📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۷۹🕊
🟢 برادر شهید؛
هر سال تابستان برای فروش انجیر، با ماشین پیکان به میدان میوه و تره بار تهران می رفتیم. در مسیر برگشت، مرتضی چند کیسه پیاز و سیب زمینی می خرید. بعدها فهمیدیم به دلیل ارتباط و آشنایی او با خانواده های بی بضاعت روستا، مقداری از آن ها را شبانه و بصورت ناشناس در اختیار آنها قرار می داده است.
📕سردار کوهستان؛ زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو، چاپ اول، ص۳۶.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید شادلو : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۸۰🕊
🟢 با شهادت حمید [برادر کوچکتر شهید مهدی باکری ] در عملیات خیبر، همه در پی این بودند که پیکر او را به عقب بیاورند. این موضوع را به مهدی[فرمانده] گفتند. مهدی با بیسیم پرسیده بود:" حمید را به همراه دیگر شهدا می آورید؟"
جواب داده بودند: آقا مهدی! خودتان می دانید که زیر این آتش شدید نمی توانیم بیش از یک شهید به عقب منتقل کنیم.
مهدی گفته بود:" هیچ فرقی بین حمید و دیگران نیست. اگر نمی شود دیگر شهدا را به عقب بیاورید پس حمید هم پیش دوستان شهیدش باشد بهتر است".
📕آقای شهردار، چاپ دوازدهم، صص۱۲_۱۱.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید مهدی باکری : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۸۱🕊
🟢 برادر شهید؛
همیشه به من و بقیه برادرها و خواهرها می گفت: " رضای خدا بعد از رضای پدر و مادرمونه. اگه دنیا و آخرت رو با هم می خواهید باید به این دو نفر احترام بگذارید! "
بعضی وقتها اگر یکی از بچه ها با پدر و مادرش حرفش می شد سریع دخالت می کرد و موضوع را فیصله می داد و بعد از تمام شدن موضوع، کلی با او صحبت می کرو و در رابطه با عواقب کارش هشدار می داد.
📕سردار کوهستان؛ زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو، چاپ اول، ص۱۹.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید شادلو : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۸۲🕊
🟢 برادر شهید؛
علاوه بر کاشی کاری به کارهای برقی از قبیل سیم کشی ساختمان و همچنین لوله کشی نیز می پرداخت و از این راه نه تنها خود امرار معاش می نمود بلکه به خانواده خود و بعضی از خانواده های مستضعف نیز کمک می رساند. چون در انجام کار اهل دقت نظر بود و ظرافت خاصی به خرج می داد اکثر اهالی به او مراجعه می نمودند. خیلی از اوقات که همراه برادر بزرگتر و به صورت مشترک اقدام به لوله کشی منازل می کردند، اگر متوجه می شد که خانواده ای از پرداخت هزینه لوله کشی ناتوان است، آرام به برادر بزرگتر می گفت:" این خانه را من حساب می کنم، نکنه به خاطر نداری از آب لوله کشی محروم بشن!"
📕سردار کوهستان؛ زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو، چاپ اول، ص۲۹.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید شادلو : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۸۴🕊
🟢 بهمن زمانی، یکی از همرزمان شهید؛
خودروی حمل غذا به دلیل برف و کولاک در پیرانشهر متوقف شده بود. با مرتضی تماس گرفتیم و وضعیت را شرح دادیم. از آن طرف بی سیم گفت:" شما برای خدا کار می کنین یا برای بنده خدا؟ اگه برای خدا کار کنین برف مساله کوچیکتر! باید براحتی بتونین به اذن خدا برفها رو کنار بزنین و به هر ترتیبی شده غذا رو به نیرو ها برسونین! اخوی کار برای خدا خستگی نداره!"
📕سردار کوهستان؛ زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو، چاپ اول، ص۵۷.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید شادلو : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۸۵🕊
🟢 جواد امامی، همرزم شهید؛
خواندن دو سوره از قرآن را هیچ وقت فراموش نمی کرد. یکی خواندن سوره واقعه را قبل از خوابیدن و دیگر خواندن سوره انبیا را بعد از نماز صبح. همیشه خواندن سوره انبیا را توصیه می کرد و به رزمندگان و دوستان می گفت: " هرکس بتونه یک سال بدون فوت، سوره انبیا رو بخونه زیارت قسمتش می شه! خودم پس از یک سال خواندن به حج رفتم! "
📕سردار کوهستان؛ زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو، چاپ اول، ص۶۰.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید شادلو : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۸۶🕊
🟢 مرتضی ردّانی پور(برادر بزرگتر شهید):
مصطفی بیمار شده بود رفتم قم تا او را برگردانم اصفهان که حالش بهتر شود. وقتی سراغ وسایلش رفتم دیدم لباسهایش همه گچی است.
از دوستش(آقای میثمی) علت را پرسیدم. گفت: مصطفی روزهای آخر هفته به کارخانه ی گچ در اطراف قم می رود. در آنجا کار می کند! کیسه گچ پُر می کند.
آقای میثمی ادامه داد: اول فکر می کردیم به خاطر کمی شهریه کار می کند اما بعد از تحقیق به حقیقت مطلب رسیدیم: یکی از طلبه ها ازدواج کرده و شهریه حوزه کفاف زندگی او را نمی داد. برای همین مصطفی مدتی شهریه خود را به او می داد. و بعد هم با همان دوست روزهای پنجشنبه و جمعه به کارخانه ی گچ می رفتند و کار می کردند. عجیب بود، مصطفی بیشتر درآمدش را هم به دوستش می داد آن هم مخفیانه! مثلا پول را به مسئول حوزه می داد و می گفت به عنوان شهریه بدهید به فلانی!
📕مصطفی؛ (زندگینامه و خاطرات سردار سرلشکر، حجت الاسلام مصطفی ردّانی پور)، چاپ ششم، صص۵۰_۴۹.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید ردّانی پور : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۸۷🕊
🟢 احمد حسینی، همرزم شهید؛
سرمای سردشت به حدی بود که راننده ها صبحها برای روشن کردن ماشین آلات سنگین مشکل داشتند. راننده ها از طلوع آفتاب تا پاسی از شب به فعالیت مشغول بودند. شبها دیگر کسی رمق بیدار بودن و پارو کردن برفهای روی ماشین ها را نداشت. به همین خاطر بیشتر روزها، پارو کردن برفها و روشن کردن وسایل سنگین، ساعتها وقت ما را می گرفت.
ولی چند شبی بود که وقتی راننده ها برای نماز از خواب بیدار می شدند می دیدند برفِ روی ماشینها پاک شده است. این کار چند روز تکرار شد تا این که چند نفر از راننده ها تصمیم گرفتند موضوع را تعقیب کنند. بعد از نیمه شب دیدند حاج مرتضی داره با یک پارو ماشین ها را برف روبی می کند.
📕سردار کوهستان؛ زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو، چاپ اول، ص۶۰.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید شادلو : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۸۸🕊
🟢 احمد حسینی و محمد هادی عموزاده، از همرزمان شهید؛
رودخانه سیمین رود دو شهر 'صائین دژ' و 'بوکان' را که یکی شیعه نشین و دیگری سنّی نشین است از هم جدا می کند. ضدانقلاب با بهره مندی از جوّ موجود و وجود رودخانه به اختلافات مذهبی میان آنها دامن می زد و باعث ایجاد درگیری بین اهالی این دو شهر و قطع روابط مردم آنها شده بود. حاج مرتضی با احداث پل روی رودخانه و انتخاب نام وحدت برای آن، قسمت اعظمی از این اختلافات را کاهش داد.
ساخت این پل سبب شد تا کرد های منطقه و اهالی روستاهای اطراف مطمئن شوند که امنیت خود و خانواده شان در زمستان هم برقرار خواهد بود. به همین خاطر به نیروهای انقلابی پیوستند و حتی اسلحه به دست گرفتند و در کنار نیروهای رزمنده علیه ضد انقلاب جنگیدند.
📕سردار کوهستان؛ زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو، چاپ اول، صص۶۵_۶۳.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید شادلو : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۸۹🕊
🟢 یکی از علمای حوزه؛
وقتی وارد قم شد عشق به وجود مبارک آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف او را به جمکران کشاند. یک بار با دوستان صحبت کرد و گفت: می خواهم هر سه شنبه با پای پیاده به جمکران بروم. عده ای این کار را بی فایده خواندند. عده ای او را تشویق کردند و گفتند: همراهت هستیم. اما چند هفته ای که گذشت آن ها هم سرد شدند و دیگر ادامه ندادند. اما مصطفی ثابت و استوار هر هفته با پای پیاده عازم جمکران می شد. گریه ها و نمازهای خالصانه ی آقا مصطفی در جمکران تا مدت ها روح معنوی را در او تقویت می کرد. در راه اشک می ریخت، ناله می کرد. آقا را صدا می کرد و یقینا جواب می گرفت!
به اعتقاد بسیاری از دوستان، مصطفی به هرکجا که رسید نتیجه ی توسلات جمکران بود. این توسل به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فقط مربوط به جمکران نبود. مصطفی هرجا که بود آنجا را جمکران می کرد. توسل به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را هیچ گاه ترک نمی کرد.
در کردستان، در منطقه ی جنوب و در عملیات های مختلف با توسل به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف پیروزی های بزرگی را نصیب رزمندگان کرد.
📕مصطفی؛ (زندگینامه و خاطرات سردار سرلشکر، حجت الاسلام مصطفی ردّانی پور)، چاپ ششم، صص۵۵_۵۳.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید ردّانی پور : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۹۰🕊
🟢 شهید باکری زمانی که در سمت شهردار بود یک روز به عنوان کارگر آسفالت کار از صبح تا ظهر در کنار کارگران، مشغول کار بود.از یکی از کارگران پرسید: شما چقدر حقوق می گیرید؟
کارگر گفت: روزی پنجاه تومان!
مهدی سرخ شد، لبش را گزید.
کارگر گفت چرا ناراحت شدی ؟
گفت: هیچی ...چیزی نیست.
نزدیک ظهر پیمانکار به همراه بازرس شهرداری به محل کار آمدند و با دیدن مهدی بین کارگران ، خیلی جا خوردند. مهدی با غضب به بازرس گفت: تو چطور دلت می آید از حقوق این بنده خداها بدزدی؟ خودت کم حقوق می گیری؟
مهدی لباسش را عوض کرد و گفت: شما اخراجید. فردا برای تسویه حساب به شهرداری بیایید.
بعد رو به کارگرها کرد و گفت: حلالم کنید. قصدم فضولی تو کارتان نبود می خواستم از نزدیک در سختی کارتان شریک باشم.از حالا هر مشکل و مساله ای داشتید مرا مستقیم در جریان بگذارید.
کارگرها نیز برای سلامتی آقای شهردار صلوات فرستادند و مشغول کار شدند.
📕آقای شهردار، چاپ دوازدهم، صص ۴۱_۳۵.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید مهدی باکری : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۹۱🕊
🟢 احمد حسینی، همرزم شهید؛
در یکی از شبهای سرد سردشت، وقتی حاج مرتضی مشغول سرکشی از نگهبان ها بود، متوجه رسیدن یک کامیون از اجناس درخواستی قرارگاه شد. کامیون زود برمی گشت. حاج مرتضی هیچ یک از سربازان و بسیجیان تحت امرش را بیدار نکرد و خود به تنهایی مشغول تخلیه بار ماشین شد. نزدیکی های صبح کار پایان یافت. جهادگران قرارگاه وقتی برای نماز صبح از خواب بیدار شدند متوجه شدند حاج مرتضی یک تنه همه بار کامیون را تخلیه کرده است. وقتی به او گلایه کردند که چرا از ما نخواستی این کار را انجام دهیم با آرامش گفت: " هرچی کار بیشتر، ثواب بیشتر!"
📕سردار کوهستان؛ زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو، چاپ اول، صص۶۶.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید شادلو : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۹۲🕊
🟢 مهدی برای سرکشی به اورژانس(بر روی شناور ساخته شده بود) آمد. بچه های بهداری(قدیر،صولت و...) به استقبالش رفتند. مهدی با آنها خوش و بش کرد و فرستاد سرِ پُست هایشان. چند لحظه بعد مهدی صدایشان زد و با نشان دادن زباله های تلمبار شده گفت: این چه وضعی ست؟ مثلا شما نیروی بهداری هستید باید سرمشق دیگران در بهداشت و نظافت باشید، اینطوری؟
مهدی گشت و یه گونی پیدا کرد. مشغول جمع کردن زباله ها شد. دیگران هم خجالت زده رفتند سراغ زباله ها.
مهدی از میان زباله ها یک بسته صابون پیدا کرد. عصبانی شد: " ببینید با بیت المال مسلمین چه می کنید! می دانید اینها را چه کسانی و با چه مشقتی به جبهه می فرستند؟ جواب خدا را چطور می خواهید بدهید؟"👆👆👆
📕آقای شهردار، چاپ دوازدهم، صص ۸۲_۷۸.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید مهدی باکری : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۹۳🕊
🟢 محمد هادی عموزاده، همرزم شهید؛
وقتی در مجموعه ستاد فرماندهی جهاد، مسئولیتی به عهده ی حاج مرتضی و تیمش نهاده می شد، امکان نداشت رد کند. بلکه با عشق و علاقه می پذیرفت. نسبت به قول و قراری که می گذاشت بی اندازه متعهد و مقید بود. تا آن کار را به انجام نمی رساند دست بردار نبود. چون این روحیه مسئولیت پذیری در وجودش بود نیروهای تحت امرش هم مثل او خود را متعهد و مقید می دانستند. قبل از اینکه کاری را از بچه ها بخواهد خودش آستین بالا می زد و شروع به انجام آن کار می کرد و بعد، از دیگران تقاضای همکاری می نمود. و وقتی پروژهای را تمام می کرد اینگونه نبود که در جمع فرماندهان مدعی بشود بلکه با ظرافت خاصی از فرصتهایی که ممکن بود باعث مطرح شدنش شود،دوری می کرد. خلوص نیت و دوری از هرگونه خودنمایی را ملاک کار می دانست.
📕سردار کوهستان؛ زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو، چاپ اول، صص۶۹.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید شادلو : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۹۴🕊
🟢 ..." شما در همه ی گرفتاری ها توسل داشته باشید به خودِ آقا، همه ی گره ها به دست ایشان باز می شود. خدا برای ما امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را قرار داده. دست نیازتان را به سوی ایشان بگیرید، مطمئن باشید شما را دست خالی رها نمی کنن".
📕مصطفی؛ (زندگینامه و خاطرات سردار سرلشکر، حجت الاسلام مصطفی ردّانی پور)، چاپ ششم، صص۱۷۵_۱۷۳.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید ردّانی پور : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۹۵🕊
🟢 ابراهیم نجف پور، همرزم شهید؛
در منطقه بیتوش، وقتی روستاها از اشغال کومُله خارج شد تعدادی از روستاییان برای رزمندگان چندین مرغ و گوسفند به عنوان هدیه آوردند. بعضی از برادران قبل از اینکه حاجی برسد تعدادی از مرغها را کباب کردند. قسمتی از آن را برای حاجی کنار گذاشتند. وقتی حاجی آمد و جریان را فهمید از آن کبابها نخورد و گفت:" امکان دارد اهالی روستا از روی ترس و وحشت و به خاطر تبلیغات کومله که پاسدار رو غارتگر و خونریز معرفی کردن، این هدایا را آورده باشند که در این صورت خوردنش اشکال دارد و با خوردنش قلب آدم سیاه می شود!"
📕سردار کوهستان؛ زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو، چاپ اول، ص۱۴۳.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید شادلو : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۹۶🕊
🟢 ... هدیه ای از طرف آقا مصطفی👆👆
📕مصطفی؛ (زندگینامه و خاطرات سردار سرلشکر، حجت الاسلام مصطفی ردّانی پور)، چاپ ششم، صص۱۹۴_۱۹۳.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید ردّانی پور : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۹۷🕊
🟢 آقای بهمن زمانی، همرزم شهید؛
همسرش را به منطقه آورده بود. چند ماهی در صائین دژ و سپس در ارومیه زندگی اش را می گذراند. وقتی از حاجی دلیل آن را پرسیدم گفت: " می خواهم خانواده ام اهل جنگ و جبهه باشن. نمی خوام از فضای کاریم دور باشن!".
این کار حاجی به بسیاری از بچه ها الگو داد تا خانواده های خود را به منطقه بیاورند.
📕سردار کوهستان؛ زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو، چاپ اول، ص۱۴۵.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید شادلو : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۹۸🕊
🛎توجه: زبان روایی کتاب بصورت دوم شخص مخاطب است.
🟢 برگرفته از یادداشت های شهید؛
مراقبه را از نوجوانی آموختی و تمرین کردی. در پایان هر روز می نشستی و اعمالت را بررسی می کردی. روی یک کاغذ می نوشتی تا یادت نرود؛
" امروز دروغ نگفتم، غیبت نکردم، اما عصبانی شدم. مخصوصا در انجمن موقع درآوردن کُتم عصبانیتم را نشان دادم. چقدر بد شد! باید از بچه ها حلالیت بخواهم".
📕آن روز سه شنبه بود( روایت حماسه ی شهیدِ[عارف] حسن تُرک)؛ چاپ اول، ص ۲۱.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید تُرک : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۹۹🕊
🛎توجه: زبان روایی کتاب گاها بصورت دوم شخص مخاطب است.
🟢 محمدسعید بیات، همرزم شهید؛
آرامش ات زبانزد بود. خیلی بر اعمالت مسلط بودی. کم حرف بودی. به جا حرف می زدی و اغلب مشغول ذکر گفتن بودی. سوال که می پرسیدند جواب می دادی و دوباره ذکرهایت را از سر می گرفتی. می گفتی از فرصت ها خوب استفاده کنید. یک بار که گروهی داشتیم به جبهه می رفتیم، گفتی بیایید با هم سوره صف را حفظ کنیم. به مقصد که رسیدیم همه، آن سوره را حفظ کرده بودیم.
📕آن روز سه شنبه بود( روایت حماسه ی شهیدِ[عارف] حسن تُرک)؛ چاپ اول، ص ۲۲.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید تُرک : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۱۰۰🕊
🟢 یکی از فرماندهان و برادر شهید ردانی پور؛
از جمله کارهای مهمی که در همان سال اول جنگ به همت آقا مصطفی انجام شد و برکات بسیار زیادی داشت دیدارهای فرماندهان با علما و مراجع در قم بود. یکی از جنبه های مهم این کار، تاثیر گذاری توصیه های اخلاقی و معنوی علما روی فرماندهان جنگ بود.
در یکی از این سفرها که به خدمت آیت العظمی بهجت ره رسیدیم. ابتدا مصطفی فرماندهان را معرفی کرد و گفت: این دوستان همگی از رزمندگان و پاسداران انقلاب هستند...
بعد از اتمام صحبتهای مصطفی، حضرت آقای بهجت(ره) با حالتی خاص و همان لهجه ی همیشگی فرمودند:" شما پاسدار هستید؟!" ایشان مکثی کرده و فرمودند:" پاسدار شما کیست؟!"
با گفتن این جمله که اشاره به جهاد اکبر و پاسداری از باطن داشت همه ساکت شدند.
ایشان در آن جلسه فقط همین یک جمله را گفتند و معمولا اولیای خدا اینگونه اند.
در جلسه دیگری نیز که خدمت حضرت آقای بهجت ره رسیدیم ایشان پس از شنیدن صحبتهای مصطفی درباره صدام فرمودند:" هر کدام از ما یک صدّام در درون خود داریم. مواظب باشیم از او غافل نشویم!"
📕مصطفی؛ (زندگینامه و خاطرات سردار سرلشکر، حجت الاسلام مصطفی ردّانی پور)، چاپ ششم، صص۱۸۱_۱۷۷.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید ردّانی پور : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۱۰۱🕊
🟢آقای الَست، از دوستان شهید؛
گفتم: می خواهم بیایم جبهه!
پرسید: پس جلسه قرآن چی؟
گفتم : تعطیلش می کنم!
خیلی عصبانی شد. تا آن روز عصبانیتش را ندیده بودم. محکم جوابم را داد:" تو همین جا می مانی؛ جلسه را هم تعطیل نمی کنی. کاری که شما در جلسه قرآن انجام می دهید کمتر از به جبهه آمدن نیست".
دستش را گذاشت روی شانه ام. با لحنی مهربان گفت:" باور کن بچه های جلسه ای که به جبهه می آیند خیلی خودساخته و کم زحمت اند. ما را کمک کن. این جلسه های قرآن کوثرند. اگر اینها باشند همیشه نیروی مخلص برای جنگ و کار سیاسی داریم. اما اگر این جلسه ها را تعطیل کنیم، هیچ چیز نداریم!"
📕آن روز سه شنبه بود( روایت حماسه ی شهیدِ[عارف] حسن تُرک)؛ چاپ اول، ص ۳۹.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید تُرک : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۱۰۲🕊
🟢 خواهر شهید؛
حاج مرتضی کم غذا می خورد. سعی می کرد غذایش از همه نیرو ها کمتر باشد. نه تنها در منطقه این موضوع را رعایت می کرد. بلکه چند روزی هم که برای دیدار خانوادهاش به گرمسار می آمد، مراعات می نمود. می گفت:" نمی توانم غذاهای رنگارنگ بخورم در حالیکه نمی دانم بچه ها تو منطقه چی می خورن؟!".
از غذا خوردن در میهمانی های پر رنگ و لعاب امتناع می کرد. حتی در بعضی از این میهمانی ها وقتی که سفره را پهن می کردند به عنوان اینکه جلسه دارم، خانه را ترک می کرد و یا تکه نانی از جیب لباسش بیرون می آورد و می گفت:" غذا همراهم هست شما به فکر خودتان باشید!".
📕سردار کوهستان؛ زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو، چاپ اول، ص۱۴۶.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید شادلو : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۱۰۳🕊
🟢 خواهر شهید؛
با همان سن و سال کم با سید جعفر حجازی و دوستان دیگر دست به کارهای بزرگی می زدند. با هم حقوقشان را روی هم می گذاشتند و چند خانواده بی بضاعت را سرپرستی می کردند. اینها را بعدها فهمیدیم. وقتی آن خانواده ها سر مزار حسن می آمدند و برایش فاتحه می خواندند.
📕آن روز سه شنبه بود( روایت حماسه ی شهیدِ[عارف] حسن تُرک)؛ چاپ اول، ص ۳۵.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید تُرک : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.
📚#پای_درس_شهدا🌷
🕊درس۱۰۴🕊
🟢 محسن شادلو، برادر شهید؛
از منطقه که بازمی گشت، وقت نماز خود را به مسجد می رساند و با صدای دلنشینی که داشت اذان می گفت. اگر کودکان در وقت نماز به مسجد می آمدند با حوصله و دقت نظر به آنها نماز را آموزش می داد. برای کسانی که نماز را یاد می گرفتند، یک هدیه تهیه می کرد تا کودکان و نوجوانان دیگر نیز به این امر تشویق شوند.
📕سردار کوهستان؛ زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو، چاپ اول، ص۹۵.
🎁هدیه توابین منتظر منتخب به روح بلند و ملکوتی شهید شادلو : قرائت سوره فاتحه، اخلاص و ۱۴ مرتبه ذکر صلوات💐
#عِند_ربّهم_یُرزَقون
#شهدا_ستارگان_هدایت
#سلوک_عملی_در_سیره_شهدا
https://eitaa.com/tavabinmontakhab10313
🕋 اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به.