🌷نکته تفسیری صفحه ۲۴۳🌷 چشم زخم: هنگامی كه حضرت یعقوب، پسرانش را برای دومین بار به سوی مصر روانه كرد، به آنان توصیه کرد كه همگی با هم از یك دروازه وارد پایتخت مصر نشوند؛ بلكه جداگانه و از چند دروازه وارد شهر شوند. برخی از مفسّران معتقدند كه این توصیه بدین علت بود كه یعقوب نمی خواست جمع یازده نفره ی پسران رشید و خوش‏ قامتش در كنار هم، نظر اهالی شهر را به سوی خود بکشاند و مبادا چشم زخمی به آنان برسد. آری، چشم زخم، حقیقتی است كه در جهان انسان ها وجود دارد و پیشوایان معصوم نیز وجود آن را تأیید كرده اند. در روایتی از امیر مؤمنان علی می خوانیم: «چشم زخم حقیقت دارد، و دعا برای دفع آن نیز حقیقت دارد.» این ویژگی را علوم جدید نیز تأیید می کند. امروزه بسیاری از دانشمندان معتقدند كه در بعضی از چشم ها، نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده كه كارایی زیادی دارد و حتّی با تمرین می توان آن را زیاد كرد. خواب مغناطیسی، از طریق همین نیروی مغناطیسی چشم ها انجام می شود. در دنیایی كه اشعّه‏ ی لیزر نامرئی می تواند كاری كند كه از هیچ سلاح مخرّب دیگری ساخته نیست، وجود نیرویی در بعضی از چشم ها كه از طریق امواج مخصوصی در طرف مقابل اثر بگذارد، باورپذیر است. افراد زیادی نقل كرده اند كه با چشم خود اشخاصی را دیده اند كه چشمانشان دارای این نیروی مرموز بوده است و افراد یا حیوانات یا اشیایی را از طریق چشم زدن از كار انداخته اند. روایات زیادی از پیشوایان دین در دست است که در آن ها دعا یا ذکری برای دفع خطر چشم زخم به مردم یاد داده شده است؛ که به آن «رقعه» یا «تعویذ» می گویند. البته این مطلبِ راست، نزد برخی از مردم با خرافات و مطالب بی اساسی در هم آمیخته كه باعث بدبینی دیگران به حقیقت داشتنِ اصل آن شده است. البته باید توجّه داشت که هر حادثه و پیش آمدی را نمی توان به چشم زخم مرتبط دانست. از این رو باید برای آگاهی از آن و آشنایی با دعاهای دفع آن، به كتاب ها و دانشمندان معتبر اسلامی مراجعه كرد. 📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 #پروازتاخدا🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛

💠 به نام خداوند دادگر ان شاءالله روزتان به خیر ،و دست و دلتان همواره به نیکوکاری، بخشندگی و دادگری باد. 🌺(اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم)🌺 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ سلام و ادب صبح یکشنبه زیبایتان به خیر 🌺اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ🌺 ✅ ذکر روز یکشنبه :   ( یا ذوالجلال و الاکرام/ ای صاحب جلالت و کرامت ) 100 مرتبه. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹 آیات صفحه🌹(۲۴۴)🌹را تلاوت کرده و به پیامبران، اماممان‌، خانم فاطمه الزهرا(س)و خانم معصومه(س)هدیه می نماییم: ☀️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 #پروازتاخدا🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛

صفحه‌ی ۲۴۴ جزء #۱۳ #سوره‌_مبارکه_یوسف 📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 #پروازتاخدا🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛

تلاوت تحقیق استاد منشاوی ص۲۴۴📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 #پروازتاخدا🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛

تلاوت تدویر استاد منشاوی ص۲۴۴ 📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 #پروازتاخدا🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛

#ترجمه‌ی_سور‌ه‌ی_مبارکه‌ی_یوسف پس هنگامى كه يوسف برادرانش را به خواروبارشان مجهّز كرد، جام پادشاه را در بار برادرش نهاد. پس از حركت آنان، ندا كننده‌اى از كارگزاران يوسف بانگ برآورد: اى كاروانيان، قطعا شما دزد هستيد. (70) برادران يوسف روى به آنان كردند و گفتند: چه گم كرده‌ايد؟ (71) گفتند: جام پادشاه را گم كرده‌ايم، و يوسف گفت: هر كه آن را بيابد و نزد ما بياورد، مزدش يك بار شتر آذوقه است و من خود ضامن آنم. (72) گفتند: به خدا سوگند، شما قبلا از كار ما جويا شديد و دانستيد كه ما به اين سرزمين نيامده‌ايم براى اين‌كه تباهى كنيم و ما هرگز دزد نبوده‌ايم. (73) گفتند: اگر شما دروغ گفته باشيد و دزد در ميان شما باشد، كيفر او چيست؟ (74) گفتند: كيفر سرقت اين است كه هركس جام پادشاه در بار او پيدا شود، خودش كيفر آن است كه به بردگى صاحب كالا درمى‌آيد. ما بدين‌سان ستمكاران (سارقان) را كيفر مى‌دهيم. (75) پس از تعيين كيفر سرقت، [يوسف] بازرسى بارهاى آنان را پيش از بازرسى بار برادرش آغاز كرد، آن‌گاه جام را از ظرف برادرش بنيامين درآورد. اين‌گونه براى يوسف تدبير كرديم كه برادرش را نزد خود نگه دارد، زيرا در آيين پادشاه، يوسف حق نداشت برادرش را، هر چند دزدى كرده باشد، بگيرد و نگه دارد، مگر اين‌كه مجرم بخواهد بر اساس آيين خودش كيفر داده شود، و خدا چنين خواست كه برادران يوسف خود كيفر سارق را تعيين كنند. ما هر كه را بخواهيم به درجاتى بالا مى‌بريم؛ همان‌گونه كه يوسف را به درجاتى بر برادرانش برترى داديم، و برتر از هر صاحب دانشى دانشمندى هست. (76) برادران يوسف گفتند: اگر او دزدى مى‌كند دور از انتظار نيست، زيرا او برادرى داشت كه پيش‌تر دزدى كرده بود. يوسف اين اتّهام را در دل خود نهان داشت و آن را برايشان آشكار نكرد، فقط گفت: شما جايگاهى بدتر داريد و خداوند به آن‌چه وصف مى‌كنيد داناتر است. (77) گفتند: اى عزيز، او پدرى پير و كهنسال دارد؛ يكى از ما را به جاى او بگير و او را آزاد كن، كه ما تو را از نيكوكاران مى‌بينيم. (78) 📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 #پروازتاخدا🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛

🌷نکته تفسیری صفحه 🌷244 پیمانه‏ ی پادشاه: پسران یعقوب كه از احترام و پذیرایی عزیز مصر یعنی برادر كوچكشان یوسف كه البته او را نشناخته بودند به وجد آمده بودند، با باری از گندم ،حتی بیش از آنچه گمان می كردند به سرزمین خود كنعان بازگشتند؛ امّا پس از مدّتی كه دوباره خواستند برای گرفتن بار گندم به مصر بروند، سخن عزیز را به یاد آوردند كه گرفتن گندم را مشروط به آوردن برادر كوچكترشان یعنی بنیامین ،كه برادر تنی اش بود، كرده بود. به‏ همین‏ سبب نزد پدر رفتند و با اصرار و پافشاری از او خواستند كه بنیامین را با آنان بفرستد. یعقوبِ پیامبر كه هنوز خاطره‏ ی تلخ یوسف را از یاد نبرده بود، ابتدا نپذیرفت؛ امّا پس از اصرار فراوان فرزندان، پس از گرفتن پیمان از آنان، بدین کار رضایت داد. آنگاه پسـرانش به سوی مصر روانه شدند و نزد عزیز رفتند. یوسف با دیدن بنیامین، مخفیانه خود را به وی معرّفی كرد و او را - كه از آزار و اذیت برادران دیگر، سخت رنجیده بود ـ آرام كرد و به او دلگرمی داد. پس از راضی شدن بنیامین به ماندن نزد برادر، یوسف نقشه‏ ی دقیقی طراحی كرد؛ بدین ‏صورت كه پیمانه‏ ی آبخوری پادشاه را در میان اسباب و وسایل بنیامین قرار داد. پس از خارج شدن برادران یوسف از قصر، مأموران كاخ كه از مفقود شدن جام پادشاه خبردار شده بودند، كاروان كنعان را نگه داشتند و فریاد برآوردند كه شما دزد هستید! پسران یعقوب كه از حیرت و وحشت خشكشان زده بود، ترسان و لرزان، علّت آن اتّهام را سؤال كردند و پاسخ مأموران را شنیدند. برادران یوسف گفتند كه ما دزد نیستیم و حتماً اشتباهی رخ داده است. مأموران قصر به آنان گفتند: ما به روش خودتان با دزد برخورد می‏ كنیم. شما بگویید که اگر حرفتان راست نبود و پیمانه‏ ی پادشاه نزد شما بود، با دزد چه‏ کار کنیم. آنان گفتند: راه و رسم ما این است كه دزد، خدمتكار كسی می شود كه از او دزدی كرده، و نزد او می ماند. در این هنگام، حضرت یوسف شروع به بازرسی اسباب و وسایل برادران خود كرد، و برای این كه به او شك نبرند، ابتدا اسباب و وسایل برادرانِ دیگر را وارسید، و پس از آن، وسایل بنیامین را وارسی کرد و جام پادشاه را از میان آن بیرون آورد. بدین ‏ترتیب، یوسف با نقشه و تدبیری كه خدا به او آموخته بود، بدون اینكه به بنیامین آسیبی برساند، او را نزد خود نگه داشت. بر اساس قوانین مصر در آن روزگار، مجازات دزد، تنبیه بدنی و زندان بود؛ ولی یوسف می خواست برادرش را بدون هیچ آسیبی نزد خود نگه دارد تا اوّلاً به او دلگرمی بدهد و ناآرامی و بی قراری او را كه از دوری و جدایی چندده ساله ی او از یوسف ایجاد شده بود، برطرف کند؛ ثانیاً آزمودن یعقوب و سنجش میزان صبر و تحمّل او پس از جدایی از یوسف كامل شود؛ و ثالثاً مقدّمه‏ ی دیدار یوسف با پدر و خانواده اش فراهم شود و كدورت های میان او و برادرانش از بین برود. 📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 #پروازتاخدا🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛