اما روش عملی خودسازی چطوریه؟
خودسازی و خودشناسی درهم تنیده هستند هردوشون از دل هم در میان و باهم همراه هستند
⭐که باید انسان بنویسه...
یعنی از خودش حسابرسی کنه به خاطر اعمال و رفتار و حتی افکارش..
می تونه جواب دادن به سوالات خاصی باشه
عنوان کردن کارهای خوب و بد با درج امتیاز دادن ووو
فقط توجه کنید خیلی طوماروار ننویسید که بعدا زده بشید و رهاش کنید... کار خوب اندکش اگر به طور مستمر باشه ارزش داره نه اینکه یه روز بنویسیم و بعدا رها کنیم"
⭐ این نوشتن های آخر شب از ریشه های عمل باعث میشه که درطول حواسش، قلبش فقط سمت هدف اصلی باشه و البته خودش رو بهتر بشناسه
یعنی می دونه که خب آخر شب من باید جواب بدم ها؛
و صرفا توجه کنید که نوشتن خشک و خالی بدور از هرگونه ریشه یابی شما وقت خودتون رو بیشتر هدر می دید!
مهم نیست که شما امروز 100 هزار تومان به یتیمی هدیه دادید یا نه!
مهم اینه که به چه مقصودی این کارو انجام دادید...
که به گفته ی قرآن ارزش انسان به نیت و مقصود اعمال هست نه اندازه ی عمل
یا برفرض اگر کسی امروز غیبتی کرد، به چه علتی؟ شاید ریشه اش حسودی باشه که می فهمه و سری بعد مچ خودش رو می گیره... سعی می کنه دیگه حسود نباشه و داشته های اصلی زندگی خودش رو با ظاهر مردم قضاوت نکنه و اینطوری با یک تیر چند نشون می زنه!
#رنجِآدمشدن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐مهم نیست در امروز چه کارهایی کرده ام[کارای خوب]
مهم اینه...
الاعمال بالنیات"
برای فهم خودشناسی"
دو نوع خود شناسی داریم
شناختن وجود کلی انسان،
شناختن خود
برای شناختن عمومی انسان که میشه به کتاب های زیادی مراجعه کرد
آثار استاد حاعری، مطهری،قرائتی، توکلی ووو
اما برای شناخت خود، تویی که با نفر بعد متفاوت هستی باید کتاب خودت رو بخونی و هیچ جایی دقیقا از درون تو ننوشته ان...
شناخت خودت می تونه با شناسایی در موقعیت های متفاوت باشه
مثلا: اگر از دست خواهرم همیشه ناراحتم و با چیزهای کوچیک سریع به دل می گیرم یعنی زودرنجم"
که اینم با یه شبه فهمیدن به دست نمیاد... ممکنه تو ماه ها و حتی سال ها درگیر پیدا کردن فقط یک ریشه از درونت باشی
⭐شناخت انسان فقط به شناخت صفات انسان منتهی نمیشه... و شما هرچقدر تلاش کنید که چیزهای جدیدی از درونتون بفهمید بازم چیز جدیدی هست که اونو هنوز کشف نکردید..
انسان ادامه داره!
کشف استعداد ها، نیاز ها، احساسات مختلف و جهت دادن به این ها میشه نوعی خودشناسی...
#رنجِآدمشدن
برای شناخت ناخودآگاه و عمیق شدن درون خودت می تونی داستانی بنویسی درباره ی خودت
درواقع خودت رو به چالش بکشی..
این مخصوصا برای کسایی که اهل قلم هستن خیلی مناسبه، برای کسایی که قلمشون نرمه.
⭐وقتی شما کتابی می خونید درواقع دارید، تفکرات اون نویسنده رو می خونید... اینم همونه
شما خودتون رو نقش اصلی داستان قرار می دید و اجازه می دید ناخودآگاه اتون براتون بنویسه نه خودتون!
سعی کنید خودتون رو کاملا در وضعیت های مختلف شرح بدید
_خب اینم نوعی از خودشناسیه و باعث میشه از حالت خشک دربیاد" شاید بهتر بود براتون یه نمونه بفرستم تا دقیقا بفهمید منظورم چیه ولی همین کافیه
_و اینکه این باید درکنار نوشتن اصلی تون و اون خودشناسی باشه تا جواب بده
_نوشتن باید هدفمند باشه
#رنجِآدمشدن
کلا برای شناخت خودتون باید خودتون رو در موقعیت های مختلف به چالش بکشید•
مثلا: من اگر چهار شخصیت داشتم، یعنی از چهارتا موجود تشکیل شده بودم، شخصیت های من چه اسمی به خودشون می گرفتن؟
یعنی شما فکر می کنید چه صفاتی درون شما، شخصیت شمارو شکل می دن؟
یکی میگه: من
یک شخصیتم مذهبیه
دومی آدم خیلی دیوونه ایه
سومی خیلی برونگراست
چهارمی زود عصبی میشه
و بعد برای هر شخصیت تعیین کنید چه لباسی می پوشن، چی دوست دارن بخورن، کدومشون رهبر بقیست، کدومشون رو دوست ندارید
کدومشون آزار دهندست
کدومشون دوست داشتنی تره ووو
کدومشون با اون یکی رفیق تره و سازگاری داره؟
وو هزاران سوال مختلف که در اینجا نمی گنجه راهی برای شناخت خودتونه!
اینطوری می تونید بفهمید تضاد های زندگیتون کجاست و چرا به چیزی که قبول دارید، عمل نمی کنید "
#رنجِآدمشدن
مسافر نـور
یک قدم فاصله از خودارضایی•
و خب حرفا زیاده و وقت کم
امیدوارم که این بحث کوچیکمون بدردتون بخوره رفقا ...
یه مدت باید دوباره غیبم بزنه!
نمی دونم کی بیام، شاید نیام
ولی خب شما عادت دارید به غیبت های ما.
اگر موندید باز باهم دیگه میام حرف می زنیم، رشد می کنیم و خلاصه که آره
اگرم نه انشاءالله هرجا هستید سبز باشید🌙
یادتون باشه انقلاب های بزرگ اول از درون رخ داده بعد وارد محیط شده!
هیچ انسان تحول نیافته ای قدرت تحول یک نسل رو در بر نمی تونه بگیره...
همونطور که گفتم هرکسی نمی تونه خودش رو وارد چهارچوب های تعیین شده ای کنه... امیدوارم که انتخاب اتون متفاوت بودن باشه نه زندگی کردن مثل بقیه مردم
مثل بقیه خوابیدن
غذا خوردن
ورزش کردن
مثل بقیه کار کردن
فکر کردن
ازدواج کردن
رنج کشیدن
وووو
خب بنده بعد مدت ها به این رسیدم که مسافر بودن چیزی غیر از این نیست...
البته خودشناسی و خودسازی انقد بحثش گستردست که نمیشه با چند تا پیام، عمیق اهمیت و ضرورت اون رو گفت... درحدی که گفته بشه عالیه و شما می تونید خودتون برید دنبالش
یعنی حتما برید..!!
کتاب بخونید، ولی نه در حدی که قوه ی فکر کردن رو از شما بگیره... نویسنده ی مورد علاقه ی من استاد صفاعی حائری هستن و با متن هاشون زندگی می کنم...
چون تو درموقعیت های متفاوت کتابی رو می خونی و در تو اثر می ذاره پس کتاب خاصی معرفی نمی کنم؛ انسان ها متفاوت هستند
معرفی کانال درست حسابی: @Elnevesht
چون یک انسان خودساختست و متنهاش برای خودشه کپی شده نیست.. و مهم تر از همه داره از انسان حرف می زنه.. البته الان متاسفانه فعالیت نداره
اینم به عنوان یه توصیه از دوستتون داشته باشید پیش خودتون:
خودتون قدر خودتونو بدونید و همیشه اولویت خودتون باشید در کارها♥
خب دیگه من برم
خیلی رفتم رو منبر
خیلی برای همسفرتون دعا کنید...
به یادتون خواهم بود
یاعلی
مرگ مرگ مرگ
هر اومدنی رفتنی داره... تو اگر بفهمی امشب نیستی بازم میری پورن ببینی؟
آدمیزاد ذاتااا فراموش کاره!
باید بپذیریم یه روز می ریم.. باید قبول کنیم... پیشنهاد من اینه وصیت نامه ای بنویسید تا ببینید چقد به اون چیزی که می خواید بشید نزدیک شدید... همیشه به اون نگاه کنید.. ما با یادآوری اموات درواقع خودمون رو به یاد میاریم..
می دونی تو آدم خیلی خوبی هستی، چون داری برای رشد و بهبود وضعیت خودت تلاش می کنی
خیلیا اصلا به خیالشونم نیست ... ولی مشکلت اینه فراموش کاری ... من معقد هستم کسایی که یه اشتباهی رو بارها رو تکرار می کنن آدم شکرگزاری نیستن... وقتی لغزش دارن میگن شکست خوردیم!
بابا جون... تو شکست نخوردی بلکه داری بزرگ میشی...این اسمش شکست نیست، بلکه داری یاد می گیری... شکست یه کلمه است که منو تو روی کارایی که نمی خواستیم اتفاق بیوفته می چسبونیم بهش!
حالا این لنزِ واقعیت رو روی چشات بزن و ببین که قبلا لغرش داشتی و چه کارایی که می کردی
ولی آیا الانم مثلِ قبله؟
مثل قبل تو بی تفاوتی؟
مثل قبل تو فکر می کنی؟
شهوت یک چیزی نیست که یک روزه با جادو و قرص و دوا درست بسه...
یه غریزه توی جسمت دستکاری شده و زمان می بره تا از تمامِ وجودت بره... سم زدایی زمان می بره، لغزشم داره! زمان می بره همه ی این ها..
یعنی تا وقتی شروع می کنی ترک کنی تحریک ها بیشتر میشن... عقلت توجیه می کنه و بعد 30 روز میگی حاجی بیخیال ما اینکاره نیستیم...!!
من اینارو دارم بهت میگم که بپذیری... ترک سخته! کار هرکسیم نیست... ولی شدنیه با گذشت زمان، با روش های اصولی، با مراقبت... ببین واقعا میشه ها!
فقط باید تمرین کنی... کسی چه می دونه... شاید این شهوت باعث بشه تو بری گناهای دیگتم پاک کنی... شروع خودسازیت بشه... پس انقد غر نزن نگو چرا این اومد منو بدبخت کرد... چرا شهوت فقط منو بیچاره کرد،، چرا با این سن کم؟ چرا منوووو
اومده چون نقطه ضعف تو در اینه... مثلا دیدی خیلیا براشون این موضوع حیاتی نیست؟ خب برای اون یه چیز دیگه باعث رشدش میشه... برای اون دردهای دیگه ای هست... بابا جون تو فقط با این می تونی رشد کنی..
اصلا کلمه ی درد رو باید باهاش رفیق شد و ازش نترسید... من می خوام یه پله بیای بالاتر و نگی چرا فقط من دارم از این شهوت، از این موضوع ضربه می خورم... می خوام بگی که این شهوت برای منه چون فقط به وسیله ی این تونستم رشد کنم، به وسیله ی این تونستم به خدا نزدیک بشم، به وسیله ی این تونستم روضه گوش بدم، به وسیله ی این من متوجه اشتباهاتم میشم و می فهمم که انسان چقدر وسعت داره...
ایا همه ی اینا نشد؟
یعنی مبارزه و با غریزه های دست کاری شده باعث میشه تو به این وسعت برسی...
وقتی این اتفاق افتاد، به نظرت بیشتر خدارو نمی فهمی؟ بیشتر حسش نمی کنی؟ دعا کردن و خواسته هات از خدا بیشتر نشده؟ تلاشت چی؟
پس این رنج و هرچی که در گذشته اتفاق افتاد رو بپذیر و قبولش کن... اول گذشته ات رو بپذیر... و بعد خودت رو... اگر خودتو بخوای سرزنش کنی که رفیق آخه نمیشه... خودِ تو زخم خوردست حالا اگر بیای خودت رو سرزنش کنی زخم های این خود ضریب می گیره و زخم هاش عمیق تر میشه...
خودت کم آسیب ندیدی که حالا با این افکار و سرزنش و دردهای بیشتر،اون رو بدترش کنی!
لازمه ی ترک پذیرش آنچه کردی و آنچه باعث این اتفاق شد و حتی آدمایی که ممکنه در شکل گرفتن این اشتباه دخیل بوده باشن...
خیلی ها نمی تونن در مسیر نور باقی بمونند.. خیلی ها سریع شکسته میشن و کنار می رن چون نمی تونن خودشون رو ببخشن... انقد این احساس شدت داره که می پذیره دیگه جایی برای رشد نداره و از صحنه ی مبارزه خارج میشه!
ولی من یه سوالی دارم؟
انتخاب تو چیه؟
پذیرفتن خودت با وجود تمامِ زخم ها و تلاش برای بهبود زخم یا ناامید بشی و بذاری این زخم ها شدت بگیرن؟
اصلا می دونی شکست یعنی چی؟
شکست یعنی ناامید شدن و جا زدن!
ناامیدی خیلی راحته چون دیگه تلاشی نمی کنی برای پاکسازی و از صحنه به راحتی کنار میری... تو به خدا هم اون موقع نیازی نداری، چون ناامیدی... پس امیدت چه کسی خواهد بود؟ خودت شاید حتی شیطان..!
لغزش کردن جزعی از مسیرِ... شکست وقتی هست که دیگه بعدِ لغزش برای خودت کاری نمی کنی و راه غلط رو ادامه می دی... شکست یعنی ناامید شدن از خدا... وگرنه که لغزش شکست نیست... تو باید انقد زمین بخوری تا بفهمی چجوری حرکت کنی... و اینجا کوتاهی عمر و لذت هارو در شهوت می بینیم... ما به مرگ نزدیک می شیم، به نور... حواست هست؟
.
.
.
#خودارضایی
#ترک_خودارضایی
یوقتایی لازمه که تنها باشی ...
بین شلوغیا دست خودت رو بگیر، ببر یه گوشه و بگو چته؟
هیچ کسی بهتر از خودت این کارو انجام نمی ده
هدایت شده از میم صاد
میدونی اصالت توی ارتباطها و صحبتای
غیرضروری با نامحرم یعنی چی؟!
یعنی سر بهونههایی مثل تنهایی
رو خودت برچسب تخفیف نمیذاری
یعنی تو هم وقتشو داری، هم فرصتش
برات به وجود اومده و هم کسی نمیفهمه
که بخواد مذمتت کنه، ولی چون میدونی
اشتباهه انجامش نمیدی
و تن به هر رابطهای نمیدی
فضای حقیقی و مجازی هم نداره
پیوی و ناشناس هم نداره...
این اصالت واقعیه🚶♀
#حرف_حساب