eitaa logo
تاوان | پژوهش‌های قرآنی و حدیثی
440 دنبال‌کننده
78 عکس
40 ویدیو
14 فایل
مصطفی قناعتگر | کانال اصلی، در تلگرام : t.me/tavanerejal
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از میراث امامان
وصف امام جواد (ع) در روایتی عامی حَدَّثَنَا الْحَاكِمُ أَبُو عَلِيٍّ الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْبَيْهَقِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الصَّوْلِيُّ* قَالَ حَدَّثَنَا عَوْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ
بْنُ
مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عَبَّادٍ وَ كَانَ يَكْتُبُ لِلرِّضَا ع ضَمَّهُ إِلَيْهِ الْفَضْلُ بْنُ سَهْلٍ قَالَ: مَا كَانَ ع يَذْكُرُ مُحَمَّداً ابْنَهُ إِلَّا بِكُنْيَتِهِ يَقُولُ كَتَبَ إِلَيَّ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ كُنْتُ أَكْتُبُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع وَ هُوَ صَبِيٌّ بِالْمَدِينَةِ فَيُخَاطِبُهُ بِالتَّعْظِيمِ وَ تَرِدُ كُتُبُ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي نِهَايَةِ الْبَلَاغَةِ وَ الْحُسْنِ فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ أَبُو جَعْفَرٍ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي فِي أَهْلِي مِنْ بَعْدِي. (عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص240) از محمّد بن یحیی بن ابي عبّاد كاتب حضرت رضا عليه السّلام كه فضل بن سهل او را بر اين خدمت گماشته بود روايت كرده‌اند كه گفت: آن حضرت هيچ گاه از فرزندش محمّد مگر با كنيه یاد نمى‏‌کرد. چنانکه مي‌فرمود: ابو جعفر به‌من نامه‌‏اى فرستاده، يا من به ابو جعفر چنين نوشتم، در حالى كه او هنوز كودكی در مدينه بود، ولى امام با كمال احترام با او خطاب می‌کرد، و وى نيز با نهايت بلاغت و شيوائى پاسخ مي‌داد، و يك بار شنيدم امام می‌فرمود: وصىّ و جانشينم در ميان خاندانم پس از من ابو جعفر است. _________ * کتاب الأوراق في اخبار آل العباس و أشعارهم صولی (م 335ق) از منابع مهم عیون اخبار الرضا (برای بیش از 50 روایت) است، که صدوق ره همواره از طریق بیهقی (با سماع در 352ق) از آن نقل می‌کند. نسخۀ بخش‌هایی (مانند أخبار الراضي بالله والمتقي لله) از این موسوعه تاریخی و ادبی برجامانده است. @Al_Meerath
🔻در کتاب الکافی به سند صحیح از امام موسی الکاظم (علیه السلام) نقل شده است: إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يُحَرِّمِ اَلْخَمْرَ لاِسْمِهَا وَ لَكِنَّهُ حَرَّمَهَا لِعَاقِبَتِهَا فَمَا كَانَ عَاقِبَتُهُ عَاقِبَةَ اَلْخَمْرِ فَهُوَ خَمْرٌ. همانا خداوند بلندمرتبه، شراب را نه به خاطر اینکه نامش شراب است حرام کرده است؛ بلکه آن را به خاطر پیامدش حرام کرده است؛ پس هر چیزی که پیامدش پیامدِ شراب باشد، [در حکمِ] شراب است. 📚الکافي، جلد: ۶، صفحه: ۴۱۲ @tavanerejal
بر اساس روایتی کهن، مزار جناب عباس بن علی در زمان امام صادق علیه السلام دارای بنا بوده است. ابن قولویه در کامل الزیارت به سند خود از امام صادق، مفید در المزار و طوسی در مصباح المتهجد آن را نقل کرده‌اند: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: إِذَا أَرَدْتَ زِيَارَةَ قَبْرِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَلِيٍّ وَ هُوَ عَلَى شَطِّ الْفُرَاتِ بِحِذَاءِ الْحَائِرِ 👈فَقِفْ عَلَى بَابِ السَّقِيفَةِ👉 وَ قُلْ سَلَامُ اللَّهِ وَ سَلَامُ مَلَائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ ... ثُمَّ 👈ادْخُلْ👉 وَ انْكَبَّ عَلَى الْقَبْرِ وَ قُلِ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن‏ ... . سقیفه، به مکانی گویند که سقف دارد. امر به داخل‌شدن هم حکایت از وجود بنا دارد. به گمان قریب به یقین بر اساس گزارشات تاریخی، مختار بوده که این بارگاه را روی قبر ایشان ساخته است (با آجر و گچ). پ.ن: عکس، تزئینی است. @tavanerejal
هدایت شده از مطالعات زیارت
📣 سلسله نشست‌های وبیناری «زیارت در جهان» 🎙نشست اول: با حضور پروفسور جان اید (استاد دانشگاه روهمپتون) 🗓 زمان برگزاری: پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۳۰ 🔗دریافت لینک جلسه: https://eitaa.com/motaleat_zyarat ❓پرسش، راهنمایی و توضیحات: https://eitaa.com/joinchat/862454853Cffd1b768ff تلگرام: https://t.me/+ViuSp8jFVTwzODA0 واتس‌آپ: https://chat.whatsapp.com/DzsJxChHjbADrcwFUvMD8D
هدایت شده از Hoda | آکادمی هدی
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی محافل آکادمیک صحیفه سجادیه را شناختند ⭐️چهل سال قبل که پروفسور چیتیک ترجمه‌ای انگلیسی از صحیفه سجادیه ارائه داد و خود آن را "از ژرف‌ترین منابع معنویت اسلامی" و "مايه رشد افراد و جوامع" خواند؛ فصل جدیدی از رسانه‌ای‌شدن این میراث، توسط محافل آکادمیک جهان آغاز شد. ✅پس از چیتیک، مدوف از دانشگاه برکلی‌ مقاله‌ای در تاریخ حفظ صحیفه نگاشت و این چنین صحیفه را معرفی کرد: "صحیفه جلوه‌ای از معنویت ساده و مستقیم را ارائه می‌دهد که در تضاد با الهیات پیچیده است... محتوای آن یادآور قرآن بوده و تقریباً در هر دعا به نحوی به آیات آن اشاره شده است." 🔺مبتنی بر این دو پژوهش، دکتر زینر از دانشگاه نبراسکا، کار متفاوتی ارائه داد‌. او در پژوهش خود مطالعه‌ای تطبیقی میان صحیفه سجادیه و نیایش قمران (از قدیس‌ها) و سرودهای سلیمان انجام داد و نتیجه گرفت که میان همه این نیایش‌ها پیوستگی معنایی نزدیکی وجود دارد. به باور او: "مجموعه‌ی نیایشی امام سجاد، از لحاظ عرفانی و معنوی یک سیر تکامل‌یافته را به ما نشان می‌دهد." نکته جالب اینکه زینر چندی بعد، مذهب خود را به تشیع تغییر داد. 🔸پایان‌نامه"تنها با خدا: مرور عبارات صحیفه سجادیه"از دانشگاه بیرمنگام نیز یکی دیگر از ده‌ها پژوهش‌ حول صحیفه‌ است. در مقدمه این پژوهش نیز نوشته شده: "این کتاب، همچون رساله‌ای در پرورش و تکامل انسان عمل می‌کند. در این کتاب...خداوند هم وسیله‌ی رشد و هم مقصد نهایی برای رسیدن به کمال زیبایی انسانی‌ست." 🔹 ویدئوی فوق، برشی از صحبت‌های دکتر مسکینزدا - استاد دانشگاه لندن- حول صحیفه‌است که به باور او، سبک عبادت شیعیان را تحت تاثیر قرار داد...
🔷️ آیت الله "حسینیه معلّی"! شش سال از نگارش یادداشت "بلاتکلیفی مکلفین در مسئله موسیقی" گذشت و ابهامات فقهی پیرامون موسیقی، قوی‌تر بروزرسانی می‌شود. 🔻ابهاماتی که تمامی ندارد مراجع عظام تقلید، همواره به سوالات موسیقیایی پاسخ داده‌اند؛ اما این پاسخ‌ها غالباً ابهام استفتاءکننده را برطرف نمی‌کند. چرا؟ چون مفهوم "عرف" و "لهوی" که در پاسخ‌ها به آن اشاره می‌شود، به اندازه کافی شفاف نیست. 🔻عرف کیست؟ لهو چیست؟ وقتی گفته می‌شود ملاک تشخیص موسیقی حلال از حرام، نظر عرف است، سوال اینجاست که دقیقاً کدام عرف؟ آیا منظور، عرف متشرعه است؟ خب، متشرعه طیف وسیعی را شامل می‌شود. از متدینین مقید گرفته تا کسانی که تقیّد کمتری دارند که همین هم مرز مشخصی ندارد. همچنین سلیقه و نظر درون هر کدام از این گروه‌ها در مورد موسیقی، بسیار متفاوت است. 🔻تغییر ذا‌ئقه، عاملی تعیین کننده نکته مهم دیگر، تغییر ذائقه مردم، حتی متدینین، در مورد موسیقی است. بخصوص صدا و سیمای ج.ا در این تغییر ذائقه در متدینان نقش پررنگی داشته است. آیا نباید این تغییر را در معادلات فقهی در نظر گرفت؟ 🔻فتوا، آغازگر چالش در چنین شرایطی، پاسخ مراجع، به جای حل مسئله، می‌تواند آغازگر چالش بین مکلفین باشد. وقتی تشخیص موضوع به عهده مکلف گذاشته می‌شود، و مکلف هم با ابهامات زیادی روبروست، بلاتکلیفی و سردرگمی بیشتر می‌شود. نشنیده بگیرید: موسیقی، موضوعی پیچیده است حتی برای مراجع! با این اوضاع و احوال، باید به دنبال راه حلی دیگر در فقه موسیقی بود. روش فعلی، کارآمد نیست و نمی‌تواند پاسخگو باشد. البته بخش زیادی از جامعه که کار خود را می‌کند و به فتوای مراجع و حرف دین کاری ندارد. البته‌تر که متدینان هم کار خود را می‌کنند و مرجع‌شان (صداوسیما) عملگرا و روشن است. 🔻آیت الله "معلّی"! برنامه‌ حسینیه معلّی که در آن موزیک‌های میزان با خوانندگی دوشیزگان در اجتماع مذهبیان اجرا می‌شود، خود پاسخی است به این ابهامات. خروجیِ فتوای این برنامه: "زدن و خواندن و شنیدن (حتی اندکی تکان‌دادن) حلال است، اگر شعرتان مذهبی باشد". این فتوا را (چه درست باشد چه غلط) همه می‌فهمند، به خلاف فتوای مراجع که هنوز مبهم است. البته آیت الله معلّی، یک شبه پدید نیامده است: تغییرات فرهنگی، انتظار رسانه از مذهب، سال‌ها ریتمیک‌شدن هیئات و ... در ایجاد و پذیرش آن موثر بودند. ✍مصطفی قناعتگر @tavanerejal
🔻فرصتی نمانده عبد السّلام بن صالح هروى گويد: در آخرین جمعه ماه شعبان خدمت امام رضا عليه السّلام رسیدم. فرمود: يا اباصلت! بيشترِ ماه شعبان گذشت و اين جمعه آخر است. هرچه از عبادت در اين ماه كوتاهى كرده‌اى در باقى آن تلافى كن. بر تو باد اهتمام نمودن در امور مهم و ترک آن‌چه مهم نباشد. زياد دعا و استغفار كن و قرآن را تلاوت كن و از گناهان توبه كن تا اين‌ كه ماه خدا به تو رو كند و تو از مخلصينِ خدا باشى. امانتى در گردن خود مگذار مگر آن‌كه ادا كنى. در قلب خود كينه بر مؤمنى جاى نده مگر آن‌كه بيرون برى. از گناهانی که تاکنون انجام می‌دادی جدا شو. از خدا پرهيز كن و در امور پوشيده و آشكار خود بر او توكل كن. "همانا آن كه بر خدا توكل كند، خداوند او را كافى است، خداوند امر خويش را به پايان خواهد برد، همانا خداوند براى هر امرى زمانى قرار داده است". در باقى‌مانده اين ماه بسيار بگو: «اللّهمّ‌ إن لم تكن قد غفرت لنا في ما مضى من شعبان فاغفر لنا فيما بقي منه» [خدایا! اگر ما را در طول ماه شعبان تاکنون نبخشیده‌ای، در مدت باقی‌مانده از آن ما را ببخش]. همانا خداوند تبارک و تعالى در اين ماه شعبان، بسيارى را به حرمت ماه رمضان از آتش جهنم آزاد مى‌كند. حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ تَمِيمٍ اَلْقُرَشِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ عَلِيٍّ اَلْأَنْصَارِيُّ عَنْ عَبْدِ اَلسَّلاَمِ بْنِ صَالِحٍ اَلْهَرَوِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي اَلْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي آخِرِ جُمُعَةٍ مِنْ شَعْبَانَ فَقَالَ لِي يَا أَبَا اَلصَّلْتِ إِنَّ شَعْبَانَ قَدْ مَضَى أَكْثَرُهُ وَ هَذَا آخِرُ جُمُعَةٍ مِنْهُ فَتَدَارَكْ فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ تَقْصِيرَكَ فِيمَا مَضَى مِنْهُ وَ عَلَيْكَ بِالْإِقْبَالِ عَلَى مَا يَعْنِيكَ وَ تَرْكِ مَا لاَ يَعْنِيكَ وَ أَكْثِرْ مِنَ اَلدُّعَاءِ وَ اَلاِسْتِغْفَارِ وَ تِلاَوَةِ اَلْقُرْآنِ وَ تُبْ إِلَى اَللَّهِ مِنْ ذُنُوبِكَ لِيُقْبِلَ شَهْرُ اَللَّهِ إِلَيْكَ وَ أَنْتَ مُخْلِصٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لاَ تَدَعَنَّ أَمَانَةً فِي عُنُقِكَ إِلاَّ أَدَّيْتَهَا وَ لاَ فِي قَلْبِكَ حِقْداً عَلَى مُؤْمِنٍ إِلاَّ نَزَعْتَهُ وَ لاَ ذَنْباً أَنْتَ مُرْتَكِبُهُ إِلاَّ قَلَعْتَ عَنْهُ وَ اِتَّقِ اَللَّهَ وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ فِي سِرِّ أَمْرِكَ وَ عَلاَنِيَتِكَ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اَللّٰهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اَللّٰهَ بٰالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اَللّٰهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً  وَ أَكْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ فِيمَا بَقِيَ مِنْ هَذَا اَلشَّهْرِ اَللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِي مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ فَإِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُعْتِقُ فِي هَذَا اَلشَّهْرِ رِقَاباً مِنَ اَلنَّارِ لِحُرْمَةِ شَهْرِ رَمَضَانَ. 📚شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۵۱
🔻نشست‌ِ شاه و شیوخ ✍مصطفی قناعتگر 🔹️عصر صفوی، عصر هم‌نشینی و تعامل عالمان محدّث و اخبارگرا و نیز اصولیان با سیاست‌مداران است. ما نمی‌توانیم به کنش‌های فقه‌الحدیثی و عملی دانشمندان روایت‌دان بی‌اعتنا باشیم. گرچه ممکن است برداشت‌ها و رفتارهای سیاسی یک عالم از تراث حدیثی متفاوت از عالمی دیگر باشد، اما وقتی در دو سوی این جدال نامدارانی ایستاده باشند، با اختلافی وجیه و وزین مواجه هستیم. عالمان عصر صفوی در ستایش/نکوهش سیاست و دینِ سیاسی یکدست نبوده‌اند. از ارتباطات حداقلی با حکومت مانند شیخ حر عاملی، تا پذیرش پست‌های حکومتی کشوری مانند مجلسی دوم، از ترک ایران به جهت آلوده نشدن به سیاست مانند پدرِ شیخ بهایی تا همراهی با شاه در سفر و حضر مانند شیخ بهایی و دیگر رویکردهای متضاد، همه و همه نمونه‌های چنین خوانش‌های گوناگون است. پیشتر نمونه‌هایی را ذکر کرده بودم. اینک و به مناسبت فصل بهار و نیز ماه رمضان الکریم، به مجلس/مجالس شاه عباس دوم و سه محدث سترگ آن دوران که در شب‌های بهاری ماه رمضان و در دارالسلطنه قزوین برگزار شد اشاره می‌کنم. تواریخ متعددی این مجلس/مجالس را گزارش کرده‌اند که در اینجا گزارش شیرین و ادیبانه‌ی میرزا محمد یوسف قزوینی (از فرهیختگانِ ملازمِ شاه عباس دوم) را می‌خوانیم. در این گزارش تعامل نیکو میان بزرگ‌‌اخباریِ دوران ملاخلیل قزوینی، محمد تقی مجلسی و فیض کاشانی با شخص شاه دیده می‌شود. در یک شب، دو پیشنهادِ علمیِ پیشرو از سوی شاه عباس داده شد که پس از مدتی محقّق شد: یکم پیشنهاد تالیف شرح فارسی بر کافیِ کلینی به ملاخلیل (نام این اثر «صافی در شرح کافی» است و تاکنون تنها شرح کامل فارسی بر الکافی کلینی است) و دوم پیشنهاد تالیف شرح فارسی بر من لا یحضره الفقیه به مجلسیِ اوّل (لوامع صاحبقرانی). در همین مجلس بود که شاه دستور داد ملا محسن از کاشان به قزوین بیاید تا نمازهای جماعت در ایامِ اقامت شاه در قزوین به امامتِ جماعتِ این محدّث شهیر اقامه گردد. میرزا محمد یوسف قزوینی با قلم شورانگیز خود می‌نویسد: "چون ارتفاعِ شعاعِ مهرِ درخشان در فصل بهار و اجراى‏ ماءِ معينِ دينِ مبين به آبيارى سحابِ ديندارىِ اين سايۀ مرحمت پروردگار مى‏باشد، پيوسته پيشنهادِ همّتِ والا و قراردادِ نيّتِ معلّى آن است كه گلزارِ هميشه بهارِ شرعِ انور به پاسدارىِ اوامر و نواهى ملّت (دین) از خس و خار شبهه‏ و شكوك معاندان بركنار باشد. لهذا از آغاز اهترازِ ازاهيرِ [شکوفه‌های] بستانِ سراىِ سلطنتِ ابدْپيوند، مكنونِ ضميرِ منيرِ كيمياتأثير و مخزونِ خاطرِ خطيرِ خورشيدْنظير، [بنای] آن دارند كه علماى اعلام و فقهاى كِرام كه خبرِ صدقْ‌اثرِ «العلماء ورثة الانبيا» از نباهتِ شأن و اِعلاى‏ مكان ايشان اِعلام مى‏نمايد، بالانشينِ مجالسِ عزّ و علا بوده، به مجالست مجالس‏ خلدْ قرين در مجالس اجراى اوامر و نواهى دين مبين صدرنشين باشند. بنابراين در حينِ اقامتِ موكبِ ظفرْ قرين در دار السلطنۀ قزوين، اكثر اوقات به اشارۀ والا عارجانِ معارج دينِ مبين و راصدان‏ مراصد حق و يقين، رشكْ فرماى خلد برين مى‏گرديد. و اين بزم روحانى در شبى از شبهاى ماه مبارك رمضان كه علماى آن ديار را به جهت افطار احضار فرموده بودند منعقد گرديده. سر دفترِ (سرشناس) دانشوران آگاه، علّامة العلما مولانا خليل اللّه قزوينى را كه در بحرِ بى‏قعر و كنارِ (ساحل) كتب احاديث و اخبار ائمه اطهار- عليهم صلواة اللّه الملك الغفّار- كشتى‏نشين و غواصِ لآلى شاهوار حق و يقين بود، مخاطب به خطاب عنايت و التفات و مقرّر فرمودند كه كتاب مستطاب «كلينى» را كه راهروانِ طريقِ حق‌طلبى را پيروى آن كتاب كافى است، به لغت فارسى شرح نموده، نقاب خفا از چهرۀ زيباشاهدان عبارات دقيقه آن كتاب مستطاب گشايد و منافع آن را كه در ديده حكم كبريت احمر دارد، به ديده‌وران صاحب‌نظر نمايد. و همچنين به تقريب اين فرمان، حسب الرقم اشرف، مقرّر فرمود كه جامع جوامع علوم و كشّاف معضلات مجهول و معلوم مولانا محمد تقى مجلسى‏ كه بالانشين مجالس حق‌طلبى و ديندارى است به دستور، به شرحِ كتاب شريف «من‏ لا يحضره‏ الفقيه» قيام و اقدام نمايد. و چون تأسيس مبانى اين دو ركن ركين از قوائم اربعۀ كتب حديث به حصول پيوست، بر آيينۀ ضميرِ خورشيدْنظير، عكس‌پذير گرديد كه چرا نشايد كه يكى از علماى اعلام، پيوسته در موكب ظفرْ احتشام، به امامت نماز جماعت اقدام نموده ثواب آن به‏ روزگار فرخنده آثار عايد گردد؟ لاجرم رقم قضا توأم به احضار مقتداى انام و پيشواى خواص و عوام مولانا «محمد محسن كاشى» عزّ صدور يافت كه از دار المؤمنين كاشان به جانبِ موكبِ ظفرْقرين روان شده، به امامت‏ نماز جماعت قيام و اقدام نمايد." @tavanerejal
🔻اعمال شب قدر و چند تذکر 🔹️روایات بی‌شمار، معتبر و بی‌تردید اسلامی در اهمیت شب قدر در تراث ما وجود دارد. این روایات گفته‌اند که این شب (سه شب) را به دعا و توبه و خواندن نماز و قرآن بگذرانیم. با توجه به سنت شب‌زنده‌داری و کیفیتی که در عصر و کشور ما وجود دارد، چند نکته را عرض می‌کنم. ۱. عبادتی که در آن قرآن را مقابل خود باز می‌کنیم و می‌گوییم «االلّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ‌، وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَعْظَمُ الْأَكْبَرُ، وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنىٰ وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجىٰ أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ» و سپس حاجات خود را از خدا می‌خواهیم، سندی صحیح دارد. در برخی نسخه‌های روایت، این عبادت در کل دهۀ دوم (الثلث الثانی من شهر رمضان) و در برخی نسخه‌ها در سه شب (ثلاث لیال من شهر رمضان -گویا شب‌های قدر-) سفارش شده است. ۲. عبادت دیگر که معمولا در فرهنگ عصر ما پس از عبادت اول انجام می‌شود، «قرآن به سر» است. در روایتش نیامده است که قرآن در حالت باز روی سر باشد؛ ولی چون ما این عمل را پس از عمل قبل -که در آن قرآن باز شده- انجام می‌دهیم، همان قرآنِ باز را روی سر می‌گذاریم که البته وجه و دلیلی ندارد. بهتر است قرآن را ببندیم و بعد روی سر بگذاریم. لازم است بدانیم این عمل دوم (قرآن به سر)، بر اساس روایت از اعمال شب قدر نیست. بلکه عملی است که برای ادای قرض و دفع ظلم حاکمان توصیه شده؛ آن هم پس از دو رکعت نماز با کیفیتی خاص. https://eitaa.com/tavanerejal
🔻علی و هدیه نوروزی چون هدیه بدادند علی را روزی پرسید که این چیست، به چه منظوری؟ گفتند که یا امیر! چون نوروز است این رسم، قدیمی است وَ مهرافروز است فرمود علی با لب خندان: هر روز نوروز کنید، تا بگردم خوشروز (مطایبه و کنایه از علاقه به هدیه است: هر روز برایم هدیه بیاورید😊. مجلسی اول نیز، لحن شوخی را برداشت کرده است) وَ أُتِيَ عَلِيٌّ [علیه السلام] بِهَدِيَّةِ النَّيْرُوزِ. فَقَالَ: مَا هَذَا؟ قَالُوا: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ! الْيَوْمُ النَّيْرُوزُ! فَقَالَ: اصْنَعُوا لَنَا كُلَّ يَوْمٍ نَيْرُوزاً. 📖من لا يحضره الفقيه، ج‏۳، ص: ۳۰۰ @tavanerejal
🔻آخرین جمعه ماه رمضان 🔸جابر بن عبد الله انصاری می‌گوید در آخرین جمعه ماه رمضان پیامبر را دیدم. ایشان به من فرمود ای جابر! در این روز این دعا را بخوان: اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِيَامِنَا إِيَّاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِي مَرْحُوماً وَ لَا تَجْعَلْنِي مَحْرُوما ای خدا! این ماه رمضان را آخرین ماه رمضانِ روزه‌داری ما قرار نده؛ اما اگر چنین قرار دادی، مرا آمرزیده قرار ده و نه محروم و بی‌بهره. وسائل الشيعة ؛ ج‏۱۰؛ ص۳۶۵ 🔸شیخ صدوق در کتاب «فضائل الاشهر الثلاثه» به سند خود از جابر بن عبدالله از رسول الله و سید بن طاووس نیز در اقبال الاعمال به سند دیگری از جابر از رسول الله صلی الله علیه و آله این حدیث را نقل کرده‌اند. جمعه‌های ماه رمضان بر اساس برخی روایات، از سایر جمعه‌های سال فضیلت بسیار فراوان‌تری دارند. این روایت آن فضیلت را در جمعه آخر تاکید می‌کند. @tavanerejal
🕋عید فطر بر مسلمانان مبارک بارالها! از تو درخواست می‌کنم در این روزی که آن را برای مسلمانان عید قرار دادی و داراییِ محمد و سبب فزونی برایش گرداندی: درود فرستی بر محمد و آل محمد، و درود فرستی بر فرشتگان مقرّب و پیامبران فرستاده‌ات، و بیامرزی ما و تمامی مردان و زنان مؤمن و مسلمان، زنده‌ها و مردگان را. بارالها! از تو درخواست می‌کنم بهترین چیزهایی که بندگان شایسته‌ات از تو درخواست کردند، و به تو پناه می‌برم از بدترین چیزهایی که بندگان مخلصت از آن به تو پناه بردند. 📖من لا يحضره الفقيه، ج‏۱، ص: ۵۱۳ @tavanerejal