴۵۰ کتاب در زمینه‌های گوناگون نوشته‌است که شمار زیادی از آن‌ها در مورد پزشکی و فلسفه است. جرج سارتن در کتاب تاریخ علم، وی را یکی از بزرگ‌ترین اندیشمندان و دانشمندان پزشکی می‌داند. همچنین وی در زمرهٔ فیلسوفان بزرگ جهان قرار دارد. دانشنامهٔ فلسفهٔ دانشگاه تنسی ابن سینا را تأثیرگذارترین فیلسوف جهان پیش از دوران مدرن معرفی می‌کند. انشالله در تاریخ علم این مطلب را توضیح بیشتری خواهم داد. تقریرهای فلسفی وی بسیار بر فلاسفه بزرگ بعدی از جمله ملاصدرا، توماس آکوئیناس و دکارت مؤثر بوده‌است . فلسفه ابن سینا را فلسفه مشّآئی می‌گویند. پایه‌گذار فلسفه مشاء ارسطو بوده. چرا که در حین تدریس این نوع فلسفه مرتب راه می‌رفته و عادت نداشته در حین تدریس بشینه😳 و لذا شد فلسفه مشاء. اما از آنجا که ابن سینا ، فلسفه ارسطو را بسط و گسترش و معرفی کرد ، خود خارجی‌ها هم ابن‌سینا را موسس فلسفه مشاء ميدونند.
بعدها با ظهور فلسفه اشراق که موسس اون شهاب‌الدین سهروردی بود و بعد هم با ظهور حکمت متعالیهء ملاصدرا ، انحصار فلسفه در نوع مشاء شکسته شد که همه اینها را انشالله در بحث تاریخ علم خدمت شما میگم. این آقای ابن‌سینا در اوائل جوانی ، پزشک مخصوص امیر نوح سامانی شد که مقارن اواخر دولت سامانیان بود. بعدش که محمود غزنوی به سامانیان حمله کرد و آنها را منقرض کرد ، ابن‌سینا هم به همدان فرار کرد و به خاطر شهرت و آوازه‌ای که داشت وزیر شمس‌الدوله دیلمی شد یعنی به دولت آل بویه که در قسمت بعدی توضیح میدیم پناهنده شد بعدش که شمس‌الدوله فوت کرد ، جانشینانش ، ابن‌سینا را زندانی کردند و یه مدتی آب خنک می‌خورد. بعدش که آزاد شد فرار کرد رفت اصفهان و بعدها دوباره اومد همدان و همانجا فوت کرد و الان هم قبرش همدانه. اینکه مذهب ابن‌سینا چی بوده درش اختلاف نظر هست. خیلی‌ها اون را شیعه اثنی‌عشری ميدونند بعضی هم شیعه اسماعیلی و بعضی هم سنی. ولی پدرش قطعا اسماعیلی بوده. در مورد ابوریحان بیرونی هم با توجه به تالیفاتش احتمالا سنی مذهب بوده. والله اعلم. @tarikhbekhanim
مقبره ابوریحان در شهر غزنی افغانستان😳😳
این مقبره باشکوه را این شرکت ساخته😳😳
تندیس ابوریحان در پارک لاله تهران
تمبر پستی شوروی سابق به مناسبت هزارهء ابوریحان. ابوریحان حدود ۱۳۰ تألیف دارد اما مهم‌ترین آثار او التنجیم در ریاضیات و نجوم، آثار الباقیه در تاریخ و جغرافیا، قانون مسعودی که نوعی دانشنامه‌است و کتاب تحقیق ماللهند دربارهٔ اوضاع این سرزمین از تاریخ و جغرافیا تا عادات و رسوم و طبقات اجتماعی آن است.
طرحی که ایران برای بازسازی مقبره ابوریحان داده ولی هنوز اجرا نشده.
ابن سینا تألیفات زیادی دارد که مهمترین آنها عبارتند از : شفاء در فلسفه قانون در طب النجات الاشارات و التنبیهات دانشنامهٔ علایی
فیلم پزشک ساخت آلمان ، در مورد بوعلی سینا ، مملو از تحریفات و خرافات . اما دیدن اون خالی از لطف نیست.
حضرت امام ره ، شیفتهء شخصیت فلسفی ابن‌سینا بود و از او بعنوان 《ولم یکن له کفوا احد 》یاد میکرد.
مقبره ابن‌سینا در همدان
در جریان ساخت مقبره ابن‌سینا ، جمجمهء او پیدا شد و با توجه به وضعیت این جمجمه ، صورت او توسط هوش مصنوعی اون موقع😳 ساخته شد. سایر تصاویری که از ابن‌سینا تهیه شده بر اساس همین تصویر است.
مقبره زیبای ابن سینا در شب
بو علی بن سینا هنوز به سن بیست سال نرسیده بود كه علوم زمان خود را فرا گرفت و در علوم الهی و طبیعی و ریاضی و دینی زمان خود سر آمد عصر شد. این مسئله باعث شد در برهه‌ای از عمر خود ، مغرور شود و رعایت احترام سایر علما را نکند. روزی به مجلس درس ابو علی بن مسكویه،دانشمند معروف آن زمان ، حاضر شد. با كمال غرور گردویی را به جلوی ابن مسكویه افكند و گفت: مساحت سطح این را تعیین كن. ابن مسكویه جزوه هایی از یك كتاب كه در علم اخلاق و تربیت نوشته بود (كتاب طهارت الاعراق) به جلوی ابن سینا گذاشت و گفت: تو نخست اخلاق خود را اصلاح كن تا من مساحت سطح گردو را تعیین كنم تو به اصلاح اخلاق خود محتاجتری از من به تعیین مساحت سطح گردو بوعلی از این گفتار شرمسار شد و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه عمرش قرار گرفت
تصویری از موزه‌ی بی‌نظیر آرمیتاژ . موزه آرمیتاژ روسیه یکی از بزرگترین موزه‌های دنیاست که بیش از ۳ میلیون اثر هنری دارد! شعبه‌هایی بین‌المللی از آن هم در لندن و آمستردام افتتاح شده‌اند. همچنین آثار بسیاری مربوط به ایران باستان و بعد از اسلام نیز در این موزه قرار دارد.
باسلام دولت سامانیان حدود ۱۰۰ سال حکومت خراسان و ماوراءالنهر را در اختیار داشت. در اواخر همین دولت بود که تقریبا به شکل همزمان دو خاندان در طرفین قلمرو سامانیان بوجود اومد و سامانیان از دو طرف تحت فشار قرار گرفتند و در نهایت در سال ۳۹۵ هجری قمری از بین رفتند. یکی از اونها دولت غزنوی بود و دیگری دولت آل بویه. دولت غزنویان در سال ۳۴۴ بوجود اومد و سنی مذهب بودند و دولت آل بویه در سال ۳۲۲ بوجود اومد و شیعه دوازده امامی بودند. تااینجای کار هر دولتی که برای شما ذکر کردیم سنی و البته تُرک تبار بود بجز علویان طبرستان که شیعه زیدی بودند که تاریخشون را گفتیم . اما آل بویه شیعه دوازده امامی با فقه جعفری بودند و ترک هم نبودند بلکه دیلمی بودند یعنی متعلق به سواحل دریای خزر. در ابتدا تاریخ غزنویان را که ساده‌تره خدمت شما میگم و بعد از اون تاریخ آل بویه را میگم که خیلی پیچیده و مفصل هست. پایه گذار دولت غزنوی ، سلطان محمود غزنوی بود اما اجداد اون هم از بزرگان دولت سامانی و از حکام منطقه غزنین در افغانستان فعلی بودند و ما چندبار خدمت شما گفتیم که این مناطق جزئی از خراسان بزرگ در دنیای قدیم بودند. القصه ، اولین بار آلپتکین نامی از اُغُزهای غزنین از ضعف سامانیان استفاده کرد و غزنین را از دولت سامانی جدا کرد بعد هم دامادش جانشین اون شد که اسمش سبکتگین بود این آقا پدر سلطان محموده. هم سبکتگین و هم محمودخان غزنوی کم‌کم قلمرو غزنوی‌ها را گسترش دادند و بالاخره حملهء ایلکخانیان ماوراءالنهر به سرزمین سامانیان هم به اونها کمک کرد که کل قلمرو سامانیان را در اختیار بگیرند. بعدش هم محمودخان به خلیفه بغداد اعلام کرد که بععله ما هم حاکم این مناطق شدیم و زود حکم ما را بزن و بده کارگزینی که فعلا کُت تن ماست. خلیفه هم اینکار را کرد و دیگه اینها جانشین سامانیان شدند. اینها هم طبق معمول یه شجره‌نامه خرافی برای خودشون درست کردند و نسب خودشون را به یزدگرد سوم رسوندند در حالیکه اینها ترک بودند و حتی بعضی مورخین میگن سبکتگین از ترکهای قراختائی بود که اسیر شد و بعد داماد آلپتکین. محمود غزنوی آدم خیلی مقتدری بود و خیلی زود قلمرو خودش را گسترش داد و بعدشم به هندوستان حمله کرد و به بهانهء جهاد و گسترش اسلام هرچی تونست از هندوستان غارت کرد. حکومت محمود غزنوی در ماوراءالنهر و خراسان و افغانستان و هندوستان حدود ۳۳ سال طول کشید و آخرالامر این آقا در سال ۴۲۰ فوت کرد و اون همه قتل و غارت و ثروت‌اندوزی هباءً منثورا. القصه، بعد از محمود پسرش محمد و بعد پسر دیگرش مسعود به سلطنت رسیدند که چون داستانش خیلی مفصل و شیرینه انشالله فرداشب میگم. @tarikhbekhanim
باسلام بعد از فوت سلطان محمود غزنوی در سال ۴۲۰ ، پسر بزرگش محمد بنا به وصیت سلطان محمود به سلطنت رسید. این محمد آدم لایقی نبود و فقط چندماه سلطنت کرد و بعد پسر دیگر سلطان محمود یعنی ، مسعود بر ضد این محمد قیام کرد و اون را از سلطنت برکنار و کور و زندانی کرد. مسعود بعد از این یه نامه به خلیفه بغداد نوشت و اعلام سلطنت کرد و خلیفه هم حکمش را تایید کرد و اینها همه در سال ۴۲۱ بود و مسعودخان ۱۱ سال سلطنت کرد و در سال ۴۳۲ هم به دست همان طرفداران محمد در راه هند کشته شد. دولت سلطان مسعود یه دولت ناموفقی بود و عمده اشتباه اون هم یکی کور کردن محمد بود و یکی هم اعدام حسنک وزیر. این مسعودخان هم از طرف شرق تحت فشار سلجوقیان بود که تازه می‌خواستند سربلند کنند و یه دولت تشکیل بدهند و هم از طرف غرب تحت فشار زیاریان طبرستان بود. حالا این آقا به جای بسط و گسترش دولت خودش و سرکوب سلجوقیان و زیاریان، هوای هند به سرش زد و میخواست مثل پدرش ، جهاد را بهانه کنه و بره هند را غارت کنه که در بین راه طرفداران محمد و طرفداران حسنک وزیر برعلیه اون شوریدند و اون را کشتند و تمام. بعداز مسعود ، دوره غزنویان عملا تمام شد و بقیه اونها ، مالی نبودند. از جمله پسرش مودود و بعد پسر دیگرش علی و بعد برادرش عبدالرشید و ..... به سلطنت رسیدند و در نهایت آخرین اونها خسروملک بود که در هند حکومت می‌کرد و با مرگ اون کلا بساط غزنویان برچیده شد. یکی از معروفترین ادیبان و مورخان دوره سلطان محمود و سلطان مسعود ، ابوالفضل بیهقی بوده است. این آقا به قدری در ادبیات و تاریخ چیره دست بوده که تمام جملات کتاب معروفش رفرنس است. کتاب تاریخ بیهقی ۳۰ جلد بوده که فقط ۵ جلد اون به دست ما رسیده و بقیه‌اش از بین رفته. اسم دیگر کتاب این آقا ، تاریخ مسعودی است. توصیه اکید بنده اینه که اگر نمی‌تونید ۵ جلد تاریخ بیهقی را بخونید ، کتاب‌هایی که تحت عنوان گزیدهء تاریخ بیهقی نوشته شده را حتما بخونید که لذتی بالاتر از خواندن این کتاب‌ها ندیدم. عمده معروفیت این کتاب بواسطه داستان حسنک وزیره که چون خیلی معروف هست من خلاصهء این داستان را برای شما میگم. سلطان محمود یه وزیری داشت بنام حسن‌بن میکال نیشابوری که بهش می‌گفتند حسنک وزیر. این آقا خیلی آدم لایق و محبوب و کاردرستی بود . یه روز در اواخر عمر سلطان محمود ، سلطان به حسنک گفت به نظر تو ، محمد لایق جانشینی منه یا مسعود؟ محمد آدم لایقی نبود ولی چون مادرش نیشابوری بود ، حسنک هم گفت که البته محمد. این خبر به گوش مسعود رسید و گفته بود حالا بذار من سلطان بشم دمار از روزگارت درمیارم. حسنک هم گفته بود که البته اگه تو تونستی به سلطنت برسی من رااعدام کن فلان فلان شده. اتفاقا طبق شرحی که گفتیم ،مسعود به سلطنت رسید و اولین کاری که کرد یه الم‌شنگه راه انداخت و حسنک را به جرم قرمطی بودن اعدام کرد. حالا قرمطی یعنی چه؟ قرمطی‌ها یه شعبه از مذهب اسماعیلی و شیعه ۷ امامی بودند که در مصر دولت مقتدر فاطمی را تاسیس کرده بودند و رقیب خلیفه عباسی بغداد می‌شدند. حالا انشالله یه روز داستان دولت فاطمیان و مذهب اسماعیلی و قرمطی را کامل خدمت شما میگم. حسنک در روزگار جوانی ، امیرالحاج بود یعنی کاروان مکه داشت و حاجی می‌برد مکه. یه بار برای برگشتن از مکه، که مسیر مکه ناامن شده بود ، حاجی‌ها را اول برد مصر و از اونجا با کشتی آورد ایران. همین بهانه شد که بگن حسنک ، با خلیفه فاطمی مصر ارتباط داره و قرمطی شده. بعدها سلطان مسعود به همین بهانه حسنک را اعدام کرد و دوتا مرد را هم لباس عراقی پوشاند و گفت که اینها از بغداد اومدند و حکم اعدام حسنک را از طرف خلیفه عباسی بغداد به جرم ارتباط با خلیفه فاطمی مصر ،آوردند. این وسط هم یه خرمگس معرکه بنام بوسهل زوزنی تا تونست دو به‌هم زنی کرد و خودش جانشین حسنک شد. این بوسهل مردی امام‌زاده و محتشم و فاضل و ادیب بود. اما شرارت و زَعارتی در طبع وی مؤکّد شده ـ و لا تَبدیلَ لِخَلقِ‌الله ـ و با آن شرارت، دل‌سوزی نداشت، و همیشه چشم نهاده بودی تا پادشاهی بزرگ و جبار بر چاکری خشم گرفتی و آن چاکر را لَت زدی و فروگرفتی، این مرد از کرانه بجَستی و فرصتی جُستی و تضریب کردی و المی بزرگ بدین چاکر رسانیدی و آنگاه لاف زدی که فلان را من گرفتم ـ و اگر کرد، دید و چشید ـ و خردمندان دانستندی که نه‌چنان است، و سری می‌‌جنبانیدندی و پوشیده خنده می‌‌زدندی که وی گزافگوی است..... و در این میان احمدجامه‌دار بیامد سوار، و روی به حسنک کرد و پیغامی گفت که: خداوند سلطان می‌ گوید:«این آرزوی تست که خواسته بودی که:«چون پادشاه شوی ما را بر دار کن.ما بر تو رحمت خواستیم کرد، اما امیرالمؤمنین نبشته است که تو قرمطی شده‌ای و به فرمان او بر دار می‌‌کنند.».....
و مادر حسنک زنی بود سخت جگرآور. چنان شنیدم که دو سه ماه از او این حدیث نهان داشتند. چون بشنید جزعی نکرد چنان‌که زنان کنند؛ بلکه بگریست به‌درد، چنان‌که حاضران از درد وی خون گریستند. پس گفت:«بزرگا مردا که این پسرم بود! که پادشاهی چون محمود این جهان بدو داد و پادشاهی چون مسعود آن جهان.» و ماتم پسر سخت نیکو بداشت و هر خردمند که این بشنید بپسندید، و جای آن بود. @tarikhbekhanim
ketab-hasanak-vazir.pdf
125.2K
اینم PDF داستان حسنک وزیر خدمت شما
یکی از بهترین گزیده‌های تاریخ بیهقی
باسلام عرض شد که سامانیان از اواسط کار از دو سمت تحت فشار قرار گرفتند و در نهایت مضمحل شدند یکی از سمت شرق توسط غزنویان که ذکر شد و یکی هم از شمال غربی توسط آل بویه. کلمه بویه (بر وزن مویه)در زبان طبری (یعنی زبان ساکنین سواحل مازندران ) به معنی امید و آرزو است . این آقای بویه ، ماهیگیر بود و سه تا پسر این آقا در سپاه علویان طبرستان خدمت می‌کردند که قبلا شرح حال علویان طبرستان را گفتیم . این سه تا پسر و اعقاب و فرزندان اونها را آل بویه می‌گویند که شیعه اثنی عشری بودند و وقتی دولت علویان طبرستان ضعیف شد اینها جرات کرده و حکومت مستقلی ایجاد کردند که دولت آل بویه نام داشت و چون زادگاه اونها دیلمان بود اسم دیگهء دولت اونها دیلمیان یا دیالمه است . اینها تقریبا تمام ایران و عراق و خلافت عباسی بغداد را زیر بیرق خودشون آوردند و فقط خراسان بزرگ در دست غزنویان ماند که گفتیم اونها هم بعد از سلطان محمود ، دیگه عددی نبودند. ایران بین این سه‌تا پسر تقسیم شد. علی عمادالدوله بنیانگذار دیالمه فارس حسن رکن الدوله بنیانگذار دیالمه ری و اصفهان و همدان(یا به قولی عراق عجم) احمد معزالدوله بنیانگذار دیالمه عراق و بغداد (عراق عرب) یک نکته این استکه اصولا مناطق مرکزی ایران را عراق عجم می‌نامیدند که در مقابل عراق عرب است. عراق عرب همین عراق فعلی به مرکزیت بغداد است. از اون عراق عجم فعلا فقط اراک مونده و فامیلهای عراقی که توی ایران هستند همون فامیل اراکی هستند و مثلا اگر کسی پسوند عراقی داشت منظور این نیست که شهروند عراق بوده بلکه اینها ساکنین مرکز ایران یا اراک بوده‌اند. پسوند عراقی و اراکی به یک معناست. القصه، این سه برادر در نهایت دوستی و مودت در سه منطقه ، حکومت می‌کردند و یک حکومت شیعی و یکدست راه انداختند که تا سالها ادامه داشت(از سال ۳۲۲ تا ۴۴۸) آل بویه تساهل مذهبی زیادی داشتند و در مناطق تحت نفوذ اونها شیعه و سنی و مسیحی و یهودی و زرتشتی و مندایی و صابی همگی در کنار هم زندگی می‌کردند و در دولت آل بویه مناصبی داشتند و حتی یکی از وزرای عضدالدوله ، مسیحی بود. اما در عین حال اینقدر قدرتمند بودند که خلیفه عباسی را به اطاعت خودشون درآوردند و برای اولین بار در تاریخ بعد از اسلام خلیفه بغداد را عوض کردند و یکی از خلفای بغداد را هم کور کردند. اینها آیین‌های شیعه از جمله عزاداری محرم و جشن‌های عید غدیر را ترویج و برای اولین بار در بغداد دستجات عزاداری محرم راه افتاد. فقهای شیعه از جمله شیخ مفید و سید رضی و سید مرتضی و....را ارج می‌نهادند و به توسعه علوم دینی و مذهب شیعه خیلی علاقه داشتند. تا قبل از دولت صفویه ، هیچ دولتی به اندازه آل بویه در ایران سازندگی نکرد.خصوصا در زمان عضدالدوله که جانشین علی رکن الدوله بود. از راه و کاروانسرا تا مسجد و مدارس مختلف و حمام و قنات و بیمارستان و کارخانجات تولید ابریشم و رصدخانه و چاپارخانه و ... بند امیر که در زمان عضدالدوله بر روی رود کُر ساخته شد و به سد عضدی هم معروف است و بیمارستان عضدی بغداد و بازار وکیل شیراز و.... اینها همه از یادگارهای دوره آل بویه است. آبادانی‌هایی که در دورهٔ آل بویه و مخصوصا عضدالدوله راه افتاد بقدری زیاد هستند که کتاب‌های جداگانه‌ای راجع به آنها نوشته شده. بعد از علی رکن الدوله ، پسر حسن ، با نام عضدالدوله جانشینش شد و این عضدالدوله مقتدرترین امیر آل بویه است. بعد از او بین فرزندان حسن و علی و احمد اختلاف افتاد و هریک حاکم جایی شدند و در نهایت دولت شیعهء آل بویه از هم پاشید و مضمحل شد. در مورد آل بویه یا دیلمیان چند نکته لازم به ذکر است. یکی اینکه اینها شیعه بودند و برای اولین بار در تاریخ ایران بعد از اسلام یک دولت فراگیر شیعهء معتقد و دوازده امامی روی کار آمد. ایرانیها از قدیم رابطه خوبی با شیعیان داشتند و هرزمان دولت شیعی بر سرکار می‌آمد بااو همکاری می‌کردند و این اصطلاح شیعه صفوی که در پی القاء این مطلب است که ایرانیان را صفویان ، شیعه کردند یک شایعه ناشیانه و مزخرف است. دیگر اینکه آل بویه ، هیچگاه اقدام به خلع خلیفه بغداد و به خلافت رساندن اهل‌بیت و یا حتی یکی از علمای شیعه نکردند و هرگاه یکی از خلفای عباسی بغداد را خلع می‌کردند یکی دیگر از همان بنی‌عباس را خلیفه می‌کردند. این مسئله چند علت داشت که به طور خلاصه عبارتند از: ۱. جامعه سنی مذهب مخصوصا در عراق که پذیرش خلیفه شیعه را نداشتند. ۲.ترس آل بویه از اینکه خلیفهء شیعه ، اقبال عمومی پیدا کند و خودش را از زیر یوق آل بویه بیرون بکشد. ۳.اعتقاد اکثریت مسلمانان به اینکه خلیفه، حتما باید از بنی‌عباس باشد ولاغیر. انشالله فرداشب بازهم در مورد دولت آل‌بویه صحبت خواهیم کرد. @tarikhbekhanim
قلمرو آل بویه