eitaa logo
🔖 تاریخ شفاهی قم🔖
7.4هزار دنبال‌کننده
743 عکس
113 ویدیو
2 فایل
🔖 تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قم را اینجا بخوانید. 📩 هماهنگی تبلیغات: @Admintarikhqom 📩ارسال سوژه، نظر، پیشنهاد و...: @admin_tgh 🔰تلگرام: t.me/tarikhqom1
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺️تاثیر آیت‌الله بر آیت‌الله 🔹️آقای گلپایگانی و مرعشی در مسائلی که پیش می‌آمد می‌خواستند که اول با آقای مشورت کنند. از جمله در قضیه‌ی افتتاح مدرسه در اوایل سال ۵۷ که من مستقیما درگیر مساله شدم. ابتدا خدمت آقای گلپایگانی رسیدم و درخواست کردم که در مجلس ختمی که به مناسبت فوت آیت‌الله در مدرسه فیضیه بعد از بازگشایی برگزار می‌شود، شرکت کنند 🔸️ایشان گفت: من باید ببینم نظر آقای شریعتمداری چیست؟ ... از ایشان خواستم بدون اینکه کارشان را منوط به آقای شریعتمداری کنند خودشان وارد عمل بشوند که ایشان ابتدا شدند و بعد که من بیشتر، مسائل را توضیح دادم، راضی شدند و لباس پوشیدند که بیایند. 🔹️در همان حال، آقای از وعاظ معروف قم آمد. آقای گلپایگانی به ایشان گفت: به آقای شریعتمداری تلفن کن و بپرس هست که ما به این مجلس برویم یا نه؟ گویا آقای شریعتمداری در تلفن گفته بود: من صلاح نمی‌دانم. چون احتمال دارد همین حضور ما باعث شود دوباره فیضیه را ببندند. درحالیکه ما درست برعکس این بود. 🔸️به هرحال نظر آقای شریعتمداری تاثیر خودش را گذاشت و آقای گلپایگانی از همانجا برگشت و از آمدن به فیضیه شد. 📚(خاطرات سیدحسین موسوی تبریزی،ص۱۴۵، انتشارات عروج) 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🔖 تاریخ شفاهی قم🔖
🌀اختلافات حاج محمد عرب با وکیلی (شهردار قم)- بخش چهارم 🎙حاج محمد عرب: 🔹️وکیلی در محیط کار با #کارم
🌀اختلافات حاج محمد عرب با وکیلی (شهردار قم)- بخش آخر 🎙حاج محمد عرب: 🔸️در روز ۲۶ اسفند ۱۳۸۳ تصمیم گرفتیم که ایشان [وکیلی] را کنیم. از ده روز قبل هم سؤالات را به ایشان دادیم ولی ایشان در روز تعیین شده نیامد و به تهران رفت. دوباره ایشان را کردیم ولی نیامد. 🔸️شورا هم با اکثریت آراء (شش رأی موافق و یک رأی ممتنع) ایشان را استیضاح و از وی به خاطر کارهایش کرد. در نتیجه قصد کنار گذاشتن وی را در جلساتی مطرح کردیم و تصمیم نهایی عزل وی را گرفتیم. البته قم در مجلس (آقایان میرمحمدی‌، بنایی و آشتیانی) نسبت به تصمیم من نشان داده و از شورا خواستند تا وی را بر کنار ننماییم. 🔹️آنها از ما به قم و حتی به آقای شکایت بردند. حاج آقا ، معاون اول قوه قضائیه، مأمور رسیدگی به اختلافات ما شد. او خیلی جدی و دلسوزانه پیگیر حل این مشکل بود؛ حتی دو روز در قم شد و با همه ی گروه ها جداگانه جلسه گذاشت. 🔸️بعد از آن آقایان میرمحمدی و بنایی از کمیسیون اصل مجلس و همچنین از یکی از شعب دادگستری نامه و حکمی برای ابقای وی تهیه کرده و آوردند ولی من و دیگر اعضا زیر بار نرفتیم و خیلی محکم روی رأیمان . 🔹️آقای جلسه ای در تهران برای رسیدگی مجدد گذاشته و من و آقای تفتی در جلسه حاضر شدیم و با آقایان وکیلی، آشتیانی، میر محمدی و بنایی دور یک میز نشستیم. 🔸️آقای رئیسی خواست تا انجام انتخابات ، آقای وکیلی بر سمت خود باقی بمانند. من خیلی شدم صندلی را عقب کشیده بلند شدم گفتم: اگر قرار این است ما میرویم. ! هر کاری می‌خواهید انجام دهید. 🔹️ آقای رئیسی با ناراحتی گفت: حاج آقا عرب! از شما است چرا ناراحت می‌شوید؟ گفتم چون ما حرف ها را زدیم و برای اثبات حقمان اینجا آمدیم. ایشان مرا آرام کرد و نشاند و در نهایت نظر ما را تأیید کرد تا آقای وکیلی از شهرداری گذاشته شود. 📚منبع: کتاب شیخ‌المعاونین ما کجاست؟ (خاطرات محمد عرب)؛ انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸 مرگ ناگهانی مدیر اجرایی حرم! 🎙حاج ابوالفضل الماسی: 🔸️پنجشنبه شبی بود که به حرم حضرت رفتم. دست به سینه گذاشتم، به بی‌بی دادم و قدم‌زنان به‌سمت‌ضریح راه افتادم. بعد از خواندن زیارت‌نامه و دو رکعت نماز زیارت، به محل همیشگی رفتم. 🔹️فردی به نام که امور اجرایی حرم را برعهده داشت، به‌همراه چند نفر از همکارانش، با عصبانیت جمع را کنار زد، پرچم‌های هیئت را برداشت و قصد تعطیل‌کردن مراسم را داشت. 🔸️جلوی چشم مردم با بی‌احترامی و حرف‌های اذیت‌کننده‌اش سعی می‌کرد عزاداران را پراکنده کند. در آن میان، آقا ، بانی هیئت قمربنی‌هاشم، را دیدم که با چهره‌ای دندان‌هایش را از شدت حرص به همدیگر فشار می‌داد. 🔹️چشم‌هایش را گرد کرده بود و همین طور آهسته زیر لب می‌گفت: «یا ، اگه تا هفتۀ دیگه ریشۀ این رو نکَنی، ما دیگه از تو دم نمی‌زنیم!» 🔸️حدود یک هفته از آن ماجرا گذشت و دوباره به حرم آمدم. با تعجب دیدم پرچم‌های به نام ائمه نصب شده و مثل قبل بساط روضه‌خوانی برپاست. 🔹️پرس‌وجو کردم و متوجه شدم که از دنیا رفته است. فوت او باعث شد تا از آن روز به‌بعد هیچ‌کس نتواند بساط را از حرم جمع کند و تا سال‌های سال آن مراسم‌ها برقرار بود. 🔸️پس از مدتی نیز به‌خاطر رفت‌وآمد مردم و کمبود جا، برپایی این برنامه‌ها به صحن‌های منتقل شد. 📕 منبع: کتاب ابوالفضل مرگ برشاه؛ انتشارات راه‌یار 📸 صعودی: نفر اول سمت راست 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom