#مرثیهۍغربتحضرتمسلمابنعقیݪ_عღ
شانههای زخمیاش را هیچڪس باور نداشت
بار غربت را ڪسی از روی دوشش بر نداشت
در نگاهش ڪوفه ڪوفه غربت و دلواپسی
عابر دلخسته جز تنهائیاش یاور نداشت
بامهای خانههای مردم بیعتفروش
وقت استقبال از او جز سنگ و خاکستر نداشت
میچڪید از مشڪهاشان جرعهجرعه تشنگی
نخݪهاشان میوهای جز نیزه و خنجر نداشت
سنگها ڪمتر به پیشانی او پا میزدند
نسبتی نزدیڪ اگر با حضرت حیدر نداشت
روی گلگون و لبی پر خون و چشمانی ڪبود
سرنوشتی بین نامردان از این بهتر نداشت
سر سپردن در مسیر سربلندی سیرهاش
جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت
دخترش با دیدن بازارهای ڪوفه گفت
خوب شد بابای من در دست انگشتر نداشت
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
💠 @tashayoa_tmersad313