🔻موسی
چرا ما ایرانیان به ندرت نام فرزندامان را موسی میگذاریم؟
در یک بررسی، نام موسی از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ حتی در لیست ۵۰ نام اول پسران هم نیست.
در طول یکصد سال گذشته نیز این نام در رده ۴۹ قرار داشته است. در حالی که مثلا "علی اکبر" رده ۲۲ و "اکبر"! رده ۲۳ را دارا بوده است.
این پدیده نیاز به بررسی جامعهشناسانه دارد.
#امام_هفتم_شیعیان
#پیامبر_خدا
هدایت شده از تاوان | پژوهشهای قرآنی و حدیثی
🔻ماجرای ورقه بن نوفل و موضعگیری دیرهنگام مسلمانان
✍️مصطفی قناعتگر
🔹داستان نقشآفرینی ورقة بن نوفل در ساعات ابتدایی وحی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله، تا پیش از قرن اخیر مورد نقد از سوی مسلمین قرار نگرفته بود. این داستان که در کتب دست اول اهل تسنن آمده، گویا حکایت از شک رسول خدا نسبت به رسالتش و دلگرمی دادن شخصیت رازآلود ورقة به ایشان دارد. نسخههای تلطیفشدهتر داستان بعدها به کتب شیعه نیز ورود پیدا کرده که البته بحارالانوار همان نسخه متقدم که بحثبرانگیزتر است را نقل میکند.
شاید اولین نفر از مسلمانان که این گزارش مسلم و طبری و دیگران را گزارشی دروغ، ضعیف السند و برساخته دانسته، سید عبدالحسین شرفالدین موسوی عاملی (1377ق/ 1957م) باشد. پس از او و بخصوص در کتب کلامی و علوم قرآنی شیعه، این داستان از جعلیات بیچونوچرا قلمداد شد. شرف الدین در کتاب «النص و الاجتهاد» (1375ق) این گزارش را به دلیل اشکالات سندی و متنی گوناگون مردود میداند.
به گمانْ نزدیک است که دلیل دیرپا نبودن نقد این نقل دیرین میان مسلمانان، دو چیز است:
1. اهل سنت آن را در کتب معتبر خویش یافته بودند و سعی نداشتند تا با بزرگ کردن آن، اعتبار آن کتب را به چالش بکشند. نیز توجه بیشتر آنان به ابعاد بشری پیامبر، هضم یا تاویل گزارش تردید پیامبر در پیامبریاش را برایشان آسانتر میکرد. شیعیان نیز در دورههای نه چندان متقدم (طبرسی و ابن طاووس) با ورود دادن نسخهای تلطیف شدهتر از داستان (مثلا نبود عبارت "خشیتُ علی عقلی/نفسی" در داستان) ماجرا را از حیث کلامی بغرنج ندیدند. تنها مجلسی دوم بود که در بحارالانوار عبارات بحث برانگیز را مانند منابع متقدم عامه نقل کرد.
2. گویا در میان خاورشناسان، از اولین کسانی که با وسطکشیدن داستان ورقه بن نوفل سعی کرد وحیانی بودن قرآن را زیر سوال ببرد «واشینگتن اروینگ» (1783-1859) بود در کتابش «محمد و پیروانش» (1849م). البته او تهمت دروغگو بودن پیامبر را رد میکند و ماجرای وهم را طرح میکند.
این نظریه مطرح بود تا 70 سال بعد که امیل دِرمِنگِم فرانسوی (1971م) در کتاب نسبتا همدلانهاش «زندگانی محمد» (1920م)، بر اساس همین گزارش، خدیجه و ورقه بن نوفل را دو فردی میداند که محمد صلی الله علیه و آله را از تردید ابتدایی نجات دادند و به یقینی با ثبات رساندند که البته ثمرات خوبی برای معنویت آن سامان داشت.
از سوی دگر همانگونه که نوشتم، گویا اولین مسلمانی که این گزارش را نامعتبر دانست شرف الدین بود. با نظر به تاریخ چاپ کتاب امیل درمنگم (پاریس:1920م/ الجزایر:1950م) و تالیف کتاب شرف الدین (1956م) این گمانه قوی مینماید که تضعیف داستان توسط مرحوم شرف الدین، واکنشی بوده در برابر تحلیل اسلامبرنتابِ درمنگم. به هر شکل شرف الدین در لبنانی بوده که کتب فرانسوی راحتتر به آن دیار وارد می شده. شرف الدین علاوه بر اینکه مدافع کیان اسلام و تشیع بود، از رهبران نهضت استقلال لبنان نیز به شمار میرفت که بعید نیست در توجهش به فعالیتهای اسلامشناسان فرانسوی تاثیر داشته باشد. همچنین در همان سال ها (1953م) بود که «ویلیام مونتگومری» اسکاتلندی کتاب «محمد در مکه» اش را به چاپ رساند و همان حرف درمنگم را با غلظت بیشتری بیان کرد.
ناگفته نماند که برخی از اهل سنت متاخر نیز شجاعانه و پس از توجه به اشکالات اسلامشناسان غربی، گزارش ورقه بن نوفل را که در کتب به اصطلاح صحیحشان آمده، غیرقابل اطمینان میداند (ابراهیم عوض، مصدر القرآن دراسة لشبهات المستشرقين والمبشرين حول الوحي المحمدي، ص10)
روشن است چالشهایی که خاورشناسان در مسیر پژوهشگران مسلمانِ علوم قرآنی قرار میدهند، از جهتی بالندگی و قوامیافتن هرچهبیشتر این علوم را سبب میشود و نگاه آنان را به برخی زوایای مغفول جلب میکند.
#قرآن
#حدیث
https://t.me/qurantavan
@tavanerejal
⚠️به احترام بالاسر مبارک امام (ع) از این سمت مشرف نشوید
🔻این تابلو، در یکی از ورودیها به بخش اصلی حرم امام رضا (محل قبر ایشان) نصب شده است.
در روایات مزار، قسمت بالاسر امام محل ویژه و مقدسی شمرده شده است. دعا، نماز و استخاره در این محل بسیار سفارش شده است. اما هیچ روایتی نگفته از بخش بالاسر وارد نشوید. اصلا ورود از این بخش چه بیاحترامی به امام محسوب میشود؟
رفت و آمد زائران در بسیاری از زیارتگاههای دنیا، مدیریت شده تا ازدحام پیش نیاید. در حرم امام رضا علیه السلام نیز این مدیریت به خوبی انجام میشود. از این جهت خوب است که برخی قسمتها ورود ممنوع و برخی قسمتها خروج ممنوع شود.
حرف این است که ممنوعیت ورود تحت عنوان احترام بالاسر، دلیل و توجیهی ندارد.
بر اساس روایتی کهن، مزار جناب عباس بن علی در زمان امام صادق علیه السلام دارای بنا بوده است. ابن قولویه در کامل الزیارت به سند خود از امام صادق، مفید در المزار و طوسی در مصباح المتهجد آن را نقل کردهاند:
قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: إِذَا أَرَدْتَ زِيَارَةَ قَبْرِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَلِيٍّ وَ هُوَ عَلَى شَطِّ الْفُرَاتِ بِحِذَاءِ الْحَائِرِ 👈فَقِفْ عَلَى بَابِ السَّقِيفَةِ👉 وَ قُلْ سَلَامُ اللَّهِ وَ سَلَامُ مَلَائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ ... ثُمَّ 👈ادْخُلْ👉 وَ انْكَبَّ عَلَى الْقَبْرِ وَ قُلِ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن ... .
سقیفه، به مکانی گویند که سقف دارد. امر به داخلشدن هم حکایت از وجود بنا دارد.
به گمان قریب به یقین بر اساس گزارشات تاریخی، مختار بوده که این بارگاه را روی قبر ایشان ساخته است (با آجر و گچ).
پ.ن: عکس، تزئینی است.
@tavanerejal
هدایت شده از آکادمی بینالمللی حکمت
🔴 دوره تخصصی حدیث پژوهی
🔼 دورهای جامع و کمنظیر در جهت آشنایی با دانشهای حدیثی با حضور اساتید برجسته حوزه و دانشگاه
⏱ ۳۰ جلسه ویژه رمضان ۱۴۰۳
📌 ویژگیهای دوره:
✅ شرکت رایگان در دوره
✅ بیش از ۲۳ ساعت محتوا آموزشی
✅ دسترسی آنلاین و بدون محدودیت زمانی به محتوا
✅ اعطای گواهی معتبر
📆 شروع دوره از ۲۲ اسفند هر روز ساعت ۱۷:۰۰
📎 برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام به لینک زیر مراجعه کنید:
https://hekmat.academy/courses/hadith-studies/
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
تلگرام I اینستاگرام I ایتا | آپارات
🔶️حزن و عید
🔹️نیمهی شعبان، آغاز حیرت
معروف است که علی بن محمد سمری، آخرین نائب خاص امام عصر علیه السلام است. حکمت پروردگار چه بود که باید وی روز نیمهی شعبان از دنیا رود، خود آگاهتر است.
جناب سمری، شش روز قبل از فوت خویش به وسیلهی نامهای از سوی امام عصر، از زمان مرگش آگاه شد و به ساماندهی امورش پرداخت.
نقل است که در روز نیمهی شعبان در بستر احتضار بود. شیعیان نزدش گرد آمدند که: ای بزرگوار! قرار است پس از تو چه کسی بین ما و اماممان رفتوآمد کند؟ چه کسی پرسشهای ما را به وی منتقل کند و پاسخ آن امام را به جان ما بنوشاند؟
علی در حالی که به چشمان منتظرِپاسخِ شیعیان مینگریست به سختی پاسخ داد: لله امر هو بالغه، سپس جان داد.
نویسندهی این سطور وقتی خویش را جای شیعیانی میگذارد که نعش بیجان سمری را دیدند و فهمیدند که دیگر امامِ ظاهر ندارند، حیرت و غم را عجیب حس میکند.
الهی، امر خود را برسان ...
🔸️کمال الدین، ج۲، ص۵۰۳و۵۱۶
14.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارش صدا و سیما از قرآن کوفی که به شکل مسلحانه در سال ۸۲ از موزهٔ ملی فارس در شیراز به سرقت برده شد و فروش برگههای آن در مزایدههای کشورهای اروپایی که همچنان ادامه دارد. کسی نبوده و نیست پیگیری کند در این ۲۰سال؟
فیلممستند الکافی
اکران عمومی و آزاد در مشهد
چهارشنبه ۱۶ اسفندماه
ساعت ۱۶
سینما هویزه
https://eitaa.com/tavanerejal
11.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طوبی لِلمُصلِحینَ بَینَ النّاسِ، اُولئِکَ هُمُ المُقَرَّبونَ یَومَ القیامَةِ
خوشا به حال اصلاحکنندگان بین مردم، که آنان همان مقرّبان روز قیامتاند.
امام موسی (علیه السلام)
🔻فرصتی نمانده
عبد السّلام بن صالح هروى گويد:
در آخرین جمعه ماه شعبان خدمت امام رضا عليه السّلام رسیدم. فرمود: يا اباصلت! بيشترِ ماه شعبان گذشت و اين جمعه آخر است. هرچه از عبادت در اين ماه كوتاهى كردهاى در باقى آن تلافى كن. بر تو باد اهتمام نمودن در امور مهم و ترک آنچه مهم نباشد. زياد دعا و استغفار كن و قرآن را تلاوت كن و از گناهان توبه كن تا اين كه ماه خدا به تو رو كند و تو از مخلصينِ خدا باشى. امانتى در گردن خود مگذار مگر آنكه ادا كنى. در قلب خود كينه بر مؤمنى جاى نده مگر آنكه بيرون برى. از گناهانی که تاکنون انجام میدادی جدا شو. از خدا پرهيز كن و در امور پوشيده و آشكار خود بر او توكل كن. "همانا آن كه بر خدا توكل كند، خداوند او را كافى است، خداوند امر خويش را به پايان خواهد برد، همانا خداوند براى هر امرى زمانى قرار داده است".
در باقىمانده اين ماه بسيار بگو: «اللّهمّ إن لم تكن قد غفرت لنا في ما مضى من شعبان فاغفر لنا فيما بقي منه» [خدایا! اگر ما را در طول ماه شعبان تاکنون نبخشیدهای، در مدت باقیمانده از آن ما را ببخش]. همانا خداوند تبارک و تعالى در اين ماه شعبان، بسيارى را به حرمت ماه رمضان از آتش جهنم آزاد مىكند.
حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ تَمِيمٍ اَلْقُرَشِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ عَلِيٍّ اَلْأَنْصَارِيُّ عَنْ عَبْدِ اَلسَّلاَمِ بْنِ صَالِحٍ اَلْهَرَوِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي اَلْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي آخِرِ جُمُعَةٍ مِنْ شَعْبَانَ فَقَالَ لِي يَا أَبَا اَلصَّلْتِ إِنَّ شَعْبَانَ قَدْ مَضَى أَكْثَرُهُ وَ هَذَا آخِرُ جُمُعَةٍ مِنْهُ فَتَدَارَكْ فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ تَقْصِيرَكَ فِيمَا مَضَى مِنْهُ وَ عَلَيْكَ بِالْإِقْبَالِ عَلَى مَا يَعْنِيكَ وَ تَرْكِ مَا لاَ يَعْنِيكَ وَ أَكْثِرْ مِنَ اَلدُّعَاءِ وَ اَلاِسْتِغْفَارِ وَ تِلاَوَةِ اَلْقُرْآنِ وَ تُبْ إِلَى اَللَّهِ مِنْ ذُنُوبِكَ لِيُقْبِلَ شَهْرُ اَللَّهِ إِلَيْكَ وَ أَنْتَ مُخْلِصٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لاَ تَدَعَنَّ أَمَانَةً فِي عُنُقِكَ إِلاَّ أَدَّيْتَهَا وَ لاَ فِي قَلْبِكَ حِقْداً عَلَى مُؤْمِنٍ إِلاَّ نَزَعْتَهُ وَ لاَ ذَنْباً أَنْتَ مُرْتَكِبُهُ إِلاَّ قَلَعْتَ عَنْهُ وَ اِتَّقِ اَللَّهَ وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ فِي سِرِّ أَمْرِكَ وَ عَلاَنِيَتِكَ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اَللّٰهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اَللّٰهَ بٰالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اَللّٰهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً وَ أَكْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ فِيمَا بَقِيَ مِنْ هَذَا اَلشَّهْرِ اَللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِي مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ فَإِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُعْتِقُ فِي هَذَا اَلشَّهْرِ رِقَاباً مِنَ اَلنَّارِ لِحُرْمَةِ شَهْرِ رَمَضَانَ.
📚شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۵۱
🔻نشستِ شاه و شیوخ
✍مصطفی قناعتگر
🔹️عصر صفوی، عصر همنشینی و تعامل عالمان محدّث و اخبارگرا و نیز اصولیان با سیاستمداران است. ما نمیتوانیم به کنشهای فقهالحدیثی و عملی دانشمندان روایتدان بیاعتنا باشیم. گرچه ممکن است برداشتها و رفتارهای سیاسی یک عالم از تراث حدیثی متفاوت از عالمی دیگر باشد، اما وقتی در دو سوی این جدال نامدارانی ایستاده باشند، با اختلافی وجیه و وزین مواجه هستیم.
عالمان عصر صفوی در ستایش/نکوهش سیاست و دینِ سیاسی یکدست نبودهاند. از ارتباطات حداقلی با حکومت مانند شیخ حر عاملی، تا پذیرش پستهای حکومتی کشوری مانند مجلسی دوم، از ترک ایران به جهت آلوده نشدن به سیاست مانند پدرِ شیخ بهایی تا همراهی با شاه در سفر و حضر مانند شیخ بهایی و دیگر رویکردهای متضاد، همه و همه نمونههای چنین خوانشهای گوناگون است.
پیشتر نمونههایی را ذکر کرده بودم. اینک و به مناسبت فصل بهار و نیز ماه رمضان الکریم، به مجلس/مجالس شاه عباس دوم و سه محدث سترگ آن دوران که در شبهای بهاری ماه رمضان و در دارالسلطنه قزوین برگزار شد اشاره میکنم. تواریخ متعددی این مجلس/مجالس را گزارش کردهاند که در اینجا گزارش شیرین و ادیبانهی میرزا محمد یوسف قزوینی (از فرهیختگانِ ملازمِ شاه عباس دوم) را میخوانیم. در این گزارش تعامل نیکو میان بزرگاخباریِ دوران ملاخلیل قزوینی، محمد تقی مجلسی و فیض کاشانی با شخص شاه دیده میشود.
در یک شب، دو پیشنهادِ علمیِ پیشرو از سوی شاه عباس داده شد که پس از مدتی محقّق شد: یکم پیشنهاد تالیف شرح فارسی بر کافیِ کلینی به ملاخلیل (نام این اثر «صافی در شرح کافی» است و تاکنون تنها شرح کامل فارسی بر الکافی کلینی است) و دوم پیشنهاد تالیف شرح فارسی بر من لا یحضره الفقیه به مجلسیِ اوّل (لوامع صاحبقرانی). در همین مجلس بود که شاه دستور داد ملا محسن از کاشان به قزوین بیاید تا نمازهای جماعت در ایامِ اقامت شاه در قزوین به امامتِ جماعتِ این محدّث شهیر اقامه گردد.
میرزا محمد یوسف قزوینی با قلم شورانگیز خود مینویسد:
"چون ارتفاعِ شعاعِ مهرِ درخشان در فصل بهار و اجراى ماءِ معينِ دينِ مبين به آبيارى سحابِ ديندارىِ اين سايۀ مرحمت پروردگار مىباشد، پيوسته پيشنهادِ همّتِ والا و قراردادِ نيّتِ معلّى آن است كه گلزارِ هميشه بهارِ شرعِ انور به پاسدارىِ اوامر و نواهى ملّت (دین) از خس و خار شبهه و شكوك معاندان بركنار باشد. لهذا از آغاز اهترازِ ازاهيرِ [شکوفههای] بستانِ سراىِ سلطنتِ ابدْپيوند، مكنونِ ضميرِ منيرِ كيمياتأثير و مخزونِ خاطرِ خطيرِ خورشيدْنظير، [بنای] آن دارند كه علماى اعلام و فقهاى كِرام كه خبرِ صدقْاثرِ «العلماء ورثة الانبيا» از نباهتِ شأن و اِعلاى مكان ايشان اِعلام مىنمايد، بالانشينِ مجالسِ عزّ و علا بوده، به مجالست مجالس خلدْ قرين در مجالس اجراى اوامر و نواهى دين مبين صدرنشين باشند. بنابراين در حينِ اقامتِ موكبِ ظفرْ قرين در دار السلطنۀ قزوين، اكثر اوقات به اشارۀ والا عارجانِ معارج دينِ مبين و راصدان مراصد حق و يقين، رشكْ فرماى خلد برين مىگرديد. و اين بزم روحانى در شبى از شبهاى ماه مبارك رمضان كه علماى آن ديار را به جهت افطار احضار فرموده بودند منعقد گرديده.
سر دفترِ (سرشناس) دانشوران آگاه، علّامة العلما مولانا خليل اللّه قزوينى را كه در بحرِ بىقعر و كنارِ (ساحل) كتب احاديث و اخبار ائمه اطهار- عليهم صلواة اللّه الملك الغفّار- كشتىنشين و غواصِ لآلى شاهوار حق و يقين بود، مخاطب به خطاب عنايت و التفات و مقرّر فرمودند كه كتاب مستطاب «كلينى» را كه راهروانِ طريقِ حقطلبى را پيروى آن كتاب كافى است، به لغت فارسى شرح نموده، نقاب خفا از چهرۀ زيباشاهدان عبارات دقيقه آن كتاب مستطاب گشايد و منافع آن را كه در ديده حكم كبريت احمر دارد، به ديدهوران صاحبنظر نمايد.
و همچنين به تقريب اين فرمان، حسب الرقم اشرف، مقرّر فرمود كه جامع جوامع علوم و كشّاف معضلات مجهول و معلوم مولانا محمد تقى مجلسى كه بالانشين مجالس حقطلبى و ديندارى است به دستور، به شرحِ كتاب شريف «من لا يحضره الفقيه» قيام و اقدام نمايد.
و چون تأسيس مبانى اين دو ركن ركين از قوائم اربعۀ كتب حديث به حصول پيوست، بر آيينۀ ضميرِ خورشيدْنظير، عكسپذير گرديد كه چرا نشايد كه يكى از علماى اعلام، پيوسته در موكب ظفرْ احتشام، به امامت نماز جماعت اقدام نموده ثواب آن به روزگار فرخنده آثار عايد گردد؟ لاجرم رقم قضا توأم به احضار مقتداى انام و پيشواى خواص و عوام مولانا «محمد محسن كاشى» عزّ صدور يافت كه از دار المؤمنين كاشان به جانبِ موكبِ ظفرْقرين روان شده، به امامت نماز جماعت قيام و اقدام نمايد."
@tavanerejal