eitaa logo
☆تسنیم قرآن☆
815 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3هزار ویدیو
14 فایل
"السلام علی من اتبع الهدی" به یاری خدامطالب ارائه شده درکانال شامل: مناسبتها،پاسخ به شبهات،ختم واذکار،تفسیر ونکته های قرآنی،فضایل اهلبیت(ع) ودانستنیهاو...میباشد.امیداست مرضی خدا و مفید واقع شود.التماس دعا ✨فرج امام زمان(عج) صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 🔅 🛑 ❗ ✍عبارت مثلی بالا در مورد آن دسته افراد به کار می رود که بخواهند از دو نفع و فایده مغایر و مخالف یکدیگر سودمند گردند و حاضر نباشند از هیچ یک صرف نظر کنند. 👈اما ريشه اين عبارت از آنجاست كه قبیل عرب هر کدام بتی به نام داشتند که با آداب مخصوص به زیارت آن می رفتند و قربانی تقدیم می کردند . 👌جالب ترین بت پرستی ها، بت پرستی طایفه حنیفه بوده است زیرا کار جهل و انحطاط و گمراهی را این طایفه به جایی رسانده بودند که بت معبود خویش را از آرد و خرما می ساختند و آن را می پرستیدند❗ ⭕ در یکی از سال های قحطی که شدت گرسنگی به حد نهایت رسیده بود افراد قبیله حنیفه آن خدای خرمایی را بین خود قسمت کردند و خوردند‼ ✅ پس از این واقعه در میان سایر قبایل عرب اصطلاح "کل ربه زمن المجاعة" رواج یافت و با تغييرى که در این اصطلاح به عمل آمد. ♻️ عبارت فارسی ✔ ‼ در میان ایرانیان به صورت درآمد👌 🌴🌼🍃🌹🍃🌼🌴 ✨@tasnimquran✨تسنیم قرآن
🟠 ....🍃 ⭕ ❗ ❇آورده اند که مختارالسلطنه را گفتند که ماست در تهران خیلی گران شده است. فرمان داد تا ارزان کنند. پس از چندی ناشناس به یکی از دکان‌های شهر سر زد و ماست خواست. 🍁ماست فروش که او را نشناخته بود پرسید : چه جور ماستی می‌خواهی؟ ماست خوب یا ✔"ماست مختار السلطنه"!‼ ❗وی شگفت‌زده از این دو گونه ماست پرسید. 🍁ماست فروش گفت: ماست خوب همان است که از شیر می‌گیرند و بدون آب است و با بهای دلخواه می‌فروشیم. 🔺️"ماست مختارالسلطنه" همین تغار دوغ است که در جلوی دکان می‌بینی که یک سوم آن ماست و دو سوم دیگر آن آب است و به بهایی که مختارالسلطنه گفته می‌فروشیم. تو از کدام می‌خواهی⁉️ 🍁مختارالسلطنه دستور داد ماست فروش را جلوی دکانش وارونه از درختی آویزان کرده و بند تنبانش را دور کمر سفت ببندند. سپس تغار دوغ را از بالا در لنگه‌های تنبانش بریزند و آنقدر آویزان نگهش دارند تا همه آب‌هایی که به ماست افزوده از تنبان بیرون بچکد❗ 🍁چون دیگر فروشنده‌ها از این داستان آگاه شدند، همگی ماست‌ها را کیسه کردند❗ ⭕وقتى ميگن فلانى ماستشو كيسه كرده يعنى اين👌 🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼 ✨@tasnimquran✨تسنیم قرآن
🔴 🌹 کوه به کوه نمیرسه،،آدم به آدم میرسه....😊 💚❤در دامنه دو کوه بلند، دو آبادي بود که يکي «بالاکوه» و ديگري «پايين کوه» نام داشت؛ چشمه اي پر آب و خنک از دل کوه مي جوشيد و از آبادي بالاکوه مي گذشت و به آبادي پايين کوه مي رسيد. اين چشمه زمين هاي هر دو آبادي را سيراب مي کرد. روزي ارباب بالا کوه به فکر افتاد که زمين هاي پايين کوه را صاحب شود. 💚💙پس به اهالي بالاکوه رو کرد و گفت: «چشمه آب در آبادي ماست، چرا بايد آب را مجاني به پايين کوهي ها بدهيم؟ از امروز آب چشمه را بر ده پايين کوه مي بنديم.» يکي دو روز گذشت و مردم پايين کوه از فکر شوم ارباب مطّلع شدند و همراه کدخدايشان به طرف بالا کوه به راه افتادند و التماس کردند که آب را برايشان باز کند. ❤💛 اما ارباب پيشنهاد کرد که يا رعيت او شوند يا تا ابد بي آب خواهند ماند و گفت: «بالاکوه مثل ارباب است و پايين کوه مثل رعيت. اين دو کوه هرگز به هم نمي رسند. من ارباب هستم و شما رعيت!» 💚❤اين پيشنهاد براي مردم پايين کوه سخت بود و قبول نکردند. چند روز گذشت تا اينکه کدخداي پايين ده فکري به ذهنش رسيد و به مردم گفت: بيل و کلنگ تان را برداريد تا چندين چاه حفر کنيم و قنات درست کنيم. بعد از چند مدت قنات ها آماده شد و مردم پايين کوه دوباره آب را به مزارع و کشتزارهايشان روانه ساختند. زدن قنات ها باعث شد که چشمه بالاکوه خشک شود. 💚💜اين خبر به گوش ارباب بالاکوه رسيد و ناراحت شد اما چاره اي جز تسليم شدن نداشت؛ به همين خاطر به سوي پايين کوه رفت و با التماس به آنها گفت: «شما با اين کارتان چشمه ما را خشکانديد، اگر ممکن است سر يکي از قنات ها را به طرف ده ما برگردانيد.» کدخدا با لبخند گفت: «اولاً؛ آب از پايين به بالا نمي رود، بعد هم يادت هست که گفتي: کوه به کوه نمي رسد. ♦️👈تو درست گفتي: ⭕کوه به کوه نمي رسد، اما آدم به آدم مي رسد.👌 🌼🦋🌹🌿🌹🦋🌼 ✨@tasnimquran✨تسنیم قرآن
🔴 ⁉️ ✍مردی خروسی🐓 داشت که به پشت بام فرار کرد و به خانه یکی از همسایه ها رفت. 🍃صاحب خروس هم در خانه ی همسایه ها را میزد و دنبال خروسش میگشت. 🍂مردی که خروس در خانه اش بود ناگهان صدای در را شنید و چون حدس زد صاحب خروس باشد، آن را بلافاصله زیر عبایش پنهان کرد و در را باز کرد. 🍃تا مرد را دید که نشانی خروس را میگرفت سریع گفت: 🛑 "به حضرت عباس قسم خروست به خانه ی من نیامده است."❗ ❎ولی دم خروس که از گوشه عبای مرد بیرون زده بود بهترین شاهد بر دروغ بودن حرف آن مرد داشت. 🍂صاحب خروس هم نگاهی به مرد انداخت و گفت: 👈"دم خروس را باور کنم یا قسم حضرت عباس"‼ 💠♦️💠♦️💠 ✨@tasnimquran✨تسنیم قرآن
🔴‍ 👌 ❗ 🤔 ✅ برای بیان این معنا که فریب و نیرنگی در کار است از این ضرب المثل استفاده می شود.. 💞در گذشته که وسایل خنک کننده و نگاه دارنده مانند یخچال و فریزر و فلاکس و یخدان وجود نداشت، مردم خوراکی های فاسد شدنی را در کاسه می ریختند و کاسه ها را در سردابه ها و زیرزمین ها، دور از دسترس ساکنان خانه و به ویژه کودکان می گذاشتند. آن گاه کاسه ها و قدح های بزرگی را وارونه بر روی آن ها قرار می دادند تا از خس و خاشاک و گرد و غبار و حشرات و حیوانات موذی مانند موش و گربه محفوظ بمانند. 💦 کاسه ی بزرگ در جاهای صاف و مسطح زیر زمین چنان کاسه های کوچک تر و نیم کاسه ها را می پوشاند که گرمای محتویات آن ها تا مدتی به همان درجه و میزان اولیه باقی می ماند. 💦ولی در آشپزحانه ها کاسه ها و قدح های بزرگ را وارونه قرار نمی دهند و آن ها را در جاهای مخصوص پهلوی یکدیگر می گذارند و کاسه های کوچک و کوچک تر را یکی پس از دیگری در درون آن ها جای می دهند. 💦از این رو در گذشته اگر کسی می دید که کاسه ی بزرگی در آشپزخانه وارونه قرار گرفته است به قیاس کاسه های موجود در زیر زمین، گمان می کرد که در زیر آن نیز باید نیم کاسه ای وجود داشته باشد که به این شکل گذاشته شده است، ولی چون این کار در آشپزخانه معمول نبود و نیست، در این مورد مطمئن نبود و لذا این کار را حقه و فریبی می پنداشت و در صدد یافتن علت آن بر می آمد. 👌✅ بدین ترتیب رفته رفته عبارت "زیر کاسه نیم کاسه ای است" به معنای وجود نیرنگ و فریب در کار، در میان مردم به صورت در آمده و در موارد وجود شبهه ای در کار مورد استفاده قرار گرفت... 🌸🍃🌹🍃🌸 ✨@tasnimquran✨تسنیم قرآن
‌ 🔴 🌀 ✅ هر چیز که خوار آید ، یک روز به کار آید❗ ✍یک روز مرد دنیا دیده ای با پسرش به سفر رفت . در راه نعل اسبی پیدا کردند و به پسر گفت : نعل را بردار شاید به دردمان بخورد . 🔸️پسر گفت : ما که اسب نداریم به چه دردمان می خورد ؟ پدر نعل اسب را برداشت و به پسر هم چیزی نگفت و به راهشان ادامه دادند . در راه به روستایی رسیدند . 🔹️ پدر در کارگاهی نعل اسب را فروخت بی آنکه پسر متوجه شود و با پولش کمی گیلاس خرید و در پارچه ای پیچید . و به راه ادامه دادند . در بین راه هر دو حسابی تشنه شدند و آبی که همراهشان بود تمام شد . 🔸️در راه از تشنگی زیاد پسر بی حال شد و پدر گفت فاصله ی زیادی تا مقصد نمانده راهت را ادامه بده . گیلاسی را جلوی راه پسر انداخت . پسر فوراً آن را برداشت و خورد و شیرینی آن باعث شد تا به راهش ادامه دهد . 🔸️پدر یک گیلاس جلوی راه او می انداخت و پسر آنها را می خورد تا به راهش ادامه دهد و قوت می گرفت . 🔹️پسر از پدر پرسید که این گیلاس ها را از کجا آورده؟ پدر گفت : تو حاضر نشدی برای برداشتن نعل اسب خم شوی اما ۲۰ بار برای برداشتن گیلاس خم شدی این گیلاس از فروش همان نعل اسب به دست آمده به همین دلیل می گویند : هر چیز که خوار آید یک روز به کار آید...👌 🌈🌟🌈🌟🌈 ✨@tasnimquran✨تسنیم قرآن
🔴 ...👌 💥دست و پای کسی را توی پوست گردو گذاشتن🤔🤔 🌀هنگامی که شخص زودباوری را به انجام کاری تشویق کنند و او بدون دوراندیشی و بررسی به آن اقدام کند و بدین ترتیب در بن‌بستی گرفتار آید، درباره‌ی او می‌گویند که: 🔻«دست و پایش را در پوست گردو گذاشتند». 🔻یعنی کاری دستش داده‌اند که نمی‌داند چه بکند. 👌ضرب‌المثل "دست و پای کسی را در پوست گردو گذاشتن" در ابتدا درباره‌ی انسان نبوده و کاربردی برای او نداشته است، بلکه به جای واژه‌ی کسی در این اصطلاح، واژه‌ی گربه قرار داشته است. یعنی این دست و پای گربه بوده که توسط افرادی بی‌انصاف و حیوان‌آزار در پوست گردو قرار می‌گرفته است. ♨️« . . . سابقا" افراد بی‌انصافی بودند که وقتی گربه ای🐈 دزدی زیادی از آذوقه منزلشان می‌کرد، گربه را گرفته و قیر را ذوب کرده در پوست گردو می‌ریختند و هر یک از چهار دست و پای او را در یک نصفه پوست گردوی پر از قیر فرو می‌بردند و سپس او را رها می‌کردند. گربه بینوا در این حال، هم به زحمت راه می‌رفت و هم چون حالا دیگر صدای پایش را همه‌ی اهل خانه می‌شنیدند، از انجام دزدی باز می‌ماند". 👈این گربه با این حال روزگاری پیدا می‌کرد که نه تنها دزدی از یادش می‌رفت، بلکه چون کسی هم چیزی به او نمی‌داد از شدت درد و گرسنگی تلف می‌شد. ✅این روش و ابتکار نابخردانه نسبت به این حیوان بی‌گناه که در نهایت بی‌انصافی بوده است، رفته رفته شکل ضرب‌المثل یافته و امروزه در مواردی به کار برده می‌شود که کسی را با مشکلی رو به رو کنند که "نه راه پیش داشته باشد و نه راه پس"😇 💠🔴🔹️✨🔹️🔴💠 ✨@tasnimquran✨تسنیم قرآن
🟣🌀♦️🌀♦️🌀🟣 🔴 هایی که با سلامتی ما رابطه دارند ...👌 ‼ سرخ سرسبز میدهد برباد..🤔 ♦️✍سرخی زبان نشانه غلبه خون است .غلبه خون وبی توجهی یعنی مرگ آنی با بنابراین باید خوراکی هایکه خون را فاسدمی کنند بشناسیم. ‼️ نخوری یه چیزی میشی ..🤔 ♦️✍ازنظراحادیث.طب سنتی و طب جدید ثابت شده که زیاده روی درمصرف مواد غذایی ترش راکم می کند. ‼️یه من چقدرکره میده؟!🤔 ♦️✍یعنی اینکه کره طبیعی وسالم فقط وفقط ازماست تهیه می شود نه چیز دیگر . 🔺گوشت هر صباحی ‼گوشت ماهی به ماهی 🔻گوش هرگز نخواهی🤔 ♦️✍این مثل بخوبی گویاست که چه گوشتی باید بخوریم و چه گوشتی را کم بخوریم و چه گوشتی را ااصلاً نخوریم. ‼️کم کم بخور بخور🤔 ♦️✍نیازبه توضیح نیست🤗 ‼️از همان برون تراود که دراوست.🤔 ♦️✍تاثیرغذا بر و انسان است..👌 🟣🌀♦️🌀♦️🌀🟣 ✨@tasnimquran✨تسنیم قرآن
♨️ سوال: 🔰 آیا عدد نحس است؟!!🤔 ✅ پاسخ: ✍یکی از مسائلی که باعث به ریشه های اعتقادی و فرهنگی ما می شود اعتقاد به مسائل است. 🔸مثلاً درباره اعداد، از همه مظلوم تر عدد ۱۳ است. ♦️👈این خرافه فقط مختص ملت ما هم نیست، ملت های به اصطلاح پیشرفته، اروپایی ها و آمریکایی ها بیشتر از ما به این عدد حمله کرده اند. مثلاً سازمان ملل طبقه ۱۳ندارد! 🔹️در ایتالیا پلاک خانه ها را به جای سیزده، ۱۲+۱ می نویسند! 🔸️ مسیحیان هیچ وقت سیزده نفری سر یک میز غذا نمی خورند! 🔹️مردم سوئد اگر تعطیلات آخر هفته شان به سیزدهم بیفتد می گویند هفته نحسی در راه دارند! 🔸️در برخي كشورها درون هواپيماها جاي صندلي شماره ۱۳ را خالي مي گذارند! گويا اگر هواپيما خواست سقوط كند فقط صندلي شماره ۱۳ سقوط مي كند! 🔹️يا گاه ديده مي شود كه برخي از ورزشكاران از پوشيدن لباس شماره ۱۳خود داري مي كنند! 🚫اعداد و روزها چه جرم و جنایتی مرتکب شده اند که آنها را بدانیم!! اصلاً اختیاری دارند؟! 🤔 ♦️👈ما نتیجه ی بدِ افکار و کارهای اشتباه خود را به گردن روزها و اعداد بی گناه انداخته ایم، به جای اینکه کار خود را بپذیریم. 🚫عطسه می کنیم می گوییم صبر آمد! خطای خود را به گردن گربه و کلاغ و جغد بی گناه می اندازیم! با سبزه عید گره زدن از نحسی خارج نخواهیم شد، ۱۳ چه گناهی دارد؟! 🙄🤔 ♦️👈اگر سیزده عدد نحسی بود ،،، هجرت پیامبر از مکه به مدینه در سال ۱۳ بعثت نبود، اگر ۱۳ نحس بود خدا حضرت علی با آن همه عظمت را در خانه خدا روز سیزده رجب به دنیا نمی فرستاد. ✅👌کلمه در قرآن درباره نزول بر آمده است. آن روزی که مردم با عمل اشتباه، سرنوشت خود را به تباهی می کشاند، آن روز، روز نحس است.  🔷 این حرف‌ها که ایام را گناهکار بدانیم و برای آنها نحوست قائل شویم، نه تنها فایده‌ای به حالمان ندارد، بلکه خدا علیه ما اعلام جرم خواهد کرد و در از ما سوال خواهد کرد که چرا مخلوق بی‌گناه مرا مجرم دانستید؟ 🔶اگر بخواهيم اين مسائل خرافی را ريشه يابي كنيم، مي بينيم كه عدد ۱۳ بر مي گردد به روز علي(ع). ❌یا مقدس بودن در برخي مناطق که ريشه آن بر مي گردد به روز كه اسبها توسط حرام زادگان بر پيكر مطهر (ع) تاختند. 📛یااستفاده از امامان معصوم در هاي منفي و... مثلا: طرف خودش را زده به كوچه علي چپ!😱😔 ❌یا اسامی ای كه در مورد چيزهاي بنجول به كار مي برند، مثلاً فلان چيز جواده!🙄 ♦️👈به نظر شما آيا اسم ديگري وجود نداشت كه از اسم امامان معصوم در چنين مواردي استفاده مي شود⁉️🤔 📚برگرفته از کتاب ده گفتار شهید مطهری و سخنرانی دکتر غلامی ♦️♦️🌸💮🌸♦️♦️ ✨@tasnimquran✨تسنیم قرآن
🔴 ...👌 🔥 ...🤔 🌀‍ این اصطلاح را برای کسی به کار می‌برند که در ماهیت و اصل دعوا و مشاجره‌ی میان چند تن شرکت ندارد، اما کارش تشدید این دعوا و مشاجره و گرم نگاه‌داشتن آتش اختلاف در میان آنان است. 🔻دو ساز ضرب و دف از چوب و پوست ساخته شده‌اند. پوست این دو ساز در بهار و تابستان خشک و منقبض و در پائیز و زمستان که موسم باران و رطوبت است مرطوب و منبسط می‌گردد. در بهار و تابستان لازم است که این پوست هر چند ساعت یک بار مرطوب و تازه گردد تا صدای آن به علت خشکی و انقباض تغییر نکند. 🔻 این وظیفه بر عهده‌ی دایره‌ نم‌کن بود که ظرف آبی جلوی خود قرار داده و ضرب و دف را نم می‌داد و تازه نگاه می‌داشت. 🔻در پائیز و زمستان همین شخص که حالا آتش‌بیار نامیده می‌شد پوست‌های مرطوب شده را روی منقل آتش می‌گرفت و با حرارت دادن خشک می‌کرد. 🔻این شخص از موسیقی چیزی نمی‌دانست و نه میتوانست ساز و ضرب و دف بزند و نه به آواز و خوانندگی آشنایی داشت، اما وجودش به قدری موثر بود که اگر دست از کار می‌کشید دستگاه طرب می‌خوابید و بساط معرکه و شادی مردم برچیده می‌شد. 🔻 تا جایی که مخالفان موسیقی و طرب در گذشته گناه اصلی را وجود آن آتش‌بیار می‌دانستند و بر این باور بودند که اگر او ضرب و دف را آماده نکند دستگاه موسیقی و عیش نیز خود‌به‌خود از کار می‌افتد. از آن پس تا امروز افراد سخن‌چین و فتنه‌انگیز را که در اصل مشاجرات شرکت ندارند، ولی با بدگویی کردن و ایجاد شبهه، آتش اختلافات را دامن می زنند، به آتش بیار معرکه تشبیه می‌کنند. ♥️🌾🥀♥️🥀🌾♥️ ✨@tasnimquran✨تسنیم قرآن
🧡🦋🌷❤🌷🦋🧡 🔴 ...👌 🌴 ..🌴 ✅ مورد استفاده: در مورد اشخاصی گفته می‌شود كه از انجام هر كاری می‌ترسند در صورتی كه آن كار اصلاً ضرری ندارد. ✍در گذشته‌های دور، زن و شوهری سالیان سال در كنار هم زندگی می‌كردند تا پیر شدند. بچه‌های آنها ازدواج كرده و از پیش آنها رفته بودند و به همین دلیل آن دو كاملاً تنها بودند و تمام روز تنها صدایی كه در خانه آنها به گوش می‌رسید صدای جیك جیك دسته‌ی گنجشك‌هایی بود كه روی درخت وسط حیاط آنها زندگی می‌كردند. 🌴 پیرزن هر روز اضافه‌ی غذا را گوشه‌ی باغچه می‌ریخت تا گنجشك‌ها از آن بخورند. 🌴تا اینكه پیرزن مریض شد و در اثر بیماری نیاز به استراحت بیشتری پیدا كرد و صدای دائم جیك جیك گنجشك‌ها برایش آزاردهنده شده بود. 🌴پیرزن به پیرمرد غر می‌زد كه این گنجشك‌ها را بگو تا از اینجا بروند. ولی پیرمرد نمی‌دانست گنجشك‌هایی كه سالیان سال به درخت خانه‌ی آنها عادت كرده‌اند را چه طوری فراری دهد. 🌴 هر بار كه سنگی برمی‌داشت تا به آنها بزند یا نمی‌توانست و یا اگر هم به سوی آنها پرتاب می‌كرد آنها می‌رفتند و دوباره برمی‌گشتند. 🌴یكبار كه زن داشت از صدای جیك جیك گنجشك‌ها شكایت می‌كرد مرد گفت: تو بگو من چه كار بكنم. هر بار كه به آنها سنگ می‌زنم می‌روند و دوباره بازمی گردند. ♦️زن جواب داد: سنگ مفت گنجشك هم مفت آنقدر بزن تا بروند. 🧡🦋🌷❤🌷🦋🧡 ✨@tasnimquran✨تسنیم قرآن
🔴 ...👌 ‼باید پدرش را پیش چشمش آورد!!🤔🙄 ✍هرگاه آدم نانجیب و بدذاتی با تكبر و سركشی و غرور خودنمایی كند و باعث آزار این و آن بشود می‌گویند: باید باباشو پیش چشمش آورد تا آدم بشود. ♦️👈گویند: تاجر ثروتمندی قاطری داشت، كه این حیوان در اثر تغذیه كامل و مواظبت كافی غلامان تاجر، خیلی‌خیلی فربه و چاق شده بود و مخصوصاً تاجر این قاطر را موقعی سوار می‌شد كه به مسافرت‌های دور می‌رفت، آن هم با زین و برگ و لگام و جل‌های مخمل و ابریشم، البته تاجر مجبور بود قبل از هر مسافرت او را پیش نعل‌بند ببرد و نعلش را تازه كند. 🍁تصادفاً روز و روزگاری این حیوان با آن همه تجملات دور و برش و ناز و نوازشی كه می‌دید نگذاشت كه نعل‌بند به پاهایش نعل بزند و چند نفر از غلامان را هم لگد زد. 🍃 تاجر كه خیلی قاطرش را دوست می‌داشت قصه را برای دوستش گفت. 🍁 دوستش گفت: «هیچ ناراحتی ندارد. كار آسان است» آن وقت دوست تاجر با همراهی او به مزبله‌ای رفتند، در آنجا الاغی را دیدند كه از فرط باركشی خسته و پیر شده بود و از دم تا سم مجروح بود و از گرسنگی داشت می‌مرد. 🍃 به دستور دوست تاجر، غلام‌‌ها او را به دكان نعل‌بندی بردند كه قاطر با آن طمطراق در آنجا بود. 🍁دوست جهان‌دیده تاجر، پیش رفت و جلو چشم قاطر كه از فیس و افاده می‌خواست پر در بیاورد گوش خر را گرفت و به قاطر گفت: ‼ «ساكت باش، فروتنی كن، بسه دیگه! مگه پدر تو نمی‌شناسی؟ بدجنسی و بدذاتی كافیه!» 🤗 قاطر از دیدن پدر و شناختن او خجل و شرمسار شد و آرام و معقول گذاشت نعلش كنند😇😇 🟣💠♦️💠♦️💠🟣 ✨@tasnimquran✨تسنیم قرآن