هدایت شده از تابناک
🔺معاون سازمان حفاظت محیطزیست: مهلت شش ماهه به ذوب آهن و فولاد مبارکه اصفهان
صدیقه ترابی:
🔹اهواز آلوده ترین شهر ایران است.
🔹در تهران و مشهد منابع متحرک(وسایل نقلیه) بیشترین سهم را در آلودگی هوا دارند.
🔹در اصفهان، البرز و اراک منابع ثابت مقصر اصلی آلودگی هوا هستند.
▫️گوگرد مهمترین آلاینده اراک است که از مصرف مازوت نشات می گیرد.
🔹فولاد مبارکه و ذوب آهن آلوده کننده ترین صنایع اصفهان هستند و تنها شش ماه فرصت دارند تا فکری برای آلایندگی خود کنند در غیر این صورت تعطیل می شوند.
🔹ذوب آهن اصفهان در ۲۰ سال گذشته به تعهدات خود برای کاهش آلودگی هوا عمل نکرده است.
@Tabnak
هدایت شده از تابناک
14.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺فتاحی، قائممقام وزیر ارتباطات: قبلاً وجود فیلترشکن در گوشی نوجوانان قبح داشت، اما امروز والدین از فرزندشان میخواهند برایشان فیلترشکن نصب کنند
@Tabnak
هدایت شده از زاغ سیاه🇵🇸🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸در میان مارپیچ سکوت در ایران، طالبان #سد_پاشدان را هم آبگیری کرد تا مسیر هریرود به عنوان اصلیترین منبع آب حداقل ۲ میلیون نفر در شرق کشور بسته شود.
🔹شرکت آذربایجانی سازنده سد گفته روزانه ۱۸ ساعت کار کردیم تا کار به فوریت تمام شود.
🔸برنامه تضعیف ایران از چپ و راست در حال اجراست...
┄┅═✧☫✧●زاغ سیاه●✧☫✧═┅┄
┄┅═🐦⬛@zaghsiah🐦⬛═┅┄
🔻غیرمحرمانه با بزرگان جبهۀ انقلاب
🖊مهدی جمشیدی
۱. فرضیۀ من این است که حاکمیّت و یا دستکم بخش عمدۀ آن، دچار مجموعهای درهمتنیده از سیاستهای فرساینده و مخرّب شده است که در پی آنها، اکنون وارد مرحلۀ بهشدّت چالشبرانگیز و مخاطرهآفرینی شدهایم که لحظهبهلحظه، امکانهای بازگشت و جبران، بیشتر زوال مییابند و شرایط قهری، ما را به محاصره درمیآورند. برای اثبات سخنم، به شواهد تجربی و عینی استناد میکنم.
۲. در همۀ انتخاباتها، دوگانۀ مشارکت حداکثری و انتخاب اصلح مطرح میشود و در نهایت نیز، مشارکت حداکثری، ترجیح داده میشود و صالحان در اثر سازوکارهای سکولاریستی، از قدرت بازمیماندند. چندی که میگذرد، نارضایتیهای اجتماعی از منتخبِ متوسط یا ضعیف، سربرمیآورد و مشارکت حداکثری، دود میشود و به هوا میرود. این چرخۀ باطل، دههها در جریان بوده و انتخابات ریاستجمهوریِ اخیر نیز، نمونۀ روشن آن است. این در حالی است که حاکمیّت باید از طریق انتخاب «اصلح»، معضل دیرینۀ «کارآمدی» را علاج میکرد و آنگاه بهصورت خودبهخود، «مشارکت حداکثری» نیز در دورههای بعدی برآورده میشد.
۳. از سال آغاز دهۀ نود، جریان تجدّدی تلاش کرد تا از حجاب، بحران بیافریند. در این راستا، گامبهگام پیش آمد و در نهایت در سال نودوشش، چندین زن روسریشان را بر سر چوب نهادند و آشکارا، کشف حجاب کردند. در اینجا بود که موج شکل گرفت و اندکاندک، کشف حجاب به یک «جریان اجتماعی» تبدیل شد و در نهایت در متن اغتشاش، حالت انفجاری یافت. حاکمیّت نیز در مقابل، منفعل گردید و حجاب را رها کرد و به بهانۀ تقنین، سه سال در وضع تعلیق بهسربرد؛ قانونی که اکنون دولت لیبرال، به اجرای آن تن در نمیدهد و البته مسألۀ این دولت، خودِ «قانونیبودن حجاب» است و میخواهد از کشف حجاب، عبور کند و برهنگی را بهعنوان خط قرمز معرفی نماید. از این گذشته، کارگزارانی که در این مدت، سخن از «سازوکار فرهنگی» به میان آوردند، قدمی برنداشتند و نشان دادند کار فرهنگی، اسم رمزی برای تحقّق حجاب اختیاری است.
۴. در زمینۀ فضای مجازی نیز، حاکمیّت با وجود اینکه میداند از میانۀ دهۀ هشتاد به این سو، همواره شبکههای اجتماعیِ غربی، خاستگاه اصلی تدارک نظری و عملیِ بحرانها و تنشها بودهاند، اما اینک در مسیر گشودن دوبارۀ آنها حرکت میکند. در اغتشاش اخیر، بهعیان دیدیم که شبکههای اجتماعیِ غربی، ابتدا به تولید و بازتولید «هویّتهای دگراندیشانه» پرداختند و سپس این هویّتهای تجدّدی را در مسألۀ حجاب، متمرکز کردند و از ظرفیت آنها، «اغتشاش خیابانی» پدید آوردند. این بدان معنی است که حاکمیّت، به دیگریِ سیاسی و تمدّنیاش، مجال و میدان داده تا جامعهاش و ذهنیّت فرهنگیِ مردمانش را بهآسانی، به تصرّف خود درآورد و آنگاه بر اساس این بدنۀ اجتماعیِ استحالهشده و مخالف، طرحهای تجدّدیِ خویش را پیش ببرد. فیلترینگ، همۀ برنامۀ حکمرانی نیست، اما در زمانۀ جنگ و نزاع هویّتی، بهقطع، یکی از اضلاع مواجهه است. اکنون حاکمیّت در مسیر میداندادن به بسترها و سکوهای تجدّدی قرار گرفته و این اقدام را احیای سرمایۀ اجتماعیاش میداند، درحالیکه داستان، معکوس است؛ چون نهفقط سرمایۀ اجتماعیاش، بیشتر دچار زوال هویّتی خواهد شد، بلکه حتی لایهای از جامعه که هوادار سرسخت او هستند، با مشاهدۀ این سیاستهای لیبرالی، سرخورده و دلزده میشوند و همچون گذشته، حاضر به پرداخت هزینه نخواهند شد. ازاینرو، حاکمیّت در روزهای دشوارِ پیش رو، تنها خواهد ماند.
۵. بهنظرم همین سیاستهای ناصواب و نامعقول برای اینکه حاکمیّت را در شرایط بحرانی و موقعیّت گرهخوردگی قرار بدهند، کافی هستند. مسأله این است که کنشها و دغدغهها و سازوکارها از وجه «ساختاری»، غلط اندر غلط هستند؛ یعنی «مدار» و «مسیر»، نابجاست و امنیّت ملّی را دچار چالشهای مهلک خواهد کرد. اینک بهجای آنکه در افق «بازسازی انقلابی» حرکت کنیم و فاصلهها و زاویهها از اصالتهای انقلابی را جبران نماییم و به مبنا و منطق امام خمینی بازگردیم، در جهت معکوس آن به حرکت افتادهایم و لیبرالیسم را در همۀ اضلاع و وجوهش، محقّق میکنیم. این مسیر، به ناکجاآباد خواهد انجامید و حاکمیّت را چه از درون و چه از بیرون، دچار انسداد خواهد کرد. حاکمیّتی که ذهنیّت و هویّت جامعهاش را بهراحتی در اختیار ساختارهای ارتباطیای قرار بدهد که مخالفپرور و معارضساز هستند، روزبهروز، نحیفتر و محدودتر خواهد شد و جز پوستهای ظاهری از آن باقی نخواهد ماند. این سیاست، هرگز به احیای سرمایۀ اجتماعی نخواهد انجامید، بلکه برعکس، از جامعه، یک قلمرو غیرانقلابی و تجدّدی خواهد ساخت که بهمثابه ابزار «سکولاریزاسیون حاکمیّتی» عمل خواهد کرد؛ و مگر تاکنون، چنین نبوده است؟! روی سخن من با بزرگان جبهۀ انقلاب است؛ به صحنه بیایید!
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
چرا ایران در همهچیز خامفروش است؟! از معادن و فولاد و مس و نفت و گاز و پتروشیمی و نساجی و کشاورزی تا منابع انسانی و نخبه و متخصص و صنعتگر و کارگر؟!
مصاحبه با آقای دکتر رسول بخشی، دانشیار اقتصاد کلان دانشگاه اصفهان و نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی، ۷ دی ۱۴۰۳
- خامفروشیم، چون در ایران، صرفهی اقتصادی در خامفروشی است! چون احیای زنجیرههای ارزش و تولید و ارتقای تکنولوژی جهت زنجیرههای پاییندستی صرفه ندارد. صرفه در خامفروشی است. صرفه در سرعتدهی به تخلیهی منابع است؛ چه منابع طبیعی، چه منابع ژئوپلیتیک و چه منابع انسانی (نیروی کار متخصص و غیرمتخصص). سؤال: چرا صرفه در خامفروشی و سرعتدهی به تخلیهی منابع است؟
- واقعیت این است: علتالعلل خامفروشی و عدم صرفهمندی زنجیرههای پاییندستی، عبارتست از بهرهی بالای پول!
- خامفروشی و بهرهی پول، رابطهی مستقیم دارند. این یک قاعدهی علمی و ریاضی است: هرچه بهره بالاتر، خامفروشی به صرفهتر. و البته هرچه خامفروشی بیشتر، ثروتآفرینی عادلانه کمتر، انحصار قویتر، تولید دانشبنیان ضعیفتر، مهاجرت نخبگان بیشتر، بحران اشتغال جدیتر.
- رابطهی دقیق ریاضی مابین سرعت رشد پول و سرعت استخراج منابع وجود دارد. اثبات ریاضی میشود که در شرایط وجود نرخ بهرهی بالای پول، سرعت استخراج منبع افزایش مییابد. هرچه بهره بالاتر، تخلیهی سریعتر منبع بهصرفهتر. چون درآمدهای آتی با شدت بیشتری تنزیل خواهد شد.
- هتلینگ با ارائهی همین مطلب، جایزهی نوبل اقتصاد را دریافت کرد. قانون r% یا قانون هتلینگ، مطرح میکند که نرخ بهره بر پول، یکنواختی استخراج منابع در طول زمان را برهم میزند. هرچه بهره بر پول بالاتر باشد، درآمدهایی که دیرتر حاصل میشوند با شدت بیشتری تنزیل میگردند.
- بهرهی بالای پول، نه تنها سرعت استخراج و تخلیهی منابع را بشدت افزایش میدهد، بلکه بعد از استخراج هم عمل میکند. بهره، صرفهمندی تولید و توسعهی زنجیرهی پاییندستی را به مخاطره میاندازد. برای تولید پاییندستی باید سرمایهگذاری صرفه داشته باشد. هرچه بهره بالاتر سرمایهگذاری غیرصرفهمندتر. نرخ بهرهی بالا، سرمایهگذاری بر کلیه فعالیتهای مولّد با سودآوری زیر نرخ بهره را به تعطیلی میکشاند.
- در نظریه متعارف سرمایهداری، بهره روی پول، در تعادل، برابر است با بازده حاصل از سرمایهگذاری.
- دو کشور را در نظر بگیرید. کشور الف با بازده حاصل از سرمایهگذاری برابر ۷۰٪ و کشور ب با بازده حاصل از سرمایهگذاری ۱٪ . اقتصاد کشور ب بسیار رونق بیشتری دارد. در کشور الف سرمایهگذاری در پروژههای زیر ۷۰٪ سود اصلاً صرفه ندارد، هرچند آن پروژهها حیاتی و زیرساختی باشند.
- منابع (اعم از طبیعی و انسانی) به کجا سوق مییابد؟ از کشور دارای بهرهی بالاتر سرازیر میشود به کشوری که بهره پایینتر است. این سخن تحلیل و شاید نیست؛ قانون ریاضی است. نمیتوان با ریاضی درافتاد. قانون ظروف مرتبطه است. قانون ظروف مرتبطه عین دودوتا چهارتاست؛ عمل میکند، خواه حکومت جمهوری اسلامی باشد خواه لیبرال یا شاهنشاهی!
- هرجا بهره پایینتر است منابع به آن سمت سوق مییابد. ژاپن به لحاظ برخورداری منابع فقیر فقیر است ولی همه منابع را دارد! ژاپن از طریق کاهش نرخ بهره، منابع را سمت خود میکشاند. ظرف را پایینتر قرار داده! بحث نرخ (rate) است نه سطح (level). هر کشوری که نرخ بهره در آن پایینتر باشد، همهی منابع را تا جاییکه محدودیتی نباشد سمت خود میکشد.
- ایران برخوردار از ۸ درصد منابع جهان، دارد حمالی منابع را میکند! خامفروشی ایرانِ درگیر با نرخ بهرهی بالا، کاملا منطقی و منطبق با ریاضیات و قانون ظروف مرتبطه است!
- دولت و مجلس، حواسشان به همه چیز هست جز ریشه و علتالعلل معضلات. اختلاف نرخ بهرهی ایران و کشورهای دیگر، خطرناک است. بهره یعنی روز به روز فاصلهی فقیر و غنی بیشتر. کاش مجلس و دولت این مهم را میفهمیدند!
- در ۸ سال دفاع مقدس، قدرتهای دنیا جمع شدند تا ما را شکست دهند. نتوانستند غلطی بکنند.
والله والله والله، اگر مسیر را عوض نکنیم و معجزهای رخ ندهد، از طریق بهره بالا و اختلاف بهره ایران و دیگر کشورها، ایران را تکه تکه میکنند. بهره یعنی تبعیض شدید. بهره، حکومت مرکزی را از هم میپاشاند.
- در شرایطی که نرخ بهره صفر شود، ایران برخوردار از ۸٪ منابع جهان، بهشت روی زمین خواهد شد. تحریم، بیاثر؛ تورم، رفع؛ مهاجرت نخبگان، معکوس؛ تولید و زنجیرههای ارزش، پررونق؛ خامفروشی، بیرونق؛ قلههای ثروت بادآورده، رو به نابودی؛ کیفیت محصولات، افزایشی؛ قیمتها، کاهشی؛ جمعیت، رو بهفزونی؛ معضلات اجتماعی، کاهشی خواهد شد.
#بهره_بانکی
#مقابله_با_خامفروشی
#پیشنیازهای_کلان_اقتصادی
#احیای_حکیمانه_زنجیرههای_ارزش
#تسکین_ملت #قرارگاه_تکنفره_قائم
https://eitaa.com/taskinemellat
6.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه تلخ است چه تلخ است بگویم یا نه✨
صبرتان می رود از دست بگویم یا نه✨
نهم دی روز بصیرت وآگاهی گرامیباد🌹
#نشر_حداکثری_با_شما
🇮🇷 #اتحادیه_عماریون
🔺#همدلی
🔻#انقلابی_گری
@khakestary_amar
کریدور ارس، گزینه جایگزین زنگزور؛ آذربایجان از خاک ایران زودتر به نخجوان میرسد
کریدور ارس، آذربایجان راحتتر و سریعتر به نخجوان میرساند. راهی که الان وجود دارد از پارس آباد و بیله سوار اردبیل شروع میشود و تا جلفا 350 کیلومتر طول دارد.
محمدرضا کدخدازاده، معاون شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل، درباره آخرین وضعیت علمیات عمرانی در کریدور ارس گفت: پروژه کریدور ارس به نام کلاله به جلفا مطرح است. کریدور ارس یک عنوان کلی بود و اگر قراردادی بخواهیم منعقد کنیم، باید ابتدا و انتهای آن مسیر و پروژه مشخص شود بنابراین نام قراردادی این پروژه کلاله به جلفا است اما به هر حال این مسیر در مختصات کریدور ارس است.
کدخدازاده درباره سهم آذریها در این کریدور گفت: از طرف دیگر در سمت آذری در بخش مسیر جادهای این کریدور، احداث پل را بر عهده گرفته است که این پل در بخش کلاله در خاک ایران و آق بند در خاک آنها واقع شده که این پل هم در حال اجرا است. کدخدازاده درباره سهم آذریها در این کریدور گفت: از طرف دیگر در سمت آذری در بخش مسیر جادهای این کریدور، احداث پل را بر عهده گرفته است که این پل در بخش کلاله در خاک ایران و آق بند در خاک آنها واقع شده که این پل هم در حال اجرا است. این پل با پیمانکاری آذریها و هزینه و اعتبارات آنها ساخته میشود و این پل به پایانهای که ایران پیش بینی کرده وصل خواهد شد.
کریدور ارس؛ موازی زنگرود
او در گفتوگو با ایلنا افزود: پایانه در منطقه کلاله توسط پیمانکاران ایرانی در حال ساخت است و به محض اینکه پل اجرا شود، خودروها از پل به طور مستقیم وارد پایانه میشوند. برای پایانه 8 هکتار زمین را آزاد کردهایم و به سازمان راهداری تحویل شده است که با پیاده سازی نقشهها ساخت و ساز را شروع کند.
کدخدازاده تاکید کرد: این کریدور موازی زنگزور است؛ برای آذریها موضوع ترجیح ارس به زنگزور مطرح نیست اما اگر بخواهند راهگذری از ارمنستان ایجاد کنند، این راهگذر قطعا صعبالعبورتر از منطقه و مسیر ایران خواهد بود. از طرفی دیگر اگر بحث اشغال مطرح شود آن هم تبعات خاص خود را دارد و دیگر موضوع تغییر ژئوپلتیک منطقه است.
او ادامه داد: بنابراین کریدور ارس آذربایجان راحتتر و سریعتر به نخجوان میرساند. راهی که الان وجود دارد از پارس آباد و بیله سوار اردبیل شروع میشود و تا جلفا 350 کیلومتر طول دارد. در حال حاضر، مسیر چهار خطه تا مرز ارمنستان پیش آمده است و آذریها به شدت برای تکمیل کریدور ارس تمایل دارد؛ چراکه اگر به هر دلیلی تصمیم بگیرند به سمت زنگزور بروند، از همان مسیر میتواند به سمت زنگزور ادامه دهند و در غیر این صورت میتوانند وارد ایران شوند و با پیمایش 100 کیلومتر از خاک ایران به نخجوان میرسند.
کریدور ارس؛ گزینه جایگزین زنگزور؟
به نوشته مرکز تحقیقات آسیا، قفقاز در نتیجه جنگ اول قره باغ کوهستانی، ارتباط مستقیم ریلی و همچنین جادهای بین سرزمین اصلی آذربایجان و منطقه اقلیم نخجوان قطع شد.
در این شرایط با دور زدن ارمنستان از طریق ایران، مسیر زمینی بیله سوار در شمال استان اردبیل در نزدیکی مرز ایران و در ۲۲۰ کیلومتری باکو به اصلیترین مسیر ترانزیتی بین سرزمین اصلی آذربایجان و نخجوان و همچنین ترکیه تبدیل شد. این مسیر ترانزیتی که بخشی از جاده ۱۲ ایران است و برای آذربایجان اهمیت راهبردی دارد و کوتاهترین راه ارتباطی زمینی است که آذربایجان غربی را از طریق بخش بیله سوار-جلفا به نخجوان متصل میکند.
با این حال، در ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰، توافق آتشبس سهجانبه منعقد کننده جنگ دوم قره باغ اعلام کرد که «همه راههای ارتباطی اقتصادی و حملونقل در منطقه باز خواهد شد» و این گمانه زنیها را افزایش داد که پس از سه دهه، بنبستهایی در سیستم حملونقل منطقه ایجاد شود.
با این وجود، به دلیل تنشهای مداوم مرزی بین ارمنستان و آذربایجان، شرایط شکننده قرهباغ کوهستانی و مخالفت ایران و ارمنستان با کریدور زنگزور، پیشرفت چندانی در زمینه بازگشایی راههای مواصلاتی صورت نگرفته است.
نه دی روز مبارزه با منافقین بود ، روز تجلی بیعت مجدد با رهبری نظام.
روز له کردن تزویر معاندان داخلی.
روز برباد دادن آرزوهای صهیون ایرانی
روز قوام گرفتن گام دوم انقلاب اسلامی
روز برتری نور امید علوی بر تاریکی شب پرستان اموی
روز ۹دی تقویت ملت با عبور از مرز جغرافیایی قومیت و پیوستن به صف امت در بیعت با امام خامنهای است...
۹ دی یوم الله اکبر شد چون دست خدا، یدالله با جماعت اهل تقوی مع الجماعه همراه شد.
8.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از ما خاطرات خوبی داشته باشید 💝
پاکت چاووشی و آرمان