در نهایت موسی ع ، درخواست علمای قوم را به خداوند منتقل کرد و صاعقه الهی نازل شد.
موسی ع بیهوش شد و سایرین همگی فوت کردند.
اینها آمده بودند که در بازگشت ، به حقانیت موسی شهادت دهند ولی به علت نافرمانی ، فوت کردند و لذا موسی ع دعا کرد و از خدا خواست که اینها زنده شوند.
ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
سپس شما را پس از مرگتان برانگیختیم تا سپاسگزاری كنید.
بقره -۵۶
بعد که برگشتند با مسئله سامری برخورد کردند و این نافرمانی خیلی برای حضرت موسی ع ناراحت کننده بود و باشدت باآن برخورد کرد و گوساله را سوزاند و سامری را هم نفرین کرد که دچار وسواس شدید شد تا دیوانه گشت
قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَٰلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي
گفت: من به اسراری آگاه شدم كه آنان آگاه نشدند، پس اندكی از اسرار رسول را گرفتم و [بر اثر هواپرستی] آن را دور انداختم [و به گوسالهسازی پرداختم]؛ و اینگونه نفس من [آن كار بسیار خطرناك را برای گمراه كردن بنیاسرائیل] در نظرم آراست.
طه - 96
قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ ۖ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ ۖ وَانْظُرْ إِلَىٰٓ إِلَٰهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا ۖ لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا
[موسی] گفت: اكنون [از میان مردم] برو، یقیناً كیفر تو [به خاطر دور انداختن آثار رسالت و ساختن گوساله] در زندگی این است كه [دچار بیماری مُسری ویژهای شوی تا هر كس نزدیكت آید بگویی:] به من دست نزنید؛ و تو را وعدهگاهی [از عذاب بسیار سختِ قیامت] است كه هرگز نسبت به تو از آن تخلف نخواهد شد، و [اكنون] به معبودت كه همواره ملازمش بودی نگاه كن كه حتماً آن را در آتش بسوزانیم، سپس سوختهاش را در دریا میپاشیم.
طه - 97
بعد از جریان گوساله سامری ، داستان گاو بنی اسراییل پیش آمد . مجددا تکرار میکنم که تمام این داستانها در تورات هم آمده و یهودیان و مسیحیان به آن اعتقاد دارند .
داستان گاو بنی اسراییل از داستانهای بسیار عبرت آمیز تاریخه و همونطوری که گفتم اصلا مراد از مطالعه تاریخ عبرت آموزیه.
خلاصه اینکه یه روز یه جسد از سبط کناری توی سبط بغلی پیدا شد. اسباط بنی اسراییل به هم ریختند و همدیگه را متهم به قتل اون کردند. تلاش موسی ع برای یافتن قاتل بی نتیجه ماند.
دستور اومد که آقا یه گاوی بکشید و قسمتی از اون را به بدن مقتول بزنید تا زنده بشه.
توی این دستور هیچ اشاره ای به خصوصیات گاو نشده بود.
اما بنی اسرائیل شروع کردند به پرسیدن سوالات بیخود. اینه که قرآن میفرماید
يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَآءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِنْ تَسْأَلُوا عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْهَا ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ
ای اهل ایمان! از احكام و معارفی [كه شریعت اسلام از بیان آنها خودداری میكند و خدا هم به خاطر آسان گرفتن بر بندگانْ نهی و امری نسبت به آنها ندارد] مپرسید؛ كه اگر برای شما آشكار شود غمگینتان كند. و اگر هنگامی كه قرآن نازل میشود از آنها بپرسید، برای شما روشن میشود. خدا از [اینكه شما را به] آن احكام و معارف [كه باعث غم و اندوه شماست مُكلّف كند] گذشت كرد؛ و خدا بسیار آمرزنده و بردبار است. (۱۰۱)
مائده - 101
اصلا سوال بیخود و بی مورد پرسیدن باعث زحمته و ملال آور. این بود که بنی اسراییل همان اول میتوانستند به دستور خدا عمل کنند و یه گاو بکشند و قضیه تمام بشه.
اما چون بهانه گیر بودند گفتند که ای موسی از خدا بپرس که این گاوه چجور باشه؟
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا هِيَ ۚ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَا فَارِضٌ وَلَا بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَٰلِكَ ۖ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ
گفتند: از پروردگارت بخواه برای ما بیان كند كه آن گاو چگونه گاوی باشد؟ گفت: او میفرماید كه آن گاوی است نه پیر از كارمانده، نه جوان نارسیده، [بلكه] گاوی است میان این دو نوع گاو. پس آنچه را به آن فرمان دادهاند، انجام دهید.
بقره - 68
و بعدش دوباره
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا لَوْنُهَا ۚ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَآءُ فَاقِعٌ لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ
گفتند: از پروردگارت بخواه كه برای ما توضیح دهد رنگش چگونه باشد؟ گفت: خدا میگوید: گاوی است زرد و رنگش روشن كه بینندگان را شاد میكند.
بقره - 69
و دوباره
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّآ إِنْ شَآءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ
گفتند: از پروردگارت بخواه برای ما بیان كند كه [نهایتاً آن گاو] چه گاوی است؟ زیرا این گاو بر ما مُشتبه شده، و اگر خدا بخواهد [به شناخت آن] هدایت خواهیم شد.
بقره - 70
وبعد
قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَا شِيَةَ فِيهَا ۚ قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ ۚ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ
گفت: او میگوید: گاوی است كه نه رام است تا زمین را شخم زند و نه زراعت را آبیاری نماید، [گاوی است كه از هر عیب و نقصی] سالم است، و رنگی مخالف رنگ اصلی در آن نیست، گفتند: اكنون حق را برای ما آوردی. پس آن را ذبح كردند، در حالی كه نزدیك بود فرمان خدا را اجرا نكنند!!
بقره - 71
بااین خصوصیات و شرایطی که خداوند براشون گذاشت هر چی گشتند همچین گاوی گیر نیاوردند تا بالاخره نزد یه پیرزن یه گاو بااون خصوصیات پیدا کردند و خواستند اون را بخرن.
پیرزنه هم گفت که گاو مال شما. اون را بکشید و بعد پوستش را پر از سکه طلا کنید به من بدید.
خلاصه که آتیش به جون یهودیها زد و میخواستن که بزنن زیر معامله.
اما دستور خدا بود و خودشون باعث این مسئله بودند. این بود که بقیه طلاهاشون را هم دادند و گاوه را گرفتن.
نصف طلایی که از مصر آورده بودند سر قضیه گوساله سامری از دست دادن. نصف دیگه را هم سر این گاوه.
همش هم تقصیر خودشون بود . اینه که قرآن میفرماید:
مَآ أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَمَآ أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ ۚ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا
[ای انسان!] آنچه از نیكی به تو میرسد، از سوی خداست و آنچه از بدی به تو میرسد، از سوی خود توست. و [ای پیامبر! از نیكیهایی كه از سوی ماست این است كه] تو را برای مردم به پیامبری فرستادیم، و گواه بودن خدا [بر پیامبریِ تو] بس است.
نساء - 79
بعد از قضیه گاوه دوباره مشغول آموزش شدند و کم کم برای خودشون کسی شدن و علمای زیادی بینشون بوجود اومد. حضرت موسی هم حکومت تشکیل داد ، نیروی نظامی درست کرد ، زکات میگرفت ، آموزش میداد خدا هم به کار آنها برکت میداد تا بالاخره دستور حمله به ارض موعود و مبارزه با دولت عمالقه صادر شد.
یهودیان از صحرای سینا حرکت کرده به منطقه اریحا در اردن فعلی رفتند و در نزدیکیهای اورشلیم ساکن شدند.
مدتی آنجا بودند و در مورد عمالقه تحقیق و تفحص کردند. اینجا بود که باز شیطان به سراغ آنها آمد.
جاسوسان حضرت موسی ع وقتی مردم و لشکریان عمالقه که تنومند و ورزیده بودند را دیدند ، میان مردم آمدند و اغراق کردند و مردم را از لشکر عمالقه ترسانیدند..
گفتند اینها اینقدر قوی هستند که با یک دستشان ده نفر از ما را بلند میکنند.
درختانشان سیب میدهد به اندازه یک آدم.
خوشه های انگورشان را چند نفره حمل میکنند.
یک شخصی هم دارند بنام عوج بن عنق که آنقدر قدبلند است که ماهی را از دریا میگیرد و جلو خورشید میپزد و میخورد
این عوج بن عنق یک روایت اسراییلی است و اصلا وجود نداشته و از تورات به داستانهای اسلامی منتقل شده و متاسفانه هنوز برخی منبریها عنوان میکنند
القصه ، وقتی فرمان حمله به اورشلیم و فتح ارض مقدس صادر شد اینها ترسیدند و بهانه آوردند.
يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَىٰٓ أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ
ای قوم من! به سرزمین مقدسی كه خدا برایتان مقرّر فرموده در آیید و [به گناه و سرپیچی از فرمانهای حق] بازنگردید كه زیانكار میشوید.
مائده - 21
قَالُوا يَا مُوسَىٰٓ إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّىٰ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ
گفتند: ای موسی! مسلماً در آنجا مردمی زورگو و ستمگر قرار دارند، و ما هرگز وارد آنجا نمیشویم تا آنان از آنجا بیرون روند، چنانچه از آنجا بیرون روند البته ما وارد خواهیم شد.
مائده - 22
خلاصه که ترسیدند و هرچه موسی اونها را انذار و تبشیر کرد فایده نداشت. تمام زحمات حضرت موسی به باد رفت.
خیلی ناراحت شد و در نهایت به او گفتند:
ای حضرت موسی خودت و خدای خودت برید بااینها بجنگید . ما همینجا میشینیم.
قَالُوا يَا مُوسَىٰٓ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَآ أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا ۖ فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَآ إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ
گفتند: ای موسی! تا آنان در آنجایند، ما هرگز وارد آنجا نخواهیم شد، پس تو و پروردگارت بروید [با آنان] بجنگید كه ما [تا پایان كار] در همین جا نشستهایم.
مائده - 24
اینجا بود که دیگه حضرت موسی ع در مقابل این همه ظلم و بهانه گیری این جاهلها کم آورد و نفرینشون کرد
قَالَ رَبِّ إِنِّي لَآ أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي ۖ فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ
[موسی] گفت: ای پروردگارم من جز بر خود و برادرم تسلطی ندارم، پس میان ما و این گروه بدكار و نافرمان جدایی انداز.
مائده - 25
یعنی همون دعایی را کرد که حضرت علی ع در مورد مردم زمانه اش کرد.
و در اثر این نفرین ، یهودیها ۴۰ سال دچار حیرانی و سرگردانی شدند ودر همین مدت بود که حضرت موسی و هارون از دنیا رفتند و قبر حضرت موسی را نمیدونند که کجاست. البته مورخین اسلامی قبر حضرت هارون را روی کوه احد ذکر کرده اند. میگویند در همان مدت حضرت موسی و هارون برای انجام حج مشرف شدند که در بازگشت ، هارون ع در مدینه بیمار شد و از دنیا رفت.
همه این داستانها در تورات آمده است و یهودیان در عوض اینکه از این داستانها عبرت بگیرند شروع به یادگیری این فریبها و بکارگیری آنها در مورد سایر اقوام کردند.
یاد گرفتند اقوام و ملتها را به تنوع طلبی دچار کنند و بیچارشون کنند
یاد گرفتند که شبهه اندازی کنند و سوالات موهوم مطرح کنند
یاد گرفتند که لجاجت و بهانه گیری را در بین مردم رواج بدهند تا مثل امروز یه مشت اغتشاشگر نادان که اصلا نمیدونن چی میخوان و برنامه آینده شون چیه و اگر نظام سقوط کرد چی جایگزینش بشه و حجاب باشه یا نباشه مشکلات جامعه اینجوری حل نمیشه و هر کاری راهی داره و با حماقت و کارهای مسخره و چهارتا سطل زباله آتیش زدن نمیشه نظام عوض کرد . سوریه و عراق و مصر و لیبی را دیدند و عقل شون که پاره سنگ برمیداره قد نداد که بااین کارها دشمن تا توی رختخوابشون هم میاد.
اون یهودیه همین داستانها را توی تورات میخونه و یادمیگیره چجور ملتها را اسیر خودش کنه اما این حمار بالفطره همه اینها را خیلی مستند و علمی براش از روی قران میخونیم انگار به گوش خر میخونیم. میدونید علتش چیه؟
چون اینقدر کثافتکاری کرده که دیگه عبد شیطان شده. عبد خدا نیست. به نظر شما برای چی خدا باید کسی را که عبدش نیست و اصلا خودش را بنده خدا نمیدونه و بنده شیطان شده ، هدایت کنه؟ اینه که میگن خدا این حمار دوپا را به حال خودش رها کرده.
یه روز آلت دست شیاطین الجن میشه یه روز آلت دست شیاطین الانس. اما هیچوقت آدم نمیشه.
اونوقت یه مشت گاو اسراییلی هم این وسط پیدا میشن ژست روشنفکری میگیرن که چرا باید با معترضین اینجوری برخورد کرد . جوان هستن. بزارین جوونی کنن. راهش این نیست .
توی عمرش یه کتاب کامل نخونده و تمام اطلاعاتش از چهارتا کانال و گروه اجتماعیه که از اون ور آب هدایت میشن اما تا بخوای بلده چرندیات بگه و شبهه های مسخره ابتدایی که تاحالا صدها بار در طول تاریخ اسلام جواب داده شده را هی تکرار کنه. و فکر کنه که این شبهه ها فقط به عقل من خطور میکنه و بقیه هیچی سرشون نمیشه و فقط من آدمم و عجب عقلی من دارم که همچین مسائلی را مطرح میکنه. اما بدبخت فلک زده نمیدونه که اینها را شیطان به کلهء پوک و بی عقلش میندازه
یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غرورا
هرچی هم هدایتش میکنی و براش دلیل میاری انگار داری با دیوار حرف میزنی.
صم بکم عمی فهم لایعقلون
ای خدا قربون این خلقتت برم .
وقتی هم دستگیر میشن با دوتا سیلی مثل ابر بهاری اشک میریزن و به گوه خوردن میفتن و همه چیز را لو میدن.
آخه توی الف بچه که هنوز پول توجیبیت را از بابات میگیری چی را میخوای عوض کنی؟
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
باسلام
از داستان سامری ، پیامی در یکی از گروهها دیدم که ذکر آن در این قسمت خالی از لطف نیست
✅فتنه در قرآن
❎🔰فتنه گران باید در جامعه اسلامی طرد شوند وتنها بمانند و در تنهایی جانشان به لب برسد
[سوره طه (20): آيات 97 تا 98]
قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ وَ انْظُرْ إِلى إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً (97)
(موسى به سامرى) گفت: پس برو (دور شو)، پس همانا بهرهى تو در دنيا اين است كه (به دردى مبتلا خواهى شد كه دائماً) مىگويى: «به من دست نزنيد» و همانا براى تو (در آخرت) ميعادگاهى است كه هرگز از آن تخلّف نخواهد شد. و (اكنون) به سوى معبودت كه پيوسته آن را پرستش مىكردى نگاه كن، ما حتماً آن را مىسوزانيم (و) سپس خاكستر و ذرّات آن را به دريا خواهيم پاشيد.
✅🔰پيامها:
1- بعد از اثابت فتنه گری، بايد مجرم را مجازات كرد. «سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي فَاذْهَبْ»
2- يكى از مراحل نهى از منكر، طرد فتنه گران است. «فَاذْهَبْ»
3- فتنه گران را بايد از ميان جامعه طرد كرد. آزادى فكر به معناى باز گذاشتن دست فتنه گران در گمراه كردن ديگران نيست. «فَاذْهَبْ»
4- براى فتنه گران، مجازات دنيوى وسيلهى تخفيف در كيفرهاى اخروى نيست. «لا مِساسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِداً»
5- شايد بتوان از كيفرهاى دنيوى فرار كرد، ولى از عذاب اخروى و قهر الهى در آخرت راه گريزى نيست. «لَكَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ»
6- بدترين نوع جرم، اصرار مجرم بر جرم است. «ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً» (سامرى خود نيز گوساله خود را مىپرستيد.)
7- ابزار فتنه و آثار آن بايد نابود شود. «لَنُحَرِّقَنَّهُ» حتی اگر مسجد ضرار باشد
8- حفظ افكار مردم از حفظ طلا مهمتر است. گاهى بايد براى ايجاد موج و مبارزه با منكر، اشياى قيمتى فدا شوند. «لَنُحَرِّقَنَّهُ»
9- غيرت دينى و قاطعيّت در برابرفتنه ، لازمهى رهبرى است. «لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ» (سوزاندن طلا و به دريا ريختن آن، تصميم قطعى موسى بود)
باسلام و عرض ادب
در بحث یهودیت خدمت شما گفتم که تمام این داستانها در تورات و بعضا در انجیل هم آمده است. خیلی از دوستان پرسیده بودند که شما خودت این داستانها را در تورات دیدی یا نقل قول کرده ای؟
در جواب باید عرض کنم تا چیزی را مستقیما ندونم و نخونم ، جایی مطرح نمیکنم. بنده هم تورات دارم و هم انجیل و هر دو را خوندم
تورات کتاب ضخیمی است اما آنچه که فرامین الهی است بسیار کم است و در عوض فرمایشات حضرت موسی ع و داستانهای مربوطه و زندگینامه انبیای بنی اسراییل و احادیث منقول از آنان خیلی در اون اومده. در حقیقت تورات فعلی که دست یهودیهاست و الان توی بازاره ، تاریخ یهودیت به طور کامله و لذا خیلی قطوره. در ضمن از نظر ادبی هم خیلی غنی هست و لذا نزد یهودیها محبوبه. ولی خب خیلی مطالب تحریف شده هم توی اون هست و چون روایی و منقول هست نمیشه بگی کتاب آسمانیه بلکه یه کتاب روایی و تاریخی هست. در ضمن اسم دیگهء تورات ، عهد عتیق هست و مسیحیها هم اون را قبول دارن و میخونن. چونکه مسیحیت در حقیقت همون یهودیته که یه تغییراتی کرده و به اصطلاح حضرت عیسی ع پیامبر قوم یهود بود که آمده بود که یهودیت را تصفیه کند و از تحریفات بزداید و رفرمیستی در یهودیت بدهد. حضرات زکریا و یحیی و عمران و ..... علیهم السلام هم همگی پیامبران قوم یهود بودند. عکس توراتی که خودم دارم را براتون میفرستم.
اما انجیل یه کتاب خیلی مختصر و کوچیک هست و ۴ تا انجیل معروف که خیلی از شما اسمشون را شنیدید با هم دیگه در یک جلد چاپ کردن و اسمش را انجیل یا عهد جدید گذاشتن. هر انجیل روایت یکی از حواریون حضرت عیسی ع است که عبارت بودند از لوقا ، یوحنا ، متی و مرقس.
این انجیلها هرکدام اختلافاتی با هم دارند و قطر هر کدام تقریبا ۵۰ صفحه است و در پایان هم بخش نامه رسولان هست که توضیح مفصلی راجع به این بخش خدمت شما خواهم داد.
انجیلی که امروزه دست ماست اون هم خیلی تحریف شده و کاملا روایی است یعنی احادیث حضرت عیسی ع است و داستانهای قبل از تولد ایشون و بعد از عروج ایشون را هم اورده.
من نمیدونم این چه کتاب آسمانی هست که قبل از تولد پیامبرشون و بعداز فوتش را هم آورده😄😄
خلاصه من دوتا مطلب به شما بدهکارم
یکی اسامی این پیامبران به زبان عبری که وارد لاتین شده و یکی هم عکس انجیل و تورات
من خیلی اصرار دارم اسم این بزرگواران را به لاتین هم خدمت شما بگم تا بدونید که ادیان همه یکی هستند و به فرموده قرآن لانفرق بین احد من رسله
گفتیم که یهود همان جهود یا به قول اصفهانیها جوود است که به انگلیسی میشود jew و یهودی میشود jewish
مسیحی میشود christian همون کریستین خودمون و مسیح میشود christ البته messiah هم میگن
عیسی میشود jesus
موسی و یعقوب را هم قبلا گفتیم
اسحاق میشود issac
زکریا میشود zachariah
هارون میشودAaron
ودر مورد حضرت یحیی ع خیلی جالب است که بدانید عبری ها میگویند یوحنا . رومی ها میگویند جوحنا. انگلیسیها میگویند جان یاjohn
و فرانسویها ژان میگویند. چند تا از پادشاهان انگلیس جان یا یحیی بودند پاپ ژان پل دوم هم اسمش یحیی بوده😄
اسامی پیامبران بین خارجیها خیلی زیاده. مخصوصا ارتودکسها.
حالا انشالله یه روز هم این کاتولیک و اورتودکس و پروتستان و تاریخ مسیحیت را خدمت شما میگم.
خب این هم تورات و انجیل👇
باسلام مجدد
خب حالا وقتشه که داستان قوم یهود را بعد از وفات حضرت موسی ع خدمت شما عرض کنم.
گفتیم که قوم یهود بانفرین حضرت موسی علیه السلام به مدت ۴۰ سال دچار حیرانی و سرگردانی بودند و نمیتونستند دولت تشکیل بدن. به عبارتی خدا اونها را به حال خودشون رها کرده بود . این در حالی بود که قبلش به مدت ۴۰ سال تحت آموزش حضرت موسی ع بودند و از بین اونها علما و دانشمندان زیادی بوجود اومده بود و دولت مقتدری هم تشکیل داده بودند اما نافرمانیهای مکرر و کفران نعمت باعث شد که اینجور بشن.
القصه ، بعد از موسی ع حضرت یوشع که وصی موسی ع بود به پیامبری رسید و بالاخره با تلاش زیاد موفق به تشکیل حکومت شد و بنی اسراییل را تشویق به فتح فلسطین و ارض موعود یا به قول تورات سرزمین شیر و شهد نمود و این سرزمین فتح شد و تا صدها سال مقر حکومت بنی اسراییل گردید و حتی در دولت روم بزرگ هم حاکمی یهودی از طرف امپراطور روم باستان برای این منطقه انتخاب میشد. این داستان در تورات در فصل حزقیال نبی، باب ۳۶ آمده است.
بعد از حضرت یوشع ع و بواسطه موفقیتهای بزرگی که برای یهودیها بوجود اومده بود بنای طغیان گذاشتند و نافرمانی کردند و تکبر باعث شد که خودشون را برتر از دیگران ببینند چرا که خدا بااین همه نعمت که مهمترین آنها نعمت هدایت و داشتن پیامبر بود که به اونها داده بود به جای اطاعت و شکر نعمت تکبر و طغیان کردند و شروع به پیامبر کشی نمودند و به فرموده قرآن
يَا بَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِيٓ أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ
ای بنیاسرائیل! نعمت های مرا كه به شما عطا كردم و اینكه شما را بر جهانیانِ [زمانِ خودتان] برتری دادم، یاد كنید
بقره - 47
اینها هنوز هم بر این اعتقاد هستند که نژاد برترن و دیگران برده اونها هستن و خدا نگاه خاصی به اونها داره و در قیامت هم حتما همگی بهشت میرن. در حالیکه این فضیلت و برتری به واسطه تقوا و اطاعت از خدا و پیامبران بود و اگر قرار باشه تقوا را کنار بگذاری و پیامبرکشی کنی چه فضیلتی بر دیگران داری؟
اینه که به امید اینکه همگی بهشت میرن و جز اندکی عذاب نمیبینند شروع به انواع گناهان کردند که در راس اونا پیامبرکشی بود
لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ وَأَرْسَلْنَآ إِلَيْهِمْ رُسُلًا ۖ كُلَّمَا جَآءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰٓ أَنْفُسُهُمْ فَرِيقًا كَذَّبُوا وَفَرِيقًا يَقْتُلُونَ
البته ما از بنیاسرائیل [بر اطاعت از خدا و پیروی از موسی] پیمان گرفتیم و پیامبرانی به سوی ایشان فرستادیم؛ هرگاه پیامبری احكام و قوانینی كه دلخواهشان نبود برای آنان میآورد، گروهی را تكذیب كرده و گروهی را میكشتند!!
مائده - 70
اما گناهان دیگه هم داشتند که در قرآن به اونها اشاره شده . مثل
رباخواری نساء ۱۶۱
تحریف کتب آسمانی بقره ۷۹
انکار وحی انعام ۹۱
اعتقاد به فقیر بودن خدا و بینیازی خود آل عمران ۱۸۱
اعتقاد به بسته بودن دست خدا مائده ۶۴
وخیلی گناهان دیگر که هنوز هم بر تمام این گناهان خود اصرار دارند و علی الخصوص برتری بر سایر نژادها و رباخواری
خداوند این عصیان و نافرمانی را بی پاسخ نگذاشت و اونها را عذاب کرد.
این بحث خیلی طولانی هست و اگر بخواهیم جزییاتی که البته در قرآن و تورات هم اومده و مفسرین به تفصیل توضیح دادند بپردازیم بحث ما از حالت سیاسی خارج میشه.
چرا که بحث مااز اینجا شروع شد که میخواستیم ثابت کنیم که تمام تحریفها و پیامبر کشیها و سقوط دادن تمدنها و .... زیرسر یهودیها بوده و هست.
اگر یادتون باشه خدمت شما گفتم که سقوط دولت تزاری در روسیه توسط لنین و دارو دسته اون زیرسر یهودیها بود
۷۳سال بعد هم دوباره سقوط دولت شوروی توسط گورباچف و یلتسین باز هم توسط یهودیها بود
سقوط خلافت عثمانی توسط عزت پاشا ، عصمت پاشا و مصطفی کمال پاشا معروف به آتاتورک و روی کار آوردن دولت جمهوری هم همینطور.
اینها را یکی یکی در ادامه ثابت میکنیم
به هرحال در قرآن داریم که بنی اسراییل دوبار دچار عذاب شدند
وَقَضَيْنَآ إِلَىٰ بَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا
ما در تورات به بنیاسرائیل خبر دادیم كه قطعاً دو بار در زمین فساد میكنید و [در برابر طاعت خدا] به طغیان [و نسبت به مردم به برتریجویی و ستمی] بزرگ دچار میشوید.
اسراء - 4
هر دوبار هم به خاطر گناهان زیادی بود که انجام دادند علی الخصوص پیامبرکشی.
بار اول بواسطه پیامبر کشی ، خداوند بختنصر حاکم بابل را بر اونها مسلط کرد و بختنصر یا بخت النصر خیییلی از اونها را کشت و سرزمین شیر و شهد را ویران کرد و خیلی هم اسیر گرفت و به بابل آورد که بعدها کوروش در حمله به بابل اونها را آزاد کرد و به ایران آورد و یهودیهای ایران از اون دسته هستن
در تورات راجع به کوروش خیلی مطلب اومده و خیلی بهش احترام میگذارن و خیلی از این چرندیات که کوروش پرستای نادان میگن از همین مطالب گرفته شده.
خیلی هاشون به ارض موعود رفتند و دوباره حکومت تشکیل دادند و بعدها حاکمان و پیامبرانی مقتدر مثل حضرت داوود و سلیمان براشون اومد و البته خیلی خون به دل اونها کردند که جای بحثش اینجا نیست.
دفعه دومش حدود هزار سال بعد از حضرت سلیمان بود یعنی در زمان حضرت عیسی ع.
در اون موقع دیگه دولت روم باستان تشکیل شده بود و اینها زیر نظر یک حاکم یهودی که توسط امپراطور روم تعیین میشد در ارض موعود یا همون فلسطین حکومت میکردند.
طبیعتا بعد از مدتی دوباره افکار شیطانی و تکبر و رباخواری و پیامبر کشی.
خشم خداوند دفعه اول به واسطه قتل اشعیای نبی و تکذیب یا قتل ارمیاء نبی و دفعه دوم بواسطه قتل فجیع یحیی ع و ذکریا ع و تلاش برای قتل عیسی ع بود.
این بار خداوند امپراطور بت پرست روم را بر اونها حاکم کرد و اون امپراطور ، یهودیان را آوره و فلسطین را ویران و دولت اونها را برانداخت که هنوز تا حالا آواره اند و نتونستن دولت تشکیل بدن و این دولت جعلی اسراییل هم موقته و عنقریب برای بار سوم عذاب میشن . انشاالله.😑
یک نکته در پایان باید خدمت شما بگم که در تطابق سالها و تاریخ یهود بعلت قدمت زیاد اختلاف زیادی هم هست
مثلا خیلی از مفسرین حمله بخت النصر را در بار دوم میدونن. یا مثلا ورود کورش به بابل را ۵۰۰ سال بعد از اسارت یهودیان میدونن . یا کسی که در بار دوم حمله کرد راهم به جای امپراطور روم باستان ، حاکم دیگری از بابل گفته اند. این اختلافات در تاریخ زیاده اما اصل قضیه کاملا درسته و وجود داشته و به وقوع پیوسته و....
خب انشالله تا بعد....
👈👈آذربایجان به ایران بازخواهد گشت و ناتو و ترکیه هیچ غلطی نمیتوانند بکنند.👏👏
این را به همه بگویید👌👌👌
هدایت شده از تاریخ و سیاست
دور هم تاریخ بخوانیم...
دانستن تاریخ و سیاست روشنگری را افزایش می دهد و چراغ راه آینده خواهد بود☝️
ادمین؛
@arefaneh53
https://eitaa.com/joinchat/4076339405Cfc875bb1eb
@tarikhbekhanim
باسلام
خب بحث ما نقش یهود در سقوط تمدنها بود .
یکی از وظایفی که یهودیها برای خودشون قائل بودند این بود که سایر تمدنها را مضمحل کنند . چون تمدن خودشون را برتر از همه میدونستند و نمیخواستن که یه تمدن دیگه ای هم غیر خودشون وجود داشته باشه.
اینها تمام ادیان بعد از خودشون را منحرف میکردند . دین خودشون که تحریف شد. سایر پیامبران بعد از موسی ع را هم که برای تصفیه و پالایش دین یهود میومد یا تکذیب میکردند یا میکشتن.
لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ وَأَرْسَلْنَآ إِلَيْهِمْ رُسُلًا ۖ كُلَّمَا جَآءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰٓ أَنْفُسُهُمْ فَرِيقًا كَذَّبُوا وَفَرِيقًا يَقْتُلُونَ
البته ما از بنیاسرائیل [بر اطاعت از خدا و پیروی از موسی] پیمان گرفتیم و پیامبرانی به سوی ایشان فرستادیم؛ هرگاه پیامبری احكام و قوانینی كه دلخواهشان نبود برای آنان میآورد، گروهی را تكذیب كرده و گروهی را میكشتند!!
مائده - 70
یکی از ادیانی که توسط اینها منحرف شد مسیحیت بود.
همونطور که خدمت شما گفتیم عیسی ع پیامبر قوم یهود بود که به مبارزه با تحریفات دین یهود پرداخت و با احبار و علمای دین یهود درافتاد . یهودیها هم به دنبال قتل اون افتادن و به زعم خودشون عیسی ع را کشتند.
حواریون حضرت عیسی اسم دینی که حضرت عیسی آورده بود را مسیحیت گذاشتن وگرنه عیسی ع پیامبری بود که برای یهودیها اومد.
به هرحال بعد از عروج حضرت عیسی ع و به قول اونها بعد از به صلیب کشیدن ایشون ، دشمن ترین فرد یهودی نسبت به حضرت عیسی ع اومد و به داخل مسیحیت نفوذ کرد و هم مسیحیت را منحرف کرد و هم اقوال و عقاید یهودیت تحریف شده را داخل اون کرد. حتی عقاید بت پرستها را هم داخلش کرد . اینه که میبینیم خیلی چیزها بر یهودیها حرامه و مثل مسلمانان عمل میکنند ولی برای مسیحیها حلاله.
القصه یهودیها بعد از حضرت عیسی ع یک نفوذی به داخل مسیحیها فرستادند . این شخص اسمش پولس بود و با نفوذ عقاید خودش به داخل دین عیسوی ، بین عیسویان اختلاف انداخت حتی بین حواریون هم اختلاف افتاد و چندتا از حواریون به شهادت رسیدند. عقاید پولس به قدری برای مسیحیان جاافتاد که در انجیل بخش مهمی به عقاید اون اختصاص پیدا کرده که به نامه رسولان معروفه.
یهودیان در زمان حضرت عیسی ع از پس عیسی ع و حواریون برنیامدند اما بعد از عروج ایشون خیلی راحت و با نفوذ، دین ایشون را تحریف کردند.
قتل یا عروج حضرت عیسی ع هم دقیقا کار اونها بود و اون کسی که جای عیسی ع را لو داد یهودی بود . دستور قتل عیسی ع از حاکم فلسطین را هم یهودی ها گرفته بودند.
این اتفاقات دقیقا در اسلام هم افتاد. یهودیها خیلی برای قتل اجداد پیامبر تلاش کردند. برخی مورخین اعتقاد دارن که هاشم ، جد پیامبر اسلام ص و عبدالله ، پدر پیامبر توسط یهودیها به شهادت رسیدند و اینها با ترور این دو بزرگوار درصدد بودند که نگذارن فرزندی از اینها پا بگیره.
بعدش که پروژه شون شکست خورد و پیامبر به دنیا اومد ، عبدالمطلب که انسان دانشمند و آگاهی بود و میدونست که یهودیها به دنبال قتل پیامبر هستند پیامبر را به حلیمه سپرد تا به دورترین نقطه عربستان ببره و در آنجا بزرگ کنه.
البته یهودیها بالاخره جای پیامبر را پیدا کردند و در صدد قتل ایشون براومدند که موفق نشدند. این واقعه را در فیلم محمد رسول الله از مجید مجیدی هم اورده بود
یهودیها بالاخره موفق نشدند پیامبر اسلام را به شهادت برسونند ولی در طول حیات ایشون خیلی ایشون و مسلمونها را اذیت کردند. و در نهایت احتمالا پیامبر به دست یک یهودیه به شهادت رسید
خب حالا پیامبر ص از دنیا رفتند و لی پیروان ایشون خیلی زیاد و پراکنده هستند و مسئله جانشینی پیامبر هم باید مشخص بشه. پس دوتا کار کردند یکی ایجاد اختلاف بین مسلمونها برای پس زدن علی ع و ماجرای سقیفه.
یکی هم طبق معمول ، نفووووذ
این بود که یه سری یهودی اواخر عمر شریف پیامبر یا بعد از ایشون اومدن مسلمون شدن و بلایی سر اسلام آوردن که هنوز که هنوزه آثارش مهلک و دردآوره. یکی از اینها ابوهریره بود و دیگری کعب الاحبار و عبدالله بن سلام
خلاصه که اینها در ماجرای عاشورا هم نقش داشتن و بعدشم در خلافت اموی و عباسی جایگاه ویژه ای داشتند و عقاید خودشون را وارد روایات کردند که مااز اونها به نام اسراییلیات نام میبریم
اینها بعدها موی دماغ دولت عثمانی هم شدند و قرار شد فلسطین را رسما از خلاف عثمانی بخرن.
خلافت عثمانی راضی به این کار نشد و در نتیجه اینها با راه اندازی جنگ جهانی اول ، راحت و بدون هیچ هزینه ای صاحب بیت المقدس شدن.
باسلام
خدمت شما عرض کردیم که یکی از مهمترین راههای انحراف و اضمحلال اقوام و ادیان توسط یهودیها نفوذ بود.
اینها باهمین روش اومدن و خودشون مسیحی شدند و در راس مبلغین مسیحیت قرار گرفتند و مسیحیت را تحریف کردند و گفتیم الان بخش اعظم انجیل ، اعمال رسولان هست که در حقیقت نامه های پولس به افراد مختلف و ارشاد اونهاست. همین ارشادات با ظرافت تمام حاوی افکار شخصی این دانشمند یهودی بود که باعث تحریف انجیل شد. بعدها همین نکات ظریف باعث اختلافات زیادی شد و فرقه های مختلفی در مسیحیت بوجود اومد که به طور کلی به دو دسته اورتودکس و کاتولیک تقسیم شدند.
البته این دو اصطلاح را ما در یهودیت هم داریم.
معنای اصطلاحی اورتودکس میشه برحق و اینها خودشون را مذهب برحق میدونند. افکار و عقاید اینها کمتر از کاتولیکها تحریف شده و بیشتر در شرق اروپا و روسیه گسترش پیدا کرد و بعد از تقسیم دولت روم باستان به دو دولت روم شرقی و روم غربی پایتخت اوتودکسها ، قسطنطنیه شد.
بعد از فتح قسطنطنیه در سال ۱۴۵۳ میلادی هم پایتخت به ارمنستان منتقل شد که هنوز هم پایتخت شونه.
روحانی بزرگ و به اصطلاح اسقف اونها هم پاتریکا نام داره که توی عربی میگن بطریق و این اصطلاح را احتمالا خیلی شنیدید.
پاتریکای جدیدشون هم چندبار تاحالا ایران اومده
اما کاتولیکها توی روم غربی گسترش پیدا کردند و پایتخت اونها رم شد و بعدها واتیکان. روم غربی البته خیلی زود بعد از تقسیم روم باستان به دو بخش غربی و شرقی مضمحل شد و به کشورهای کوچیکی که امروز اروپا مینامیم تقسیم شد. سال ۴۷۶ میلادی.
و این روم شرقی یا بیزانس بود که وارث تمدن یونان و روم باستان بود و هزارسال هم دوام آورد تا اینکه سال ۱۴۵۳ توسط مسلمونها فتح شد . حالا انشالله یه روز هم ظلمهای روم غربی به روم شرقی و جریان جنگهای صلیبی را هم خدمت شما میگم که همش به تحریک یهودیها بود.
خلاصه اینکه این یهودیها خیلی خیانت به مسیحیت کردن و هنوزم میکنن و همه کشورهای اروپایی و آمریکایی را میدوشن و تجارت اونها و البته کل دنیا هم دست اوناست.
واما در اسلام هم دقیقا همین کار را کردند و عده ای از اونها مسلمون شدند و همه بلاهایی که سر ادیان دیگه آوردند دقیقا بر سر مسلمونها هم آوردن. قبلا خدمت شما گفتم که اینها مشخصات پیامبر آخرالزمان را میدونستند و اجداد ایشون را هم میشناختند . هاشم جد پیامبر و عبدالله پدر پیامبر به دست همینها شهید شدند . در صدد قتل پیامبر هم بودند که موفق نشدند. قرآن در این زمینه میفرماید که اینها پیامبر را عین فرزندان خودشون میشناختند
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَآءَهُمْ ۖ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ
اهل كتاب، نسبت به هویّت پیامبر اسلام [بر اساس اوصافش كه در تورات و انجیل خواندهاند] به گونهای كه پسران خود را میشناسند؛ شناخت دارند و مسلماً گروهی از آنان حق را در حالی كه میدانند، پنهان میدارند.
بقره - 146
لذا در صدد قتل او بودند. اگر خونده باشید بحیرا هم در سفر پیامبر به شام به ابوطالب سفارش کرد که پیامبر را از دست یهودیها دور نگه بداره.
البته از نظر بنده اصل داستان بحیرا از نظر تاریخی خیلی مستند نیست که اون بحثش جداست.
بعضی مورخین میگن که حتی سکونت یهودیها در مدینه هم به همین دلیل بود که میدونستند پیامبر آخرالزمان در مدینه تشکیل حکومت میده و این خبیثهای پیامبرکش برای مبارزه با پیامبر آخرالزمان از سالها قبل اومدن مدینه و ساکن شدند و قلعه ساختند و تجهیزات نظامی جمع آوری کردند . بعد از هجرت پیامبر به مدینه هر روشی که برای مبارزه با اسلام نیاز بود به بت پرستها نشون دادن و اونها را تحریک به جنگ میکردند و در نهایت هم خودشون چندبار وارد جنگ با پیامبر شدند و البته شکست خوردن. اما بعد از پیامبر تا تونستند اقدامات موثر انجام دادند که خواهیم گفت.
حالا شناخت روشهایی که در زمان پیامبر پیش گرفتند خیلی عبرت آمیزه. اینا اینقدر با پیامبر مبارزه کردند که خدا در قرآن اونها را دشمن تر از مشرکین میدونه و بر مشرکین مقدم دونسته . و میفرماید که
۞ لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ۖ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوٓا إِنَّا نَصَارَىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ
یقیناً سرسختترین مردم را در كینه و دشمنی نسبت به مؤمنان، یهودیان و مشركان خواهی یافت. و البته نزدیكترینشان را در دوستی با مؤمنان، كسانی مییابی كه گفتند: ما نصرانی هستیم. این واقعیت برای آن است كه گروهی از آنان كشیشان دانشمند و عابدان خدا ترساند، و آنان [در پیروی از حق] تكبّر نمیكنند.
مائده - 82
حالا یه سری از این اقداماتی که یهودیها در زمان پیامبر انجام دادند را خدمت شما میگم
یکی از کارهای اونا که توی قرآن هم اومده اینه که علیرغم اینکه خداپرست بودند رفتند مکه و برای خوشامد بت پرستها به بتهای اونا سجده کردند همین کار باعث شد که دل بت پرستها قرص بشه و فکر کنن که بت پرستی بهتر از دین اسلام هست و همین باعث حملات بعدی شد
قرآن میفرماید
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَٰٓؤُلَآءِ أَهْدَىٰ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا
آیا درباره كسانی كه بهرهای اندك از [دانش] كتابِ [تورات و انجیل] به آنان داده شده تأمل و اندیشه نكردی كه به هر معبودی غیر خدا، و هر طغیان گری ایمان میآورند؟! و درباره كسانی كه كافر شدهاند، میگویند: آنان از كسانی كه ایمان [به قرآن و پیامبر] آوردهاند راه یافتهترند.
نساء - 51
یکی دیگه از کارهاشون این بود که توی مدینه هی جنگهای جاهلیت را یادآور میشدن و اوس و خزرج را به جون هم مینداختند. قرآن میفرماید
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَآءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِٓ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت:] چنگ زنید، و پراكنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد كنید آن گاه كه [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یكدیگر دشمن بودید، پس میان دلهای شما پیوند و الفت برقرار كرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانههای [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن میسازد تا هدایت شوید.
آل عمران - 103
یکی دیگه از کارهاشون ایجاد تردید در نبوت پیامبر و رفتارهای ایشون بود مثلا در داستان تغییر قبله، اینها خیلی شیطنت کردند (بقره ۱۴۴ تا ۱۵۰) و یا در صدد فریب پیامبر براومدن( مائده ۴۹)
ویا شیطنت اونا در جنگ های مختلف تا آخر
اما یکی از مهمترین کارهای یهودیها که خیلی تاثیر داشت شایعه پراکنی بود . ماجرای افک و تهمت زدن به عایشه همسر پیامبر که در آیات۱۱ تا ۲۶ سوره نور اومده.
خلاصه اینکه اینها همیشه با روشهای مختلف و البته با یه رویهء مشابه سعی در فریب مردم و اضمحلال تمدنها داشتند. اما روش همون روشه و رویه ها تعییر نگرده و این انسانهای ساده لوح هستند که چون مطالعه ندارند و با روشهای شیطانی آشنا نیستند بازم فریب میخورن و جالبه که این دسته از آدما نمیدونن که دارن فریب میخورن و اصلا از فریب خوردن لذت میبرن و یه حس روشنفکری بهشون دست میده و فکر میکنند جبهه حق که فریب نمیخورن و گوسفند نمیشن ، احمقن و روشنفکر نیستند.
الان در دنیای امروزی مهمترین کار رسانه های یهودی همین شایعه پراکنی و سیاه نمایی و دادن حس حقارت به جامعه ماست و شما خیلیها را میبینید که به راحتی فریب این خزعبلات را میخورن و گوسفند میشن و اصرار دارن که گوسفند بمونن. اینکه یه نفر یه دروغی را باور کنه خیلی سرزنش نداره اما اینکه وقتی حقیقت روشن شد باز هم نخواد حقیقت را بپذیره این دیگه ربطی به جبهه حق نداره و این آقا صم بکم عمی فهم لایعقلون شده.
جهل مرکب یعنی همین که ، فرد نادانه و نمیدونه که نادانه و مشکلات و باگها و نقطه ضعفهای خودش را نمیشناسه و اتفاقا خودش را علامه دهر میدونه و چشم به دهن اون یهودی بی دین دوخته ببینه چی میگه و هرچی میگه میاد تکرار میکنه . حالا تمام دنیا هم جمع بشن بگن آقا اصل قضیه دروغ بوده و اصلا امکان پذیر نبوده و بابای مهسا امینی خودش اومده گفته دخترم مریض بوده و عمل شده و پلیس اون را به قتل نرسونده یا فلان دختر میاد میگه آقا من نمردم و زنده ام و چرا الکی میگید فلانی را پلیس کشته و..... اما اون جاهل نادان همون حرف یهودیه را تکرار میکنه و هرچی هم دروغه بزرگتر باشه این جاهله بیشتر گوسفند میشه.
من یه انتقادی هم به مسئله هدایتگری دارم که توی خیلی از جلسات مشکلات جامعه را ربط میدن به اینکه ماها کم کاری کردیم. جبهه حق ، کوتاهی کرده و کارش را به خوبی انجام نداده که ملت به این روز افتادند و فریب رسانه ها را خوردن.
من این قضیه را خیلی قبول ندارم . البته مسئول خائن و کم کار الی ماشاءالله داریم ولی کم کاریها دلیل براین نمیشه که من به راحتی فریب بخورم . توی اون دنیا هم من نمیتونم بگم چون فلانی کم کاری کرد من فریب خوردم.
اگر اینطور باشه پس نعوذبالله ۱۲۴ هزار پیغمبر کمکاری کردند که مردم هدایت نشدند . نه اینطور نیست و بعضیها ذاتا فریب خور هستند و خودشون دنبال شیطان میرن که فریبشون بده و میگردند