- هَمقرار'
•° [ ما فرزند شهادتیم... ] ممنونم ڪه تا انتها مطالعه مےکنین ↓ ♡
•°•
#جوهرعشق 🌹
[ ما فرزندِ شَهادَتیم.. ]
پرسید:
اگر #جمهورۍاسلامے نباشد چهکار میکنے؟ فرداۍ براندازینظام ڪجامیروی؟
گفتم:
من تا آخرین کوچهای که سردرش اسم شهدا باشد مےجنگم! تا آخرین کوچه مےایستم..
•| من ترجیح مےدهم در جمهوری اسلامے بمیرم تا در غیر آن زندگے کنم! |•
ما را از چه مےترسانند؟!
از مرگے که عاجزانه طلبش مےکنیم؟
یا محرومشدن از زندگےای که به اجبار در آن نفس مےکشیم؟
ما نسلے هستیم که نترسیده!
ما به تعداد سالهای زندگےمان تابوت شهید دیدهایم! شهید تشییع کردهایم! شاهد بودهایم! تصویر نوجوانے که زیر تانک بعثےها رفت یا جوانے که زیر اتوبوس دراویش ماند را ببین!
شاهد است! فاصلهی آن دو بیست سال است!
او که نانِ حکومت طاغوت خورده بود آنگونه ایستاد و این که نان جمهوری اسلامے را، به این شکل حماسه آفرید.. عکس #امیرحاجامینے را دیدهای؟ با آن محاسن به خون خضاب شدهاش و آن سربند سرخ!عکس#محمدحسینحدادیان را دیدهای؟ رد گلوله ها را دیدهای؟
ما نسلے هستیم که نترسیده، عقب نکشیده..
•| ما مرگ را زندگے کردهایم.. |•
به آخرین شهیدِفتحخرمشهر فکر مےکنم، او که لابُد بعد از شهادتش، بعد از ریخته شدنخونش روی خیابانهایمقدسِ خونین شهر، به حاج احمدکاظمے پشت بیسیم گفت: "ما توی شهریم آقا، با هزار و خوردهای اسیرِ بعثے.."
و خرمشهر را خدا آزاد کرد!
با خونِ آن شهیدان! آنها که به ظهرِ برافراشتن پرچم فتحِ روی گنبدِ مسجد جامع نرسیدند.. آنها که حتما شب تا به صبح دعا کردهبودند و ظهر به وصال رسیدند!
•| آزادی خودشان از قفسِ تن و آزادی خرمشهر از دشمن.. |•
من فردای براندازی نخواهم بود! چون شب تا صبحش مےجنگم! تا آخرین قطرهی خون..
" من زنده نخواهم ماند! "
حتے اگر #جمهوریاسلامے صبح فردایش جمهوریاسلامے مانده باشد..
شاید من باید بجنگم!
شاید " من نباید زنده بمانم " تا صبح فرداۍ جمهوریاسلامے، جمهوریاسلامے مانده باشد..
ولے ما هستیم، ایستادهایم پای کشوری که حتے آب شُربش از بےڪفایتے مسئولینش گِل شده باشد! یا هوایش برای نفس کشیدن آلوده..
هوا بَرَت ندارد منافقِ دشمن!
تا آن روز" ما توۍ شهریم آقا" ..
#توابین_نوشت ✏️
#باید_قوی_شویم
#نمےگذاریمعلمبرروۍزمینبماند..
#عشق_راهےستڪهپایانندارد..
|•° @tasmim_ashqane /..