eitaa logo
تاریخ و سیاست
1.7هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
23 ویدیو
11 فایل
دور هم تاریخ بخوانیم.... در این کانال ، مطالب تاریخی با تم سیاسی به ساده ترین زبان ممکن و با پیش مایه ی طنز خدمت شما ارائه میگردد. کپی برداری از مطالب ، کاملا آزاد می باشد. آی دی پژوهشگر مطالب؛ @arefaneh53 ادمین ارتباط؛ @Youzarsif_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
باسلام قَرمطیان یکی از شاخه اسماعیلیان بودند که قبل از فاطمیان مصر ایجاد شدند و تبلیغ خودشان را از عراق شروع کردند و بعد در بحرین حکومت تشکیل دادند. اینها هم چونکه شیعه بودند از مخالفین خلافت عباسی بغداد محسوب میشدند یعنی مثل فاطمیان مصر. ولی چون حکومت آنها خیلی قدرتمند نبود و منحصر به منطقه کوچک بحرین میشد ، مثل فاطمیان مصر ، شهرت ندارند. اینها به امامت اسماعیل اعتقاد داشتند ولی به مهدویت او نه. در عوض معتقد بودند که محمد بن اسماعیل ، همان مهدی موعود است و در پایان عمرش فوت نکرد بلکه غیبت کرد و روزی ظهور خواهد کرد و نایبان او در زمان غیبت ، همان حاکمان قرمطی هستند. اولین کسی از قرامطه که در سال ۲۶۱ این فرقه را رسما پایه‌گذاری کرد شخصی بود بنام حمدانِ قرمط که ابوسعید جنّآبی به نیابت از او در بحرین ، دولت تشکیل داد. اینها اندکی بیش از ۲۰۰ سال در بحرین ، حکومت تشکیل داشتند اما چون به تدریج ، پیروان آنها جذب فاطمیان می‌شدند کم‌کم مضمحل شده و از بین رفتند. دوتا داستان خیلی جالب از اینها در تاریخ هست که شاید شما هم شنیده باشید. یکی داستان حمله به حجاج و مکه و کعبه که در سال ۳۱۷ رخ داد و داستان آن به این شکل بود که از نوادگان ابوسعید جنّابی که موسس دولت بحرین بود کسی به حکومت رسید به نام ابوطاهر جنابی . این آقا حکم ارتداد سایر مسلمانان به جز قرامطه را صادر کرد و شروع کردند به حمله به اطراف و اکناف و قتل و کشتار. این اولین بار بود که یک فرقهء شیعه حکم ارتداد صادر می‌کرد در بین شیعیان این مسئله سابقه نداشت و کلا شیعیان ، تکفیری نبودند. در سال ۳۱۷ در ماه ذی‌الحجه اینها به مراسم حج در مکه حمله کردند و تعداد زیادی از حجاج را کشتند. گفته شده است که در این واقعه «ابوطاهر» با یک سپاه ۹۰۰ نفرى وارد مسجدالحرام شد و این در حالى بود که او مست بود و بر روى اسبى قرار داشت و ششمیر عریانى در دستش بود، طبق نقل مورخان، قرامطه هر چه توانستند از حجاج و اهل مکه کشتند و از مقدسات اسلامى هتک حرمت کردند. شمشیرهاى قرامطه طواف کنندگان، نمازگزاران و کسانى را که به دره‌ها و کوه‌ها فرار کرده بودند، درو مى‌کرد و مردم فریاد مى‌زدند که آیا همسایگان خدا را مى‌کشى؟ آنها مى‌گفتند «کسى که با اوامر الهى مخالفت کند، همسایه خدا نیست»، تعداد کشته شدگان مجموعاً به حدود 30 هزار نفر رسید که بسیارى از آنها را در چاه زمزم ریختند و بعضى‌ها را بدون غسل، کفن و نماز در جاهاى دیگر دفن کردند. اینها با این کارشان آبروی هرچه شیعه و مسلمان بود را بردند و همه اینها برمی‌گشت به دیوانگی این ابوطاهر جنابی ملعون.😡 قرامطه علاوه بر کشتارهاى بى‌رحمانه، غارت اموال حجاج و اهل مکه، زیورها و از جمله پرده کعبه را غارت کردند و در آن را کندند و خواستند ناودان بیت را از جاى خود بکنند، ولى متصدى این کار سقوط کرد و مرد، مهم‌تر از همه حجرالأسود را از جاى خود برداشتند و با خود به بحرین بردند و کعبه تا چندسال حجرالاسود نداشت. 😳 بنا بر روایات متنوع، در این واقعه سنگ حجرالاسود به دو یا چند تکه تقسیم شد. قرامطه، حجرالاسود را به شهر «احساء» در بحرین بردند . حجرالأسود مدت 22 سال در بحرین ماند و در طول این مدت اقدامات دو قطب سیاسى در جهان اسلام یعنى عباسى‌ها در بغداد و فاطمى‌ها در آفریقا براى وادار کردن قرامطه به بازگرداندن حجرالأسود بى‌نتیجه ماند. هرچه که واسطه از بغداد و مصر آمد که اینها حجرالاسود را به جای خودش برگردانند قبول نکردند و گفتند خودمان حجر را برداشتیم خودمان هم هروقت خواستیم حجر را به جای خودش برمیگردانیم😭 داستان برگرداندن حجرالاسود در سال ۳۳۹ و اتفاق جالبی که در این واقعه افتاد را اینجا بخوانید. داستان دوم که آن هم در تاریخ خیلی مهم است ، اعدام حسنک وزیر به جرم قرمطی بودن است. قبلا خدمت شما گفتم که حسنک ، وزیر سلطان محمود غزنوی بود و بعد که سلطان مسعود روی کار آمد ، حسنک را به این بهانه که یک بار که حسنک امیرالحاج بوده حاجیان را از راه بحرین به مکه برده و مراودات با قرمطیان داشته ، حسنک را به جرم قرمطی بودن اعدام کرد. داستان این را هم قبلا اینجا گفتم. این هم از قصه قرامطه که شاخه‌ای از اسماعیلیان بودند. تا اینجای کار دیدیم که تقریبا همه فرقه‌هایی که از شیعه جدا شده‌اند یا غالی بودند و در حق امام غُلو میکردند یا فرقه آنها در ارتباط با بحث مهدویت بوده و کسی را عَلَم میکردند که این آقا مهدوی موعود است و نمرده بلکه غیبت کرده و ما نماینده او هستیم و بیایید حکومت تشکیل بدهیم. اینها در بدنام کردن شیعه خیلی نقش داشتند و هنوز شیعه با مصائب اینها دست به گریبان است. انشالله در قسمت بعدی سایر فرقه‌ها را خواهم گفت. @tarikhbekhanim
باسلام عرض شد که یکی از شاخه‌های اسماعیلی ، شاخه نزاری بود که موسس آن در ایران حسن صباح است. این آقا خودش شیعه دوازده امامی بود و بعد در سفر به مصر و ملاقات با فاطمیان مصر ، تحت تعلیمات آنها قرار گرفت و اسماعیلی شد . بعد به ایران آمد و داعی شد یعنی دعوت کننده به مذهب اسماعیلی. بعد با مصریها اختلاف پیدا کرد و خودش شاخه نزاری را پایه‌گذاری کرد و در قلعه الموت دم و دستگاهی درست کرد و برای خودش در دولت سلجوقیان یک دولت چند تکّه‌ای تشکیل داد. یعنی پیروان او در چند قلعه زیر نظر حسن صباح و بعد هم جانشینانش ، برضد دولت سلجوقی فعالیت می‌کردند و سالها در ایران ترکتازی می‌نمودند. دولت سلجوقی با آن کبکبه و دبدبه که قلمرو آن تقریبا تمام کشور بزرگ اسلامی بود از پس این چندتا قلعه اسماعیلی بر نیامد و خواجه نظام‌الملک، وزیر مقتدر سلجوقی زیر بار اینها ماند و در نهایت هم توسط یکی از اینها ترور شد. اینها بعد از فوت حسن صباح ، با هم اختلاف پیدا کردند و کم‌کم ضعیف شدند و بعدها در حمله هلاکوخان مغول در سال ۶۵۴ ، تسلیم شدند و سفره حکومت آنها برچیده شد. اما گفتیم که پیروان آنها در ایران بودند و تا حدود ۲۰۰ سال پیش که یکی از آنها داماد فتحعلیشاه شد و اسمش شد آقاخان. این اسمی بود که فتحعلیشاه به او داد و چون به حکومت محلات گمارده شد به آقاخان محلاتی معروف شد. آقاخان محلاتی با این مناصب ، بزرگ نزاری‌ها هم شد و بعد که محمدشاه به سلطنت رسید با محمدشاه اختلاف پیدا کرد و تحت تعقیب قرار گرفت و فرار کرد رفت هندوستان. اونجا به خاطر اینکه با حکومت ایران اختلاف پیدا کرده بود ،شدیدا تحت حمایت انگلیسی‌ها قرار گرفت و خیلی از هندی‌ها جذب اون شدند و انگلستان در قضیه جدا کردن افغانستان از ایران خیلی از وجود اینها استفاده کرد. هندیها چندتا عادت بد دارند که هرکسی می‌خواهد یه مذهب یا فرقه تشکیل بدهد به آنجا می‌رود. اولا خیلی زود فریب می‌خورند. ثانیا خیلی متعصب هستند و معتقدند وسط دنیا همین‌جاست که ما خرمان را بستیم. ثالثا وقتی مرید کسی شدند ،آماده بهره‌دادن و نذری دادن و پول دادن به آن می‌شوند. این آقاخان که از ایران فرار کرد از همین مسئله استفاده کرد و خیلی از هندیها را دوشید. بعدش که فوت کرد ، پسرش ، علیشاه در سال ۱۸۸۱ میلادی به عنوان آقاخان دوم ، امام نزاریها شد. این آقاخان دوم ، هم نماینده بمبئی در مجلس هند شد و هم نماینده مسلمانان هندوستان😳 این آقا زیاد عمر نکرد و در سال ۱۸۸۶ مرد و پسرش به اسم محمد ، شد آقاخان سوم. این آقاخان سوم از آن دم‌بریده‌های روزگار است که خیلی به اسلام خیانت کرد. خیلی هم عمر کرد. اولا نماینده مسلمانان هندوستان شد و هرجا توی دنیا کنفرانس بود این آقا را با معرفی انگلیس می‌بردند به عنوان رهبر مسلمانان جهان سخنرانی کند. ثانیا با حمایت انگلیس جلو قیام گاندی ایستاد و مردم را فریب میداد که از گاندی حمایت نکنند . اینقدر آبروی مسلمانها را برد که هنوز هندوهای هند از مسلمانها بیزارند. این آقاخان سوم با حمایت انگلیس نماینده هند در جامعه ملل شد و در سال ۱۹۳۷ هم رئیس جامعه ملل شد😳 یعنی یه چیزی مثل رئیس سازمان ملل. ببینید کار روزگار چجوریاس. بعدش در سال ۱۹۵۷ فوت کرد . از آنجا که پسرش که توی همون ژنو به دنیا آمده بود ، خیلی زیادی عیاش بود ، نگذاشتند امان بشود و نوه‌اش به نام کریم الحسینی ، شد آقاخان چهارم و به آن گفتند کریم آقاخان. این آقاخان چهارم هنوز زنده است و امام اسماعیلیان نزاری در کل جهان است و پیروان اون مخصوصا هندیها سالیانه هم‌وزن او برایش طلا به انگلستان می‌فرستند و به همین دلیل یکی از ثروتمندان جهان شده است. کریم آقاخان از ثروتمندترین سرمایه داران مسلمان است. این آقا مالک دو جت شخصی، صدها اسب مسابقه‌ای، تعدادی مزرعه اصلاح نژاد، یک باشگاه اختصاصی قایق‌رانی بادبانی در جزیره ساردنی و یک ملک مجلل در نزدیکی پاریس است. او سرمایه زیادی را در نقاط فقیر و دورافتاده دنیا خرج کرده است که از تجارت کالاهای اساسی چون تور ماهی‌گیری، کبریت و کیسه پلاستیک گرفته تا پروژه‌های بزرگی همچون احداث یک سیستم نیروگاه برق‌آبی ۷۵۰ میلیون دلاری با همکاری چند شرکت نیروگاهی در اوگاندا را در بر می‌گیرد. بله همه اینها را برای فقرا کرده ، اما به دستور انگلیس. تا جای انگلیس در این کشورها محکمتر شود. خب انشالله بقیه بماند برای فرداشب. @tarikhbekhanim
قلمرو فاطمیان مصر در قرون ۳ و ۴ هجری @tarikhbekhanim
مسجد الحاكم بأمر الله . یکی از زیباترین مساجد جهان. از آثار فاطمیان مصر @tarikhbekhanim
جامع الازهر مصر از دوره فاطمیان مصر این هم یکی از زیباترین بناهای جهان است. @tarikhbekhanim
بقایای قلعه الموت در قزوین @tarikhbekhanim
آقاخان محلاتی (آقاخان اول) چهل و ششمین امام اسماعیلیان نزاری @tarikhbekhanim
علیشاه آقاخان دوم @tarikhbekhanim
آقاخان سوم در هندوستان @tarikhbekhanim
بازهم آقاخان سوم در هندوستان در حال خدمت به انگلیسی‌ها @tarikhbekhanim
آقاخان سوم در ژنو در دوران پیری و ریاست جامعه ملل @tarikhbekhanim
کریم آقاخان چهارم چهل و نهمین امام اسماعیلیه نزاری . متولد ژنو. مبلّغ اسلام انگلیسی @tarikhbekhanim
آقاخان چهارم در ملاقات با فرح @tarikhbekhanim
آقاخان چهارم . سخنرانی در دفاع از مبانی اسلام انگلیسی. @tarikhbekhanim
ملاقات آقاخان چهارم با خاتمی در ژنو @tarikhbekhanim
آقاخان چهارم حامل پیام انگلیس برای بشار اسد @tarikhbekhanim
اغلب امامان آقاخانیه از ملکه انگلستان درجه sir وlord گرفته‌اند. @tarikhbekhanim
باسلام آخرین مطالبی که امشب در مورد اسماعیلیه خدمت شما خواهم گفت یکی این استکه شاخه‌های اسماعیلیه خیلی بیشتر از اینها هستند که خدمت شما عرض شد. اما در حال حاضر اغلب اینها ، کارگزاران استعمار و آلت دست قدرت‌ها هستند و برای آنها کار می‌کنند. یکی از شاخه‌های اسماعیلی ، بُهره‌های هند هستند که اینها شاخه‌ای از فاطمیان مصر میباشند و به اصطلاح مستعلوی می‌باشند که ابتدا به یمن و بعد به هند رفتند. کلمه بُهره به معنای تاجر و تجارت است و چون اینها در هند، اغلب ، تاجر بودند ، لذا بهره نامیده شدند. اینها از نظر سیاسی ، چندان مطرح نیستند و در عوض خیلی اهل تجارت هستند . مطلب بعدی در مورد عقاید اسماعیلیان است. گفتیم که اینها ائمه شیعه را تا امام جعفر صادق ع قبول دارند و لذا فقه اینها جعفری است یعنی مثل ما هستند . حتی بعضی از منابع فقهی ما را دانشمندان اسماعیلی نوشته‌اند . مثل کتاب دعائم‌الاسلام که برخی فقهای شیعه به آن استناد می‌کنند. اینها در زمینه زیارت مشاهد کربلا و نجف و مدینه و سوریه هم مثل ما هستند. همین بُهره‌های هند که خدمت شما عرض کردم در ساخت ضریح برای کربلا و نجف خیلی هزینه کرده و می‌کنند. البته مزار امامان بعد از امام صادق ع را قبول ندارند و لذا با سامرا و کاظمین هم کاری ندارند. و اما در زمینه کلامی و اعتقادی ، اینها مثل ما اعتقاد به امامت و خلافت بلافصل علی ع بعد از پیامبر دارند . اسماعیلیه به معاد جسمانی معتقد نیستند و معتقدند که معاد ، فقط روحانی است . اینها برزخ را هم قبول ندارند و معتقدند که نفس همه انسان ها پس از مرگ، در مکانى به نام اعراف جمع شده و در انتظار قیامت به سر می برند. یکی از اعتقاداتی که متاسفانه برخی علمای شیعه اثنی‌عشری هم به آن معتقدند ، مسئله تناسخ است. اسماعیلیه به شدت مسئله تناسخ را رد می‌کنند و قبول ندارند. برخی فرقه‌های شیعه اثنی‌عشری مثل فرقه شیخیه ، تناسخ را قبول دارند و ما در مورد این مسئله اینجا گفته‌ایم. یکى از اساسى ترین ویژگى هاى اسماعیلیه، تأکید فراوان آنها بر باطن دین است، به نحوى که یکى از معروف ترین نام هاى آنان باطنیه است. آنان معتقدند کسى که باطن شریعت را نداند، نه تنها از دین بى بهره است، بلکه مورد بیزارى رسول خدا(ص) نیز مى باشد. تأکید اسماعیلیه بر تأویل هاى نامناسب و بدون ضابطه، باعث تکفیر بعضی از آنان از سوى مسلمانان شده است. یعنی اینکه اینها هرچیزی را تأویل می‌کنند و به ظاهر آیه کاری ندارند. هر آیه از قرآن را به زعم خودشان تفسیر می‌کنند و معتقدند اغلب آیات قرآن مربوط به اثبات ولایت علی ع و اثبات عقاید اسماعیلیه است. اینها با ظاهر قرآن کاری ندارند و برای هر آیه یک باطن ، می‌تراشند. اینها هم مثل غُلات در حق امامان غلو می‌کنند و ائمه را در امر خلق و رزقِ عالَم، شریک خداوند قرار داده و مى توان آن ها را از مفوّضه دانست یعنی معتقدند که خداوند ، بعضی از امورش را به امامان ، تفویض و واگذار کرده. در نگاه اسماعیلیان، امام مرکز آسمان ها و قطب زمین است. بر پایى نظام هستى به وجود امام است و بقاى عالم به بقاء اوست. همه اسباب و امکانات زمینى و آسمانى در اختیار و خدمت امام است و او صاحب اختیار انسان ها، ملائکه و دیگر موجودات است. بنابراین در نگاه اسماعیلیه امام همه کاره عالم است و خداوند به او اذن داده که در تمام امور صاحب اذن باشد.😳 نکته آخر این استکه فکر نکنیم اگر کسی در حق امام غُلو کند و او را جای خدا قرار دهد ، ایمان قوی‌تری دارد و شیعه واقعی‌تری است. هر نوع غلو در حق امام یک انحراف است و کم‌کم باعث می‌شود که اسلام واقعی کنار گذاشته شود . یکی از دلایلی که فرقه‌های شیعه جذب نظام سلطه می‌شوند و شیعه انگلیسی از آن در می‌آید، همین غلو است . متاسفانه برخی از شیعیان اثنی‌عشری و مداحان و سخنرانان هم آگاهانه یا غیرآگاهانه این کار را می‌کنند و نیت اغلب آنها کسب منافع مادی یا جایگاه ویژه برای خودشان است.یعنی یک کسی را خیلی گُنده میکنند و بعد به واسطه چسباندن خودشان به این شخص گنده ، خودشان هم مدعی جایگاه ویژه‌ای در جامعه می‌شوند. انشالله فرداشب راجع به مذهب شیعه اثنی‌عشری که خودمان باشیم صحبت خواهم کرد. @tarikhbekhanim
باسلام شیعه اثنی‌عشری یا به اصطلاح ، شیعه ۱۲ امامی بزرگترین فرقه شیعه است که هم در بعضی کشورها ، اکثریت مسلمانان را تشکیل می‌دهند و هم در کشوری مثل ایران مذهب رسمی کشور است. این مذهب معتقد به ۱۲ امام به تصریح روایات رسیده از پیامبر و سایر ائمه است در حالی که فرقه‌های دیگری که تاحالا توضیح دادیم ، همه ۱۲ امام را قبول ندارند. برخی از آنان ۴ و برخی ۶ و برخی ۷ امام را قبول دارند که به ترتیب زیدی و اسماعیلی و واقفه میباشند. اما شیعه اثنی‌عشری همه ۱۲ امام را قبول داشته و معتقدند که امام دوازدهم ، در غیبت است و روزی ظهور خواهد کرد. شیعیان ۱۲ امامی معتقدند که امامان اهل‌بیت فقط همین‌ها هستند ولاغیر. در حالیکه دیدیم که زیدیها و اسماعیلیه، هنوز هم امام دارند و سلسله امامت در آنها تمام نشده و هروقت امام قبلی فوت می‌کند امام جدیدی برای خودشان انتخاب می‌کنند. شیعیان اثنی‌عشری ، معتقدند نیاز به انتخاب امام جدید نیست و امام ۱۲ هنوز زنده است و مانند آفتاب پشت ابر بر کار شیعیان نظارت می‌کند. این اعتقاد مبتنی بر آیات و روایات مستند و متواتر است و اینطور نیست که فکر کنیم اینها برای راه افتادن کار خودشان و یا برای اینکه بخواهند مثل فرقه‌های قبلی از طرف امام غایب ، حکومت تشکیل بدهند ، و خودشان مسلط بر مردم باشند ، این عقیده را دارند. این روایات به قدری مشهور و مستند است که بعضا در کتاب‌های معتبر اهل سنت هم به آنها استناد شده است. به طور کلی شیعه اثنی‌عشری برای اثبات عقاید خود هیچ مشکلی در ارجاع به کتب اهل سنت ندارد و به قول معروف اگر تمام کتاب‌های شیعیان از بین برود ، شیعه برای اثبات خود مشکلی نخواهد داشت و می‌تواند از طریق کتب اهل‌سنت ، حقانیت خود را اثبات کند. القصه شیعیان اثنی‌عشری علاوه بر اعتقاد به اصول دین یعنی توحید و نبوت و معاد ، اعتقاد به دو اصل امامت و عدل هم دارند در حالیکه اهل سنت اینها را قبول ندارند. سایر فرقه‌های شیعه هم این دو را به شکل‌های دیگری قبول دارند. شیعیان به تناسخ و حلول اعتقادی ندارند. یعنی اینکه روح کسی در جسم فرد دیگری حلول کند . البته همانطور که قبلا عرض شد برخی علمای شیعه این مطلب را قبول دارند که خودش منجر به ظهور فرقه بابیه شد. شیعیان اثنی‌عشری معتقد به رجعت هستند یعنی معتقدند برخی از کسانی که قبلا وفات کرده‌اند در زمان ظهور امام دوباره زنده می‌شوند که یا درکنار امام قرار می‌گیرند و برضد ظلم مبارزه می‌کنند (مثلا برخی ائمه و برخی شهداء) یا اینکه برای مجازات به دست امام زنده می‌شوند(مثل یزید و...) این عقیده رجعت ، مبتنی بر آیات و روایات مستند و غیرقابل انکار بوده و مثال‌هایی در قصص قرآنی دارد. عقیده دیگر آنها اعتقاد به طول عمر امام زمان عج است. اینها معتقدند همانطور که برخی انبیاء طول عمر زیاد داشتند و یااینکه هنوز زنده هستند ، امام زمان عج هم ، چنین است. این نظریه هم مبتنی بر ادلّه قرآنی و روایی است و مثال‌هایی در قرآن دارد. اعتقاد به امامت در کودکی هم از اعتقادات شیعه اثنی‌عشری است که در مورد امام جواد ع ، امام هادی ع و امام زمان عج مصداق دارد. این هم مثال‌هایی در قرآن دارد و بدون دلیل نیست. آنچه مسلّم است اعتقادات شیعه (که فراتر از مطالبی است که عرض شد) ، هیچکدام قابل انکار نیست و در طول تاریخ تشیع ،خیلی به نقدهای مربوطه پاسخ داده شده و در تمام مناظراتی که ائمه شیعه و علمای شیعه با علمای اهل سنت داشته‌اند ، شیعیان غلبه داشته و لذا در دوران جدید ، علمای اهل سنت و مخصوصا وهابی‌ها از مناظره با شیعیان پرهیز می‌کنند. همین مناظرات باعث شد که برخی علمای اهل سنت ، شیعه شوند و یااینکه شیعه را هم در ردیف سایر مذاهب اسلامی قبول کنند. از جمله این عالمان ، شیخ محمود شلتوت رئیس وقت دانشگاه الازهر مصر است که در دوره خود اظهار به حقانیت شیعه کرده و شیعه را هم در ردیف سایر مذاهب اسلامی اعلام نمود و آیت‌الله بروجردی در این زمینه از وی تقدیر و تشکر کرد. مورد دیگر مناظرات علامه شرف‌الدین با شیخ سلیم بشری ، رئیس دیگر الازهر بود که این مناظرات به شکل کتبی و نامه‌نگاری انجام شد و در پایان شیخ سلیم بشری به حقانیت شیعه اعتراف کرده و گویی شیعه شده و تقیه می‌کرده. این نامه‌ها در کتابی بنام المراجعات ، جمع‌آوری شده که مطالعه آن را اکیدا توصیه میکنم. در دوره خودمان هم علمای زیادی از اهل سنت و حتی وهابی‌ها ، با خواندن و شنیدن ادله شیعه برای اثبات عقایدش ، شیعه شده‌اند که نمونه آن مرحوم حسن شحاته و همچنین عالم وهابی ، عصام العماد است. متاسفانه برخی علمای شیعه هم اگرچه رسما سنّی و یا لاییک نشده‌اند ولی سخنان اهل سنت را تکرار کرده و مبلّغ عقاید آنها شده‌اند .
اینها اگرچه از علمای معروف و اساتید حوزه نیستند اما ، دنیای استعمار ، اینها را خیلی گُنده کرده و روی آنها خیلی مانور داده که یک نمونه از آنها سید ابوالفضل برقعی است که شبکه‌های معاند به عنوان مرجع تقلید از او یاد می‌کنند.😳 اینها بخشی از عقاید شیعه اثنی‌عشری بود. انشالله در قسمت بعدی آراء فقهی آنها را هم خواهم گفت. @tarikhbekhanim
کتاب المراجعات از علامه شرف‌الدین کتابی بسیار خوب در معرفی و دفاع از عقاید شیعه اثنی‌عشری @tarikhbekhanim
باسلام ما به عنوان شیعه اثنی عشری ، هم باید بتوانیم از عقاید خود دفاع کنیم و هم از مبانی فقهی و اخلاقی آن اطلاع داشته باشیم . چرا که احکام و قواعد هر دین و مذهبی شامل سه دسته احکام است: ۱.احکام اعتقادی --->علم کلام ۲.احکام عبادی---->علم فقه ۳.احکام رفتاری---->علم اخلاق در قسمت قبلی به طور خیلی خلاصه برخی از عقاید شیعه اثنی‌عشری را خدمت شما عرض کردم . پشت هر کدام از این عقاید ، کوهی از شبهات و سوالات وجود دارد که البته تمام این شبهات بدون استثناء، در طول تاریخ شیعه ، جواب داده شده و در کتب شیعه موجودند. تاکید می‌کنم که تمامِ تمام شبهات ، قبلا پاسخ داده شده‌اند . اما متاسفانه جوانان امروزی که فقط عادت دارند شبهه را بخوانند و باور کنند و در پی آن، دین و مذهب را مسخره کنند ، به دنبال جواب این شبهات نمی‌روند و با این کار دنیا و آخرت خود را به فنا می‌دهند و با انتشار سریع و بدون فکر شبهه بار گناه خود را سنگین‌تر می‌کنند. خلاصه اینکه در این کانال ، نه فرصت پاسخ به همه شبهات را داریم و نه موضوع بحث ما این است و لذا دوستان عزیز لازم است که به کتاب‌های مرجع در زمینه عقاید شیعه مراجعه و حتما مطالعه بفرمایند. برخی از این کتاب‌ها را در پایان بحث معرفی خواهم کرد. و اما در مورد احکام فقهی شیعه اثنی‌عشری باید عرض کنم که منابع استنباط احکام در نظر اغلب علمای شیعه همان ۴ منبع است که در نزد علمای اهل سنت هم همانها میباشد. یعنی قرآن ، سنت ، عقل و اجماع. منظور از سنت ، روایاتی است که از سیره و سنت پیامبر به دست ما رسیده است. تنها تفاوت این است که علمای اهل سنت ، فقط روایات پیامبر ص را ملاک می‌دانند اما شیعیان ، روایات وارده از سایر معصومین را هم ملاک استنباط می‌دانند. چراکه شیعیان ، امامت را هم ادامه همان نبوت می‌دانند. بنابراین روایاتی که شیعیان در اختیار دارند خیلی خیلی بیشتر از روایات اهل سنت است و به همان دلیل ، تطبیق احکام هم برای آنها راحت‌تر و کارگشاتر است. قبلا چندبار خدمت شما عرض کردم که نعمت امامت ، یک نعمت بسیار بزرگی است که نصیب شیعه شده و شیعیان از این نظر زیر یک پتوی گرم و نرم خوابیده و به راحتی از این منابع استفاده میکنند اما اهل سنت از این منابع محرومند و در بسیاری از موارد نمی‌دانند که چکار کنند و لذا متوسل به راه‌های غیرعقلایی مثل قیاس و استحسان می‌شوند. دسته‌ء خیلی کوچکی از علمای شیعه که به علمای اخباری معروفند و هنوز هم در حوزه‌ها حضور دارند ، فقط قران و سنت را ملاک استنباط میدانند و عقل و اجماع را نه. اینها را قبلا اینجا عرض کردم. خب حالا در ارتباط به حجیت قرآن و سنت و عقل و اجماع و روش‌های استنباط از هرکدام خیلی خیلی بحثهای مفصلی وجود دارد که موضوع بحث ما نیست. همین‌قدر بدانید که برای هر حکمی و هر فتوایی که در رساله‌های مراجع مشاهده می‌کنید دلایل بسیار زیادی وجود دارد که متاسفانه بسیاری از جوانان و مردم عادی از اینها بی‌خبر هستند و دشمن هم از همین بی‌خبری استفاده می‌کند و این فتاوا را به مسخره می‌گیرد و هزار شبهه در مورد آنها ایجاد می‌کند و جوان بی‌خبر ما هم همین حرفها را تکرار و در شبکه‌های اجتماعی منتشر و همینطور نامه اعمال ، سیاه و سیاهتر می‌کند. خب اینها یک مقدمه برای آشنایی با احکام فقهی شیعه بود . در مورد علم اخلاق ، خیلی تفاوتی بین منابع شیعه و سنی وجود ندارد مگر اینکه کتب شیعی به همان دلیل دسترسی به روایات ائمه بسیار، غنی‌تر است. و اما در مورد کتاب‌هایی که در زمینه کلام و فقه و اخلاق شیعه وجود دارد باید عرض کنم ، این کتاب‌ها خیلی زیادند اما کتاب‌های اصلی و خیلی معروف عبارتند از : کلام و عقاید : کتاب اعتقادات و کتاب التوحید از شیخ صدوق اوائل المقالات شیخ مفید کتاب تمهیدالاصول و کتاب غیبت ازشیخ طوسی اصول دین مقدس اردبیلی احتجاج شیخ طبرسی شیعه در اسلام علامه طباطبایی در فقه و احکام: منابع فقهی شیعه ، خیلی زیاد هستند اما چهار منبع معتبر در این مورد که به صحاح اربعه شیعه معروفند و در مقابل صحاح سته اهل سنت قرار دارند عبارتند از : اصول کافی از شیخ کلینی من‌لایحضره‌الفقیه شیخ صدوق کتاب تهذیب‌الاحکام و کتاب استبصار هردو از شیخ طوسی. کتاب‌های صفات الشیعه شیخ صدوق و منیه‌المرید شهیدثانی و جامع‌السادات ملا‌محمدمهدی نراقی و رساله لقاءالله میرزاجواد آقای ملکی تبریزی ، معروفترین کتاب‌های اخلاقی و عرفانی شیعه هستند. این یک خلاصه از منابع علمی شیعه بود که عرض شد. انشالله فرداشب فرقه‌های شیعه اثنی عشری را هم عرض خواهم کرد. @tarikhbekhanim
باسلام شیعیان اثنی‌عشری که همه ۱۲ امام معصوم را قبول دارند ، خودشان بعد از غیبت امام زمان عج به چندین فرقه تقسیم شدند که اغلب این فرقه‌ها از بین رفته‌اند و یا اینکه به فرقه‌های محلی و کوچک تبدیل شده‌اند و آنچه که باقی مانده شیعه اثنی‌عشری جعفری است که در مسئله امامت ، اثنی‌عشری هستند و در فقه ، پیرو طریقه فقهی امام جعفر صادق ع میباشند. اولین فرقه‌ای که بعد از غیبت امام زمان و یا همزمان با آن بوجود آمد، شیعیان علوی هستند که هنوز هم در سوریه و ترکیه تعدادی زیادی از آنها را داریم و در سوریه ، حکومت به دست اینهاست و شما در طی این چندسال احتمالا خیلی شنیده‌اید که می‌گویند ، بشار اسد و خانواده‌اش علوی هستند و سوال برای شما پیش آمده که علوی یعنی چه و فرق آنها با شیعه چیست؟ علویان سوریه و ترکیه از نظر اسمی یکی هستند اما منشأ و خواستگاه آنها با هم فرق می‌کند. علویان سوریه زودتر بوجود آمدند یعنی در همان دوران غیبت صغری. اما علویان ترکیه ، تعدادی بعد از فروپاشی دولت شیعه‌مذهب آل بویه و تعدادی هم بعد از حمله مغول. علویان سوریه ، پیروان محمدبن نُصیر هستند که از اصحاب امام حسن عسکری بود و بعد از غیبت صغری ، ادعاهای غُلوآمیز کرد و در حق امام هادی ع و امام حسن عسکری ع مبالغه می‌کرد. همان قصه قدیمی که یک کسی را به مقام خدایی برسانند و خودشان را نماینده او معرفی کنند. این آقا مدتی بعد خودش را یکی از نایبان خاص امام زمان عج معرفی کرد و بعد از این که توسط شیعیان طرد شد و مورد اعتراض قرار گرفت ، ادعای بابیت و واسطه امام زمان عج را کرد و بعد از مدتی ادعای نبوت و بعد هم ادعای خدایی کرد. اینکه چگونه در طول تاریخ خیلی‌ها ادعای خدایی کرده‌اند و بقیه مردم به راحتی قبول کرده‌اند ، یک مسئله پیچیده و چند علتی است که مهمترین علت آن بی‌تقوایی و وساوس شیطانی است. آدم بی‌تقوایی، ادعای خدایی می‌کند و عده‌ای بی‌تقواتر و بدبخت‌تر ، این ادعا را قبول می‌کنند. بعدش این آقای مدعی خدایی ، عبادات را حذف می‌کند و یک سری گناه به اسم عبادات جای آن می‌گذارد و این میشود یک فرقه و مذهب جدید. هزاران سال است که در ادیان مختلف این اتفاق رخ می‌دهد و هنوز هم عده‌ای این کار را می‌کنند. همین الان هم هر فرقه‌ای که می‌خواهد ایجاد شود همین مسیر را می‌رود که آخرین آنها همین فرقه عرفان حلقه است که یک شخص بیسواد و واجد تمام رذالتهای اخلاقی بیاید و برای ما تعیین کند که چه کارهایی بکنیم و چه کارهایی نکنیم. القصه عده‌ای دور این محمدبن نصیر را گرفتند و این آقا هم عقاید شیعه را با یک سری افکار و توهمات خودش مخلوط کرد و اسمش را گذاشت فرقه علوی. به همین دلیل اسم دیگر این فرقه هم ، نُصیریه است. نصریه خیلی زود توسط شیعیان طرد شدند و به سوریه مهاجرت کردند و چون افکار غلوآمیز داشتند توسط اهل سنت سوریه هم تکفیر می‌شدند. اینها اینقدر از اهل‌سنت مخصوصا سلجوقیان شام و زنگیان ، آسیب دیدند و اینقدر از آنها تقیه میکردند که آداب فقهی خودشان را هم فراموش کردند و آداب فقهی اهل سنت را انجام دادند و الان هم فقه آنها شافعی است . علویان سوریه فقط مدت کوتاهی در دوره ایوبیان، به دلایلی، رفاه داشتند و در سایر دوره‌ها بشدت تحت فشار بودند تااینکه یکی از اینها در سالهای اخیر به حکومت سوریه رسید. این آقا، حافظ اسد ، فرمانده نیروی هوایی و رئیس حزب بعث سوریه بود که با حمایت شوروی به قدرت رسید. حافظ اسد ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران رابطه خودش را با حزب بعث عراق قطع کرد و به طرفداری از ایران پرداخت. قبلا در تاریخ جنگ تحمیلی ، خدمت شما عرض کردم که در جنگ تحمیلی ، سه کشور به ایران کمک میکردند یکی لیبی به خاطر ضدیت با صدام و اینکه قذافی خودش را رهبر اعراب و رقیب صدام می‌دانست ، کمک می‌کرد و البته پول تمام سلاحهایی را که به ایران میفروخت را می‌گرفت. یکی کره شمالی بود که از این موقعیت استفاده کرد و شروع به تهیه سلاح برای ایران کرد و به چندبرابر قیمت به ما میفروخت. یکی هم سوریه بود که الحق و الانصاف خیلی به ایران کمک کرد و کمک او هم اغلب فی‌سبیل الله و از روی خلوص نیت بود اگر چه بعضی اوقات کج‌سلیقگی‌های برخی دولت‌مردان دولت میرحسین ، باعث ناراحتی سوریه میشد اما باز هم دست از حمایت از ایران نکشید. خیلی از علویان سوریه در همین مدت جنگ تحمیلی و با فشار حافظ اسد و کار فرهنگی پاسداران ایران ،تعدیل شدند و عقاید افراطی خودشان را کنار گذاشتند و بعضا شیعه جعفری شدند. در همین جنگ داعش در سوریه هم خیلی دیگر از علویان سوریه با کار فرهنگی ایران ، جعفری شدند و طرفدار ایران. این همان چیزی است که وهابی‌ها اسم اون را تلاش ایران برای تشکیل هلال شیعی گذاشتند. 😏
یک نکته که اینجا باید عرض کنم این استکه به قول یکی از اساتیدمان ، هیچ شیعه‌ای مثل شیعه ایرانی نمی‌شود. حتی هیچ سنی هم مثل سنی‌های ایران نمیشود. در ایران ، شیعه و سنی کنار سفره امام زمان عج ، پرورش میابند و مخصوصا ، مسئله شهادت‌طلبی در آنها شدید است و لذا نباید از شیعیان یا اهل سنت کشورهای دیگر مثلا سوریه ، انتظار داشته باشیم که مثل ما رفتار کنند و درجه ولایی بودنشان با ولایتمداران ایرانی یکی باشد. مسلّم است که اینها تحت نفوذ افکار مختلف و بمباران فرهنگی هستند و گاهی مواضع ضدایرانی و ضدولایی می‌گیرند که ممکن است مورد سوءاستفاده دشمن قرار گیرد. آن‌که باید عاقل باشد ما هستیم که باید مواظب باشیم با یک نخود سردیمان نشود و با یک مویز هم گرمی نشویم. روزانه چندین کلیپ برای برهم زدن این اتحاد ساخته می‌شود که نباید آنها را باور کرد. و اما علویان ترکیه ، اینها شیعیانی بودند که بعلت سقوط دولت ال بویهء شیعه مذهب و روی کار آمدن دولت سلاجقه سنی مذهب به دولت روم پناه آوردند و به آناتولی رفتند که الان میگوییم ترکیه. بعد که دولت سلاجقه روم تشکیل شد اینها دوباره تحت ظلم قرار گرفتند و برای حفاظت از خودشان جذب جریان‌های صوفی اهل تسنن شدند . صوفی‌ها در همه‌جا چه در بین شیعیان و چه در بین اهل سنت ، مقام ویژه‌ای برای حضرت علی ع قائلند و می‌گویند که روی همین اصل ، اسم این صوفی‌های شیعه‌مذهب جذب در اهل تسنن ، شد علوی. یک تعدادی از شیعیان هم در حمله مغول از ایران به دولت عثمانی که تازه در آناتولی تشکیل شده بود پناه آوردند و اینها هم جذب جریانات صوفی شدند و علوی نام گرفتند. فقه اینها هم اغلب شافعی است. چرا که اغلب از مردم بیسواد بودند و طوری نبود که بتوانند از فقه خودشان که جعفری بود محافظت کنند. پس میبینیم که علویان سوریه پیرو یک شخص بودند ولی علویان ترکیه پیرو یک جریان که از قبل وجود داشت. انشالله بقیه بماند برای فرداشب. @tarikhbekhanim
بشار اسد در نماز عیدفطر. تَکتُّف یا کتف‌بسته بودن در حین نماز که از اختصاصات فقهی اهل سنت است در اینها پیداست. فقه اینها برگرفته از فقه شافعی است . اما از نظر عقاید خیلی به شیعیان نزدیکند. @tarikhbekhanim