🌀[چهارراه فاطمی- بخش اول]
❓️دلیل نامگذاری چهارراه #بیمارستان یا چهارراه #فاطمی! (چهارراه شهدا کنونی)
🔺️دکتر میرمحمد #فاطمی قمی، حقوقدان اهل قم و از نویسندگان قانون #مدنی ایران، پس از ازدواج و به دنیا آمدن دو فرزندش ابتدا #انسیه دختر کوچکش و سپس #ابوالقاسم پسرش را در نوجوانی از دست میدهد.
🔺️بعد از مدتی به یاد فرزندانش بیمارستانی در قم میسازد که نام آن را بیمارستان #فاطمی میگذارند که در حوالی محله #یخچال_قاضی و نزدیک چهارراهی واقع بود که به آن، چهارراه فاطمی یا چهارراه بیمارستان میگفتند.
🔺️این بیمارستان را در دهه ۶۰ برای احداث خیابان #معلم تخریب میکنند.
🔗برای آشنایی بیشتر با #دکتر_فاطمی به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀 کوچه آقازاده- بخش چهارم
✏️آقای مهدی حاضری
🔹️امام خمینی پس از هفت بار تغییر منازل #استیجاری در محلات مختلف شهر قم، از سال ۱۳۲۳ در منزل محله #یخچال_قاضی مستقر شده و در نهایت به واسطه اظهار ناراحتی همسرشان بانو قدسایران #ثقفی، از جابهجاییهای مکرر، پس از دو سال سکونت به صورت استیجاری، آن را در سال ۱۳۲۵ از مالک #خریداری میکنند.
🔸️ایشان برای حضور در نماز جماعت مدرسه #فیضیه یا زیارت حرم حضرت معصومه(س) و شرکت در مجالس درس و بحث خود در مسجد #محمدیه و حجرههای اطراف صحن حرم، ظاهرا بیشتر از مسیر این #کوچه عبور میکردهاند.
🔹️سیدمهدی #امامجمارانی از قول فرزند امام، مرحوم حاج #سیداحمد خمینی میگوید: زمانی که بچه بودم پدرم روزهای چهارشنبه بعد از تدریس برای زیارت به #حرم حضرت معصومه (س) میرفتند. روزی از حرم برمیگشتیم و دستم در دست پدر بود. وقتی وارد کوچه آقازاده شدیم، پدرم به من گفت:
از روبهرو سیدی میآید و همراهش هم چند نفر هستند.
🔸️نام آن سید، #نواب_صفوی است. برو او را از نزدیک ببین که بعدا پشیمان نباشی از اینکه او را ندیدهای ... . من که از پدرم جدا شدم ایشان بلافاصله وارد کوچه فرعیای شدند که خانه آقای #شریعتمداری بود تا با آقای نواب روبهرو نشوند و مستقیم ملاقات نکرده باشند. (خاطرات امام جمارانی ج ۱، ص ۱۶۸)
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
📜 متن وقفنامۀ بیمارستان فاطمی
🔹️و بعد - حضرت آقای حاج میرزا سید محمد #فاطمی_قمی (دام علاه) رئیس شعبۀ دیوان عالی تمیز، وقفِ موبد دائمی فرمود: تمامی شش دانگ یک دستگاه #مریضخانه ملکی متصرفی جدید البناء خودشان را که واقع است در قلعه را به حدود مرقومه شمالا به یخگیر #یخچال_قاضی و به باغچه #ارباب_حبیب_الله جنوبا به مریضخانه #سهام_الدوله شرقا به اراضی #باغ_قلعه غربا به #باغ_نو (وقفی آستانه مقدسه حضرت معصومه) بر کلیه مرضی [مَرضا = مریضان] و #تولیت موقوفه را با خودشان قرار دادند مادام حیاته.
🔸️و بعد با شخصی که خود ایشان #معیّن میفرمایند و صیغه #وقف جاری شد و به تصرف وقف هم دادند به تاریخ شنبه بیست و هفتم رجب سنه ۱۳۵۴ مطابق سوم آبان ۱۳۱۴
محمد الحسینی القمی
🔹️سواد مطابق با اصل و اصل به ابرازدهنده مسترد گردید. ۱۳۱۴/۸/۱۹»
📚منبع: خاطرات سیدمحمد فاطمی؛ ص۲۵۲
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
🌀 محل سکونت امام در قم 🔺️بخش اول 🎙آیتالله محمد یزدی: 🔸️اما در خصوص محل #زندگی امام، به اتفاق به ا
🌀محل سکونت امام در قم
🔺️بخش دوم
🎙آیتالله محمد یزدی:
🔸️چند روز پس از آنکه برای امام خانهای #مناسب و خوب تهیه کردیم، یک روز احمدآقا اطلاع دادند که امام فرمودند: من در خانه #خیابان_ساحلی نمیمانم؛ چون خیلی #اعیانی است و تزئیناتش زیاد است. گفتم: یعنی چه؟ ما این همه برای آماده کردن این خانه #تلاش کردهایم.
🔹️این موضوع را با آقایان #اشراقی و #منتظری در میان نهادم و مجدداً به یاد کوچههای تنگ #یخچال_قاضی افتادیم و به احمد آقا هم گفتیم:آیا فکر #اجتماع مردم را کردهاید و میدانید مردم چقدر به مشکل برخواهند خورد؟
🔸️احمد آقا گفت: میدانید که وقتی امام حرفی را بزنند دیگر #بالای_حرف ایشان نمیشود حرفی زد. خلاصه ظرف همین دو سه روز باید در این خصوص فکری کرد.
🔹️قرار شد احمد آقا خودش با ما همراه شود. شروع کردیم به دیدن خانه. در مسیر خیابان #بهار، منزلی پیدا کردیم که از نظر ما بسیار #مناسب بود و صاحبش هم از صمیم قلب ابراز کرد تا هر وقت که خواستید، میتوانید از اینجا استفاده کنید.
🔸️حاج احمد آقا گفت: اینجا برای امام مناسب نیست. ولی برای #مادرم خوب است. اگر آنها از امام جدا باشند، بهتر است.
🔹️دوباره شروع کردیم به جستجو [برای خانه امام]. اما خانهای که باب #میل احمدآقا باشد، پیدا نکردیم. تا این که مرحوم احمدآقا گفتند: اگر موافقید برویم #منزل شما را هم ببینیم. گفتم: منزل ما خیلی #کوچک است و بعید است به درد شما بخورد. گفت: دیدنش ضرر ندارد. احمدآقا منزل را دید، ولی نظر #خاصّی نداد. چند روز بعد اطلاع داد که امام فرمودهاند:به منزل آقای #یزدی میرویم.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom