🔻متولدین ۱۳۶۳، تاوان و جبران
کلینی و صدوق به سند صحیح از امام صادق علیه السلام نقل کردهاند:
إِنَّ الْعَبْدَ لَفِي فُسْحَةٍ مِنْ أَمْرِهِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَرْبَعِينَ سَنَةً فَإِذَا بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مَلَكَيْهِ قَدْ عَمَّرْتُ عَبْدِي هَذَا عُمُراً فَغَلِّظَا وَ شَدِّدَا وَ تَحَفَظَّا وَ اكْتُبَا عَلَيْهِ قَلِيلَ عَمَلِهِ وَ كَثِيرَهُ وَ صَغِيرَهُ وَ كَبِيرَهُ.
"إِنَّ الْعَبْدَ لَفِي فُسْحَةٍ مِنْ أَمْرِهِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَرْبَعِينَ سَنَةً":
این عبارت نشان میدهد که انسان در مرحله قبل از چهل سالگی در وسعت و گشایشی از کار خود قرار دارد، یعنی خداوند متعال برای او آسان میگیرد و ممکن است نوعی تخفیف در حساب و مؤاخذه برایش وجود داشته باشد. گویا این مرحله به عنوان دوره شکلگیری، آزمایش و تجربه برای انسان محسوب میشود.
"فَإِذَا بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مَلَكَيْهِ":
رسیدن به چهل سالگی نقطه عطفی در زندگی انسان است. در این هنگام، خداوند متعال به دو فرشتهای که مأمور ثبت اعمال انسان هستند دستور ویژهای ابلاغ میکند.
"قَدْ عَمَّرْتُ عَبْدِي هَذَا عُمُراً":
این عبارت بیانگر لطف خدا تا این مرحله از زندگی است، به طوری که خداوند آن را عمری قابل توجه میداند که به بندهاش ارزانی داشته است.
"فَغَلِّظَا وَ شَدِّدَا وَ تَحَفَظَّا وَ اكْتُبَا عَلَيْهِ قَلِيلَ عَمَلِهِ وَ كَثِيرَهُ وَ صَغِيرَهُ وَ كَبِيرَهُ":
این گزاره، جوهر اصلی حدیث است و به تشدید نظارت و محاسبه بر اعمال انسان پس از رسیدن به چهل سالگی اشاره دارد. "غلظا و شددا و تحفظا" به معنای دستور به دقت و سختگیری بسیار در ثبت اعمال فرد چهل ساله است. اما "اكتبا عليه قليل عمله وكثيره وصغيره وكبيره" به معنای جامعیت ثبت و عدم غفلت از هیچ عمل فرد، اعم از عمل کوچک یا بزرگ، کم یا زیاد است.
📿این حدیث انسان را به اهمیت مرحله بعد از چهل سالگی آگاه میکند، زمانی که انسان در برابر خداوند مسئولیت بیشتری پیدا میکند. این مرحله نیازمند محاسبه دقیق نفس، تلاش ویژه در انجام اعمال نیک و دوری از گناهان و جبران گذشته است.
رسیدن به چهل سالگی هشداری لطیف برای انسان است تا مسیر زندگی خود را مرور کند، اشتباهاتش را اصلاح کند و به انجام وظایف دینی و دنیوی خود به بهترین شکل ممکن بپردازد.
این حدیث و برخی از احادیث مشابه پیرامون هشدار به چهلسالهها، به این معنا نیست که انسان قبل از چهل سالگی مسئولیتی ندارد، بلکه او نیز مسئول است، اما بعد از چهل سالگی مسئولیت به طور خاص افزایش مییابد.
متولدین ۱۳۶۳: عقلتان کاملتر و تجربهتان بیشتر و مرگتان نزدیکتر شد. گذشتههای دوری از خدا و غفلت از امور مهم دنیوی و اخروی را به یاد بیاوریم که جز خسران و افسوس چیزی نداشت. از این بیشتر تاوان ندهیم، جبران کنیم.
عمرتان دراز باد
@tavanerejal
هدایت شده از حکمرانی هوش مصنوعی(مشهد)
17.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👨💻فناوری، مهمترین دلیل عقب ماندگیِ مسلمانان از تمدّن غرب
🔻 وزیر هوش مصنوعی امارات
🔷 اشتباه تاریخی بزرگانمان را تکرار نمیکنیم.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
حکمرانی هوش مصنوعی مشهد
🌐 https://eitaa.com/hoshemasnooi
📎مقاله
🔻بررسی صحت انتساب شعرخوانی به امام هادی (ع) نزد متوکل عباسی
🔹دوفصلنامه علمیپژوهشی آموزههای حدیثی
✍🏼محمدمهدی دخانی
✍🏼مصطفی قناعتگر
ماجرای شعرخوانیِ امام هادی (ع) در مجلس متوکل را برخی محدثان و مورخان گزارش کردهاند. مقالۀ پیشِرو در پی آن است که با ارائۀ قراین و شواهدی نشان دهد کسی که در مجلس متوکل شعر خوانده، امام علی بن محمد هادی، امام دهم امامیه نبوده، بلکه علی بن محمد علوی حِمّانی، شاعر مشهور و نقیب شیعه در عصر متوکل بوده است. توجه به شواهد درونمتنی و برونمتنی، بررسیهای رجالی و تراجمی، یافتههای حدیثی و تاریخی مرتبط، دقت در نسخههای خطی و بررسی برخی کتب ادبی، نشان میدهد که تطبیق رایج و مشهورِ داستان این شعرخوانی بر امام هادی (ع) نادرست بوده است.
دریافت مقاله
@tavanerejal
📚دومین ترجمه کامل الکافی به فارسی تدوین و چاپ شد. اولینبار در دوره صفوی و به قلم پرتوان ملاخلیل قزوینی، الکافی به طور کامل به فارسی ترجمه شده بود.
🔻این ترجمه جدید، نوید نشر عمومی مهمترین کتاب حدیثی شیعه را میان خوانندگان فارسیزبان میدهد؛ به ویژه با اطلاعی که از توانایی مترجمان و اعتبار انتشاراتش دارم.
اگر بشود خواند (۷۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال) دقیقتر میتوان نظر داد.
@tavanerejal
هدایت شده از یادداشتها
💢مروری بر 16 حدیث از کافی کلینی
🔹کلینی در کافی بابی را باز کرده است به نام «رفتارهایی از امامان در مسیر طلب رزق که اقتدا به آنها واجب است»
در این باب علاوه بر سیره امامان شیعه برخی از مدلهای رفتاری انبیا هم ذکر شده است. در 16 روایتی که در این باب آمده نکاتی ساده، شفاف اما بسیار بنیادی و پر اهمیت بیان شده که دیدگاه ما را به مسائل اقتصادی تغییر میدهد.
🔹فعالیت اقتصادی توسط شخص پیشوای دینی با وجود امکان واگذاری آن به دیگران مورد تأکید واقع شده است. روایت 10، 13، 14، 15 این معنا را به خوبی بیان کردهاند. در روایت 10، این رفتار سیره تمام ائمه و انبیا معرفی شده است. حتی در روایت 13 تأکید شده که امام صادق دوست داشته در طلب روزی گرمای سوزان آفتاب را بچشد.
برخی دیگر از روایات، همین معنا را بیان کردهاند اما در آنها تأکید بر وجود امکان واگذاری بیان نشده است. صرفا گزارشی از انجام فعالیت اقتصادی توسط شخص ایشان بیان شده است. روایت 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7، 9، 11 این معنا را بیان کردهاند.
این بدان معنا نیست که پیشوایان تمام کارهای اقتصادی را شخصا متکفل میشدهاند. بخشی از کنش اقتصادی ایشان به این روش بوده است. در بخشی دیگر کار تجاری را واگذار میکرده و سرمایه گذاری میکردهاند. روایت 16 و 12 ورود با واسطه ایشان به کار تجاری را مطرح کرده است.
🔹کارهایی اقتصادی که در این باب از کافی بیان شده است عبارت است از کشاورزی، تأسیس باغ و تجارت. در روایت پنجم دریافت حقوق از بیت المال به وضوح امری منفی هر چند غیر حرام معرفی شده است.
🔹در برخی روایات مانند روایت 12 دیدگاه توحیدی عمیقی را مشاهده میکنیم. فرموده کسب سود را دوست دارم ولی بیشتر از کسب سود، دوست دارم خدا من را در حال تلاش برای به دست آوردن بهرههای الهی و رزق حلال ببیند. از دیگر هدف گذاریهای کارهای تجاری در نظر روایات این باب، میتوان به تأمین مخارج خود و افراد تحت تکفل به گونهای که نیازمند مردم نباشند (روایت اول) ادای قرض و رسیدگی به نزدیکان (روایت هشتم) اشاره کرد. در روایت دوم و چهارم بیان شده که ثمره تلاشِ یدیِ حضرت امیر آزاد سازی 1000 بنده بوده است.
🔹در این باب از کافی رد پای جریانی که کار اقتصادی را منافی شأن پیشوایان دین و طالبان آخرت میدیدهاند، مشهود است. برخی از ایشان «رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکر الله» را نافی تجارت میدانستهاند ولی طبقِ نقل، امام باقر به صراحت کار اقتصادی را طاعت خدا و مرگ در حال کار اقتصادیِ درست را مرگ در راه طاعت دانسته و امام صادق ضمن تکذیب آن تفسیر تأکید کردهاند آیه منافی تجارت نیست بلکه ترغیب به تجارتی است که مانع از ذکر الهی و نماز نباشد. ایشان علاوه بر این، نماز کاسبی که در وقت ادا میشود را از دیگران دارای فضیلت بیشتر دانسته است.
🔹امید به فضل الهی در حدیث 6 و 9 موج میزند به گونهای که وقتی از هستههای خرمای داخل کیسه پرسیدهاند حضرت پاسخ نداده اینها دانه خرماست بلکه با تعلیق به مشیت الهی، هستهها را نخل خرما معرفی کرده است.
هدایت شده از تاوان | پژوهشهای قرآنی و حدیثی
⚠️ ليلة الرغائب
چند نفر از ما نافلههای نمازهای واجب روزانه را میخوانیم؟ روایات فراوان داریم که به خواندن نافلههای روزانه، تشویق کردهاند. روایات معتبر و متقن و بیشمار. چقدر در جامعه دیدهایم که مردم برای یکدیگر پست و پیام فوروارد کنند که نافلههای روزانه و پرثواب و پرفایده و نجاتبخش را بخوانند؟ چقدر رسانههای رسمی و غیررسمی، از نافلههای مستحب مؤکد که بر اساس احادیث حتی به وجوب نزدیکاند سخن گفتهاند؟ خوب، تقریبا صفر.
اما تا دلتان بخواهد، همه چسبیدهایم به یک حدیث غیرشیعی از طریق اهلسنت؛ حدیث "ليلة الرغائب" که بسیاری از خود اهلسنت هم ردش کردهاند و پنبهاش را زدهاند. حدیثی که راویاش جاعلی معلوم الحال است و از متنش آثار جعلیبودن بیرون زده را متدیّن و مقیّدیم و احادیث نمازهای پربرکت و دنیاوآخرتساز نوافل را هیچ!
مردمان عجیبی هستیم
پ.ن: دست آقای فرزاد حسنی هم درد نکند
هدایت شده از تاوان | پژوهشهای قرآنی و حدیثی
🔻امام هادی، فرهیختهای در دوران وحشیگریِ وایکینگی
✍مصطفی قناعتگر
روزنامه شهرآرا، ۲۵ دی ۱۴۰۲
وایکینگها یا همان غارتگران دریایی، در جنوب اسکاندیناوی زندگی میکردند و برای گذران زندگی به سرزمینهای مجاور هجوم میبردند؛ از سال ۷۰۰ تا ۱۱۰۰ میلادی. تولد غارت وایکینگی که در رسانههای عصر ما سعی در تحریف و تطهیر آن است، همزمان بود با تولدِ فرهیختگیِ اسلامی با ولادت امام صادق. اما امام علی النقی ملقّب به هادی از نوادگان امام صادق، در اوج بربریت و شورش وایکینگها به سراسر اروپا به دنیا آمدند. این شخصیت فرهنگی و ادامه جریان فرهیختگی و علم و اخلاق، در شهر پادگانی و تازهتاسیس سامرا حبس خانگی بود. برای همین هم هست که سخنان اندکی از ایشان به ما رسیده است؛ مثلا در کتاب «الکافی» که مهمترین کتاب حدیثی ما هست، ۱۲۴۷۱ سندِ روایی به امام صادق علیه السلام منتهی میشود و حال آنکه تنها ۱۶۳ سند روایی به امام هادی علیه السلام منتهی شده است. طبیعی است بزرگی که اجازه دیدار با پیروان خود را ندارد و در یک شهر نظامی تحت نظر حکومت ستمگر است، نمیتواند سخنان زیادی را به دوستانش منتقل کند. امام هادی هفتهای یک بار باید نزد دستگاه خلافت اعلام حضور میکرد و شیعیان در این فرصت کوتاه در دو طرف مسیر میایستادند تا حضرت را ملاقات کنند. ایشان میگفت: « به من حتی اشاره هم نکنید؛ چون شناسایی میشوید و برایتان مشکل ایجاد میشود».
اما مفهوم «برکت» اینجا خود را نمایان میکند. در میان آن روایات اندک از امامِ هادی که از لابلای ملاقاتهای محدود ایشان با شیعیان درز کرده، چند روایت کلیدی داریم که فرهنگساز، هویتی و ماندگار شدند. شاید گل سرسبد این روایات، روایتی معروف به «زیارت جامعه کبیره» باشد. این زیارت، در کتب روایی قدیمی مانند «من لا یحضره الفقیه»، «عیون اخبار الرضا» و «تهذیب الاحکام» نقل شده است. جامعهبودنش به دلیل این است که جامعیت دارد و زیارتنامهای برای تمام امامان است و به امام خاصی مربوط نمیشود. کبیرهنامیدنش نیز به این دلیل است که در میان سایر زیارات جامعه، مفصلتر و بزرگتر است. این متن از یک بخش مقدماتی کوتاه و بدنه اصلی زیارتنامه تشکیل شده است. موسى بن عمران نخعى میگوید از حضرت هادى علیه السّلام درخواست نمودم كه زیارتى کامل به من بیاموزند تا بتوانم هرکدام از امامان را با آن زیارت كنم. امام نیز این زیارت را به او آموزش دادند. به جرأت میتوان گفت تقویت و دفاع از اصول «توحید» و «امامت»، هدف اصلی آموزش این متن مقدس است. این زیارت با صد تکبیر آغاز میشود و خواننده از همان ابتدا متذکر به اصل توحید میشود تا مبادا تبلیغات غالیان درباره جایگاه امامان شیعه سبب تضعیف اصل محوری توحید شود. کل کلمات این زیارتنامه حدود ۱۶۸۲ است و اسم «الله» ۵۷ بار در آن تکرار شده است (به غیر از آن ۱۰۰ الله اکبر ابتدایی). همچنین ضمیرهایی که به خدا برمیگردد نیز بیش از ۹۰ مورد است و در مجموع، کل اشاره به خدا و توحید بالغ بر ۲۴۷ بار است. یعنی در واقع نزدیک به یک سوم زیارتنامهای که برای تعظیم و تقدیس امامان شیعه است، به اصل توحید میپردازد. بنابراین یکی از هدفهای صدور این زیارت و بیان این مقامات، مبارزه با جریان غلو و این نوع کفرِ در پوششِ دین بوده است. این میتواند بطلانی بر این ادعا باشد که زیارت جامعه را غالیان جعل کرده و به امام دهم منسوب کردهاند.
زیارت دیگر، زیارت ناحیه مقدسه است که خود روضهای مجسّم از فاجعه کربلاست. آری، زیارت ناحیه مقدسه، از امام زمان نیست؛ از امام هادی است. تاریخ روایت اینگونه است: «سال ۲۵۲ از منطقه ناحیه». مقصود از ناحیه، سامراء است؛ چون رفتن به آنجا ممنوع بود به آن ناحیه (کناره) گفتند. این تاریخ مربوط به دوره امامت امام هادی و دو سال پیش از شهادت وی است؛ در نتیجه معنا ندارد زیارت ناحیه مقدسه از امام مهدی باشد. این زیارتنامه نیز جای خود را در فرهنگ زیارت شیعی به خوبی باز کرده است.
سخنان جالب دیگری نیز از ایشان به ما رسیده است. اینکه حضرت زهرا در خانه خودشان دفن شدند و نه در بقیع؛ یا اینکه زیارت عبدالعظیم حسنی مانند زیارت سید الشهدا علیه السلام پاداش دارد. زیارت غدیریه ایشان نیز جای بحث جداگانه دارد.
دومین ابن الرضا، حدود ۴۲ سال بیشتر عمر نکرد؛ گرچه عمر فرهنگیِ او هیچگاه به اتمام نرسیده است. درود خدا بر ایشان، یادشان گرامی.
@tavanerejal
آوازخوانی زنان.pdf
1.14M
📚مقاله پیرامون آوازخوانی بانوان
چکیده
از دیرباز، محققان، محدثان و فقیهان برای تشخیص احادیث سره از ناسره، با استفاده از مطالعات رجالی و صدوری و تحلیل متن به پالایش روایات مبادرت ورزیدهاند و با پژوهشهای فقه الحدیثی به تنقیح مراد و مقصود احادیث همت گماشتهاند. با این همه، تاکنون پژوهش مستقلی در روایات مرتبط با آوازخوانی زنان صورت نگرفته است. در این مقاله، با روش توصیفی-تحلیلی، احادیثی را که فقها مستند صدور حکم نهی یا جواز آوازخوانی زنان قرار دادهاند، دستهبندی کرده و آنها را از نظر صحت صدور و دلالت فقه الحدیثی مورد تحلیل قرار دادهایم تا پاسخگوی این سؤال اصلی تحقیق باشد: روایات شیعی در باب آوازخوانی زنان از نظر صحت صدور و دلالت فقه الحدیثی چگونه است؟
نتیجه این تحقیق نشان میدهد که اولاً در میان دو دسته روایات دلالتکننده بر جواز و عدم جواز، احادیث معتبر کم نیست و ثانیاً در میان این دو دسته تعارض مفهومی وجود ندارد و ثالثاً این احادیث بر حرمت آوازخوانی صرف نظر از امور دیگر دلالتی ندارد.
هدایت شده از میراث امامان
وصف امام جواد (ع) در روایتی عامی
حَدَّثَنَا الْحَاكِمُ أَبُو عَلِيٍّ الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْبَيْهَقِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الصَّوْلِيُّ* قَالَ حَدَّثَنَا عَوْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ
بْنُمُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عَبَّادٍ وَ كَانَ يَكْتُبُ لِلرِّضَا ع ضَمَّهُ إِلَيْهِ الْفَضْلُ بْنُ سَهْلٍ قَالَ: مَا كَانَ ع يَذْكُرُ مُحَمَّداً ابْنَهُ إِلَّا بِكُنْيَتِهِ يَقُولُ كَتَبَ إِلَيَّ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ كُنْتُ أَكْتُبُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع وَ هُوَ صَبِيٌّ بِالْمَدِينَةِ فَيُخَاطِبُهُ بِالتَّعْظِيمِ وَ تَرِدُ كُتُبُ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي نِهَايَةِ الْبَلَاغَةِ وَ الْحُسْنِ فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ أَبُو جَعْفَرٍ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي فِي أَهْلِي مِنْ بَعْدِي. (عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص240) از محمّد بن یحیی بن ابي عبّاد كاتب حضرت رضا عليه السّلام كه فضل بن سهل او را بر اين خدمت گماشته بود روايت كردهاند كه گفت: آن حضرت هيچ گاه از فرزندش محمّد مگر با كنيه یاد نمىکرد. چنانکه ميفرمود: ابو جعفر بهمن نامهاى فرستاده، يا من به ابو جعفر چنين نوشتم، در حالى كه او هنوز كودكی در مدينه بود، ولى امام با كمال احترام با او خطاب میکرد، و وى نيز با نهايت بلاغت و شيوائى پاسخ ميداد، و يك بار شنيدم امام میفرمود: وصىّ و جانشينم در ميان خاندانم پس از من ابو جعفر است. _________ * کتاب الأوراق في اخبار آل العباس و أشعارهم صولی (م 335ق) از منابع مهم عیون اخبار الرضا (برای بیش از 50 روایت) است، که صدوق ره همواره از طریق بیهقی (با سماع در 352ق) از آن نقل میکند. نسخۀ بخشهایی (مانند أخبار الراضي بالله والمتقي لله) از این موسوعه تاریخی و ادبی برجامانده است. @Al_Meerath