بسم الله الرحمن الرحیم
#ذکر_مصیبت_شهادت_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
السَّلَامُ عَلَیك یَا عَبدُاللهِ بنَ الْحَسَنِ علیهالسلام
در کتاب مقاتل آمده است که امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا؛
وَقَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ
♦️توان ایستادن نداشت و از جنگ باز ایستاد و سپس دعای قربانی خواند و فرمود :
بِسْمِ الله وَبِاللهِ وَعَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ(ص)!
سپس سر مبارک را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود:
إِلَهِی تَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقْتُلُونَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّهِمْ.
♦️خدایا! تو خود مى دانى که اینان فرزند دخت فرزانه پیامبرشان را مى کشند.
ثُمَّ ضَعُفَ مِنْ کَثْرَةِ انْبِعَاثِ الدَّمِ فَلَبِثُوا قَلِیلًا ثُمَّ کَرُّوا عَلَیْهِ
♦️در همان لحظاتى که امام حسین(علیهالسلام) در شهادتگاه خود با لب تشنه، در حالی که همچنان خون از او می رفت و ضعیف گشته بود و غرق در خون شده بود، دشمن قدری توقف نمود و سپس همگی به سمت ایشان یورش بردند.
در این هنگام؛
فَخَرَجَ إِلَیْهِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ(علیهالسلام) وَهُوَ غُلَامٌ لَمْ یُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ یَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَیْنِ(علیهالسلام) فَلَحِقَتْهُ زَیْنَبُ بِنْتُ عَلِیٍّ(سلاماللهعلیها) لِتَحْبِسَهُ فَامْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدِیداً وَقَالَ: لَا أُفَارِقُ عَمِّی!
♦️عبدالله فرزند امام حسن مجتبی(علیهالسلام) از سراپرده بانوان بیرون آمد و شتابان خود را به عموى گرانمایه اش حسین(علیهالسلام) رسانید تا عمو را یارى کند.
در این هنگام؛ عمه اش زینب کبری(سلاماللهعلیها) خود را به او رساند تا وى را به خیمهها بازگرداند، امّا او پایدارى کرد و بازنگشت و فریاد بر آورد که:
به خداى سوگند! از عمویم جدا نخواهم شد و او را تنها نخواهم گذاشت!
فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ کَعْبٍ إِلَى الْحُسَیْنِ (علیهالسلام) فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ: وَیْلَك یَابْنَ الْخَبِیثَةِ! أَ تَقْتُلُ عَمِّی؟
فَضَرَبَهُ بِالسَّیْفِ فَاتَّقَاهَا بِیَدِهِ فَبَقِیَتْ عَلَى الْجِلْدِ مُعَلَّقَةً فَنَادَى :
یَا عَمَّاهُ! فَأَخَذَهُ وَضَمَّهُ إِلَیْهِ وَقَالَ: یَا ابْنَ أَخِی! اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ وَاحْتَسِبْ فِی ذَلِك الْخَیْرَ فَإِنَّ اللَّهَ یُلْحِقُك بِآبَائِك الصَّالِحِینَ.
♦️در این هنگام یکى از تجاوزکاران اموى بنام بحر بن کعب به سوى امام حسین(علیهالسلام) روى آورد، که عبدالله فریاد بر آورد:
هان اى پلید زاده! آیا مىخواهى عمویم را به شهادت برسانى؟
آن پلید نیز شمشیرى بر آن کودک فرود آورد و عبدالله دست خود را سپر ساخت که دستش از بدن جدا شد!
او در حالى که دستش تنها به پوست آویزان بود، فریاد بر آورد که :
عمو جان مرا دریاب! امام حسین(علیهالسلام) او را در آغوش کشید و بر سینه چسباند و فرمود:
یادگار برادرم! بر آنچه در راه خدا بر تو فرود آمده است شکیبایى پیشه ساز و آن را به فال نیک بگیر و خیر بدان که خداى پر مهر به زودى تو را بر پدران و نیاکان شایسته کردارت ملحق خواهد ساخت.
فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ فَذَبَحَهُ فَقَالَ الْحُسَیْنُ(علیهالسلام):
اللَّهُمَّ إِنْ مَتَّعْتَهُمْ إِلَى حِینٍ فَفَرِّقْهُمْ فِرَقاً وَاجْعَلْهُمْ طَرائِقَ قِدَداً وَلَا تَرْضَ عَنْهُمْ أَبَداً
♦️پس آن گاه حرمله گلوى آن کودک محبوب را هدف تیر خود ساخت و سرش را از پیکرش جدا کرد!
امام حسین(علیهالسلام) پس از شهادت جانسوز نور چشم برادرش، عبدالله را در آغوش گرفت، و به آسمان رو کرد و فرمود:
بار خدایا! اگر این بندگان ستمکار و گناه پیشه ات را تاکنون از نعمت هایت بهره ور ساخته اى، اینک آنان را تار و مار و مایه عبرت دیگران قرار بده و هرگز از آنان خشنود و راضی مباش!
وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ
📚منابع :
۱)مثیر الأحزان ابن نما حلی، ص٧٣
۲)روضه الواعظین ابن فتّال نیشابوری، ص٢٠٨
✨انتشار بازمزمه صلوات بلامانع است
@tasbiheto📿