♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️
برای اولین بار سرم داد کشید، کاسه ی شیر را در سفره ریخت، چهره اش در هم کشیده شد : اگه بلد نبودی زندگی کردن، بیخود میکردی شوهر کنی، تو این ظرف برای سگم غذا نمیارن که تو برای من آووردی.
دست و پایم می لرزید. من دیوانه وار دوستش داشتم. ناراحتی اش برایم از به آخر رسیدن دنیا هم سخت تر بود.
اشک هایم بی اختیار بر صورتم جاری شد :ببخشید علی جان، ببخشید...
از کنار سفره بلند شد؛ بالای سرم آمد. یعنی می خواست من را بزند؟
قلبم چنان میتپید که انگار صدای برخوردش به قفسه سینه ام تا هفت محله میرفت.
یک دفعه خم شد، سرم را بوسید و از اتاق بیرون رفت.
گریه امانم را برید، چنان گریه می کردم که اگر کسی نمی دانست فکر می کرد کتک مفصلی خورده ام.
سفره را جمع کردم، یک کاسه روحی سیاه، که شیر در آن سر رفته بود و دور تا دورش چنان شیر سوخته شده بود که آدم چندشش می شد.
حق داشت عصبانی شود. رد چشمانم به طاقچه رسید.
طاقچه ای که لیوان علی را همیشه در آن می گذاشتم.
آخر هر بار که میرفت لیوان آبی به او می دادم و آن لیوان را تا بازگشتش از تهران در طاقچه میگذاشتم و هرروز بویش میکشیدم و روی صورتم می گذاشتم.
به خودم آمدم: علی کجا رفتی؟ علی... علی جان...!
اینجایی؟
سفره رو هنوز جمع نکردم. چرا اینجایی؟
بازهم این سنگ سردِ ترک خورده... علی اصفهانی، تاریخ فوت ۱۴/ ١٠ / ۱۳۵۷
علی جان، یاد گرفتم چطوری زندگی کنم. چطوری به خودمو همسرم احترام بزارم. ولی حیف تو نیستی تا ببینی برات چه ها که نمی کردم. ۴۳ ساله بی تو، با آموزش تو، همسر داری میکنم. چقدر جای تو خالیه. منو ببخش که هر بار سنگ مزارت رو با سفره ی دو نفره ی عاشقانمون اشتباه میگیرم و خیس اشکش می کنم.
اینجا کاسه صبرم از دوریت لبریز میشه، تو بی نظیر بودی، بی نظیر....
برای من بهترین همسر دنیا بودی.
چرا نمیتونم جلوی اشکام رو سد بزنم، صدای گریَم رو کم کنم؟
همه دارن نگام می کنن، خجالت بکش.
علی جان، آرومم کن، به بوسه ی روی سرم به شدت احتیاج دارم.
(داستانی کاملا واقعی)
✍️به قلم : سرکارخانم آمنه خلیلی
#داستانک
#سفره
#متن_نوشت
#گروه_تبلیغی_تارینو
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/tarino
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️
✨﷽✨
#نکته_ناب
#انسان_درست
#عکس_نوشت
#گروه_تبلیغی_تارینو
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/tarino
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌿﷽🌿
🔰تظاهر به دانایی نکنید✨
✔️اگر در جمعی حضور دارید هستید که در مورد موضوعی صحبت پیش می آید که اطلاعی درباره اش ندارید، اظهار دانایی نکنید و نظر ندهید.
بلکه درباره ی آن موضوع سؤال کنید و ببینید چه کسی در این مورد اطلاع خاصی دارد.
👌این طرز رفتار سبب می شود دیگران احترام بیشتری به شمابگذارند.
#حال_خوب
#آداب_معاشرت
#متن_نوشت
#گروه_تبلیغی_تارینو
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/tarino
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
﷽
💠 در هنگام شوخی کردن با همسر، مطمئن باشید که همسرتان نسبت به آن موضوع حساسیت ندارد!
💠 نباید به گونهای باشد که باعث تحقیر شدن همسرتان گردد و به شخصیت وی لطمهای وارد کند.
💠 اگر همسرتان احساس کند که حتی در شوخیهایتان هوای دلش را دارید عاشقتان میشود.
#همسرانه
#شوخی_با_همسر
#متن_نوشت
#گروه_تبلیغی_تارینو
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/tarino
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🧚♂️﷽🧚♂️
🔸ما همیشه صداهای بلند را می شنویم،
پر رنگ ها را می بینیم،
و "سخت ها" را می خواهیم…
🗯️غافل از اینکه 👇👇
خوبها آسان می آیند،
"بی رنگ" می مانند،
و بی صدا می روند... 🌿🌿
#تلنگر
#انسان_خوب
#متن_نوشت
#گروه_تبلیغی_تارینو
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/tarino
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🗝یادگیری خود را متحول کنیم📝
1️⃣1️⃣سختترین امتحان زندگی؛ بذل و بخشش از مال است.
2️⃣1️⃣اگر از فرصتها مانند شب امتحان، بهره ببریم؛ موفقیت خود رار تضمین کردهایم.
3️⃣1️⃣نزدیکترین راه به هدف، بهره بردن از تجربههاست.
4️⃣1️⃣قبل از هر کاری با آزمایش، از هدر رفتن وقت و سرمایهها جلوگیری کنید.
5️⃣1️⃣کلید رسیدن به هدف درک تجربههاست پس با کسب تجربه هدفهایمان را سامان دهیم.
6️⃣1️⃣بزرگترین مانع موفقیت، تردید در برنامههاست پس با گامهای محکم، تردیدها را در هم بشکنید.
7️⃣1️⃣با گفتگوهای علمی و با گفتارهای معنوی، آرامش خود را بیشتر کنید.
8️⃣1️⃣استاد و دوست راستگو، ما را به اهدافمان نزدیک میکنند پس در انتخابشان بیشتر دقت را نمایید.
9️⃣1️⃣آموزش را با تقویت حافظه به کمال برسانیم.
0⃣2️⃣مطالب آموزشی را در حد فهم مخاطب مطرح کنید.
#مشاوره
#مهارت_یادگیری_2
#متن_نوشت
#گروه_تبلیغی_تارینو
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/tarino
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄