eitaa logo
- هَم‌قرار'🏴
1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
511 ویدیو
28 فایل
• ﷽ ‌ ما آدمی‌زادهاۍ محتاطیم امّا در دل ڪورهٔ آتش، در میانهٔ برافروختگی‌های شعلھ .. #مائده_عالی‌نژاد ــ ـ همقرار وقف مولا'عج ست‌، قَرارِ ما مماتُ حیات، خَرجِ مولا. شهادت نزدیک است... ‌پُل ارتباطی: @Khadem_eshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
•° |♥️✨ همیشه بیاد امام زمان مهربانمان باشیم حتے در این موقعیت،با خودم فکر کردم گفتم: +بیایید با هم قراری بگذاریم،هر جا اسم کرونا آمد، برای سلامتے امام زمان صلوات بفرستیم🌸🍃 امام هم مهربان است و کریم. خیالتان راحت زیر دین کسے نمےماند...☺️✋ 💚 |•° @tasmim_ashqane /🍃...
- هَم‌قرار'🏴
•° 💓 از خلوت های نیمه شب با خدای خودت نگذر ... همین مناجات هاست که آدم را تا خدا مے برد☺️✋ این مناجات هاست که دستے مےشود به سوی آسمانش برای گرفتن رحمت بےوسعتش🌸🍃 نصیب یکایکتون الهے... + به یاد نماز شب های خالصانه شهدا اینگونه نمازشب خواندند که خداوند خریدارشان شد💚 ! |•° @tasmim_ashqane /🍃...
- هَم‌قرار'🏴
یادتو مےوزد ولـے بـےخبرم ‌من‌ ز تو جای ‌تو🌸🍃 حاجـے نزدیڪ‌ عیده‌ بسه دوری ‌بیا😔✋ :) 🌺|• @tasmim_ashqane •°
•° میـگفت ما جنس آدم شـدنمان هـم آنچـه که مـهدی(عج) می‌خـواهد ، نیـست ... 💚 |•° @tasmim_ashqane /🍃...
•° در معانـی هُدی نوشته اند : راه راست ، هدایت ، مسیر درست ، دین ...! در فرازی از زیارت عاشورا هست [ مع امام هدیً ] و تو مولا همان هدایتگری و خـودِ دیـن ...! ڪه به حق راه راست و مسیر درست، سمت و سوی نگـاهِ توست ... | مولانا جآن مهدے♡ | |•° @tasmim_ashqane /🍃...
•° وتا ابد به آنان کِه پِلاک‌شان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان🌱 و بی مَزار بمانند …❤️ @tasmim_ashqane •°
- هَم‌قرار'🏴
‌•°• [ خداحافظے آخر... ] آغاز هر آغازی با ندای سلامش ابتدا و انتها میگیرد، این سلام بےتو دیگر یک سلام نبود، بلکه یک خداحافظے دلگیر ... یک خداحافظے دراز... که ازیک خداحافظے، بیشتر حرف داشت یک حرف‌های پنهانے! اکنون در بودنت من نبودم.. اما اکنون هستند کسانے که کلامتان را برایمان سرمشق بگیرند آن خرداد را... آن خبر ناگوار... آن اشڪ... ببین که مردم چه کشیده‌اند برای تو که به قلمم بسنده نمےکند، این مرد والاتر و بزرگتر از قلمم بود... من که ندیدمت! فقط آن سال حرف ازتو میزنند! حرف از مرد بزرگ! حرف از طوفان! در دریای وجودوکلامتان طوفان به پا کردی، وودر سیمای خشمگین تان مهربانے دیده میشد، که همه جهان از تحسین‌تان به تماشا ایستاده بودند، وُ ندای درود بر خمینے سر دادند... قلمم درد رفتنت را زنده میکند.. هر گوشه‌ایے از این سرزمین، بوی تو را میدهد.. رفتنت را وقتے که برایم آن به آن تفسیر مےکردی، بوی درد را استشمام میکردم.. تقصیر دل است که رفتن حاج قاسم باورمان نشد، اکنون هم رفتن این مرد بزرگ برایمان درد دارد... آن سال یک داغ بزرگ بر پیشانے این سرزمین، یک مرد بزرگ به دل خاک سپرده شد... آن سال بود وُ خداحافظے آخر... ✍ | 🖤|• @tasmim_ashqane •°
- هَم‌قرار'🏴
✨🦋 🌱 ✨ [ در حوالے تو، هوایش مےآید.. ] سلام امامم باز هم نیامده‌ای.. چه شد آن قرار همیشگےمان؟ از جمعه‌های نیامدنتان، بیقرارم، این بیقراری آخر جان به لب میکند مرا، برایم چه فرقے میکند وقتے دلبرم نباشد، هرروز برایم جمعه است.. آن جمعه دلگیر.. آن غروب غم انگیز بےتو‌بودن... مےدانے بےخبری چقدر سنگینے بر دوشم دارد؟ اندازه‌ی بےتو بودن . . . تو از بےخبری من خبر داری.. میدانے چند جمعه گذشت ندیدیم از تو رویے؟میدانے چند جمعه به خیالت سپری شد؟ از دلتنگے چه؟ خبر داری؟ از جمعه‌های خالے از انتظار، یا از وصالت بگو... آقا جان خبر داری حساب نیامدنت از یکے دو روز هم فراتر رفته! به قرن کشیده! این دل درد نیامدنت را دارد از تمام شاعرانه‌ترین شاعران عالم، از تمام بهانه‌گیر‌ترین بهانه‌های عالم، برایت مےنویسم ڪہ ویرانه‌ی دل خانه خرابم را فتح کردی.. 🌱 درمیان دلبری‌های دونفری مفتوح هم که شدی! به خدا قسم که چیزی غیر این نیست... برایت شاعر میشوم وُ عاشقانه‌ترین غزل‌ها را برایت در تک گل باغم مےسرایم برایت عاشقانه خواستنےترین خواستنےهایت میشوم.. بگو از این بیقراری آشنایے ... بیقراری که در حوالے تو هوایش میاید.... . . ✍ ‌| . 🍃|• @tasmim_ashqane •°
🌱🦋 🍃 [ خبر دارۍ...؟! ] سلام! سلامے از جنس دلانه‌های غم انگیز از جنس غروب‌های دلگیر جمعه.. باز هم این روز شاهد نیامدنت میشویم.. هر لحظه‌ای و هر ثانیه‌ای که در نبودنت میگذرد برایم سال‌ها‌ست.. آغاز غیبت تو من نبودم ولے ساعت دلتنگےهایم را به نام تو کوک زدم.. من در خردسالےهایم عاشق و شیفته‌ی مرامت شدم و سرمشقے از عاشقانه دلبری‌های تو در لابه لای دفترم قلم زدم... چه کنم از این جدایے که به جانم ریشه دواندی، چقدر در نبودنت سیر کنم؟ چقدر سلام‌های دلتنگے مرا در نبودنتان، استشمام مےکنید؟ مےدانید اگر این چنین جمعه‌های غم انگیز ادامه‌ یابد و من رویے از شما در این سرای جدایے و دلتنگے، نبینم، شاید بهتر باشد نابینا شوم.. از عشق دلبرانه بگو! خودت بگو! بگو که چگونه از عشقت در وجودم فغانے سر دادم و سوختم و اشک در سیمایم سرازیر میشود‌.. بگو که من در سکوتے که هویدا میکند وجودم را، حرف هایم را میزنم... ومی دانم! مےدانم اینگونه دلباختن‌ها فقط برای تو، پایان خوشے دارد..  ای جانان من! از آخرین سلامے بگو که پایان بے تو بودن، پایان انتظار باشد. از سلامے بگو که تو بیایی، بگو از آخرین دلتنگے و در خلوت حرف‌های عاشقانه بگو که از پایان بےتو بودن خبر داری.. آری مولایم! بگو که از دلدادگےهایم، خبر دارۍ... . . ✍ . 💠|• @tasmim_ashqane •°
•💚•🌼•💚• 🌱 [ ساعَٺِ عـآشِقے... :)] سلام من، به قلمے که از برایت نوشتن وُ از تو حرف زدن، رنگ بوی دلتنگے به خود میگیرد.. آنقدر درنبودنت برایت با اشڪِ آه، از آواز دلتنگے میخوانم، و آنقدر در لابه‌لای دفترم، قلم را به سمت دلتنگے سوق میدهم تا بدانے... تا بدانے و بگویے من، در کدامین دلتنگےِ دلم سِیر میکنم! . . . میدانے! مےگویند جمعه‌ها تعطیل است! اما من مےگویم جمعه‌ها همه‌چیز آغاز ميشود! جمعه سر آغاز دلتنگے دلداده‌ترین دلدادهاست! جمعه همان سرمشق عاشقے ست که تا عاشق نشوۍ، نمےفهمیش! :) ساعت عاشقے دلدادگان در همین روز تنظیم مےشود.. من خستگے دورانم را به‌ یاد تو در صفحه‌ی روزگارم محو کردم و دیگر در خط به خط دفترم چیزی از آن باقے نگذاشتم! همه‌اش براۍ تو... در شعاعِ تپشِ دایره‌ۍِ قلبم، نام دلبر را با نام تو قاب کردم! خریدارم نمیشوی؟ سندیت دلم تورا ڪم دارد! آقاجانم! بگو که چقدر و تاکِے در نخست تا انتهای یکے از هزاران دعاهاۍ ندبه‌‌هایم، از روی عاشقے نجوا کنم! بگو که تاکِے درگیر گوشه‌ چشمے از تو باشم! اصلا همینکه درگیر تو باشم برایم بسنده میڪند.. واژه‌ایے ندارم، همه به دلتنگے برای تو ختم میشود! سخنانم میان دلتنگے احاطه شده‌است! دلتنگی بر قلبم سراسیمه هجوم مےآورد قلمم را به رنگ دلتنگے میکند وُ تو بگو! تو بگو این همه دلتنگے را کجای دل، جاۍ دهم... 💔 چقدر در خیالت سپری کنم؟ چقدر در دعاهای شبانگاهےام نجوایت کنم؟ چقدر در دعاهایم ظهورت را فریاد سردهم؟ تا چه اندازه چشمان تر میخواهے؟ طاقتم تاب آورده! نمےآیے؟ بہ‌خدا ڪہ آقا زمان آمدنت دیر شده! باید بیایے که گلدسته‌های احساسم با نقاره‌های وجودم، مدام مےخوانند ڪہ دلتنگت هستم... :)💔 همان گونه که سجاده‌نشین درگاه خدا هستم، لاله‌ی‌گوش‌هایم از آسمان نام تو را مےشنوند که سلام میدهے وُ میگویے که مےآیے... 🍃 آری! برایت یک بار نه، بلکه هزاران بار در برگ‌هاۍ دفتر عاشقے مینویسم که بیایے! تا ماندگار شود، براۍ زمانے کہ مےآیے.. آن‌روز یکے از هزاران شعر‌هایم را نشانت مےدهم که تا ابد برروی آن مهری به نام ساعت عاشقے خورده‌است... :))) . . ✍ | 💕 . .. 💔 . 🌼🍃|• @tasmim_ashqane •° •💚•🌼•💚‌‌‌•
- هَم‌قرار'🏴
🌿✨ 🌱 [ خیال‌عاشقانہ.. ] 🦋| جهانم، سودای ‌تو را در دل دارم، منم گر چه منم آرزوی تو.. بیا تا جهانم با تو به رقص در بیاید و سوری شود در دل .. با که درد دل کنم؟ آری با تو! با تنهای عالم که ساعت‌ها را عاشقانه به گفتگو مے‌نشینم برای تو... این دلبرانه‌ها فقط خصلت عاشقان است.. :) یا مےتوانم ساعت‌ها را بشمارم فقط برای تو.. آخر کے میایے که مریدانت شوق وصال با تو دارند.. همه جا حرف از تو میگویند تا همه‌جا را آذین بیندند.. ✨ شب تا صباحے به قیام تو دغدغه‌هایم سوار شده، ای تو که همه‌ی آرزوهایم در قنوت و دعاهایم درسجده هستے، مرا به جنون رسانده‌ایے.. ای که لبم ذکرعاشقانه برای تو شده و برای تو سروده میشود‌، تا عاشق ذکر نام معطرت شود .. دهانے که برای توست دهان به شکوه وانمےدارد! شکوه‌ای نیست ولیکن نیامدنت طاقت فرسا شده..💔 نمےآیے..؟! مریدانت شوق تو را دارند، تویے که تو را خواستنےترین خواسته‌هایشان‌ میخوانند.. عاشق دلداده است، میدانے؟! (:🌱 وقت تنگ است و مجال اندک! امان از زمانه که چه بخواهی چه نخواهی میگذرد، هنگامی که مےآیی خوش‌ترین لحظه‌های من است، و چشمانم فقط تو را مےبیند.. میخواهم این ساعت‌ها را هنگامی که بیایے تو را به تماشا بنشینم، همان قدر که تو را به انتظار نشستم...:) ای انتظار منتظران؛ انتظارم را به تماشا مےشینی؟ و انتظارت از من، چقدر دلنشین میشود، تو بگو، دوست مےدارم بشنوم.. منتظرت میشوم یا که نه!؟چه کنم انتظارت را بکشم؟! آیا فقط عشق بسنده‌ی این انتظار نیست..؟! مگر عشق برای تو نهایت دلدادگے نیست..؟! تا کے انتظارم را به انتظار بنشینم؟ این انتظار از واژه‌ی ستوه نامأنوس است.. تا کے انتظار حرف‌های عاشقانه‌ی دو نفره‌مان به شاعری تحقق درآید؟ 🍃 مےگویند: مرید امام زمانت باش تا انتظار به سراغت آید؛ واژه واژه از این جمله‌ به خیال عاشقانه سُر میخورد و به زبان جاری میشود.. :) ✍ . . .. .•|| @tasmim_ashqane .•
- هَم‌قرار'🏴
.. بار دیگر اربعین .. باز آن دل خسته وشکسته که جز در حریم قدسےات خریدار ندارد.. باز آن تکرار حرف‌های دلشکسته و هزاران حرف‌های عاشقانه .. برای وصال رنگین ذکر نام تو، چه عاشق‌ها که شاعر نشدند تا با شعر جور بیان عظمت و صفای تو را بڪشند.. جور معشوق را :) در العطش عشق، نان تو نهفته است! نباید برآن حذر کنی که حسن‌العاقبة در یافت توست.. از قاب تلویزیون مےبینم زائرینت را که به سوی تو 'ای‌ایها‌شهید' مےآیند‌‌.. باز یک سلام پر از حسرت از راه دور و باز هم یڪ عالم دلتنگے... کے میشود چشم ببندم و باز کنم و خویش را میان مسیر حرمت، مهمان ببینم .. میان زائرین پای پیاده‌ات.. میشود با نگاهت اربعینم را امضا کنے؟ میشود یک کربلا عاشقے به این دلشکسته‌ هدیه دهدی؟ مےشود مهر خاتمه‌ی دلتنگےهایم باشے؟ در همان وادی سیر عشق ماندم چه رسد به مابقے! هر دم که قریب میشوم به اربعینت مےسوزم.. میشود که در اربعین خیال همه چیز را در کوچه پس کوچه های نجف بدانم و شیدایے کنمت! ز تو یک منظر نگاهے برای جهان من کافےست .. من منم! نیمچه‌شاعرۍ بهر شیدایت آمدم! همین باشد تبار و اعتبار من.. مسیر عشق را عاشقانه باید راهے شد.. تا دریابے که چگونه تشنه را سیراب مےکند کوی دیار حسین‌ع.. ، ✍ . . 🏴 .•|| @tasmim_ashqane .•