📚کتاب رمان پسرک فلافل فروش
#پارت34
يکي از دوستانش ميگفت: يک بار شعاري را گوشه اي از پل عابر ديده بود. به من اطلاع داد که يک شعار را در فلان جا فلان قسمت نوشته اند و من دارم ميروم که آن را پاك کنم.
گفتم: آخه تو از کجا ديدي که اونجا شعار نوشته اند!؟
گفت: من هر شب اين مناطق را چک ميکنم، الان متوجه اين شعار شدم.
بعد ادامه داد: کسي نبايد چيزي بنويسد، حالا که همه ي مردم پاي انقلاب
ايستاده اند ما نبايد به ضد انقلاب اجازه ي جولان دادن و عرض اندام بدهيم.
هادي خيلي روي حضرت آقا حساس بود.
يک بار به او گفتم اگر شعاري ضد حکومت روي ديوار بنويسند و ما
برويم آن را پاك کنيم، چه سودي داره چرا اين همه وقت ميگذاري تا شعار
پاک کني؟ اين همه پاک مي ُ کني، خب دوباره مينويسند!
گفت: نه، اين كساني كه مينويسند زياد نيستند. اما ميخوان اينطور جلوه
بدهند كه خيلي هستند. من اينقدر پاک ميکنم تا ديگر ننويسند.
در ثاني اينها دارند يه مسئله را كه به قول خودشون به رئيس جمهور مربوط
ميشه به حساب رهبري و نظام ميگذارند. اينها همه برنامه ريزي شده است.
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1