#چند_لحظه_عاشقے 😇
#خاڪریز_خاطرہ_ها 😌❤
لحظاتی بود که با دوستان بیرون میرفتیم و باهم برای رفتن به هیئت برنامهریزی میکردیم.او هم همراه ما بود اما اگر خانواده اش چیز دیگری میگفتند، دعوت ما را رد می کرد و با آنها میرفت.
به شـدت مطیع حرف پدر و مادرش بود.هر چه که آنها میگفـــــتند در اولویت بود.در صورتی که ممکن بود ما به خاطر دوستان با برنامههای خانواده همراهینکنیم و و وقتمان را با آنها بگذرانیم....
📚| #ابووصال
ڪتاب طلبه دانشجو،
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیرے🕊
جوان مؤمن انقلابی
#چند_لحظه_عاشقے 😇
#خاڪریز_خاطرہ_ها 😌❤
هر هفته می رفت جمکران.
یک سفر با هم رفتیم، شب جمعه بود و شب شهادت حضرت زهرا (س)، اول رفتیم تهران، روضه ی بیت رهبری، توی صف ورودی گفت: میای برای آقا نامه بنویسیم؟
گفتم: چرا که نه! خب حالا چی بنویسیم؟
بنویس: آقا دعا کنید شهیــد بشیم...
در آخرین پیامش برایم نوشت:
سلام داداش، خوبی بدی دیدی حلال کن، ان شاءالله امروز عازمم، دعا کن روسفید بشم..
بهش زنگ زدم پرسیدم: کی برمیگردی؟
خیلی جدی گفت: ان شاءالله دیگه بر نمی گردم....
🗣 به روایت از دوست شهید
#شهید_محسن_حججی🌷
جوان مؤمن انقلابی