eitaa logo
- هَم‌قرار'
1.1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
451 ویدیو
27 فایل
• ﷽ ‌ ما آدمی‌زادهاۍ محتاطیم امّا در دل ڪورهٔ آتش، در میانهٔ برافروختگی‌های شعلھ .. #میم_عالی‌نژاد ــ ـ ڪانال‌ وقف مولا'عج ست‌. حذفِ‌نامِ‌‌نویسندگان، موردرضایت ‌نیست؛ به‌حرمت‌ِسورهٔ‌قلم. بهم وصل میشین: @Khadem_eshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ بودنت معجزه‌است، پیش می‌آید :)
-اینجاکوهی‌به‌کاھ‌بخشند-
-بگذر ز آفریدھ، بنگر در آفریدن-
‌-پایان این داغِ همیشگیِ دوماهه-
- هَم‌قرار'
‌-پایان این داغِ همیشگیِ دوماهه-
‌ولی بازم ببخش که برای غمت جون ندادیم.
آمدم نعره مَزَن جامه مَدَر هیچ مَگو:)
- هَم‌قرار'
آمدم نعره مَزَن جامه مَدَر هیچ مَگو:)
‌ دوش‌دیوانه‌شدم‌عشق‌مرا‌دید‌و‌بگفت آمدم نعره مَزن جامه مَدر هیچ مگو گفتم‌ای‌دل‌چه‌مِه‌ست‌این‌دل‌اشارت‌می‌کرد که‌نه‌اندازهٔ‌توست‌این، بگذر، هیچ مگو گفتم‌این‌چیست‌بگو‌زیر‌و‌زِبَر‌خواهم‌شد گفت‌می‌باش‌چنین‌زیرو‌زبر هیچ‌مگو -مولانا-
- هَم‌قرار'
‌ ما، .. فقط خودت رو داریم؛ نه اینکه از بین کسایی که هستن، شما بهتریا، نه! یعنی اصلا کسی جز شما نی
‌ محرم‌ و صفر بعدی که هیچ، ما رو اول به خودت برسون آقا :) -ممنونم‌بابت‌اذنِ‌‌اشک‌براۍغمت-
‌ ما به همین لبخند‌های بعدِ تَرَگ‌ها دچاریم . -
- هَم‌قرار'
‌ ما به همین لبخند‌های بعدِ تَرَگ‌ها دچاریم . #بےنشان-
‌ جمع اضداد بودن را باید یاد بگیرید؛ مثلا یادبگیری وقتی دلت گرفت، لبخند بزنی. جمع اضداد بودن است که انسان را رشد می‌دهد. -علیرضاپناهیان-
- هَم‌قرار'
‌ ما به همین لبخند‌های بعدِ تَرَگ‌ها دچاریم . #بےنشان-
‌ -تظاهر میکنم که قوی‌ام قلبم هرروز گریه میکند-
- زهرِ حلائلِ روزهای گذرانم، تو آرامِ روزهای گذشته ام بوده ای .. !-
‌‌ سجده‌ی واجب دارد این ابهت همه‌روز، که علـے، جلوه‌ای از خلق خــالق است! ..
- به‌جمیع‌رنج‌هایت‌دُرود؛رِفیق:) -
روز جھانی کودک برای اون کودکای زود بزرگ شده مبارک!
- بیچاره آن سنگی که به سوی قلبی پرت میشود، عاقبت سنگ مذاب میشود از شرمندگی. -
ای اشک کافِر، تو خوب مسلمان میکنی.
داشت میسوخت این قلب خودش نمک پاشان رسیدند از هر دَری،بِهَر راهی. :)
-امان‌نامه 'دست‌نویس' هم قبول است .. :)
- زخمِ فراخوانده‌ی آتش چه شَود؟
وقتی میسوزاندی چنان شعله‌ی آتَش فکرِ زخم بعدش را نمک پاشان بِکردَند :)
و چکیدنِ یک قطره ی لجبازِ اشک .
-خسته ام از برداشت ها ..
مگر بلد بودم که بِکارم که اکنون برداشت ها ذغال سوخته ای باشند ک به روی جگر میپَرند؟
حرفها مانندِ گوله‌آتش، از کجای‌آسمان به قلبِ به کمینِ سکوت رفته فرود می‌آید؟
به هیچ غم‌ورنجی عرضه‌ی خنده‌زدن هم نداشتم. ولی غم‌ورنجا کم نزاشتن برای دلم.
ما آدمِ خنده زدن به گریه‌ی کسی نبودیم.