🔺️حمایت مالی یک مرجع #شیعه از مجلهی اهل #سنت
🎙آیتالله واعظ زاده خراسانی:
🔹️رفیق ما آقای #میردامادی میگفت یک روز صبح در بازار به نماینده آقای #بروجردی برخورد کردم و گفتم: حاجی #رسالهالاسلام در مصر توسط چند آخوند #الازهری منتشر میشود اما اینها پول ندارند. تو #پول بده ما بفرستیم برایشان. اصلاً دارالتقریب پول میخواهد؛ چون دولتی نبود، عنایت داشتند که از #دولت هیچ کمکی نگیرند.
🔸️ چند روز بعد او را در بازار دیدم. داشت از دور میخندید. گفتم: حاجی چه کار کردی؟ گفت رفتم به آقای #بروجردی گفتم. ایشان گفت: هم خودت پول بده و هم از #وجوهات بده.
🔹️بعد از رحلت آیتالله بروجردی، رسالةالاسلام که در مصر چاپ میشد #تعطیل شد. یعنی با پول او منتشر میشد. ما فهمیدیم که حتی آیتالله بروجردی پول رسالةالاسلام را میدهد که در #مصر چاپ شود. اینقدر همهاش هم که بحث شیعه نبود؛ بحث وحدت بود؛ افکار اهل تسنن مطرح بود، تعریف #خلفا بود همه چیز بود، درباره شیعه هم بود... .
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
📌کتک خوردن عالم بزرگ شیعه از همسرش
🔺️مرحوم #کاشف_الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیع بوده است، در حدی که علمای بزرگ #شیعه از قول او نقل کردهاند که فرموده بود: اگر تمام کتابهای #فقهی شیعه را در رودخانه بریزند و به دریا برود و شیعه دیگر یک ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شیعه را در سینهام دارم، همه را بیرون میدهم تا دوباره بنویسند. #مرجع هم شده بود.
🔺️اهل علم و اصحاب #سرّش فهمیدند که #همسرش در خانه بداخلاقی میکند ولی خیلی هم خبر از داستان نداشتند. اینقدر در مقام جستوجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهی گاهی که به داخل خانه میرود، همسرش حسابی او را #کتک میزند.
🔺️یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند و گفتند: آقا ما داستانی شنیدهایم از خودتان باید بپرسیم. آیا #همسر شما گاهی شما را میزند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، #قویالبنیه هم هست، گاهی که عصبانی میشود، حسابی مرا میزند. من هم زورم به او نمیرسد. گفتند: او را #طلاق بدهید.گفت: نمیدهم. گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم #ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمیدهم. گفتند: چرا؟
🔺️گفت: این زن در این خانه برای من از اعظم #نعمتهای خداست چون وقتی بیرون میآیم و در صحن امیرالمومنین میایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز میخوانند، مردم در برابر من #تعظیم میکنند. گاهی در برابر این مقاماتی که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمیدارد. همان وقت میآیم در خانه کتک میخورم، هوایم بیرون میرود.
📚شیخ حسین انصاریان؛ کتاب نفس
🔗 به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید
@tarikhqom
✏️[نامه جلال آل احمد به امام خمینی از مکه؛ روز شنبه #۳۱_فروردین_۱۳۴۳]
🔸️آيةاللها
وقتی خبر خوش آزادی آن حضرت تهران را به شادی واداشت، فقرا منتظر الپرواز (!) بودند به سمت بیتالله، این است که فرصت دستبوسی مجدد نشد.
🔹️گویا فقط دو سال است که به #شیعه درین ولایت حق تدریس و تعلیم دادهاند. پیش از آن حق نداشتهاند.
🔸️دیگر اینکه #غربزدگی را در تهران قصد تجدید چاپ کرده بودم با اصلاحات فراوان، زیر چاپ جمعش کردند و ناشر محترم متضرر شد. فدای سر شما. دیگر اینکه طرح دیگری در دست داشتم که تمام شد و آمدم، درباره نقش #روشنفکران میان روحانیت و سلطنت، و توضیح اینکه چرا این حضرات همیشه در آخرین دقایق طرف سلطنت را گرفتهاند و نمیبایست. اگر عمری بود و برگشتیم، تمامش خواهم کرد و به حضرتتان خواهم فرستاد. علل تاریخی و روحی قضیه را گمان میکنم نشان داده باشم. مقدماتش در غربزدگی ناقص چاپ اول آمده، دیگر اینکه امیدوارم موفق باشید.
والسلام #جلال_آل_احمد.
🔹️پانوشت:
همچنانکه آن بار در خدمتتان به عرض رساندم، فقیر گوش به زنگ هر امر و فرمانی است که از دستش برآید. دیده شد که گاهی اعلامیهها و نشریاتی به اسم و عنوان حضرات در میآمد که شایستگی و وقار نداشت. نشانی فقیر را هم حضرت #صدر میداند و هم اینجا مینویسم: تجریش، آخر کوچه فردوسی. والسلام».
🔺️مأمور #رژیم در ذیل نامه چنین مینویسد:
این نامه از مدارک مکشوفه از منزل #خمینی به دست آمده در پرونده جلال آل احمد بایگانی شود.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
📜 نان با طعم پِهِن
🔹️در سال ۱۳۲۰ #قحطی شدیدی ایران را فرا گرفت. وضعیت نان در #قم خیلی نامناسب بود، به حدی که پهن الاغ و اسب توی نان پیدا می شد. روزی آیت الله #صدر، تمام نانوایان قم را در منزل رئیس صنف #خبازها جمع می کند و با عصبانیت به مشهدی محمد که خادم ایشان بود، می گوید: «برو نانی را که این آقایان خبازان مسلمان و #شیعه درست کرده اند، بیار». نان آن موقع، نان «#گرده» بود.
🔸️مشهدی محمد می رود نان را توی بشقابی می گذارد و می آورد پیش رئیس خبازها می گذارد. آقای صدر به او می گوید: «نان را بشکن و بخور. ببین بوی #پهن از آن می آید یا نه ؟ نانوایان سرشان را پایین می اندازند و حرفی نمی زنند.
🔹️آقای صدر با عصبانیت گفت: «می گویم که نان را بشکن و بده همهی نانوایان بو کنند، ببینند بوی پهن اسب و الاغ می دهد یا نه؟ شما مسلمانید؟ شما حاجی هستید؟ شما اهل #قم هستید»؟ چند تا از این حرف ها می زند بلند می شود و می رود. نانوایان هم با کمال شرمندگی می روند. از روز بعد، وضع نان کمی بهتر می شود.
📚خاطرات سید حسین موسوی کرمانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۶۳
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀 همیشه پای یک قمی در میان است!
♦️شیخ احمد قمی سفیر تشیع در تایلند
🔸️#شیخ_احمد_قمی در سال ۱۵۴۳ میلادی در شهر #قم دیده به جهان گشود. وی در اولین سالهای قرن هفدهم میلادی (سال ۱۶۰۵) یعنی زمانی که کشور #تایلند از زیر سلطه پانزده ساله برمهایها آزاد شده بود به «#آیوتایا» مهاجرت کرد و پس از مدتی توانست در سایه مدیریت و درایت خود در #دربار پادشاه سیام نفوذ کرده و به یکی از مقامات عالیرتبه #سیام مبدل گردد.
🔹️شیخ احمد قمی طی شش دوره پادشاهی سیام ارتباطات نزدیکی با دربار و پادشاهان وقت داشت. وی در دوران سلطنت شاه «فارا سوام سنگدوم» که با #شاه_عباس_صفوی معاصر بوده، به عنوان #مشاور عالی وی و #وزیر_خزانهداری منصوب و مسئولیت تمام امور مربوط به تجارت خارجی را بر عهده گرفت.
🔸️در همین دوره بود که وی به خاطر مساعی خود جهت توسعه #بنادر به دستور پادشاه به مقام «#انسان_بزرگ» که از القاب درباری بود نائل گشت.
🔹️از این پس وی موظف شد در کنار ساماندهی #تجارت خارجی، #مشاجرات بین خارجیان را نیز حل و فصل کند. او همچنین اولین کسی بود که در زمان ریاست جامعه مسلمانان سیام به مقام «#شیخ_الاسلامی» رسید، مقامی که براساس آن اجازه یافت تا مذهب #شیعه اثنی عشری را به جامعه تایلند معرفی کند.
🔸️شیخ احمد در سن ۸۷ سالگی به عنوان #مشاور افتخاری شاه در امور داخلی برگزیده شد. او یک سال بعد یعنی درسال ۱۶۳۱ م دیده از جهان فروبست.
🔹️ امروزه مقبره شیخ احمد قمی در دانشگاه تربیت معلم آیوتایا زیارتگاه #بودائیان و #مسلمانان تایلندی است.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
هدایت شده از 🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
🔺️حمایت مالی یک مرجع #شیعه از مجلهی اهل #سنت
🎙آیتالله واعظ زاده خراسانی:
🔹️رفیق ما آقای #میردامادی میگفت یک روز صبح در بازار به نماینده آقای #بروجردی برخورد کردم و گفتم: حاجی #رسالهالاسلام در مصر توسط چند آخوند #الازهری منتشر میشود اما اینها پول ندارند. تو #پول بده ما بفرستیم برایشان. اصلاً دارالتقریب پول میخواهد؛ چون دولتی نبود، عنایت داشتند که از #دولت هیچ کمکی نگیرند.
🔸️ چند روز بعد او را در بازار دیدم. داشت از دور میخندید. گفتم: حاجی چه کار کردی؟ گفت رفتم به آقای #بروجردی گفتم. ایشان گفت: هم خودت پول بده و هم از #وجوهات بده.
🔹️بعد از رحلت آیتالله بروجردی، رسالةالاسلام که در مصر چاپ میشد #تعطیل شد. یعنی با پول او منتشر میشد. ما فهمیدیم که حتی آیتالله بروجردی پول رسالةالاسلام را میدهد که در #مصر چاپ شود. اینقدر همهاش هم که بحث شیعه نبود؛ بحث وحدت بود؛ افکار اهل تسنن مطرح بود، تعریف #خلفا بود همه چیز بود، درباره شیعه هم بود... .
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom