- هَمقرار'
🏴|…
#جوهرعشق
|بسم رب ڪربلا ۳ |
[ #ڪاشبرایتحرشویم ]
تا چشم مے بیند صحراست و خشکے..
باد از میان خارهای صحرا مےگذرد و عبایت را تکان مے دهد.. اینجا ڪرب و بلاست! همان جایے که بشارت دادهاند مکان اندوه و بلاست و تو با تمام هستےات راهے نینوا شدهای..
یادت مےآید قبل از ورود به کربلا، همان وقتے که به کوفه نزدیک شدی، حر با سپاهے عظیم مقابلت ایستاد، گفتے قصد جنگ نداری و او گفت مامور است و تو نه راه پیش داری نه راه پس؛
حال ..در ڪربلایید !
تو خوب میدانے دل حر تکان خورده، مگر تو حسینے نیستے که دلت آیینه تمام حوادث و وقایع است؟! از ورای خیمه حر را مےبینے، یکه و تنها به سمت سپاهت مےآید.. آرام و آرام و تو انگار زمزمه حر را مے شنوی
« بین بهشت و جهنم گیر ڪردم »
و ناگهان اسبش همچون تیری که از چله رها شده به سمت شما روانه مے شود ..
از خیمه خارج مےشوی
و حر با سری افتاده و پوتینهای رزمے که روی دوشش جا خوش کرده به سمتت میاید...شما را که مےبیند، میزند زیر گریه، هق هقش اوج مےگیرد و هے طلب بخشش مےکند، هے تکرار مےکند:
« کاش میزاشتم برگردی.. ڪاش..
به خدا فکر نمےکردم کار به اینجا برسه»
و اصلا که فکرش را مے کرد کار به جایے رسد که به خاطر پسر سمیه، به روی پسر فاطمه شمشیر کشند، که فکر مےکرد نتیجه آن نامههای پر از دلدادگے شود این همه غربت و دورویے و تنهایے..
نزدیکتر مے شوی و مے گویے:
مادرت چه نام نیکے برایت انتخاب کرده.. تو هم در این دنیا و هم در آخرت آزادهای (:
و حر پر از شادمانے مے شود؛
تا ته حرفت را مے فهمد و بوی بهشت در شامههایش مےپیچد، مےدانست سایه لطف تان انقدر وسیع هست که حر هم در آن جا داشته باشد.. 🖤
✍️بهقلم: ️سنا لطفے
.
.
پ ن:
همه خیر دنیا و عقبے در خونته،
اگه حر رو حر کردی با یک نگاه
تو ای آفتاب بدون غروب
زهیر زیر سایه ات شده سر به راه
"بخشے از قطعه استودیویے آفتاب، با صدای: سید مرتضے رضا زاده،
شاعر: عماد شجاعت "
پ ن::
همیشه حر برایم متفاوت بود، کسے که بد بود و مےتوانست جزو آن دستهای باشد که ما ۱۴۰۰،سال نفرینش کنیم! اما درست لحظههای آخر به آغوش حسین؏ برگشت.
کاش ما هم مثل حر برگردیم..
آغوش حسین؏ هنوز منتظر است،
در دستگاه این خاندان زیاد حر داشتیم..
ما که بد تر از حر نبوده ایم، بودهایم ؟
+بهوقتروزچهارممحرم۱۴۴۲ 💔
.
.
#گردراینغم
#جانبدهم_رواست
🖤|• @tasmim_ashqane •°