باسلام
خدمت شما عرض کردم که وصی و جانشین داوود ع ، پسرش سلیمان ع بود که در سن ۲۲ سالگی به سلطنت رسید اما در مورد اینکه در چندسالگی به نبوت مبعوث شد چیزی نیافتم.
ایشون از خداوند خواست که بزرگترین پادشاهی جهان را که نظیر اون تاحالا سابقه نداشته بهش عطا کنه و لذا خداوند در حدود سال ۹۵۰ قبل از میلاد ، چنین پادشاهی به اون میده و ایشون پادشاه یهودیه و اسرائیل میشه و حدود ۴۰ سال سلطنت میکنه و خداوند در طی این مدت آب و باد و حیوانات و جنیان و شیاطین را مسخر ایشون کرده بود و هر گروه برای حکومت ایشون کار میکرد و ثروت زیادی نصیب حکومت میکرد.
قرآن میفرماید
وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِٓ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا ۚ وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ
و برای سلیمان، تندباد را مسخّر كردیم كه به فرمانش به سوی آن سرزمینی كه در آن بركت نهادیم، حركت میكرد و ما همواره به همه چیز داناییم.
انبیا - 81
وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَٰلِكَ ۖ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ
و از شیطانها كسانی را مسخّر او كردیم كه برایش غوّاصی و كارهایی غیر آن انجام میدادند، و ما نگهبان آنان بودیم.
انبیا - 82
اسم این بزرگوار ۱۷ بار در قرآن ذکر شده و در داستانهای ایشون ، قرآن سعی کرده اتهاماتی که یهودیها به ایشون چسباندند را نفی کنه.
ما قبلا دلیل برچسب زدن یهودیها به پیامبران را ذکر کردیم و در بین اونها یهودیها خیلی این کار را میکردند.
خلاصه یکی از اتهاماتی که یهودیها به سلیمان زدند ، تعداد زیاد همسران بوده که برای ایشون ۱۰۰۰ زن عقدی را ذکر کردند که این خلاف قوانین شرعیه هست و تازه نقل کردند که تعدادی از اونها بتپرست بودند.
از طرف دیگه سلیمان ع را متهم میکنند که در اواخر عمر به دسیسه تعدادی از همین همسران بتپرست ، کافر میشه و قرآن این تهمت را شدیدا نفی میکنه و میفرماید
وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ ۖ وَمَا كَفَرَ سلیمان.
و [یهودیان] از دانش جادوگری كه شیاطین در زمان پادشاهی سلیمان [برنامه و نقشه زندگی خود قرار داده بودند] پیروی كردند. و [سلیمان دست به سحر نیالود تا كافر شود، بنابراین] سلیمان كافر نشد
بقره - ۱۰۲
یکی دیگه از اتهامات ، اتهام جادوگر بودن سلیمانه.
یهودیها به خاطر کارهای خارقالعاده که حضرت سلیمان میکرد و همه چیز تحت اختیار او بود تهمت جادوگری به او زدند در حالیکه سلیمان ع خودش پیشتاز مبارزه با سحر بود و در زمان او که شیاطین ، علم سحر را به مردم آموزش میدادند ایشون با سحر مبارزه میکرد.
قرآن میفرماید
وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَآ أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ ۚ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَآ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ ۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ ۚ وَمَا هُمْ بِضَآرِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ ۚ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ۚ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِٓ أَنْفُسَهُمْ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
و سلیمان كافر نشد، ولی شیاطین كه به مردم سحر میآموختند، كافر شدند. و [نیز یهودیان] از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در شهر بابل نازل شد [پیروی كردند]، و حال آنكه آن دو فرشته به هیچ كس دانش جادوگری نمیآموختند مگر آنكه میگفتند: ما فقط مایه آزمایشیم [و دانش جادوگری را برای مبارزه با ساحران و باطل كردن سحرشان به تو تعلیم میدهیم]، پس [با به كار گرفتن آن در مواردی كه حرام است] كافر مشو. اما آنان از آن دو فرشته مطالبی [از سحر] میآموختند كه با آن میان مرد و همسرش جدایی میانداختند؛ در حالی كه آنان به وسیله آن سحر جز بهاذن خدا قدرتآسیب رساندن بهكسی را نداشتند؛ و همواره چیزی را میآموختند كه به آنان آسیب میرسانید و سودی نمیبخشید؛ و یقیناً [یهود] میدانستند كه هر كس خریدار سحر باشد، در آخرت هیچ بهرهای ندارد. و همانا بدچیزی است علم سحری كه خود را به آن فروختند اگر معرفت میداشتند.
بقره - 102
سلیمان ع با کسانی که به مردم علم سحر یاد میدادند مبارزه کرد و اونها را شکست داد و وسایل سحر را از اونها گرفت و به قولی در زیر معبد سلیمان دفن کرد .
فیلم مُلک سلیمان که چندسال پیش توسط شهریار بحرانی ساخته شد راجع به همین مسئله بود که البته به نظر بنده ، این فیلم اصلا خوب ساخته نشده بود و حق مطلب را ادا نکرده بود
یه نقل قولی هست که میگه تمام این حفاریهایی که اسرائیلیها در زیر معبد سلیمان که همون مسجدالاقصی باشه انجام میدن برای یافتن اون ابزار سحر هست تا بتونن به زعم خودشون بااین کارها بر جهان مسلط بشن.
یکی از مقاماتی که برای سلیمان ذکر شده مقام قضاوت هست و به طورکلی هر پیامبری که به سلطنت یا حکومت رسیده مقام قضاوت هم داشته و به قول حضرت علامه ، یکی از شئونات نبوت قضاوت هست.
خب در مورد حضرت سلیمان ع، مطلب زیاده و بقیه مطالب انشالله فردا شب عرض میشه
@tarikhbekhanim
باسلام
و اما مورد دیگه در مورد انگشتر حضرت سلیمان هست که در ادبیات فارسی جایگاه ویژهای داره و به نگین سلیمانی معروفه.
در مورد این انگشتر ، اسرائیلیات زیاده و به روایات شیعه و سنی هم راه پیدا کرده. اما اونی که متواتر هست اینه که این انگشتر نماد قدرت و سلطنت حضرت سلیمان بوده و خاتم ایشان (یعنی مهر سلطنت ایشان ) هم بوده و البته در قدیم همه مهرها را به شکل انگشتر میساختند. جالبه بدونید که در رشته تاریخ به طور کل یک درسی بنام اسناد و کتیبهها هست که یکی از مهمترین قسمتهای اون مُهرشناسی و طغراشناسی هست.
القصه ، شیعیان معتقدند که مهر حضرت سلیمان الان نزد حضرت بقیهالله
عج میباشد.
نکته بعدی هم تخت حضرت سلیمانه که اینم خیلی شهرت داره و همه اینها بهخاطر عظمت سلطنت سلیمان ع بوده و گرنه اینها مُهر یا تخت خاصی نبودند.
یه نقل دیگه که در ادبیات همه کشورها از هر دینی راه پیدا کرده قالیچه حضرت سلیمان هست که معتقدند ایشون بر روی اون مینشسته و پرواز میکرده. در قرآن در این مورد چیزی نیامده ولی در مورد تسخیر باد توسط ایشون مطلب اومده و شاید سلیمان ع با همین قالیچه و با نیروی باد ، جابجا میشده.
قرآن در این مورد میفرماید
وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ ۖ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ ۖ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ
و باد را برای سلیمان [مسخّر كردیم]، كه رفتن صبحگاهش [به اندازه] «مسیر» یك ماه و رفتن شام گاهش [به اندازه] «مسیر» یك ماه بود؛ و چشمه مس را برای او روان ساختیم، و گروهی از جن به اذن پروردگارش نزد او كار میكردند، و هر كدام از آنان از فرمان ما سرپیچی میكرد از عذاب سوزان به او میچشاندیم.
سبأ - 12
یکی دیگه از مطالبی که در همین آیه فوق اومده ، استخراج مس بوسیله جنّیان برای حضرت سلیمان بود که این هم از نظر تاریخی جالبه. چراکه در اون موقع هم مس و هم آهن قرنها بود که کشف و استخراج شده بود اما از دوره ایشون ، صنایع مسی و استفادههای جدید از مس و از جمله آبکاری با مس متداول شد. یکی از مطالبی که در کتاب سینوهه ذکر شده کشف آهن توسط ایرانیها در زمان فراعنه مصر هست و اینکه مصریها در اون موقع ، آهن را نمیشناختند و سینوهه را میفرستند ایران که براشون آهن بیاره . این از نظر تاریخی اشتباهه و آهن در حدود ۵۰۰۰ سال پیش توسط بابلیها کشف شده و در زمان فراعنه کاملا بسط و گسترش پیدا کرده بود. البته قبلا هم گفتم که کتابهای مرحوم منصوری اصلا رفرنس نیستند.
و اما آخرین مطلب هم در مورد معبد حضرت سلیمان ع هست که بزرگترین معبد در زمان خودش بوده و با کمک جنیان ساخته شده و الان هم موجوده و خیلی مشهوره و همونه که مسلمونها بعد از فتح فلسطین اون را تبدیل به مسجد کردند و بنابر فرمایش قرآن اسم اونجا را مسجدالاقصی گذاشتند. اینکه آیا قبل نزول سوره اسرا ، هم اسم اینجا مسجدالاقصی بوده یا نه ، معلوم نیست. قبلا هم عرض کردم که قبله مسلمانان در ابتدای رسالت پیامبر اسلام ص ، کعبه بوده و بعدها مسجدالاقصی میشه و بعدا در دوره بعد از هجرت یعنی در مدینه و در سال ۲ هجری در مسجد ذوقبلتین ، مجددا قبله به مسجدالحرام تغییر میکنه.
این چیزی هم که مرتب تلویزیون تحت عنوان مسجدالاقصی نشون میده که یه قبة زردرنگ داره ، این مسجدالاقصی نیست بلکه مسجد قبهالصخره است که در کنار مسجدالاقصی قرارداره و در زمان عبدالملک مروان ساخته شد و بر روی همون صخرهای ساخته شده که پیامبر از اون به معراج رفت و این صخره جزئی از همون معبد سلیمان (مسجدالاقصی) هست.
یهودیها و مسیحیها معتقدند زمین از همین صخره گسترده شده و حضرت آدم ع هم از خاک همین صخره آفریده شده و حضرت ابراهیم ع هم حضرت اسحاق ع( به قولی )را برروی همین صخره قربانی کرد.
القصه ، سلیمان پس از ساخت معبد ، در همون معبد فوت میکنه و ایشون را بنا به قولی در کنار پدرش حضرت داوود دفن میکنند و این مسئله حدود ۹۳۰ سال قبل از میلاد بوده و ایشون ، شخصی به نام آصف بن برخیا را وصی خودش قرار میده. اینکه این آصف هم خودش پیامبر بوده یا نه معلوم نیست. والله اعلم
@tarikhbekhanim
مسجد ذوقبلتین در مدینه ، محل تغییر قبله مسلمانان در سال ۲ هجری
@tarikhbekhanim
مسجدالاقصی یا به قول یهودیها معبد سلیمان که مشترک بین تمام ادیان است.
دیوار ندبه قسمتی از همین مسجد است.
@tarikhbekhanim
مسجد قبهالصخره .
در زیر این گنبد طلایی ، همون صخرهای قرار داره که پیامبر اسلام ص از روی اون صخره به معراج رفت.
این صخره در همه ادیان توحیدی ، محترم است.
@tarikhbekhanim
دیوار ندبه ، آخرین و تنها بازمانده از معبدسلیمان اصلی و قدیمی.
@tarikhbekhanim
معماری احتمالی معبد یا هیکل سلیمان که توسط هوش مصنوعی ساخته شده.
این بنا در سال ۵۸۷ قبل از میلاد در حمله بختالنصر ، پادشاه بابلیان، به اورشلیم به طور کامل نابود شد و از اون فقط دیوار ندبه باقی ماند.
بعدها به جای اون ، یهودیها معبد کوچکتری ساختند که اون هم توسط قیصر روم تخریب شد و بعدها توسط مسلمانان به مسجدالاقصی تبدیل شد. داستان اون را بعدا در شرح زندگی حضرت عیسی ع خدمت شما میگم.
@tarikhbekhanim
کوه صهیون ، مرقد حضرت داوود ع و سلیمان ع و تعداد زیادی از انبیاء بنیاسرائیل
@tarikhbekhanim
باسلام
بعد از فوت حضرت سلیمان ع ، اوضاع بنیاسرائیل آشفته شد و اختلاف بین اونها افتاد و کشور فلسطین مجددا به دو منطقه اسرائیل و یهودیه تقسیم شد و اینها باهم اختلاف پیدا کردند . مورخین ، تاریخ فوت سلیمان ع را حدود سال ۹۳۰ یا ۹۲۳ قبل از میلاد گفته اند و دوران ۸۰ ساله سلطنت داوود ع و سلیمان ع را دوران طلایی یهود مینامند.
بعد از اون ، که گفتیم دوران افول فلسطین بوده ، سرزمین یهودیه تحت فرمانروایی شخصی بنام یربعام قرار گرفت که از نوادگان حضرت ابراهیم ع بود. اگه یادتون باشه گفتیم که برخی مورخین معتقدند حضرت ابراهیم ع یه پسر سوم هم داشت که اسمش افرائیم بود و این یربعام از نوادگان افرائیم بوده و پایتخت را شهر سامره انتخاب کرد .
سرزمین اسرائیل هم تحت حکومت پسر حضرت سلیمان ع قرار گرفت که رحبعام نام داشت و پایتخت کشورش را همون اورشلیم که قدس امروزی باشه انتخاب کرد.
این دوتا حدود ۴۰۰ سال باهم جنگ و خونریزی داشتند و در همین مدت بود که پیامبرکُشی در بین اونها رواج پیدا کرد و هرچه پیامبر برای اونها میومد یا به قتل میرسوندند و یا اینقدر تکذیب و مسخرهش میکردند تااینکه دق میکرد و از دنیا میرفت. قرآن در این رابطه میفرماید
لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ وَأَرْسَلْنَآ إِلَيْهِمْ رُسُلًا ۖ كُلَّمَا جَآءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰٓ أَنْفُسُهُمْ فَرِيقًا كَذَّبُوا وَفَرِيقًا يَقْتُلُونَ
البته ما از بنیاسرائیل [بر اطاعت از خدا و پیروی از موسی] پیمان گرفتیم و پیامبرانی به سوی ایشان فرستادیم؛ هرگاه پیامبری احكام و قوانینی كه دلخواهشان نبود برای آنان میآورد، گروهی را تكذیب كرده و گروهی را میكشتند!!
مائده - 70
این قضیه که میگن بنی اسرائیل در یه روز خاصی از طلوع فجر تا طلوع آفتاب ۷۰ پیامبر را به قتل رسوندند و بعد رفتند بازار را باز کردند و مشغول کسب و کار شدند و انگار هیچ اتفاقی نیفتاده بود ، مال همین دورانه.
دوتا از پیامبرانی که اینها کشتند یکی ارمیا ع و دیگری اشعیا ع بود که اینها به روش فجیعی این دو را به قتل رسوندند و اینجا بود که دیگه خدا خشمش شد و دمار از روزگار اینها درآورد و پادشاه بابل که بخت النصر بود را بر اونها حاکم کرد .
بُختالنصر اسم عربی نبوکدنصر هست. یعنی توی تاریخ مدوّن اسمش نبوکدنصر دوم ، مقتدرترین پادشاه هست ولی در تاریخ انبیا به شکل بختالنصر اومده.
این آقا که یه کشورگشا بود، اسرائیل و یهودیه را با خاک یکسان کرد . یه جوری که مثلا از جنوب کشور که نگاه میکردی ، شمالش پیدا بود😳😄 از جمله ، معبد سلیمان را هم خراب کرد که قبلا گفتیم.
کل کشور را هم خالی از آدم کرد یعنی قتل عامشون کرد. یعنی برهوت کامل.
بعدش یه سریشونم اسیر کرد و آورد بابل. در بین این اسرا چندتا پیامبر هم بود که یکی از اینها حضرت دانیال نبی ع بود که همگی زندان شدند و این حمله در سال ۵۸۰ تا ۵۹۰ قبل از میلاد بوده یعنی ده سال طول کشید چرا که حمله طی سه مرحله بود.
خلاصه که این عذاب یهود بخاطر پیامبرکشی بود و قرآن در این رابطه میفرماید
وَقَضَيْنَآ إِلَىٰ بَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا
ما در تورات به بنیاسرائیل خبر دادیم كه قطعاً دو بار در زمین فساد میكنید و [در برابر طاعت خدا] به طغیان [و نسبت به مردم به برتریجویی و ستمی] بزرگ دچار میشوید.
اسراء - 4
فَإِذَا جَآءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَآ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ ۚ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا
چون [زمان ظهور] وعده [عذاب و انتقام ما به كیفر] نخستین طغیان شما فرا رسد، بندگان سخت پیكار ونیرومند خود را بر ضد شما برانگیزیم، آنان [برای كشتن، اسیر كردن و ربودن ثروت و اموالتان] لابه لای خانهها را [به طور كامل و با دقت] جستجو میكنند؛ و یقیناً این وعدهای انجام شدنی است.
اسراء - ۵
حالا با توجه به این آیات ، این عذاب اول بنیاسرائیل بود. عذاب دومشون را در داستان حضرت عیسی ع خدمت شما میگم.
بعد از فوت بختالنصر چندتا پادشاه بیلیاقت سرکار اومدند تااینکه در سال ۵۲۹ قبل از میلاد در زمان پادشاهی نبونعید که نوهء بختالنصر بود ، کوروش کبیر به بابل حمله میکنه و در نبرد معروف اوپیس ، نبونعید را شکست میده و بابِل جزء ایران میشه و این یهودیها که حدود ۴۰ سال در اسارت و بندگی بودند را به ایران میاره و خیلی بهشون احترام میذاره و بهشون مقامات حکومتی هم میده . اینکار اینقدر مهم بوده که یهودیها خیلی در کتابهاشون و در خود تورات که گفتیم مجموعه تاریخ و ادبیات یهود است از اون اسم بردند و بهش میگن سیروس و حتی به اون برچسب پیامبری زدند
در این نبرد اوپیس که در عراق امروزی و در کنار رود دجله رخ داده ، حضرت دانیال نبی ع هم که دیگه پیر شده بود به ایران میاد و در شهر شوش امروزی فوت میکنه و امروزه مقبره ایشون در شهر شوش هست.
خب اینم از داستان زندگی بنی اسرائیل بعد از سلیمان ع
@tarikhbekhanim
باسلام
یکی دیگه از انبیاء عظیمالشان که نام ایشون فقط یکبار در قرآن ذکر شده حضرت عُزیر علیهالسلام هست.
ایشون یکی از انبیاء قبل از حمله بختالنصر بوده و به قولی اندکی قبل از حمله بختالنصر به اورشلیم ، به خواب صدساله رفت و سالها بعد بیدار شد و به یهودیان کمک کرد که به سرزمین خودشون برگردند.
اینها البته خیلی دقیق نیست. حتی برخی مورخین ، تولد عزیر را بعد از میلاد مسیح میگن که بنده خودم اصلا این را قبول ندارم چرا که بعد از مسیح ع ، هیچ پیامبر دیگری برای یهودیها نیامد.
علیالقاعده اگر قرار باشه که عزیر ع ، قبل از حمله بختالنصر به خواب رفته باشه ، احتمالا متولد حدود ۶۰۰ قبل از میلاد بوده.
به طور کلی تاریخ انبیا تا قبل از تشکیل دولت بابلی خیلی دقیق نبوده و همونطور که قبلا هم توضیح دادیم ، بابلیها برای اولینبار تقویم خیلی دقیق تهیه کردند و علم نجوم را پایهگذاری کردند بطوریکه حتی زمان تحویل سال را به دقیقه و ثانیه ، تعیین میکردند.
مثلا ما در قسمتهای قبل عرض کردیم که حضرت شعیب ع در اوائل دوره هخامنشیان بوده در حالیکه دولت هخامنشی در سال ۵۵۰ قبل از میلاد توسط کوروش پایهگذاری شد و حضرت شعیب حدود سال ۱۰۰۰ قبل از میلاد بوده. اینه که میگم این تاریخها خیلی دقیق نیست. اما اصل ماجرا ، وجود داشته و غیرقابل انکار.
القصه عزیر ع ، قبل از حمله بختالنصر یه روز از یه آبادی رد میشه که همه مرده بودند و استخوانهاشون پوسیده بود و روستا هم ویران شده بود و اونجا بود که از خدا درخواست میکنه که زنده شدن مردگان را به اون نشون بده و لذا خدا او و الاغش را میمیراند و صدسال بعد دوباره زنده میکنه و شاید این خواست خدا بوده که میراث یهودیت در حمله بختالنصر از بین نرود.
خلاصه ، عزیر بعد از صدسال زنده میشه و به شهرش برمیگرده و شهرش را کاملا خراب و ویران میبینه که توسط بختالنصر خراب شده بوده و یه تعداد خیلی کم یهودی هستند که اونجا زندگی میکنند. بعد با تلاش زیاد و نشانههایی که میده ، ثابت میکنه که عزیره.
یهودیها از اون میخوان که اگه راست میگه تورات را براشون از حفظ بخونه. آخه معروف بود که عزیر حافظ کل توراته. عزیر هم اینکار را میکنه و یهودیها خوشحال میشن و از عزیر میخوان که تورات را بازنویسی کنه . چونکه تورات و تلمود و همه کتابهای یهودیها در حمله بختالنصر از بین رفته بود.
خب، من این قسمت از روایت را قبول ندارم. اگر عزیر ع ، تورات را طوری تلاوت و بازنویسی کرده که یهودیها قبول کردند ، پس نوع تحریف شده را تلاوت کرده و این خلاف عصمت یه پیامبر معصومه.
اگر هم تورات اصلی که متون اصلی انبیا بنیاسرائیل بوده ، خونده پس بعیده که یهودیها قبول کرده باشن.
خلاصه اینکه یهودیها ، عزیر را احیا کننده تورات و تعالیم بنیاسرائیل ميدونند و به خاطر معجزه زنده شدن مجدد بعد از صدسال ، لقب 《آیه》به اون میدن و قرآن دراین رابطه میفرماید
أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۖ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَانْظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ ۖ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
یا اندیشه نكردی داستان كسی را كه به دهكدهای گذر كرد، در حالی كه دیوارهای آن بر روی سقفهایش فرو ریخته بود [و اجساد ساكنانش پوسیده و متلاشی به نظر میآمد] گفت: خدا چگونه اینان را پس از مرگشان زنده میكند؟ پس خدا او را صد سال میراند، سپس وی را برانگیخت، به او فرمود: چه مقدار [در این منطقه] درنگ كردهای؟ گفت: یك روز یا بخشی از یك روز درنگ كردهام. [خدا] فرمود: بلكه صد سال درنگ كردهای! به خوراكی و نوشیدنی خود بنگر كه [پس از گذشت صد سال و رفت و آمد فصول چهارگانه] تغییری نكرده، و به دراز گوش خود نظر كن [كه جسمش متلاشی شده، ما تو را زنده كردیم تا به پاسخ پرسشت برسی و به واقع شدن این حقیقت مطمئن شوی]، و برای این كه تو را دلیلی [از قدرت و ربوبیّت خود] برای مردم [در مورد زنده شدن مردگان] قرار دهیم، اكنون به استخوانها [یِ دراز گوشت] بنگر كه چگونه آنها را برمیداریم و به هم پیوند میدهیم، سپس بر آنها گوشت میپوشانیم. چون [كیفیتِ زنده شدنِ مردگان] بر او روشن شد، گفت: اكنون میدانم كه یقیناً خدا بر هر كاری تواناست
بقره - 259
یکی دیگه از خدماتی که حضرت عزیر ع به بنیاسرائیل میکنه ، بازگرداندن یهودیها به سرزمین کنعان بود.عزیر پس از آنکه کورورش، بابل را فتح کرد، از کوروش، خواست اجازه دهد یهودیان به بیت المقدس بازگردند.در برخی منابع تنها به سرپرستی عزیر در بازگشت بنیاسرائیل به سرزمین بیت المقدس اشاره شده است . این خدمات عزیر اینقدر مهم بود که بعضی از یهودیها ، عزیر را پسر خدا نامیدند و قرآن میفرماید
وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ۖ ذَٰلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ ۖ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۚ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ
و یهود گفتند: عُزیر، پسر خداست. و نصاری گفتند: مسیح پسر خداست. این گفتاری [بیدلیل] است كه به زبان میآورند، و به گفتار كسانی كه پیش از این [به حقایق] كفر ورزیدند شباهت دارد؛ خدا آنان را نابود كند، چگونه [از حق به باطل] منحرف میشوند.
توبه - 30
عزیر در دین یهود ، عذرا نامیده میشه و این پیامبر عظیمالشان در حدود سال ۴۰۰ قبل از میلاد هم فوت میکنه و در همون فلسطین در ساحل غربی رود اردن که الان بهش میگن کرانه باختری ، دفن میشه.
@tarikhbekhanim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمایی از مسجدالاقصی و مسجد قبهالصخره با صدای آسمانی شهید آوینی
@tarikhbekhanim
باسلام
یکی از پیامبر عظیمالشان بنیاسرائیل، که نام ایشون در قرآن اومده ، حضرت زکریا ع میباشد. اسم ایشون ۷ بار در جاهای مختلف قرآن اومده.
زکریا ع از نسل لاوی ، بود که قبلا عرض کردم که لاوی پسر حضرت یعقوب ع بوده. ایشون از طرف مادری هم از نسل حضرت داوود علیهالسلام بود که البته بین ایشون و حضرت داوود حدود ۸۰۰ سال فاصله هست. در این ۸۰۰ سال پیامبران خیلی زیادی برای بنیاسرائیل اومد که حضرت سلیمان و حضرت عزیر و احتمالا حضرت ذالکفل از اینها بودند . اما نام بقیه در قرآن نیومده.
خلاصه اینکه حضرت زکریا ع ، باجناق حضرت عمران میشده که این عمران هم پدر حضرت مریم س بوده است.
اینکه حضرت عمران ، پیامبر بوده یا نه ، روایات ، مختلفه. اما نام ایشون به شکل مستقل در قرآن نیومده بلکه ۳ بار به شکل باواسطه اومده. یه بار به شکل آلعمران یه بار هم اِمرَءَت عمران و یه بار هم مریم اِبنَت عمران.
در روایات اومده که حنّا ، مادر حضرت مریم به مدت ۳۰ سال نازا بود و باالاخره با دعا و اینکه نذر کرد که اگر خدا ، فرزندی به او بدهد ، خدمتگزار بیتالمقدس بشود ، صاحب حضرت مریم شد. قرآن در اینرابطه میفرماید
إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّيٓ ۖ إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
[یاد كنید] هنگامی كه همسر عمران گفت: ای پروردگار من! برای تو نذر كردم كه آنچه را در شكم خود دارم [برای خدمت خانه تو از ولایت و سرپرستی من] آزاد باشد، بنابراین از من بپذیر؛ یقیناً تو شنوا و دانایی.
آل عمران - 35
حضرت عمران که پدر مریم س ، باشد قبل از تولد مریم س از دنیا رفت و حالا مشکل حنّا این بود که چگونه میتونه یه دختر را به معبد بیتالمقدس بفرسته ؟
بخاطر اینکه ورود زن به این معبد ممنوع بود.
خلاصه اینکه حضرت زکریا ع که باجناق عمران میشد کفالت مریم س را به عهده گرفت و وقتی مریم س به سن رشد رسید ، برای او در حیاط معبد یه خونه چوبی درست کرد تا در اون عبادت کنه.
قرآن میفرماید
فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَآ أُنْثَىٰ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَىٰ ۖ وَإِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ وَإِنِّيٓ أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
زمانی كه او را زایید، گفت: ای پروردگارم! من دختر زاییدم. و خدا به آنچه او زایید داناتر بود؛ و آن پسر [كه زاییدن او را آرزو داشت، در كرامت و عظمت و ارزش و شخصیت] مانند این دختر نیست؛ [پس در مقام نام گذاریش گفت:] البته من نامش را «مریم» نهادم، و او و فرزندانش را از [خطرات مهلك و وسوسههای بنیان برانداز] شیطان رانده شده به پناه تو میآورم.
آل عمران - 36
اسم همسر حضرت زکریا هم الیزابت بود که اون موقع به الیسابا معروف بود. به طور کلی گویش کلمات و اسامی در طول تاریخ تغییر میکنه و همین کلمه الیسابا بعدها تبدیل میشه به الیزابت.
الیسابا هم مثل خواهرش نازا بود و در سنین پیری و با دعای زکریا ع ، صاحب فرزندی شد که حضرت یحیی ع باشد. زکریا ع با دیدن زُهد و تعبد حضرت مریم ، خواستار فرزند شد و خدا هم به او عطا کرد. قرآن میفرماید
هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَآءِ
در آنجا بود كه زكریا [با دیدن كرامت و عظمت مریم] پروردگار خود را خوانده، گفت: ای پروردگار من! مرا از سوی خود فرزندی نیكو عطا كن، یقیناً تو شنوای دعایی.
آل عمران - 38
حضرت زکریا ، نجار بود و برای تامین زندگی خود نجاری میکرد . ایشون یکی از زهاّد و افراد نیک زمان خود بود که به خاطر مبارزه با انحرافات یهودیها ، مخصوصا رباخواری ، مرتب با اونها مشکل داشت و در نهایت به دست همین یهودیها هم به شهادت رسید.
نقل شده که یهودیها، ایشون را تعقیب کردند و ایشون فرار کرد و به درختی پناه برد که وسط اون شکاف داشت. یهودیها هم درخت را آتش زدند و یا به قولی با اره از وسط نصف کردند.
حضرت زکریا از جمله پیامبرانی هست که اسم ایشون در تورات نیومده و به طور کلی بعد از عزیر ع ، تورات بسته شد و دیگه چیزی به اون اضافه نشد. همانطوری که قبلا خدمت شما عرض کردم ، تورات ، یه کتاب آسمانی نیست بلکه مجموعه متون مذهبی و ادبی و تاریخی یهودیهاست و مثلا داستان اسارت بابلی که در قسمت قبلی توضیح دادم ، توش اومده و یا داستان سلیمان ع و داوود ع و ....
اما داستان زکریا ع و روش قتل اون و داستان پسرش یحیی ، در انجیل اومده و به اعتقاد مسیحیان ، قاتل زکریا ع و یحیی ع همین یهودیها بودند.
و اما برای مدفن حضرت زکریا ، دو محل ذکر شده ، یکی در حلب سوریه و یکی هم در اطراف شهر بیتالمقدس در همون محل شهادتش که احتمالا گزینه دو صحیحتر هست. انشالله در قسمت بعدی داستان حضرت یحیی ع را خواهم گفت
@tarikhbekhanim
باسلام
یکی دیگر از پیامبران عظیمالشان که در قرآن اسم برده شده حضرت یحیی ع است . قبلا در بخش تاریخ اروپا خدمت شما عرض کردم که یحیی به زبان عبری میشود یوحنّا و این کلمه در زبان لاتین به شکل جوحنّا تلفظ میشه که در انگلیسی John یا همون جان و در فرانسوی ژان گفته میشه.
گفتیم که یحیی ع ، پسر حضرت زکریا ع بوده که همین زکریا را هم در انگلیسی به همین شکل تلفظ میکنند و در آلمانی و روسی زاخاری.
اسم حضرت یحیی به همون دلیل که قبلا گفتیم ، در تورات نیامده ولی در انجیل به کرّات اومده و مسیحیها خیلی یحیی ع را قبول دارند و قاتل او را هم یهودیها ميدونند.
در قرآن اسم یحیی ع ، ۵ بار اومده و مسلمونها برای ایشون مقام خاصی قائل هستند.
حضرت یحیی ع به قولی بزرگتر از نوهخالهاش یعنی حضرت عیسی ع بوده و نقل شده که ایشون دوسال بزرگتر از حضرت عیسی ع بود یعنی در سال ۲ قبل از میلاد متولد شده.
این پیامبر عظیمالشان ، هم مثل حضرت عیسی ع در کودکی به نبوّت رسید و قرآن در این رابطه میفرماید
يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا
ای یحیی! كتاب را به جدّ و جهد «اعتقادی و عملی» بگیر؛ و به او در حالی كه كودك بود حكمت دادیم.
مریم - 12
بسیاری از مفسرین بااستناد به این آیه معتقدند که یحیی ع در کودکی پیامبر شد و اولین پیامبری بود که در کودکی به مقام نبوت رسید و کتابی که این آیه میفرماید بگیر ، همون تورات بوده و منظور یادگیری توراته. برخی دیگه معتقدند که در کودکی آثار علم و حکمت و بزرگی در او نمایان بود ولی در بزرگسالی به نبوت رسیده چرا که این آیه فقط اشاره به اعطای حکمت به یحیی ع داره و نه نبوت.
ولی به هرحال یحیی ع از کودکی ، تصدیق کننده رسالت عیسی ع بود و قرآن میفرماید
فَنَادَتْهُ الْمَلَآئِكَةُ وَهُوَ قَآئِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَىٰ مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ
پس فرشتگان، او را در حالی كه در محراب عبادت به نماز ایستاده بود، ندا دادند كه خدا تو را به یحیی بشارت میدهد كه تصدیق كننده كلمهای از سوی خدا [یعنی مسیح] است و سرور و پیشوا، و [بر اساس زهد و حیا] نگاهدار خود از مُشتهیات نفسانی، و پیامبری از شایستگان است.
آل عمران - 39
مسیحیها اسم یحیی ع را یوحنای معمِّدان گذاشتند یعنی یحیای تعمیددهنده. چرا که معتقدند یحیی ع بود که عیسی ع را غسل تعمید داد. البته این نظر مسیحیهاست و مسلمانها این اعتقاد را ندارند و به طور کلی غسل تعمید که به معنای پایهگذاری (عمودگذاری) ایمان در روح یک شخص هست ، یه بدعته و برای شروع ایمان هیچ کاری نیاز نیست و فقط گفتن شهادتین کفایت میکنه.
حضرت یحیی ع ، در زهد و پاکدامنی و ترس از خدا ، زبانزد خاص و عام بوده و حکمتهای زیادی از او در کتب عرفانی مسلمانان هست.
یه دینی در قرآن داریم که دین صابئی نامیده میشه و اینها اهل کتاب هستند و مسلمانها به عنوان اهل کتاب باآنها برخورد میکنند. اینها پیروان حضرت یحیی ع هستند که البته این اواخر و قبل از ظهور پیامبر اسلام ، به ستارهپرستی روی آورده بودند. خدا در مورد اینها میفرماید
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
مسلماً كسانی كه [به ظاهر] ایمان آوردند، و یهودیها و نصرانیها و صابئیها هر كدامشان [از روی حقیقت] به خدا و روز قیامت ایمان آورند و كار شایسته انجام دهند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته است، نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین شوند.
بقره - 62
در حال حاضر مرکز صابئیان در عراق فعلی است و هنوز تعدادی از اونها هستند.
و اما جریان شهادت حضرت یحیی ع اینه که هرود ، پادشاه یهودیه که خودشم یهودی بود و از طرف دولت روم باستان ، حاکم فلسطین بود ، با یه زنی ازدواج میکنه که این زن صاحب یه دختر بوده. پس این دختر میشه ربیبهء پادشاه.
ربیب یعنی پسر همسر و ربیبه یعنی دختر همسر.
هرود بعد از مدتی عاشق این ربیبه میشه و قصد میکنه باهاش ازدواج کنه که حضرت یحیی ع مانع میشه و اعلام میکنه که این ازدواج حرامه و نمیشه با ربیبه ازدواج کرد.
در نهایت هرود ، یحیی ع را به شهادت میرسونه و بااون دختر ازدواج میکنه و این در سال ۳۱ میلادی بوده.
قول قوی در تاریخ هست که اون زن و دخترش که با پادشاه ازدواج کرد را علمای یهود فرستادند که این جریان اتفاق بیفته و بعد هم خودشون پادشاه را تحریک به قتل یحیی ع کردند.
اینکه چرااین کار را کردند به همون دلیل مخالفت انبیاء با انحرافات علمای یهود بود
در روایات نقل شده که سر یحیی را در طشتی گذاشتند و پیش پادشاه آوردند در حالیکه خون اون بند نمیومد و این خون اینقدر جوشش داشت تا اینکه تیتوس، پادشاه روم به فلسطین حمله کرد و برای بار دوم بیتالمقدس را ویران نمود.
در برخی منابع ، حملهء بُختالنصر ذکر شده که کاملا اشتباهه . چرا که گفتیم حمله بختالنصر در سال ۵۸۰ قبل از میلاد بوده و همون حمله است که گفتیم قرآن به عنوان یورش اول نام برده و به نبرد اوپیس معروفه و داستانش را اینجا گفتیم.
بعدها که فلسطین بخشی از ایران شد ، سلاطین هخامنشی این معبد را بازسازی کردند که حضرت مریم ع در همین معبد ، خدمتگزاری میکرد.
حالا یورش دوم احتمالا همین حمله تیتوس بوده که در سال ۷۰ میلادی رخ داده . خیلی از مفسرین هم معتقدند حمله تیتوس اونقدر مهم نبوده که در قیاس با یورش اول ، یورش دوم نامگذاری بشه و یورش دوم در آخرالزمان رخ میده که یهودیها ظلم و جور را به حد اعلا میرسونند. این را بازهم در قسمتهای بعدی توضیح میدیم.
خیلی از مورخین شهادت حضرت یحیی ع را بعد از عروج عیسی ع ميدونند و برخی هم قبل از اون . چرا که زمان عروج عیسی ع دقیقا مشخص نیست و از سال ۳۰ تا ۳۵ میلادی گفتند اما شهادت حضرت یحیی ع دقیقا سال ۳۱ بوده.
شیعیان شرایط شهادت امام حسین ع را خیلی به شهادت یحیی ع تشبیه میکنند. چرا که هر دو ، شهید امربه معروف و نهی از منکر بودند و در شهادت هر دو بزرگوار ، یهود دست داشت
@tarikhbekhanim