eitaa logo
تارینو
674 دنبال‌کننده
2هزار عکس
772 ویدیو
1 فایل
☀️در این کانال نکات کلیدی برای خوشبختی رو پیدا کنید. نکته ناب، تلنگر، همسرانه، تربیت فرزند، حال خوب، داستانک و... 🤩 همراه ما باشید❤️ https://zil.ink/tarino ارتباط با مدیر : @farghelit29
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/tarino ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @tarino
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* 🟢چگونگی رفتار با همسر ❤️ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/tarino ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @tarino
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/tarino ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @tarino
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊️صدای آواز پرنده ها را می‌گذارم. چشم هایم را میبندم وخودم را تصور می‌کنم میان جنگل. 🌾نسیم خنکی صورتم را نوازش می‌دهد. بوی برگ تازه. بوی نم باران. بوی تنهایی .من واین پرنده زیبا... در این هوای غم گرفته چه می‌چسبد.🍀 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/tarino ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @tarino
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💭💭💭💭💭💭💭💭💭💭💭 *┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* « عمو ایوب» همه به آن طرف خیره شده بودند و اشک می ریختند. جمعیت آنقدر زیاد بود که جای سوزن انداختن نبود. افرادی با لباس نظامی ایستاده بودند و با خشونت مردم را با چوب و گاهی دست خالی پس می‌زدند. بچه ای نحیف، دست پدرش را چسبیده بود و سعی می‌کرد روبه‌رو را ببیند. گویی اولین بار است که چنین جایی می آید. در نظرش شاید یک شهربازی بزرگ آن طرفِ جمعیت بود و یا شاید جمعه بازاری شبیه به جمعه بازار شهرشان. در ذهنش مدام دنبال جواب میگشت. دست دیگرش را به لباس پدر کشید و گفت: بابا دارم خفه میشم، بغلم کن. پدر بی درنگ او را در آغوشش گرفت. پسرک سرهای تراشیده شده و حتی پرموی مردان و چادر های رنگارنگ زنان را به خوبی می‌دید. انگار بالای قله کوه رفته بود. حالا می توانست آن دور دورها را ببیند. با دقت به محل توجه مردمی که گریه میکردند نگاه کرد. ولی نمی فهمید چه خبر شده است. آنجا که چیزی نبود. فقط چند قبر خاکی...! نسیمی آرام، ولی گرم شروع به وزیدن کرد و آویز پشت سربند پسرک را که روی آن نوشته شده بود « یا حسن مجتبی» به تکان خوردن وادار کرد. پسرک نگاهی به پدر کرد و گفت: برای این مرده ها دارید گریه می کنید؟ پدر که اشک روی گونه هایش تیله وار می غلطید گفت: اینا آدمای بزرگی هستن. درسته قبرشون خاکیه ولی این چیزی از خوب بودنشون کم نمیکنه. ما دوباره براشون گنبد خوشگل میسازیم، مثل گنبد امام حسین. اونجا رو که یادته؟ پسرک گفت: آره یادمه. لبخندی زد و ادامه داد: خونه رفتیم به عمو ايوب بگو‌ بیاد براشون درست کنه، مگه خونه ی ما رو اون درست نکرده؟ اما سکوت پدر او را هم ساکت کرد. و هر دو به قبر های بدون بارگاه و نگهبانان بددهان و بی ادب خیره شدند. 💢 به قلم : آمنه خلیلی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/tarino ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @tarino 💭💭💭💭💭💭💭💭💭💭💭💭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/tarino ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @tarino
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* 💠 یکی از مشکلاتی که در زندگی مشترک می‌تواند باعث ایجاد معضلات بزرگ‌تر گردد این است که زن یا مرد علّت ناراحتی و دلخوری از همسر خود را بیان نمی‌کنند و فقط با چهره‌ی اخمو و یا قهر و کم محلّی به همسر، آشفتگی و دلخوری خود را ابراز می‌کنند در حالیکه همسرش علّت این دلخوری را نمی‌داند و شاید چندین احتمال را به عنوان علّت ناراحتی وی در ذهن خود ردیف می‌کند که باعث کلافگی او می‌شود. 💠 ناراحتی خود را یا به شکل صحیح مدیریّت کرده و ابراز نکنید و یا علّت آن را خیلی شفّاف، دوستانه و بدون داد و قال به همسرتان بگویید تا جلوی سوءتفاهم‌ها و برداشت‌های غلط و در نتیجه تصمیمات نادرستی که اوضاع را پیچیده‌تر می‌کند بگیرید. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/tarino ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @tarino
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ 🟢 کتابخوانی را در خانه ترویج کنیم. تولیدگر و تدوین : علیرضا حبیبی طراح : مهدی زیبا ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/tarino ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @tarino
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/tarino ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @tarino
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🧚‍♂️﷽🧚‍♂️ 💭نکات کوتاه و کاربردی در باب تربیت فرزند 🔵با فرزند خود اینگونه باشیم 👇 1️⃣بچه خود را موجودی آسمانی بدان و مانند یک گل به او رسیدگی کن. 2️⃣شما می توانید با انتخاب نام نیک برای فرزندتان، اولین هدیه را قبل از تولدش به او بدهید. 3️⃣مسئول شما هستید، اجازه ندهید هیچ کس جای مادر را برای بچه پر کند. 4️⃣مواظب باشیم که رفتاری یکسان نسبت به بچه ها داشته باشیم و بین آنها فرق نگذاریم. 5️⃣آیا می دانید بهترین کار تو، دوست داشتن فرزندت می باشد. 6️⃣یادمان باشد، بوسیدن فرزند خود را هیچ گاه فراموش نکنیم. 7️⃣تجربه کنید، بهترین راه ارتباط با کودکان، کودک شدن است. 8️⃣برای سعادت فرزند خود، سعی کن بهتر از مال را به او ببخشی. 9️⃣اگر بچه ات را تربیت نکنی، او را آن طور که می خواهند تربیت می کنند. 🔟برای تربیت فرزند خود، محبت سه چیز را در دل آنها زیاد کنیم: پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله، اهل بیت علیهم السلام و قرآن. ادامه_دارد... ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/tarino ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @tarino
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔮📿🔮📿🔮📿🔮📿🔮📿🔮📿 *┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* « A. A» گویی همه از این اتفاق خوشحال بودند. یکی میگفت: مرتیکه خسیس، خوب شد مُرد😠. این همه مال و منال داشت ولی نمیدونست چطور کمک چهار تا بدبخت، بیچاره بکنه. 😒 یکی دیگه میگفت: خدا نمیدونه مال رو به کی بده! 🙊خیلی به فکرمون بود، حالا باید خاکسپاریشم بریم، برای یه آدمی که ارزش هیچی نداره. 🤨 یک دفعه صدای سرکارگر بلند شد🔉: همه به صف شید، آقا اومدن. پسر رئیس کارخانه آقای اشرف زاده وارد شد، لباس های مشکی پوشیده بود و از مرگ پدرش بسیار ناراحت بود.😔 همه با هم به او تسلیت گفتند، آقای اشرف زاده رو به همه کرد و با غمی بزرگ گفت: از همه شما ممنونم، خدا شما رو حفظ کنه. قبل از تشییع جنازه ی پدر خدمت رسیدم تا ازتون خواهش کنم از پدر من راضی بشید؛ پدر دیگه دستشون از دنیا کوتاهه، اگه در حق شما بدی کرده حلالش کنید. و بعد دست در جیب لباسش کرد و قرآن کوچکی📖 بیرون آورد و بوسید بر دیده گذاشت و ادامه داد : به حق این قرآن ازش بگذرید و اگه حقی هست بفرمایید بنده ادا میکنم، پدر امروز به دیدار حق رفت و ما فردا میریم «انالله و انا الیه راجعون»... اشک در چشمان اقای اشرف زاده و کارگران جمع شد. کارگران همه یک صدا گفتند: حلالش کردیم، خدا رحمتشون کنه، ما بدی ازشون ندیدیم.✋ راست میگفتند، در نظر کارگران اشرف زاده فقط خسیس بود، هرچند اخلاق خیلی خوبی داشت. پسر رییس کارخانه لبخندی🙂 سرشار از رضایت بر لبانش نشست و رو به سرکارگر گفت: به کارگران بگید برند منزل، حقوقشون پرداخت میشه، تا هفتم پدر کارخانه تعطیله. و سپس از در خارج شد. ولی کارگران روزهای بعد متوجه چیز عجیبی شدند. دیگر از ارزاقی که چند روزی یکبار به در منازلشان با نام «اهدایی از طرف مهدی (عجل) » آورده می‌شد خبری نبود. همیشه زیر ارزاق نوشته شده بود « A. A»، ولی نمیدانستند این ارزاق از کجاست و از طرف چه کسیست. کارگران که از نرسیدن این کمک های بسیار بزرگ، در این وضعیت مالی بد به شدت ناراحت بودند، دور هم جمع شدند و گفتند: دقیقاً از روزی آوردن این بسته ها قطع شد که اکبر اشرف زاده ی خسیس و بی احساس از دنیا رفت، چقدر این مرد برامون شر بود😠 به قلم : آمنه خلیلی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/tarino ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @tarino 🔮📿🔮📿🔮📿🔮📿🔮📿🔮📿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا