🌷🌷🌷
ســـلامـــ بـــر شهــید مدافع حـــرمـــ
«آقـــا ســـید امین حـــسینی»
🌷@tashahadat313🌷
🌷🌷🌷
🍃 تاریخ ولادت: 1355/1/1
🍃 تاریخ شهادت: 1393/18/3
🍃 محل دفن: بهشت معصومه
🍃محل شهادت: حلب
🌷@tashahadat313🌷
🌷🌷🌷
مرد با ایمانی بود وقتی که در تلویزون بمباران حرم حضرت زینب سلام الله علیها را مشاهده کرد، دیگر در این حال و هوا نبود میگفت من باید بروم از حرم عمه ام دفاع کنم.
پدر و مادرم رضایت دادند تا برود، وقتی که به فرودگاه رسید عمه ام به او تماس گرفت و او را منصرف کرد.
فردایش به سرکار رفت، وقتی که برگشت پاهایش فلج شده بود.
75روز همان طور باقی ماند و به دکتر رفت ولی خوب نشد.
شب 75ام بود که گفت: اگر پاهایم خوب شود یکسال میروم از حرم عمه ام دفاع میکنم، فردایش دوباره پاهایش خوب شد.
سرانجام به سوی سوریه رفت و در روز ولادت حضرت علی اکبر، به شهادت رسید
و در نیمه شعبان روز ولادت امام زمان عج الله تعالی به خاک سپرده شد.
به نقل از خواهرشهید
روحش شاد و یادش گرامی.
🌷@tashahadat313🌷
13.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🌷🌷
تـــقدیمـــ به روح ملـــکوتی تمامــــ شهدای مدافع حـــرمـــ
🌷@tashahadat313🌷
vasma-doaii.mp3
8.27M
🎤حاج مهدی سلحشور
الهی العفو😭
اسمع دعایی 😭
#ماه_رمضان 🌙
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
ٺـٰاشھـادت!'
°•|🖐🏽⚠️|•° قسمت2⃣1⃣ [چگونه گنـ🔥ـاھ نکنیم . . ؟!] 🌱¦↫#خودسازی" 🎙¦↫#استادرائفیپور" ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡
9.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°•|🖐🏽⚠️|•°
قسمت3⃣1⃣ (پایانی)
[چگونه گنـ🔥ـاھ نکنیم . . ؟!]
🌱¦↫#خودسازی"
🎙¦↫#استادرائفیپور"
•
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
ٺـٰاشھـادت!'
✍🏻 رمان #دمشق_شهر_عشق #قسمت_صد_و_چهار و با همین چند کلمه کاری کرد که سر مصطفی بالا آمد و دل خودش
✍️ رمان #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_صد_و_پنج
مصطفی لحظهای نگاهش به سمت چشمان منتظرم کشیده شد و در همان یک لحظه دیدم ترس رفتنم دلش را زیر و رو
کرده که صدایش پیش برادرم شکست
:«وقتی خواهرتون رو ببرید #زینبیه پیش خودتون،
دیگه به من نیازی ندارید!»
💠 انگار دست ابوالفضل را رد میکرد تا پای دل مرا پیش بکشد بلکه حرفی از آمدنش بزنم و ابوالفضل دستش را خوانده بود که رو به من دستور داد
:«زینب جان یه لحظه برو تو اتاق!»
لحنش به حدی محکم بود که خماری خیالم از چشمان مصطفی پرید و من ساکت به اتاق برگشتم.
مادر مصطفی هنوز در حیرت حرف ابوالفضل مانده و هیچ حسی حریف مهربانیاش نمیشد که رو به من خواهش کرد :
«دخترم به برادرت بگو #افطار بمونه!»
و من مات رفتار ابوالفضل دور خودم میچرخیدم که مصطفی وارد شد.
💠 انگار در تمام این اتاق فقط چشمان مرا میدید که تنها نگاهم میکرد و با همین نگاه،
چشمانم از نفس افتاد و او یک جمله از دهان دلش پرید
:«من پا پس نکشیدم، تا هر جا لازم باشه باهاتون میام!»
کلماتش مبهم بود و خودش میدانست آتش #عشقم چطور به دامن دلش افتاده که شبنم #شرم روی پیشانیاش نم زد و پاسخ تعجب مادرش را با همان صدای گرفته داد
:«انشاءالله هر وقت برادرشون گفتن میریم زینبیه.»
💠 و پیش از آنکه زینبیه به آرامش برسد،
#فتنه سوریه طوری به هم پیچید که انبار باروت داریا یک شبه منفجر شد.
#ارتش_آزاد هنوز وارد شهر نشده و #تکفیریهایی که از قبل در #داریا لانه کرده بودند،
با اسلحه به جان مردم افتادند...
#ادامه_دارد...
🌷 @tashahadat313 🌷
11.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•📿✨•
شوق گـناھ مـرا ازخـدایم دور ڪرد ؛
وخدایۍ کہ لحظہ اۍمـرا رها نکرد…
مـن فـرصـت هـا را سـوزانـدم ؛
وخدایۍ کہ هـنوز هم بـا مـن است…
استاد عباسی
「#ماھ_رمضان💌 #پیشنہاد_دانلود🎞」
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
#دعاےفرج🌱
#قرارِهرروزمون♥
-بسمالله...🌸
بخونیمباهم...🤲🏻
ـاِلٰهےعَظُمَالْبَلٰٓآوَبَرِحَالخَفٰآء
ُوَانْڪَشِفَالْغِطٰٓآءٌ…✨🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•