eitaa logo
کانال تحلیلی تسکین ملت
81 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
32 فایل
تحلیل مسائل اجتماعی ، فرهنگی، سیاسی ،عمومی ، علمی، تفریحی و چگونگی عبور از مشکلات ...
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تفاوت دو دستگاه فکری و محاسباتی: عقلانیت انقلابی | عقلانیت ترسو و محافظه کار 🔰 سوره یک ماجرای جالبی را نقل میکند که برای امروز ما درسی بس بزرگ است. در این ماجرا، با یک صحنه اما دو تحلیل مواجه هستیم، چون اساسا در تحلیل حوادث، افراد دارای دو دستگاه فکری هستند: 🔺ای اهل ایمان، به یاد آورید را که خدا به شما عطا کرد: وقتی که لشکر بسیاری از ، بر شما حمله‌ور شدند، پس ما و از فرشتگان که به چشم نمی‌دیدید فرستادیم، و خدا خود به اعمال شما بینا بود. [يًّـاَيُّهَا الَّذينَ ءامَنُوا اذكُروا نِعمَةَ اللهِ عَلَيكُم: اِذ جاِّءَتكُم جُنودٌ فَاَرسَلنا عَلَيهِم ريحًا وَ جُنودًا لَم تَرَوهاۚ وَ كانَ اللهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرًا (9)] 🔺به یاد آرید وقتی که در ، لشکر کفار از بالا و پایین بر شما حمله‌ور شدند و مدینه را با ده هزار نفر محاصره کردند و شما تنها هزار نفر بودید. اینجا بود که چشم ها از شدت ، شد و جان ها به لب رسید و شما به خدا میبردید و سوظن ها به خدا آغاز شد. [اِذ جاِّءوكُم مِن فَوقِكُم وَ مِن اَسفَلَ مِنكُم وَ اِذ زاغَتِ الاَبصارُ وَ بَلَغَتِ القُلوبُ الحَناجِرَ وَ تَظُنّونَ بِاللهِ الظُّنونَا(10)] 🔺اینجا بود که مؤمنان شدند و تکانی سخت خوردند و ضعیفان در ایمان، سخت متزلزل گردیدند. [هُنالِكَ ابتُلِيَ المُؤمِنونَ وَ زُلزِلوا زِلزالًا شَديدًا (11)] 1️⃣ : ▫️آنجا بود که و آنان که در دل هایشان بود، با یکدیگر می‌گفتند: آن و فتحی که خدا و رسول به ما داده بودند، و فریبی بیش نبود. [وَ اِذ يَقولُ المُنّْفِقونَ وَ الَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ: ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهِّۥ اِلّا غُرورًا(12)] ▫️آنجا بود که طایفه‌ای از آنها گفتند: ای اهل یثرب، شما دیگر ندارید و اینجا دیگر جای ماندن نیست چون همه کشته خواهید شد لذا از دور پیامبر متفرق شده و به مدینه باز گردید. [وَ اِذ قالَت طاِّئِفَةٌ مِنهُم: يًّـاَهلَ يَثرِبَ لامُقامَ لَكُم فَارجِعوا] ▫️گروه دیگری از آنها برای بازگشت به مدینه از پیامبر اجازه خواستند و گفتند: چون خانه‌های ما دیوار و حفاظی ندارد، پس اجازه بده تا بازگردیم. این درحالی بود که آنها می‌گفتند و خانه‌هایشان بی‌حفاظ نبود، بلکه مقصود آنها جز نبود. خلاصه به بهانه مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی به دنبال فرار بودند، اما اسم این ترسشان را «» گذاشته بودند. [وَ يَستَأذِنُ فَريقٌ مِنهُمُ النَّبِيَّ يَقولونَ: اِنَّ بُيوتَنا عَورَةٌ وَ ماهِيَ بِعَورَةٍ ؗ اِن يُريدونَ اِلّا فِرارًا(13)] 2️⃣ : ▫️امّا مؤمنان وقتى لشكر دشمن را ديدند، گفتند: «اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده بودند و چقدر راست و گفتند!» و اين موضوع، علاوه بر اینکه آنها را دچار ترس نکرد بلکه بر و آنان نیز افزود. [وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا: هّْذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ ما زادَهُم اِلّاِّ ايمانًا وَ تَسليمًا(22)] ▫️در ميان مؤمنان، مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده ‏اند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند و در راه او، شربت نوشيدند، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند. [مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ ؗ فَمِنهُم مَن قَضيّْ نَحبَهۥ وَ مِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبديلًا (23)] 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
🟥⁦‼️⁩ چگونه میتوان از یه سوراخ دو بار یک مومن را گزید؟ ی داستانی هست ک خیلی جالبه... اینکه روزی مردی از زمین سر سبزی می‌گذشت ک ناگهان احساس کرد پاش داره میسوزه...هم زمان زنبوری از کنار پاش پرواز کرد...فکر کرد زنبور نیشش زد پس بدون ترس و دلهره ب راه خود ادامه دادو دردش رو ب حساب اینکه نیش زنبور بوده تحمل میکرده...در صورتی ک مار نیشش زده بود... روزها از اون اتفاق گذشت... دوباره همون حادثه براش اتفاق افتاد...اما این بار ب جای مار زنبور نیشش زده بود...چون همان لحظه مار از کنارش رد شده بود، فکر کرد مار نیشش زد...و مرد ب خیال اینکه مار نیشش زده و درد از نیش ماره...جان داد و مرد... شده حکایت ما از کاه برامون کوه میسازن از کوه برامون کاه میسازن سردردهای معمولی رو ب تومور مغزی ربط میدن تومور مغزی رو ب سردرد های معمولی ربط میدن اصلا هم ضایع نیست ک همه از رو عمد و هدفمنده... و قصدتون کردن این ...😡 حناتون برای این دیگه رنگی نداره...
💠 تفاوت دو دستگاه فکری و محاسباتی: عقلانیت انقلابی | عقلانیت ترسو و محافظه کار 🔰 سوره یک ماجرای جالبی را نقل میکند که برای امروز ما درسی بس بزرگ است. در این ماجرا، با یک صحنه اما دو تحلیل مواجه هستیم، چون اساسا در تحلیل حوادث، افراد دارای دو دستگاه فکری هستند: 🔺ای اهل ایمان، به یاد آورید را که خدا به شما عطا کرد: وقتی که لشکر بسیاری از ، بر شما حمله‌ور شدند، پس ما و از فرشتگان که به چشم نمی‌دیدید فرستادیم، و خدا خود به اعمال شما بینا بود. [يًّـاَيُّهَا الَّذينَ ءامَنُوا اذكُروا نِعمَةَ اللهِ عَلَيكُم: اِذ جاِّءَتكُم جُنودٌ فَاَرسَلنا عَلَيهِم ريحًا وَ جُنودًا لَم تَرَوهاۚ وَ كانَ اللهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرًا (9)] 🔺به یاد آرید وقتی که در ، لشکر کفار از بالا و پایین بر شما حمله‌ور شدند و مدینه را با ده هزار نفر محاصره کردند و شما تنها هزار نفر بودید. اینجا بود که چشم ها از شدت ، شد و جان ها به لب رسید و شما به خدا میبردید و سوظن ها به خدا آغاز شد. [اِذ جاِّءوكُم مِن فَوقِكُم وَ مِن اَسفَلَ مِنكُم وَ اِذ زاغَتِ الاَبصارُ وَ بَلَغَتِ القُلوبُ الحَناجِرَ وَ تَظُنّونَ بِاللهِ الظُّنونَا(10)] 🔺اینجا بود که مؤمنان شدند و تکانی سخت خوردند و ضعیفان در ایمان، سخت متزلزل گردیدند. [هُنالِكَ ابتُلِيَ المُؤمِنونَ وَ زُلزِلوا زِلزالًا شَديدًا (11)] 1️⃣ : ▫️آنجا بود که و آنان که در دل هایشان بود، با یکدیگر می‌گفتند: آن و فتحی که خدا و رسول به ما داده بودند، و فریبی بیش نبود. [وَ اِذ يَقولُ المُنّْفِقونَ وَ الَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ: ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهِّۥ اِلّا غُرورًا(12)] ▫️آنجا بود که طایفه‌ای از آنها گفتند: ای اهل یثرب، شما دیگر ندارید و اینجا دیگر جای ماندن نیست چون همه کشته خواهید شد لذا از دور پیامبر متفرق شده و به مدینه باز گردید. [وَ اِذ قالَت طاِّئِفَةٌ مِنهُم: يًّـاَهلَ يَثرِبَ لامُقامَ لَكُم فَارجِعوا] ▫️گروه دیگری از آنها برای بازگشت به مدینه از پیامبر اجازه خواستند و گفتند: چون خانه‌های ما دیوار و حفاظی ندارد، پس اجازه بده تا بازگردیم. این درحالی بود که آنها می‌گفتند و خانه‌هایشان بی‌حفاظ نبود، بلکه مقصود آنها جز نبود. خلاصه به بهانه مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی به دنبال فرار بودند، اما اسم این ترسشان را «» گذاشته بودند. [وَ يَستَأذِنُ فَريقٌ مِنهُمُ النَّبِيَّ يَقولونَ: اِنَّ بُيوتَنا عَورَةٌ وَ ماهِيَ بِعَورَةٍ ؗ اِن يُريدونَ اِلّا فِرارًا(13)] 2️⃣ : ▫️امّا مؤمنان وقتى لشكر دشمن را ديدند، گفتند: «اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده بودند و چقدر راست و گفتند!» و اين موضوع، علاوه بر اینکه آنها را دچار ترس نکرد بلکه بر و آنان نیز افزود. [وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا: هّْذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ ما زادَهُم اِلّاِّ ايمانًا وَ تَسليمًا(22)] ▫️در ميان مؤمنان، مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده ‏اند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند و در راه او، شربت نوشيدند، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند. [مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ ؗ فَمِنهُم مَن قَضيّْ نَحبَهۥ وَ مِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبديلًا (23)] 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9