eitaa logo
🌹تلاوت روزانه یک صفحه قرآن، هدیه به شهیدان آن روز🌹
2.3هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
517 ویدیو
47 فایل
هر روز 10 دقیقه وقت بگذاریم یک صفحه تلاوت کنیم ثواب تلاوت هدیه می‌شود به تمامی شهدای والامقام که همان روز سالگردشان میباشد بخصوص شهید عزیزی که روزانه مشخصاتش بارگزاری می‌شود. کپی مطالب با ذکر صلوات هدیه به شهدا_امواتم آزاد آی دی مدیر کانال @FMajdi46
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 نکته تفسیری صفحه ۳۸۸🌷 توجّه به خدا در همه حال: موسای جوان که با ترس و دلهره از مصر گریخته بود، به سوی مدین حرکت کرد؛ زیرا آنجا تحت حکومت فرعون نبود و دست فرعونیان به او نمی رسید. جوانی که در قصر بزرگ شده بود، اینک دست خالی و بدون توشه و غذا بود و سفری سخت در پیش داشت؛ ولی در این راه، یک سرمایه‏ ی مهم داشت: ایمان و توکّل به خدا. از این رو هنگامی که در مسیر مدین گام نهاد، گفت: «امیدوارم که پروردگارم مرا به راه درست هدایت کند.» او چند شبانه روز حرکت کرد و در راه، برای ادامه‏ ی زندگی، از علف های صحرایی و برگ درختان می خورد؛ تا آنجا که به شدّت ضعیف و لاغر شد. به هر حال، پس از چند روز به نزدیکی شهر مدین رسید و بیرون شهر، جمعیّتی نظرش را به خود جلب کرد. جلوتر که آمد، متوجّه شد که آن ها شبان هایی هستند که برای سیراب کردن گوسفندانشان، دور چاهی جمع شده اند؛ امّا با تعجّب دید که دو زن با گله‏ ی گوسفندی در گوشه ای ایستاده اند. موسی نزد آنان رفت و علّت این کارشان را جویا شد. آنان گفتند که پدرشان، پیرمردی کهنسال است و آنان باید برای امرار معاش، گوسفندانشان را به چرا ببرند، و هر روز برای آب دادن به آنها، به اینجا می آیند و صبر می کنند تا چوپانانِ دیگر به گوسفندانشان آب بدهند و پس از رفتن همه، گله شان را سیراب کنند. موسی با وجود خستگی و گرسنگی، از چاه آب کشید و به گوسفندان آن دو زن آب داد. سپس به گوشه ای رفت و در زیر سایه ای نشست و بی آن که لب به شکایت و ناراحتی بگشاید، با کمال ادب و فروتنی به خدا عرض کرد: «پروردگارا، من به هر نیکی و خیری که برایم بفرستی، نیازمندم.» البته او چیز زیادی از خدا نمی خواست؛ بلکه تنها تکّه نانی می خواست که با آن سیر شود؛ ولی همان را نیز به زبان نیاورد و از روی ادب، تنها نیازمندی خود را به خدا عرض کرد. خدا نیز دعای او را شنید و پس از مدّت کوتاهی آن را اجابت کرد؛ ولی بسیار فراتر از یک تکّه نان. آری، دوران ترس و وحشت و گرسنگی و رنج او دیگر به پایان رسیده بود. یکی از دو زن، با شرم و حیای خاصّی نزد موسی آمد و به او گفت که پدرش می خواهد مزد آب دادن گوسفندان را به او بدهد. موسی فهمید که پدرِ او، مثل دیگران نیست؛ بلکه انسانی است که نمی خواهد کوچک ترین حقّی از کسی ضایع شود. از این رو نور امید در دلش روشن شد و به خانه ی او رفت. پس از وارد شدن به خانه‏ ی پیرمرد، موسی فهمید که نزد یکی از پیامبران والامقام خدا ـ یعنی شعیب ـ آمده است. موسی شرح حالش را برای شعیب بازگو کرد و شعیب به او اطمینان داد که دیگر خطری تهدیدش نمی کند. در این هنگام، دختر شعیب مخفیانه به پدر پیشنهاد کرد که موسای جوان را استخدام کند، و پدرش را از قدرت جسمی، فکری و عفّت و امانتی که در دو برخوردش با موسی دیده بود، آگاه کرد. شعیب نیز به موسی پیشنهاد کرد که به شرط هشت سال کار برای او می تواند با یکی از دخترانش ازدواج کند، و اگر دو سال بر آن اضافه کند، لطف و محبّت بیشتری به شعیب کرده است. موسی نیز با کمال میل این شرط را پذیرفت و خدا را بر این پیمان گواه گرفت، و بدین ‏ترتیب، داماد شعیبِ نبی شد. 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Hamed Jalili-JahaneBiTo-[www.MahdiMouood.ir].mp3
2.71M
🌺 به من رحم کن بی قرارم بیا... ☘ التماس دعا آقاجان😭 حامد جلیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ به نام پروردگار دانا و توانا پروردگارا دراین صبح که سرشار از امید و رحمت توست هرآن که چشم گشود، قلبش سرشار از امید و زندگی اش سرشار از رحمت و برکت تو باد . سلام ان شاءالله صبح شما به خیر و سلامت و شادی 🌺(اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم)🌺 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ سلام و ادب روز شنبه زیبایتان به خیر 🌺اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ🌺 ✅ ذکر روز شنبه :  یا رب العالمین ( ای پروردگار جهانیان ) 100 مرتبه. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹 آیات صفحه🌹(389)🌹را تلاوت کرده و به پیامبران، اماممان‌، خانم فاطمه الزهرا(س)و خانم معصومه(س)هدیه می نماییم: ☀️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
389-menshavi-tah.mp3
7.55M
تلاوت تحقیق استاد منشاوی ص۳۸۹ 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
صفحه‌ی ۳۸۹ جزء #۲۰ 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
389.mp3
280.9K
🎙ترجمه‌ گویای فارسی 📖صفحه ۳۸۹ 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
4_5938030584390485498.mp3
847.9K
🔸ترتیل صفحه 389 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده 🔸مقام نهاوند🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
الی بیت المقدس: پس آن‏‌گاه كه موسى مدت قرارداد را به پايان رسانيد و با خانواده‌‏اش روانه مصر شد، در كنار كوه طور آتشى ديد؛ به خانواده‌‏اش گفت: اين‏‌جا بمانيد كه من آتشى ديدم؛ شايد پيرامون آن راهنمايى بيابم و از راه برايتان خبرى بگيرم، يا پاره‏اى از آن آتش بياورم، باشد كه آتشى برافروزيد و گرم شويد. (29) هنگامى كه موسى به سراغ آن آمد، از جانب راست درّه، در قطعه زمينى كه با سخن گفتن خداوند مبارك شد، از درختى كه آن‏‌جا قرار داشت ندايى به او رسيد كه: اى موسى، همانا من خداوندم كه پروردگار همه جهان‏ها هستم. (30) و نيز ندا شد كه: اى موسى، عصايت را به زمين بيفكن. موسى عصاى خويش انداخت. عصا اژدهايى شد كه همچون مارى كوچك به شدّت مى‌‏خزيد. وقتى موسى عصايش را اين‌‏گونه ديد، هراسان روى گرداند و فرار كرد و بازنيامد. به او گفته شد: اى موسى، پيش آى و نترس، تو از كسانى هستى كه ايمنند. (31) اى موسى، دستت را در گريبان خويش ببر، آن‌‏گاه كه خارج شود، بى‌‏هيچ بيمارى و عارضه‌‏اى، سپيد و درخشان خواهد بود. و از خوف خدا بازويت را به خود بچسبان و فروتن و خاشع باش و هم‌چون متكبران بازوان خود را مگشاى. اين دو آيت، حجت‏‌هاى روشنى از جانب پروردگار تواند. با اين دو برهان به سوى فرعون و اشراف قوم او برو كه آنان مردمى هستند كه از راه خدا بيرون رفته‌‏اند. (32) موسى گفت: پروردگارا، من كسى از اين قبطيان را كشته‌‏ام، مى‏‌ترسم مرا به قصاص بكشند. (33) و برادرم هارون از من زبانى گوياتر دارد، او را همراه من به يارى بفرست. او مرا تصديق مى‌‏كند و پيامم را به روشنى مى‌‏رساند. من بيم آن دارم كه مرا تكذيب كنند و من نتوانم درستى مدعاى خويش را بيان كنم. (34) خداوند به موسى گفت: ما به زودى به وسيله برادرت هارون بازويت را محكم و استوار مى‌‏كنيم و تو را نيرومند و برتر مى‏‌سازيم و شما دو تن را به وسيله آيات و معجزات خويش بر آن‌ها چيره مى‏‌سازيم، به گونه‏‌اى كه هرگز بر شما دست نخواهند يافت. تو و هارون و هر كسى كه از شما دو تن پيروى كند، پيروز خواهيد بود. (35) 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 نکته تفسیری صفحه ۳۸۹🌷 دریافت مأموریت از سوی خدا: بر اساس روایات، حضرت موسی(ع) تعهد هشت ساله اش را به پایان برد و دو سال نیز فراتر از آن، به شعیب خدمت کرد. حضرت شعیب(ع) با او قرار گذاشته بود که در این مدّت، گوسفندانی را که علامت خاصّی داشته باشند، به موسی ببخشد. اتّفاقاً در سال آخر، تمام گوسفندان با آن علامت به دنیا آمدند. پس از به پایان رسیدن مدّت مقرّر، موسی با همسر و فرزندان خود و همراه گوسفندانش به سمت مصر حرکت کرد؛ زیرا او همچنان به یاد وطن بود و به یاری قوم مظلوم خویش می اندیشید؛ امّا در وقت بازگشت و در شبی سرد، راه را گم کرد و حال همسر باردارش نیز بد شد. موسی(ع) که کمی نگران شده بود، در دوردست، شعله‏ ی آتشی را مشاهده کرد. به خانواده اش گفت که در جایشان بمانند تا او نزد آتش برود و راه را از افروزندگان آن بپرسد یا دست کم شعله‏ ی آتشی برای خانواده اش بیاورد تا گرم شوند. آتش از دامنه‏ ی کوهِ مقدّسی به نام «طور» خودنمایی می کرد. موسی از کوه بالا رفت و به نزدیک آتش رسید؛ ولی کسی را آنجا نیافت، و در کمال شگفتی دید که آتشِ شعله ور، از شاخه های درختی سرسبز فروزان است! در همین حال که موسی به درخت خیره شده بود، این ندا از میان آتش برخاست که ای موسی، این منم؛ خدا؛ پروردگار جهانیان. البته بدون شک صدایی که موسی شنید، امواج صوتی بود که خداوند پدید آورده بود؛ و الّا خدا اصلاً جسم نیست که صدایی داشته باشد. موسی با ادب و احترام در پیشگاه خدا ایستاد. خدا فرمود: چوب دستی ات را به زمین بینداز. هنگامی که آن را افکند، چوب دستیِ بی جان، به فرمان خدا به ماری وحشتناک تبدیل شد. موسی از ترس پا به فرار گذاشت ؛ ولی خدا به او فرمود که کاملاً در امان است و آن مار هیچ آسیبی به او نخواهد رساند و با گرفتن آن، دوباره به چوب‏دستی تبدیل می‏شود. همچنین به او فرمود هنگامی که چوب دستی اش را به زمین می افکند، برای برطرف شدن ترس احتمالی از مار، دستانش را به سینه اش بچسباند تا آرامش یابد. سپس خدا به موسی معجزه ای دیگر عطا فرمود؛ بدین‏ ترتیب که با وارد کردن دست در گریبان و بیرون آوردن آن، دستش همچون خورشید می درخشید. آنگاه خدا مأموریت مهم خود را به موسی ابلاغ کرد و به او فرمان داد که با این دو معجزه و هفت معجزه‏ ی دیگر نزد فرعون رود و او را به یکتاپرستی دعوت کند و از انجام دردناک کفر و ظلم و جنایتش بترساند و بنی اسرائیل را از چنگال او برهاند. در اینجا موسی به یاد آورد که برای انجام این مأموریت مهم، دو مشکل اساسی دارد: نخست این که او در گذشته یکی از فرعونیان را کشته و احتمال دارد فرعون با دیدن او، به این بهانه او را بکشد؛ دوّم اینکه او به تنهایی نمی تواند پیام خدا را به فرعون و دار و دسته اش برساند و خوب است که برادر بزرگ ترش هارون ـ که شخصی بسیار سخنور و خوش بیان است ـ هم با او همراه و یاور شود. خدا نیز به هر دو دغدغه‏ ی موسی توجّه کرد و برادرش هارون را پیامبر خود و یاور موسی قرار داد و به او اطمینان داد که با وجود معجزات الهی، فرعونیان نمی توانند به آنها و پیروانشان آسیبی برسانند. بدین ‏ترتیب، موسای چهل ساله که اکنون به پیامبری برانگیخته شده بود، همراه با معجزات خدا، برای مقابله با بزرگ ترین طاغوت زمان به سوی مصر حرکت کرد. 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺روز بيست و پنجم ماه ذى الحجّه، روزى است كه سوره «هل اتى» در آن روز نازل شد. ♦️۲۵ ذی الحجه به عنوان روز خانواده در تقویم رسمی کشور درج شده است ♦️علت انتخاب این روز شأن نزول آیه «هل اتی» در سوره الانسان که راجع به خانواده و استحکام پایه‌های آن است، عنوان شده است. ♦️امام صادق (ع) فرمود: آن کاسه ای که طعام از بهشت آوردند و آن بزرگواران میل کردند نزد ماست وحضرت صاحب الامر(ع) آن را ظاهر خواهد کرد و طعام بهشتی از آن تناول خواهند فرمود. ♦️در شأن نزول اين سوره جمع زيادى از علماى شيعه و سنّى نقل كرده اند كه امام حسن ع و امام حسين(ع)بيمار شدند و پيامبر(ص) به عيادتشان آمد و به على(ع) فرمود: چه خوب است براى شفاى آنان نذرى كنى.  ♦️حضرت على(ع) و حضرت فاطمه(ع) و فضّه براى شفاى آنان سه روز روزه نذر كردند.  ♦️وقتى كه حسنين(ع) شفا يافتند، آنان براى اداى نذر روزه گرفتند در حالى كه از نظر موادّ غذايى در زحمت بودند. به هنگام افطار كه مقدارى نان را براى افطار آماده كرده بودند، صداى مسكينى را شنيدند كه تقاضاى كمك داشت. على(ع) و فاطمه(ع) و فضّه و حسن ع و حسين(ع) نان خود را به آن مسكين دادند و خود در آن شب جز آب ننوشيدند.  غروب فردا نيز به هنگام افطار يتيمى اظهار نياز كرد و بار ديگر جريان شب گذشته تكرار شد و آنان با مقدارى آب افطار كردند.  ♦️روز سوم نيز به هنگام غروب اسيرى به در خانه آنان آمد و آن خانواده كرامت و بزرگوارى و ايثار، از سهم نان خود گذشتند و آن را به اسير دادند.  ♦️فردا على(ع) دست حسن و حسين را گرفت و خدمت پيامبر(ص) آمد، چشم پيامبر به بچّه ها افتاد كه از شدّت گرسنگى مى لرزيدند; علّت را جويا شد و على(ع) ماجرا را تعريف كرد. پيامبر(ص)ناراحت شد و با هم به منزل حضرت زهرا(ع) آمدند، در اين حال جبرئيل فرود آمد و سوره هل أتى (انسان) را از جانب خداوند آورد. در اين سوره از ايثار توأم با اخلاص اهل بيت(ع) به عظمت و بزرگى زياد ياد شده است. ♦️براى اين روز اعمالى ذكر شده است:  1ـ مرحوم «سيّد بن طاووس» از «شيخ مفيد» نقل مى كند كه مستحب است در چنين روزى روزه بگيرند، زيرا در چنين روزى خداوند فضيلت و برترى اهل بيت رسول خدا را آشكار ساخت. 2ـ در شب بيست و پنجم و روز بيست و پنجم براى تأسّى به آن بزرگواران انفاق و اطعام و صدقه دادن به فقرا مناسب است. 3ـ مناسب است در اين روز غسل زيارت انجام دهند و ائمّه(ع) را زيارت كنند مخصوصاً خواندن زيارت جامعه در اين روز مناسب است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ به نام خدا سلام صبح به خیر ان شاءالله روزتون پر از شادی و نشاط 🌺(اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم)🌺 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ سلام و ادب صبح یکشنبه زیبایتان به خیر 🌺اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ🌺 ✅ ذکر روز یکشنبه :   ( یا ذوالجلال و الاکرام/ ای صاحب جلالت و کرامت ) 100 مرتبه. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹 آیات صفحه🌹(390)🌹را تلاوت کرده و به پیامبران، اماممان‌، خانم فاطمه الزهرا(س)و خانم معصومه(س)هدیه می نماییم: ☀️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
صفحه‌ی ۳۹۱ جزء #۲۰ 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
390.mp3
270.3K
🎙ترجمه‌ گویای فارسی 📖صفحه ۳۹۰ 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
4_5942610088974878055.mp3
940K
🔸ترتیل صفحه 390 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام نهاوند 🔸عشاق مصری 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
پس هنگامى كه موسى با معجزات و نشانه‏‌هاى روشن و روشن‌گر ما نزد فرعونيان آمد، گفتند: آن‌چه موسى آورده است جز افسونى كه به دروغ آيات الهى مى‏‌نامدش نيست. آيينى كه او مدّعى آن است سابقه‌‏اى ندارد و از پدران نخستين ما به ما نرسيده است و نشنيده‌‏ايم كه اين آيين را برگزيده باشند. (36) موسى در پاسخ فرعونيان گفت: پروردگارم از شما به كسى كه هدايت را از جانب او آورده آگاه‏‌تر است و بهتر مى‏‌داند كه فرجام نيك دنيا و آخرت از آن كيست. بدانيد كه شما نيكبخت نمى‌‏شويد، زيرا حقيقت اين است كه ستم‌كاران به نيكبختى نخواهند رسيد. (37) و فرعون گفت: اى بزرگان، درستى آن‌چه موسى مرا بدان فرا مى‌‏خواند براى من روشن نشده است. من جز خودم معبودى براى شما سراغ نداشته‌‏ام. اى هامان، براى من بر گل آتش بيفروز و آجر تهيه كن و با آن كاخى مرتفع بساز تا بر فراز آن برآيم، شايد از وجود خداى موسى آگاهى بيابم. من مى‌‏پندارم كه او از دروغ‌گويان است. (38) فرعون و لشگريانش به ناحق در سرزمين مصر بر مردمان چيره شدند و وانمود كردند كه سراى آخرت امرى مشكوك است، و گمان بردند كه به سوى خداوند بازگردانده نمى‌‏شوند. (39) بدين‌‏سبب او و لشكريانش را گرفتيم و آنان را به دريا انداختيم. پس بنگر كه فرجام ستم‌كاران چگونه است! (40) و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه در كفرورزى و ارتكاب گناه مقتدا باشند و مردمان را به كفر و گناه كه در پى ‏دارنده آتش است فراخوانند و در قيامت شفاعت هيچ‏‌كس به آنان نمى‌‏رسد و يارى نمى‌‏شوند. (41) و چون پيوسته گروهى از مردم به پيروى از آنان گمراه شده‌‏اند، در اين دنيا هماره لعنتى را بدرقه آنان كرده‌‏ايم و از آن‏‌‌رو كه در قيامت از سوى كسى يارى نمى‌‏شوند مورد تنفر مردمند و از زشت‌‏رويان خواهند بود. (42) پس از آن‌‏كه امت‏‌هاى پيشين را نابود ساختيم، سزاوار بود كه دعوت و اخطار تجديد شود؛ از اين‌‏رو كتاب آسمانى تورات را كه دربردارنده دلايلى روشن و براى مردم مايه بينش و هدايت و رحمت بود به موسى عطا كرديم، باشد كه دريابند و عبرت گيرند و عقايد و رفتارهاى بايسته را بفهمند. (43) 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نکته‌ی تفسیری صفحه۳۹۰ سحر معرّفی کرده و اظهار داشتند که ما در تاریخ نیاکانمان چنین حرف‏ هایی نشنیده ‏ایم، در این آیه حضرت موسی به کنایه به آنان می ‏فرماید: شما دروغ می‏ گویید، زیرا قبل از من، کسانی چون حضرت یوسف چراغ هدایت نیاکان شما را در دست داشته و دین ابراهیم را ترویج می‏ کرده ‏اند. پیام‌های سورۀ قصص - آیۀ ۳۷: ۱.در برابر تکذیب کفّار که معجزات را سحر می‏ خوانند، باید به خدا توکّل کرد. «ما هذا إِلَّا سِحْرٌ ... رَبِّی أَعْلَمُ»  ۲. ادّعاهای پوچ را با شعارهای الهی خنثی سازیم. «ما هذا إِلَّا سِحْرٌ ... رَبِّی أَعْلَمُ»  ۳. خداوند، هیچ گروهی را بی راهبر و راهنما نگذاشته است. «رَبِّی أَعْلَمُ بِمَنْ جاءَ بِالْهُدی‏»  ۴. هدایت‏ یافتگان، خوش عاقبتند. «لَهُ عاقِبَةُ الدَّارِ»  ۵. توجّه به معاد، در رأس برنامه ‏های انبیاء بوده است. «وَ قالَ مُوسی‏ ... مَنْ تَکُونُ لَهُ عاقِبَةُ الدَّارِ»  ۶. کسانی که انبیاء را ساحر می‏ نامند، ستمگرانی بد عاقبت ‏اند. «لا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» و مرکز همه چیز می ‏پنداشتند. در این سوره فرعون می ‏گوید: «ما عَلِمْتُ لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرِی» من جز خودم برای شما معبودی سراغ ندارم و هنگامی که ساحران به موسی ایمان آوردند گفت: «آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ» آیا بدون اجازۀ من به موسی ایمان آورده ‏اید. فرعون توقّع دارد که هیچ کس بدون اجازۀ او، هیچ عقیده ‏ای نداشته باشد. امروز نیز فرعون‏ ها و ابرقدرت‏ هایی هستند که می ‏خواهند خود را محور سیاست و اقتصاد جهان بدانند.  مستکبران گاهی برای قدرت‏ نمایی، فرد یا گروه یا کشوری را نابود می ‏کنند یا مورد لطف قرار می ‏دهند. نظیر نمرود که به حضرت ابراهیم گفت: «أَنَا أُحْیِی وَ أُمِیتُ» (بقره، ۲۵۸) حیات و مرگ این مردم به دست من است، هر که را بخواهم می ‏کشم و هر که را بخواهم از زندان آزاد می ‏کنم.  مستکبران، گاهی زرق و برق و جلوه‏ های مادّی را به رخ مردم می‏ کشند، همان گونه که فرعون می ‏گفت: «أَ لَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْرِی مِنْ تَحْتِی» (زخرف، ۵۱) آیا حکومت مصر از آنِ من نیست؟ آیا نمی‏ بینید که این نهرها از زیر کاخ من جاری است؟ مستکبران، گاهی با ارعاب، مردم را به تسلیم وادار می ‏کنند. فرعون به ساحرانی که به موسی ایمان آوردند گفت: «لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلافٍ» (اعراف، ۱۲۴) من دست و پای شما را بر خلاف یکدیگر قطع می ‏کنم.  مستکبران، گاهی با مانور و خودنمایی، مردم ساده‏ لوح را فریفتۀ خود می ‏کنند. قارون به‏ گونه ‏ای در کوچه و بازار راه می ‏رفت که مردم دنیاپرست، آه از دل کشیده و می‏ گفتند: ای کاش برای ما نیز آنچه برای قارون است وجود داشت. (قصص، ۷۹)  مستکبران، گاهی با تطمیع می ‏خواهند مغزها و فکرها را بخرند. فرعون به ساحران گفت: اگر آبروی موسی را بریزید، من به شما پاداش بزرگی می ‏دهم و شما را از مقرّبان دربارم قرار می‏ دهم. (اعراف، ۱۱۴) مستکبران، گاهی با سفرهای خود دلها را متزلزل می‏ کنند. قرآن می ‏فرماید: گردش کفّار در شهرها تورا مغرور نکند. (آل عمران، ۱۹۶) مستکبران گاهی با تحقیر دیگران جنگ روانی به راه می ‏اندازند و به طرفداران انبیاء نسبت‏ های ناروا می ‏دهند و آنان را اراذل و اوباش می‏ خوانند. (شعراء، ۱۱۱)  مستکبران، گاهی با ایجاد ساختمان‏ های بلند و رفیع، دلربایی می ‏کنند. فرعون به وزیرش هامان گفت: برجی برای من بساز تا از آن بالا روم و خدای موسی را ببینم! (غافر، ۳۶) واقعاً قرآن چقدر زنده است که خلق و خوی و رفتار و کردار زشت مستکبران را به گونه‏ ای ترسیم کرده که با زمان ما نیز قابل تطبیق است. پیام‌های سورۀ قصص - آیۀ ۳۹‌: ۱. مردم از دین حاکمان پیروی می‏ کنند. «اسْتَکْبَرَ هُوَ وَ جُنُودُهُ»  ۲. معیار ستایش‏ ها و انتقادهای قرآن، حقّ است. «بِغَیْرِ الْحَقِّ»  ۳. غفلت از گذرا بودن دنیا و گمان به جاودانگی، زمینه ‏ساز خوی استکباری است. «وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَیْنا لا یُرْجَعُونَ»  ۴. عدم اعتقاد و توجّه به معاد و حساب، زمینۀ شکل ‏گیری استکبار است. «لا یُرْجَعُونَ» 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا