eitaa logo
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
4.1هزار دنبال‌کننده
391 عکس
86 ویدیو
1 فایل
🔖 تاریخ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قم را اینجا بخوانید. . 🔗در تلگرام: t.me/tarikhqom1 . 📩 ارتباط با مدیر کانال: @adminn1402
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️آیا موافق ادامه جنگ بعد از فتح بود؟ 🎙مرحوم احمد خمینی: 🔹️تلخ ترین خاطره‌ ای که به یاد دارم پذیرش ، و شیرین‌ترین خاطره‏‎ ‎‏مربوط به خرمشهر است. 🔸️فتح خرمشهر زمانی اعلام شد که ساعت‏‎ ‎‏حدوداً چهار بعدازظهر بود و امام در حال زدن بودند. امام هر روز سه‏‎ ‎‏مرتبه و هر مرتبه حدود نیم ساعت قدم می‌ زدند و هم در دستشان بود‏‎ که گوینده رادیو خبر خرمشهر را اعلام کرد.‏ ‎‏با شنیدن صدای گوینده، من به امام نگاه کردم و متوجه شدم که احساس #‎‌خوبی به ایشان دست داد. 🔹️در مقابل مسائل خرمشهر امام معتقد بودند که بهتر است جنگ‌‎ ‎‌ شود، اما بالاخره مسئولین جنگ گفتند که ما باید تا کنار شط‌العرب‌‎ ‎‌(اروند رود) برویم تا بتوانیم خودمان را از عراق بگیریم. 🔸️امام اصلاً‌‎ ‎‌با این کار نبودند و می‌ گفتند اگر بناست که شما جنگ را ادامه بدهید‌‎ ‎‌بدانید که اگر این جنگ با این وضعی که شما دارید ادامه یابد و شما موفق‌‎ ‎‌نشوید دیگر این جنگ نیست و ما باید این جنگ را تا نقطه‌‌ای‌‎ ‎‌خاص ادامه بدهیم و الان هم که قضیه فتح خرمشهر پیش آمده بهترین ‎ ‎‌برای جنگ است. 📚منبع: (کتاب دلیل آفتاب: خاطرات یادگار امام؛ ص ۱۲۵ - ۱۲۶) 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
📸 واعظ بیت آیت‌الله گلپایگانی 🔸️از راست به چپ: مرحوم سیدمحمد #آل_طه از وعاظ قم، شادروان سیدعلی آل ط
🌀شاهد یک تصادف 🔸وقتی زلزله اتفاق افتاد حاج آقا مهدی به من گفت می‌خواهم به کاخک بروم چون دارند بچه‌هایی را که پدر و مادرشان را از دست داده‌اند برای نگهداری می برند و آنها را بهائی میکنند. شب را منزل آیت‌الله در یزد ماندیم. صبح دو تا جیپ آهو متعلق به یکی از تجار به ما دادند. حاج آقا مهدی(گلپایگانی) صندلی جلوی ماشین نشسته بود. 🔹جاده ، جاده بدی بود و خاک نرمی داشت. حاج آقا مهدی برای آنکه عمامه‌اش خاکی نشود، آن را در گذاشته و داخل داشبورد قرار داده بود. ماشین جلویی حاج آقا مهدی و ماشین عقبی هم ما بودیم. 🔸️ما با فاصله حدود ۱۰۰ یا ۲۰۰ متر از هم در حرکت بودیم. کامیون باری که از طرف مقابل می‌آمد و راننده‌اش ۲۰ ساله ای بود می خواست سر پیچ از ماشین حاج آقا مهدی بگیرد که برخوردی رخ داد و حاج آقا مهدی در پی این تصادف شد. 🔹️من وقتی رسیدم دیدم سر ایشان برهنه است. عمامه‌اش را روی سرش گذاشتم و آن را با دست گرفتم تا بلکه سرش کمتر شود. اما خونریزی به حدی بود که از بین انگشتان من بیرون می زد.در بین راه متوجه شدم که خونریزی بند آمده است. همان جا فهمیدم که کار شده است. 🔹وقتی فهمید پیام داد که میفرستیم تا جنازه را به قم ببرد. آیت‌الله صدوقی گفتند من جنازه را جز به آمبولانس بیمارستان تحویل نمی دهم. هوا گرم بود. چندین قالب یخ آوردند. داخل آمبولانس چیدند و جنازه را به رساندند. 📍حاج آقا مهدی فرزند ارشد آیت‌الله گلپایگانی در بامداد ۳۱ شهریور ۱۳۵۷ بر اثر رحلت کرد. تشییع جنازه او در قم به ویژه به دلیل نزدیکی به حادثه هفده شهریور به تظاهرات علیه رژیم تبدیل شد. 📚منبع: خاطرات سید محمد آل طه، نشر عروج 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom