باسلام
در قسمت قبلی عرض کردم که ابراهیم علیهالسلام در بابل که الان هم یکی از استانهای عراق است زاده شد. اینکه ایشان در چندسالگی برای هدایت اقوام بابلی و کلدانی ، به پیامبری برگزیده شد ، دقیقا مشخص نیست . اما کتابی که بر ایشون نازل شده ، صحف ابراهیم نامیده میشه و به نقلی حدود ۱۰ صفحه ، یا صحیفه بوده که فعلا چیزی از آن موجود نیست. در تفاسیر نقل شده که سوره مبارکه اعلی در قرآن ، حاوی مطالبی از صحف ابراهیم است.
پس از اینکه حضرت ابراهیم ع به روشهای مختلف به هدایت قوم خود پرداخت ، در نهایت مجبور به شکستن بتهای شهر خودش یعنی شهر اوور شد و فردای اون روز دستگیر و به فرمان نمرود ، پادشاه بابلیان ، محکوم به سوزانده شدن گردید اما به اذن خدا آتش بر او گلستان شد و نجات یافت. بعد از اون ، حضرت ابراهیم ع ، مامور به مهاجرت شد و به همراه ساره (همسرش) و لوط(برادرزادهاش) از بین النهرین به سمت کنعان (فلسطین فعلی) حرکت کرد. نقل شده که ابراهیم ع در این موقع ۷۵ سال سن داشت. اینکه در این حالت حضرت لوط هم به پیامبری رسیده بود یا نه ، معلوم نیست.
مسیر حرکت ایشون به سمت کنعان ، مستقیم نبوده و به قولی از مصر به سمت فلسطین حرکت کرده و شاید مقصد ایشون ابتدا مصر بوده و بعد به فلسطین تغییر کرده.
القصه ،در طی مسیر ، داستانِ ایمان آوردن ظاهری ابراهیم ع به خورشید و ماه برای هدایتگری برخی اقوام در قرآن ذکر شده که در آیات ۷۶ تا ۷۹ سوره مبارکه انعام اومده.
داستان دست درازی حاکم مصر به ساره ، همسر ابراهیم ع و خشک شدن دست او و در نهایت توبهء حاکم ، یکی از داستانهای معروف در تاریخ انبیا است.
داستان زنده شدن ۴ پرنده که توسط ابراهیم ع ، ذبح شده بودند هم در آیه ۲۶۰ سوره بقره اومده که میفرماید
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي ۖ قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا ۚ وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
و [یاد كنید] هنگامی كه ابراهیم گفت: ای پروردگار من! به من نشان ده كه مردگان را چگونه زنده میكنی؟ [خدا] فرمود: آیا [به قدرتم نسبت به زنده كردن مردگان] ایمان نیاوردهای؟! گفت: چرا، ولی [مشاهده كیفیت این حقیقت را خواستم] تا قلبم آرامش یابد. [خدا] فرمود: چهار پرنده بگیر و آنها را [برای دقت در آفرینش هر یك] به خود نزدیك كن، و [بعد از كشتن و ریز ریز كردن و مخلوط كردنشان به هم] بر هر كوهی [در این منطقه] بخشی از آنها را قرار ده، سپس آنها را بخوان كه شتابان به سویت میآیند؛ و بدان كه یقیناً خدا توانای شكستناپذیر و حكیم است.
بقره - 260
مفسرین از این داستانهایی که ما به اونها اشاره کردیم ، خیلی برداشتهای عرفانی ، کلامی و حتی فقهی داشتهاند که در جای خودش اومده اما چونکه بحث ما تاریخی است فقط به اونها اشاره میکنیم.
القصه ، در سرزمین فلسطین ، ساره که صاحب فرزند نمیشد ، کنیز خود یعنی هاجر را به ابراهیم ع بخشید تا با او ازدواج کند و صاحب فرزند شود و اینچنین بود که اسماعیل ع به دنیا اومد.
بعد از مدتی همین ساره ، از روی حسادت ، ابراهیم را مجبور کرد که هاجر و اسماعیل را به منطقه دوردستی بفرستد که داستان اون را انشالله در قسمت بعدی میگم.
اینکه ، درخواست ساره از روی حسادت بوده یااز روی مصلحت الهی ، محل اختلافه و حتی بعضی از مفسرین شیعه هم معتقدند از روی حسادت بوده که بخاطر احترام زیادی که ابراهیم برای ساره قائل بوده ، تن به این خواسته میده.والله اعلم.
@tarikhbekhanim
مسجد الخلیل در شهر الخلیل ، مقبره حضرت ابراهیم ع
این شهر از زیارتگاههای معتبر همه ادیان است.
@tarikhbekhanim
بقایای یکی از کاخهای شهر اوور ، همراه با زیگورات نزدیک اون.
اسفندماه سال ۹۹ ، پاپ فرانسیس به عراق سفر کرد و مهمترین دلیل سفر خودش را زیارت این منطقه اعلام نمود.😳
@tarikhbekhanim
ویرانههای کاخ نمرود در نزدیکی شهر حله عراق .
اینکه این کاخ متعلق به همان نمرود زمان حضرت ابراهیم بوده یا نه معلوم نیست. چونکه به تمام فرمانروایان بابلی نمرود میگفتند. مثل فرعونهای مصر و شاهنشاهان ایران.
@tarikhbekhanim
قسمت دیگری از بقایای کاخ نمرود.
در روایات ، محل پرتاب حضرت ابراهیم به سمت آتش ، همین کاخ نمرود ذکر شده.
در اطراف این منطقه تپههای سوختهای هست که میگویند همان محل روشنکردن آتش برای سوزاندن ابراهیم ع است. بزرگی و شدت آتشی که چندشبانه روز روشن بوده باعث سوختگی تپهها شده.
@tarikhbekhanim
باسلام
داستان هجرت حضرت ابراهیم ع همراه با هاجر و اسماعیل ع به عربستان از داستانهای معروف در بین ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت ، مسیحیت و اسلام است و از اینجا به بعده که نسل انبیاء یهودی و مسلمان از همدیگه جدا میشه و انبیاء به ۳ دسته تقسیم میشن:
۱.انبیاء مسلمان از جمله حضرت اسماعیل ع و پیامبر اسلام در عربستان ظهور میکنند .
۲. انبیاء یهودی تا حضرت عیسی ع در کنعان .
۳.تعداد انگشت شماری هم از همان نسل حضرت نوح ع در عراق و بین النهرین.
عرض شد که حضرت ابراهیم ع به همراه هاجر و اسماعیل ع که در اون موقع طفل شیرخوار بوده راهی عربستان میگردد. اینکه چرا عربستان و مکه انتخاب میشود خودش یکی از موارد امتحان الهی است چرا که این منطقه از قدیم ، بسیار خشک و بیآب و علف بوده و مناسبتی با زندگی نداشته .
ابراهیم ع ، زن و فرزند خود را تک و تنها در بیابان مکه در همین محل فعلی مسجدالحرام رها میکنه و بلافاصله مامور به بازگشت میشه. اینکه انسان ، عزیزترین افراد خودش را بعد از یک سفر طولانی از کنعان به مکه، بدون هیچ آب و غذا و سرپناهی در بیابان رها کنه و بلافاصله برگرده ، خیلی امتحان بزرگیه و آدم باید به مقامات خاصی رسیده باشه تا این میزان توکل داشته باشه.
القصه داستان تشنگی هاجر و اسماعیل پیش میاد و هرولهء هاجر بین دو کوه صفا و مروه برای یافتن آب و در نهایت ظاهر شدن چشمهء آب زمزم. بعد از اون هم بلافاصله یه کاروان از اونجا رد میشه و در ازای استفاده از این آب ، کلی غذا و سرپناه برای اونها درست میکنه. بعدشم یه چندتا قبیله اطلاع پیدا میکنند که اینجا آب فراوان پیدا شده و میان و در اطراف این چشمه ساکن میشن و اون را تبدیل به یه چاه میکنن که به چاه زمزم معروفه و یکی از قدیمیترین چاههای زمینه که چند هزار ساله نخشکیده و خلاصه اینجا برای خودش شهری میشه.
تا اینجای داستان را همه ادیان قبول دارن و اسم چاه زمزم در تورات هم اومده و بئر شَبَع نامیده میشه. داستان ذبح حضرت اسماعیل را هم قبول دارند ولی اون چیزی را که اینها قبول ندارند، پیامبری حضرت اسماعیل است. چرا که معتقدند کنیززاده(هجین) نمیتونه پیامبر بشه و یکی از شروط نبوت ، تولد از یک مادر اصیل و آزاده. در حالیکه اسلام این را قبول نداره و این قانون ، ساختگیه و از نظر اسلام ، فرقی بین هجین و ولد نیست و برخی از ائمه ع از جمله امام سجاد ع هجین بودند.
یکی از مشکلات مهم یهودیها با پیامبر اسلام هم همین بوده که میگفتند چطور میشه که فرزندان اسماعیل ، پیامبر بشن؟ مگه میشه؟ مگه داریم؟😳
القصه ، این چاه زمزم در ۱۸ متری کعبه و سمت مقام ابراهیم قرار داره و در طول تاریخ خشک نشده و فقط چندبار اون را با خاک پر کردند و دیگران دوباره اون را احیا کردند که آخرین اونها ، احیا چاه زمزم توسط حضرت عبدالمطلب ، جد پیامبر است. خلفای بعد از پیامبر اسلام در نگهداری چاه زمزم اهتمام ویژه داشتند و برای اون سقف و قبة ساختند که هنوز هم هست.
حضرت ابراهیم ع گهگاهی به زن و فرزند خود در مکه سر میزد و هر سفر از کنعان به مکه حدود ۳۰ منزل (یکماه) راه بود و داستان ذبح اسماعیل ، رمی ابلیس و ساخت کعبه در همین رفت و آمدها بود که انشالله خواهیم گفت.
@tarikhbekhanim
سر در ورودی چاه زمزم در زیر مطاف.
گفته میشه که کلمه زمزم یک واژه ایرانی است.
زم در زبان اوستایی به معنای خُنک است و زمزم یعنی خنکِ خنک.
واژه زمین هم به معنای خُنکجای است.
به نظر شما این واژه از عبری وارد زبان اوستا شده و یا از اوستا وارد متون مذهبی عبری؟
@tarikhbekhanim
https://www.aparat.com/v/wYgMm
دیدن این کلیپ هم در معرفی چاه زمزم ، خالی از لطف نیست.
@tarikhbekhanim
باسلام
داستان ذبح اسماعیل علیه السلام از جمله داستانهای عبرتآمیز و جالب قرآن هست که در تورات هم اومده. منتها یهودیها اون را به اسحاق ع ، فرزند کوچکتر ابراهیم ع نسبت میدن. مسیحیها هم به تبع تورات ، این داستان را در مورد اسحاق میگن.
یعنی در تورات اومده که ابراهیم ع ، بر اساس خوابی که دیده بود، اسحاق را بر روی کوهی در سرزمین فلسطین برد که قربانی کند ولی فرشتهای مانع از این کار شد و به جای اون یک قوچ فرستاده شد تا قربانی کند. بر این اساس یهودیها و مسیحیها، اسحاق ع را ذبیحالله ميدونند.
شیعیان به استناد آیات متعدد از قرآن از جمله آیات ۱۰۰ تا ۱۰۷ سوره صافات و بسیاری از روایات ، اسماعیل ع را ذبیحالله ميدونند و محل ذبح هم در مکه و در سرزمین منا بوده است. چرا که داستان در مورد اون پسری است که ابراهیم ع بعد از چندین سال از خدا میخواهد که به او عطا کند. این پسر ، اسماعیل ع بوده و نه اسحاق ع. اسحاق ع ، پسری است که بدون درخواست و به عنوان هدیه به ساره داده شد.
علاوه بر این روایت معروفی از پیامبر ص داریم که میفرماید《اَنا ابن الذبیحین》 یعنی من فرزند دو ذبیح هستم.
خب انتساب پیامبر به حضرت اسماعیل ع که اظهر من الشمس است. ذبیح دوم هم ، عبدالله ، پدر پیامبر است که قرار بود به دست عبدالمطلب ، قربانی شود و نشد که داستانش را خواهیم گفت.
اهل سنت ، برخی پیرو اسرائیلیات بوده و اسحاق را ذبیح الله ميدونند و برخی هم به استناد آیات قرآن ، اسماعیل ع را. اما قسمت جالب و خندهدار مسئله اینه که همه اونها ، سرزمین منا و محل رمی جمرات را محل ذبح ميدونند. خب اگر محل ذبح ، سرزمین منا در مکه بوده، حضرت اسحاق ع اونجا چکار داشته ؟ مکه محل زندگی اسماعیل ع بوده و نه اسحاق.
القصه ، در همین جریان ذبح اسماعیل ع ، داستان ظاهر شدن شیطان بر حضرت ابراهیم ع در سه نقطه پیش میاد که در هر سه نقطه ، ابراهیم ع ، شیطان را با پرتاب سنگ دفع میکند و اینها هم در تورات اومده اما باز هم راجع به اسحاق ع و در فلسطین.
الان مسلمانان هرسال در مراسم حج، این سه نقطه را به عنوان محل جمرات اولی و وسطی و عقبی ، به تقلید از حضرت ابراهیم ع ، سنگباران میکنند که رمی جمرات نامیده میشه و انشالله برید و ببینید و مستفیض بشید.
اینها همه مناسک حج هستند و واجبه که انجام بشه و هر دینی برای خودش مناسکی داره که باید انجام بشه و بهانه آوردن سر اینکه حالا ما را چه به ۴۰۰۰ سال پیش که ابراهیم ع یا هاجر یا اسماعیل ع ، اینکارها را کردند و ما هم باید بکنیم؟ این وسوسه شیطانه.
قرآن در سوره حج آیه ۶۷ میفرماید لکل امه جعلنا منسکا هم ناسکوه.
به طور کلی بهانه آوردن سر اجرای احکام دین ، وسوسه شیطانه. احکام چرا نداره. احکام و مناسک، تقلیدی هستند. اونی که چرا داره و متاسفانه ما اصلا دنبال تحقیق در مورد اونها نمیریم ، اصول و عقایده. اصول دین مثل توحید و نبوت و معاد. اگر دنبال تحقیق در مورد اینها باشیم و دین خودمون را مستحکم کنیم اونوقت دیگه برای انجام مناسک و احکام ، چرا نمیاریم.
خب اینم یه بحث جهاد تبیین بود که وسط بحث تاریخ گفتیم. از بسکه یه مشت خناس ، صبح تاشب توی گوش مردم میخونند که اینها همه خرافاته و وجود نداشته و مثلا چاه زمزم ، فاضلاب مکه است که در ایام حج که تولید فاضلاب بیشتر میشه ، حجم آب زمزم هم بیشتر میشه. اما این احمق از خودش سوال نمیکنه که قبل از اینکه اینجا شهر بشه و اسمش بشه مکه ،آب زمزم از کجا میومده؟ ای نادان،اول زمزم درست شد بعد شهر مکه .
البته اینها مخاطب خودشون را هم خوب شناختند و ميدونند که هیچوقت ذهن مخاطبشون به تقدم و تاخر زمزم و مکه فکر نمیکنه.
انشالله در قسمت بعدی داستان اسحاق ع و اسماعیل ع را خدمت شما میگم.
@tarikhbekhanim
با سلام.
حضرت ابراهیم ع به قولی در سن ۲۰۰ سالگی ، فوت کرد و دو فرزند پسر از خود به جای گذاشت که هر دو پیامبر بودند. یکی حضرت اسماعیل ع در سرزمین عربستان که فرزند بزرگتر بوده و دیگری حضرت اسحاق ع در سرزمین کنعان. فاصله سنی این دو پسر ، زیاد بوده است. از اونجایی که هر پیامبر برای بعد از خودش وصی داشته احتمالا وصی حضرت ابراهیم ع ، اسماعیل ع بوده است. برخی مفسرین معتقدند که ابتدا اسماعیل ع به پیامبری رسید و بعد از فوت ایشون ، حضرت اسحاق ع.
نام حضرت اسماعیل ۱۱ بار در قرآن اومده و نام حضرت اسحاق ۱۷ بار.
یک مورد هم نام اسماعیل صادقالوعده در آیه ۵۴ سوره مریم داریم که مشخص نیست منظور همین حضرت اسماعیل است یا اسماعیل بن حزقیل نبی.
اسماعیل از اسامی معروف در زبان عبری است و یهودیها و اروپاییها این اسم را به شکل سموئیل و یا ساموئل بهکار میبرند.
اسحاق هم خیلی در بین اروپاییها و یهودیها کاربرد داره و اون را به شکل ایزاک تلفظ میکنند که معروفترین اونها ایزاک نیوتن هست.
القصه ، اسماعیل ع در پای چاه زمزم ، رشد و نمو پیدا کرد و از یکی از طوایف عرب که عرض شد در همان موقع در پای چاه زمزم ، ساکن شدند دختری را تزویج نمود . نام این قبیله جُرهم بوده و این ازدواج در حدود ۳۸۰۰ سال پیش رخ داده.
اسماعیل ع در جریان ذبح شدن توسط پدرش ، به یک اسطوره صبر و توکل و فرمانبرداری از خدا تبدیل شد و داستان ذبح اون منشا یک ادبیات مجزا در شعر و عرفان گردید و ادیبان و شعرای زیادی از این داستان ، سرمشق گرفتند.
مطلب دوم که از اسماعیل ع ذکر شده جریان ساخت کعبه در کنار چاه زمزم هست که به کمک پدرش شتافت و خانه را با هم ساختند.
بر پایه آیاتی از سوره بقره، در جریان ساختن خانه کعبه، اسماعیل همراه پدر دست به دعا برداشته، در طلب هدایت ذریه خود و درخواست برانگیختن رسول اکرم(ص) از میان آنان، مشارکت داشته است.
مطلب دیگر که خیلی مهمه، جایگاه اسماعیل به عنوان پایهگذار عربیت در سرزمین حجازه.
ما قبلا گفتیم که قوم عاد و ثمود در جنوب و شمال عربستان ، عرب بودند که در جریان عذاب الهی منقرض شدند و لذا به اونها عرب بائده یعنی عرب منقرض شده میگفتند و اون تعدادی از اونها که به همراه هود ع و صالح ع از عذاب الهی نجات پیدا کردند ، شدند عرب عاربه یعنی عرب باقیمانده.
اینها همونهایی بودند که به نزدیک چاه زمزم اومدند و ساکن شدند مثل همین قبیله جُرهَم و هاجر و اسماعیل که کودک بود مجبور به تکلم با اونها به زبان عربی شدند و مخصوصا بعد که اسماعیل ع با اونها وصلت کرد ، خود اسماعیل ع هم عرب شد و به نسل اسماعیل گفتند عرب مستعربه یعنی عربِ عربشده😳
پس اولین عرب مستعربه، خود حضرت اسماعیل ع بوده.
پس این مطلب خیلی مهمه که سه اصطلاح بائده و عاربه و مستعربه را بدونیم که دیگه توی قسمت تاریخ اسلام مشکلی بااون نداشته باشیم.
حضرت اسماعیل ع فرزندان زیادی داشت که یکی از اونها قیدار ، وصی و جانشین حضرت اسماعیل ع شد و خودش هم پیامبر بود و در ایران مدفون هست. مقبره قیدار نبی در زنجان متعلق به ایشونه. اینکه قیدار نبی ع چرا و چگونه به ایران و زنجان اومده ، در تاریخ چیزی پیدا نکردم.
یکی دیگه از اونها مدین بود که شیخ و رئیس قوم مدین در شمال عربستان نزدیک عراق گردید و از نسل او حضرت شعیب ع در مدین ، برانگیخته شد.
یکی از نوادگان حضرت اسماعیل ع از نسل قیدار نبی ع که در همین حجاز ماند و شهر مکه را توسعه داد ، عدنان بود که سردسته و شیخ اعراب عدنانی است که پیامبر اسلام از اونها بوده.
یکی از نوادگان عدنان هم ، فِهر هست که معروف به قریش بوده و قبیله قریش را پایهگذاری کرد و از اجداد پیامبر اسلامه.
پس این فهر ، از اجداد پیامبر اسلامه و نسب خودش هم با چند واسطه به عدنان میرسه و نسب عدنان هم با چند واسطه به قیدار که پسر حضرت اسماعیل بوده.
حضرت اسماعیل ع حدود ۱۳۰ سال عمر کرد و بعد از وفاتش ، همین قیدار نبی ، ایشون را در محل حِجر اسماعیل در کنار مادرش هاجر به خاک سپرد و این حجر در حقیقت منزل خود حضرت هاجر و اسماعیل بوده .
انشالله فرداشب داستان حضرت اسحاق ع را خواهم گفت.
@tarikhbekhanim
در تفاسیر داریم که منظور از ذبح عظیم ، یکی دیگر از فرزندان ابراهیم ع بجز اسماعیل ع است که همان امام حسین ع باشد.
@tarikhbekhanim
روز ذبح اسماعیل ع ، دهم ذیالحجه بوده که یوم الاضحی یا عید قربان نامیده میشه.
روز هشتم را یوم الترویه و روز نهم را یوم العرفه مینامند.
@tarikhbekhanim
اینجا محل ذبح گوسفند به تاسی از حضرت ابراهیم ع است.
کشتارگاه بزرگی که فقط نماینده کاروانها و قصابهادر اون حضور دارند. نماینده به نیابت از هر حاجی بسم الله میگوید و قصاب ، ذبح میکند.
@tarikhbekhanim
طبقه سوم از محل رمی جمرات .
ستونهای رمی که سه عدد هستند.
اولی ، وسطی ، عقبی که باید ی را آ بخوانید.
@tarikhbekhanim
حرکت به سمت رمی جمرات.
حرکت هر کاروان از هر کوچه از قبل مشخص شده.
اون قسمت سفید ، چادرهای منا هستند. در هر چادر حدود ۴۰ حاجی جا میگیره
@tarikhbekhanim
حجر اسماعیل و دیوار دور اون.
قبر حضرت اسماعیل ع و هاجر در اینجاست.
@tarikhbekhanim
شجرهنامه پیامبر اسلام ص تا حضرت آدم ع .
این شجرنامه تا حضرت ابراهیم ع کاملا دقیق هست ولی قبل از اون تا حضرت آدم ع ، تقریبی است
@tarikhbekhanim
باسلام
پیامبر بعدی که میخوام معرفی کنم ، حضرت اسحاق علیه السلامه که گفتیم در زبان عبری به ایزاک معروفه و خیلی از اروپاییها اسم ایزاک دارند. قبلا خدمت شما عرض کردم که این اسامی به مسیحیت هم راه یافته و مسیحیت در حقیقت همون رفرمیست یهودیت است. حضرت عیسی ع ، پیامبر قوم بنیاسرائیل بود یعنی پیامبر یهودیها که بر علیه انحرافات دین یهود قیام کرد و در تلاش برای مبارزه با تحریف دین یهودیت توسط احبار و علمای دین یهود بود. همه پیامبران بعد از حضرت موسی ع در صدد پالایش دین یهودیت بودند و به همین دلیل هم ، همهء اونها را یا میکشتند و یا تکذیب میکردند. خلاصه اینکه حضرت عیسی ع ، آموزههایی داشت که این آموزهها جمعآوری شد و تحت عنوان دین مسیحیت معرفی گردید.
البته بعدها خود مسیحیان هم منحرف شدند و به جای پرداختن به آموزههای عیسی ع ، مجددا دست به دامان تورات شدند و همین الان هم ، هم تورات تحریف شده را به عنوان کتاب عهد عتیق قبول دارند و هم انجیل تحریف شده را به عنوان کتاب عهد جدید و به مجموع اونها عهدین میگویند. اینها همه را قبلا در بحث تاریخ اروپا خدمت شما عرض کردم.
القصه، حضرت اسحاق ، پایهگذار شاخه کنعانی از نسل حضرت ابراهیم ع بود و قبلا گفتیم که اسماعیل ع هم پایهگذار نسل عربی .
تمام پیامبرانی که در کنعان یعنی فلسطین و شامات کنونی آمدند از نسل اسحاق ع بودند و این سرزمین برای اونها مقدس بود و هنوز هم هست و بیتالمقدس ،سالها و قرنها پایتخت یهودیان بود .
امتیاز علم تاریخ بر سایر علمها اینه که بصیرت خاصی به انسان میده و آدم با خواندن تاریخ متوجه ریشههای اختلافات کنونی میشه و مثلا میفهمه که جنگ امروز اسرائیلیها با فلسطینیها بر سر چیه که البته اینها را هم ما قبلا در بحث تاریخ جبهه مقاومت گفتیم.
بازهء زندگانی حضرت اسحاق ع از ۳۷۵۰ سال پیش تا ۳۶۵۰ سال پیش بوده است.
حضرت اسحاق ع فرزند ابراهیم ع و ساره است و عرض شد که کوچکتر از اسماعیل ع بوده و به قول قرآن در سنین پیری به اونها عطا شد و به قولی حضرت ابراهیم ۱۰۰ ساله و ساره هم ۹۰ ساله بوده که اینها البته همه معجزه است و در این سن ، زنی قادر به تولید مثل نیست.
اینهایی که بنده عرض میکنم خیلیها مخالف هستند و مثلا میگویند برای سن انسان محدوده خاصی وجود ندارد و اگر کسی ۱۰۰۰ سال هم عمر کرد این طبیعیه و معجزه نیست. یا برای باروری زن و مرد ، سن خاصی مطرح نیست و طبیعیه.
در حالی که اینطور نیست و علوم جدید اینها را به هیچ عنوان نمیپذیرد ولی معجزه را میپذیرد. و اصلا معنای معجزه همین است که خارق عادت است و خارج از روال طبیعی و باور علوم جدید و قدیم رخ میدهد.
برخی مفسرین میگن که کلمه اسحاق ، معرب کلمهء ایضحاک است و از ضحک گرفته شده که به معنی خندیدنه .چرا که وقتی خدا بشارت فرزند به ابراهیم ع و ساره داد ، ساره خندهاش گرفت که منِ پیرزن چطور بچهدار میشم آخه؟
وَامْرَأَتُهُ قَآئِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَآءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ
همسرش در حالی كه ایستاده بود [از شنیدن گفتگوی فرشتگان با ابراهیم] خندید. پس او را به اسحاق و بعد از اسحاق به یعقوب مژده دادیم.
هود - 71
القصه حضرت اسحاق ع ، جانشین حضرت ابراهیم در کنعان بود و در این سرزمین به هدایتگری مشغول شد و از جمله پیامبرانی است که بر ایشون وحی نازل میشد. یعنی پیامبر تبلیغی نبود بلکه صاحب کتاب بوده.
قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَآ أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَآ أُنْزِلَ عَلَىٰٓ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَآ أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
[ای پیامبر! از جانب خود و پیروانت به همه] بگو: ما به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگان [دارای مقام نبوتشان] فرود آمده، و آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده ایمان آوردیم، و میان هیچ یك از آنان فرق نمیگذاریم، و ما در برابر او [و فرمانها و احكام او] تسلیم هستیم.
آل عمران - 84
حالا البته بنده خودم به این نظریه انتقاد دارم. چرا که وحی ، صرفا به معنی ارتباط وحیانی پیامبر با خدا نیست و به معنای القاء هم هست و خداوند در چندجا از کلمه وحی برای اشیاء و حیوانات و غیرمعصوم و حتی شیاطین هم استفاده کرده که به معنی القاء و به دل انداختنه. اینها مباحث تفسیریه که انشالله در جای خودش میگیم.
خلاصه اینکه پایهگذاری خیلی از مناسک را به حضرت اسحاق نسبت میدن. مثلا اقامه نمازهای پنجگانه ، زکات ، جماعت ، امور عام المنفعه ، بصیرت در دین ،مقام امامت ، مقام قضاوت ، تشکیل حکومت و....
برخی از آیاتی که مبیّن اینها هستند عبارتند از
وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَآ إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَآءَ الزَّكَاةِ ۖ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ
و آنان را پیشوایانی قرار دادیم كه به فرمان ما [مردم را] هدایت میكردند، و انجام دادن كارهای نیك و برپا داشتن نماز و پرداخت زكات را به آنان وحی كردیم، و آنان فقط پرستش كنندگان ما بودند.
انبیا - 73
وَاذْكُرْ عِبَادَنَآ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ
و بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را یاد كن كه دارای قدرت و بصیرت بودند.
ص - 45
أُولَٰٓئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ۚ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَٰٓؤُلَآءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ
آنان كسانی هستند كه به ایشان كتاب ومنصب داوری ونبوّت دادیم؛ پس اگر اینان [كه به سبب مشرك بودنشان دشمنی و مخالفت میكنند] به این حقایق [كه پایههای آیین الهیاند] كفر ورزند، یقیناً گروهی را [برای نگهبانی و مراعات امر نبوّت و برنامه دین] میگماریم كه نسبت به آنها كافر نیستند.
انعام - 89
و اما در تورات راجع به حضرت اسحاق ع خیلی مطلب اومده ولی متاسفانه اغلب این مطالب آمیخته با افسانه و تحریفاتیه که یهودیها وارد تورات کردند. از جمله اختلاف شدید اسحاق ع و اسماعیل ع که منجر به تبعید اسماعیل ع شده 😳😳 و یا اثبات برتری اسحاق بر اسماعیل .
از ابن عباس روايت شده كه خداوند اسماعيل را در 99 سالگى و اسحاق را در 112 سالگى به ابراهيم عنايت كرد.
بر اساس برخى از گزارشهاى روايى و تاريخى اسلامى، اسحاق در 40 سالگى با «رفقه» دختر بتوئيل بن الياس ، يا دختر ناهر بن آزر، دختر پسر عموى خويش ازدواج كرده و از وى صاحب دو فرزند دوقلو شد كه اونها را «عيسو» و «يعقوب» اسم گذاشت که احتمالا عیسو همون عیسی است. .اين منابع مرگ وى را در 160 يا 180سالگى و مدفن او را در كنار پدرش ابراهيم (یعنی در همون شهر الخلیل) ذكر كرده اند.
@tarikhbekhanim