** راه طی شده
کارگردانی: علی ملاقلیپور
سال انتشار: 1397
این اثر برگرفته از عنوان یکی از مهمترین کتابهای مهندس بازرگان به همین نام است.
#پیشنهاد_مناسبتی
#فیلم_سینمایی
#مناسبت_16_آذر
#روز_دانشجو
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @tashakkol_iau_bardasht
** پرونده ناتمام
کارگردان: جواد موگویی
سال انتشار: 1395
پرونده ناتمام حاصل پژوهشی پنج ساله در یکی از پیچیدهترین پروندههای امنیتی تاریخ جمهوری اسلامی است.
#پیشنهاد_مناسبتی
#فیلم_سینمایی
#مناسبت_16_آذر
#روز_دانشجو
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @tashakkol_iau_bardasht
** زندگی بدون توازن
کارگردان: گادفری رجیو
سال انتشار: ۱۹۸۲
در این مستند به پیشرفتهای صنعتی بشر و تأثیرات آن بر روح و روان انسان در گذر زمان پرداختهشده است.
#پیشنهاد_مناسبتی
#فیلم_سینمایی
#مناسبت_16_آذر
#روز_دانشجو
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @tashakkol_iau_bardasht
** انقلاب در خیابان روزولت
کارگردان: حمید عظیمی
سال انتشار: 1391
در خلاصه این مستند آمده است: پیامدهای واقعه سرنوشت سازی است که صبح ۱۳ آبان سال ۵۹ در خیابان روزولت سابق تهران رقمزده شد و دو دوره جنگ سرد را به هم پیوند داد.
#پیشنهاد_مناسبتی
#فیلم_سینمایی
#مناسبت_16_آذر
#روز_دانشجو
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @tashakkol_iau_bardasht
** دستهای خالی
کارگردان: جمشید بیات ترک
سال انتشار: 1395
در خلاصه داستان «دستهای خالی» آمده: کمتر کسی تمایل دارد مشاهدات او را باور کند. نوشتههایش در اروپا خشم بسیاری را برانگیخته است. آیا او شیفته سوژۀ خود شده است؟
#پیشنهاد_مناسبتی
#فیلم_سینمایی
#مناسبت_16_آذر
#روز_دانشجو
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @tashakkol_iau_bardasht
** بولینگ برای کلمباین
کارگردان: مایکل مور
سال انتشار: 2002
این مستند اثری افشاگرانه است که به مردم جهان یادآوری میکند آمریکاییها، ملتی بدون تاریخاند! مهاجران شروری که از اروپا و دیگر اطراف و اکناف جهان به قارهای تازه کشف شده پای نهادند.
#پیشنهاد_مناسبتی
#فیلم_سینمایی
#مناسبت_16_آذر
#روز_دانشجو
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @tashakkol_iau_bardasht
** خیال پرست
کارگردان: محمدهادی نعمتی
سال انتشار: 1393
این مستند مافیای جنسی در کشور ایران را به تصویر کشیده است
#پیشنهاد_مناسبتی
#فیلم_سینمایی
#مناسبت_16_آذر
#روز_دانشجو
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @tashakkol_iau_bardasht
** یزدان تفنگ ندارد
کارگردان: حسین شمقدری
سال انتشار: 1389
این اثر روایت تلاشی است طاقتفرسا و البته خستگیناپذیر، از سوی دانشجوی نخبه دانشگاه صنعتی شریف، سید طه رضا - برنده مدال نقره المپیاد فیزیک ـ جهت یافتن بخشی از حقایق فتنه سال ۱۳۸۸.
#پیشنهاد_مناسبتی
#فیلم_سینمایی
#مناسبت_16_آذر
#روز_دانشجو
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @tashakkol_iau_bardasht
** فراموش شده ها
کارگردان: میکائیل دیانی
سال انتشار: 1395
این اثر درباره مدیران نجومی وحقوق های نامتعارف ساخته شد. مستند اجتماعی "فراموش شده ها" به بررسی وضعیت اقتصادی کشور، مفاسد اقتصادی و نگاه مردم به کارآمدی اقتصادی دولت ها و دولتمردان می پردازد.
#پیشنهاد_مناسبتی
#فیلم_سینمایی
#مناسبت_16_آذر
#روز_دانشجو
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @tashakkol_iau_bardasht
** قرارداد 19ژوئن
کارگردان: ایمان گودرزی
سال انتشار: 1396
این مستند روایتی از یک تطابق تاریخی از مذاکره ایران-آمریکا است. اتفاقی که بسیاری میگویند کپی پِیست برجام است.
#پیشنهاد_مناسبتی
#فیلم_سینمایی
#مناسبت_16_آذر
#روز_دانشجو
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @tashakkol_iau_bardasht
#اندر_اندرزگاه 8
در باز شد. اسم سه نفر را خواندند. یعنی آزاد. همه دست زدند با هورای ریز. دو تا دانشجو هم تازهوارد به جمع اضافه شدند. پسر آبادانی پرسید: «به شما ناهارم دادن؟» سر بالا انداختند. سفره یکبارمصرف پهن کرد. سراج بهش گفت «تو برا عقلت مالیاتم میدی؟ کسی جلوی دستشویی سفره میندازه؟»
دکتر منچ و شطرنج آورد وسط. گعده کردند. نشستم کنارشان. تاس انداختم.
- دکتر! تو کجا اینجا کجا؟
تاس انداخت.
- رو چمنای دانشگاه نشسته بودم الکی گرفتنم!
تاس انداختم. شش آمد. مهره آوردم داخل بازی.
- جون دکتر! مگه شهر هرته!
تاس انداخت.
- اَه! تو دانشگاه کبریت زدم زیر بنر سلیمانی!
- برای چی؟
- برای این همه شعار توخالی!
چهار تا خانه مهرهام را بردم جلو.
- اول بردنت کجا؟
شش آورد. بشکن زد. با خنده گفت «هتل سپاه!» مهره آورد جلو.
- جرمت فقط آتش زدن بنره؟
مهرهاش چسبید پشت مهرهام.
- لعنت به این گوشی! استوریا آتو داد دستشون!
- چی نوشته بودی؟!
- فراخوان و شعار و...
شش آوردم. از چنگ مهرهاش خلاص شدم.
- آینده درسی و شغلیت چی میشه؟
- تبرئه میشم!
پسر آبادانی با پلاستیکی پر از پاکت سیگار وارد شد. نشست کنارمان. با ماژیک اسم بچهها را مینوشت روی آنها. ازش پرسیدم «از کجا میخرید؟» گفت «از فروشگاه داخل زندان»
تاس انداختم. به دکتر گفتم «اگه تبرئه نشدی؟» گفت « فک و فامیلام پاسدارن. زنگ زدم بهشون. ته و توی ماجرا رو درآوردم!»
- فامیلات پاسدارن و عکس حاجقاسم آتیش زدی؟!
⭕️ادامه دارد...
✍️#محمدعلی_جعفری
#شاهد_عینی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @tashakkol_iau_bardasht
#اندر_اندرزگاه 9
چشم استاد زبان هنوز کاسه خون بود.
سراج پا شد از یخچال یک قطره استریل چشمی بهش داد. استاد زبان رفت داخل دستشویی.
سراج جدا از بقیه روی تخت میخوابید. تعارف زد بنشینم کنارش.
جوان میبدی اعلام کرد: "طبق لیست، فنجون چایی بردارید." روی فنجانهای سفالی شماره داشت. ۲۱ نفر طبق لیست و من شماره ۲۲.
نشستم کنار سراج. محکوم مالی بود.
تاکید کرد مالِ مردمخور نیستم. شریک، دستش را گذاشته بود توی پوست گردو. مانده بود با کوهی از چک برگشتی. برادریاش برای قاضی ثابت شده بود. باید ماهی یک سکه میداد به طلبکارانش.
استاد زبان ذوقزده رسید.
- حالا دارم قیافهها رو میبینم!
با فنجانهای چای نشستیم دور هم.
استاد زبان گفت: "اشکآور زدن قانون داره! حق ندارن نزدیکتر از فاصلهای معلوم بزنن!"
بعد گفت: "مامور یکی رو کامل توی چشم راستم خالی کرد. تموم که شد از پشت کمرش یکی دیگه آورد. تا تهش زد تو چشم راستم!"
سراج پوزخندی زد: "اونقدرام الکی نیست؛ حتما مقاومت کردی!"
استاد زبان گفت: "برچسب لیدری زدن بهم!" پرسیدم: «برای چی؟» خندید: «برای نخبههای زندانی!»
سراج حقبهجانب پرسید: "با چه مدرکی؟"
استاد زبان گفت: "از بلوار مدرس پیاده رفته بودم ملاصدرا. میگن چرا با ماشین نرفتم؟ چرا گوشی نداشتم همرام؟ ظهرشم دخترای دبیرستان کشف حجاب کرده بودن؛ انداختن گردن من که تهییجشون کردم!"
سراج چاییاش را هورت کشید: "داری اعتراف میکنی؟"
⭕️ادامه دارد...
✍️#محمدعلی_جعفری
#شاهد_عینی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @tashakkol_iau_bardasht