🎤👈 آیت الله حاج آقا مرتضی تهرانی رحمة الله علیه
🔷 شخصی بود به نام استاد محمد بنّا؛ اما بنّایی بلد نبود، نقل کرد: روزی پدرتان آیت الله میرزا عبدالعلی تهرانی را دیدم. عرض کردم: ۳۲۰ تومان برای نان و ... بچه هایم قرض کرده ام، بدهکارم.
🔷 ایشان به من یک تومان داد و گفت: از اینجا برو حضرت #عبدالعظیم حسنی رحمة الله علیه. خدمت حضرت که رسیدی به ایشان بگو: عبدالعلی، نگو حاج آقا، بگو عبدالعلی، سلام رساند و عرض کرد که قرض مرا ادا کنید.
🔷 رفتم، این کار را کردم. از ایوان حرم بیرون آمدم، در صحن، کسی با من مصافحه کرد و ۳۲۰ تومان در دست من گذاشت. درست همان مقدار که بدهکار بودم.
📚 خاطرههای آموزنده، ص ۳۳۷
🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
✅👈 برو نجف آباد.
🔷 اول آبان سال ۸۰ در مدرسه دارالشفاء قم، خدمت حاج آقا توسلی رضوان الله تعالی علیه رسیدم.
🔷 خیلی مشتاق بودم که مقام معظم رهبری را از نزدیک ببینم؛ لذا خدمت حاج آقا عرض کردم: شما که با مقام معظم رهبری آشنا هستید و ارتباط دارید، مرا هم ببرید تا آقا را ببینم.
🔷 ایشان خنده ملیحی کردند و گفتند: عرب جان، غصه نخور ده روز دیگر مقام معظم رهبری را می بینی. سلام مرا هم به ایشان برسان و بگو: شیخ جعفر سلام رساند.
🔷 گفتم: چطوری؟ گفتند: قم نباش، برو نجف آباد، آنجا ایشان را می بینی.
🔷 گفتم: شاید حاج آقا می خواهند شوخی کنند؛ آقا تهران دیدار دارند؛ چرا نجف آباد بروم⁉️
🔷 تو این فکر بودم که حضرت آقا در یک سفری استانی به اصفهان تشریف بردند و من در ۱۰ آبان سال ۸۰ طبق فرموده حاج آقا توسلی در مسجد جامع نجف آباد از نزدیک حضرت آقا را زیارت کردم.
✅👈 خاطره ارسالی از آقای حسینعلی عرب.
🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
مشهد اردهال.MP3
2.12M
✅👈 مصاحبه با شیخ ابوتقی الکوفی
✅👈 اهمیت زیارت سلطان علی بن باقر علیهما السلام در مشهد اردهال کاشان و جریان مغازهای که حاجآقا توسلی رحمة الله علیه اجازه خرید از آن را ندادند.
🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
شهید صدر.MP3
2.32M
✅👈 مصاحبه با شیخ ابوتقی الکوفی
🔷 نظر عالم سالک حاج شیخ جعفر توسلی رضوان الله تعالی علیه در مورد شهید آیتالله سید محمد صدر و خبر دادن از شهادت ایشان.
🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 چرا سیَد بحرالعلوم، سیَد ابن طاووس و مقدّس اردبیلی این قدر با امام زمان علیه السلام رفیق بودند، ولی من نه⁉️
🎤👈 حاج آقا عالی
🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
✅👈 عالم سالک حاج شیخ جعفر توسلی رضوان الله تعالی علیه
💠 من به آقای خامنهای گفتم: شما تأیید شدهاید.
💠 مملکت، مملکت امام زمان علیه السلام است؛ رهبر واقعی، آن حضرت است و آقای خامنهای برای این کار تعیین شدهاند.
🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
🎤👈 آیت الله بهجت رحمة الله علیه
🔷مرحوم میرزای شیرازی در قضیّه ی تحریم تنباکو گفته بود: علّت این حکمی که کردم آن بود که در سرداب سامرا حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف را زیارت کردم و در آنجا به من الهام شد!
🔷 آیا می شود کسی معنویّت نداشته باشد و به او افاضه شود که به سرداب برود⁉️
📚 در محضر آیت الله بهجت، ج ۱ ص ۲۲۷
📆 سالروز لغو امتیاز تنباکو به فتوای آیت الله میرزای شیرازی رحمة الله علیه (۱۲۷۰ ه ش)
🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
🎤👈 آیت الله شبیری زنجانی
🔶 کتاب روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه (اعتمادالسلطنه مراغی وزیر انطباعات ناصرالدین شاه بود و در سال ۱۳۱۳ حدود یک سال قبل از کشته شدن ناصرالدین شاه از دنیا رفت) بخش مربوط به قضیه تحریم تنباکو خیلی جالب است، زیرا اعتماد السلطنه شب به شب و مخفیانه این مطلب را ضبط می کرد.
🔶 وی نقل می کند: چند سال بود که اسب دوانی تعطیل شده بود. جای بزرگی را برای مسابقه اسب سواری مهیا کردند. آن سال، سال افتتاح آنجا بود و معمولاً جوان ها برای مسابقه و تماشا شرکت می کردند.
🔶 حدود ۳۰ هزار نفر برای تماشا گرد آمده بودند. در میان آن ۳۰ هزار نفر هم یک نفر سیگار نمی کشید‼️
🔶 همچنین اعتماد السلطنه از یکی از اشراف نقل کرده است: بنّایی داشتم. من سیگار کشیدم، کارگر، کار را نیمه کاره رها کرد و از مزدش صرف نظر کرد و رفت!
🔶 وقتی میرزای شیرازی حکم تحریم تنباکو را لغو کرد، تا مدتی مردم، تنباکو استعمال نمی,کردند، چون مطمئن نبودند که این دستور میرزا است یا شایعه.
🔶 معروف بود که سید عبدالله بهبهانی در قضیه حکم تنباکو با میرزا مخالفت کرد. در تاریخ تنباکو نقل می کنند که این قضیه خیلی برای سید عبدالله بد شد؛ به گونهای که پسرش نقل کرده است: ما وقتی در شهر حرکت می کردیم، بچهها از پشت بام به ما سنگ می زدند!
📚 جرعهای از دریا، ج ۳ ص ۳۱۵
🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
✅👈 آخرین وصیّت امام صادق علیه السلام
🔶 ابوبصیر می گوید: در هنگام شهادت حضرت صادق علیه السلام در مدینه منوّره نبودم. پس از مراجعت از سفر، به عنوان تعزیت و تسلیت به خدمت ام حمیده، همسر بزرگوار آن حضرت رفتم.
🔶 خانم ام حمیده وقتی مرا را دید، گریست و گفت: ای ابا محمد (ابابصیر) ای کاش هنگام رحلت آن حضرت حاضر بودی که ایشان یکی از دو چشمان مبارکش را بست.
🔶 سپس فرمود: خویشان و اقاربم را و هر کس که به من لطف و محبّتی دارد، خبر کنید تا بیایند.
🔶 وقتی همه در محضر آن حضرت جمع شدند و دور بسترش گرد آمدند، فرمود:«هرگز شفاعت ما به کسی که نمازش را سبک بشمارد، نمی رسد».
📚 بحار الانوار، ج ۷۹ ص ۲۳۵
🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
✅👈 امام صادق عليه السّلام و ابو حنيفه
🎤👈 آیتالله سیّد محمدحسین تهرانی
💠 در يكى از اوقات أبوحنيفه (رئیس مذهب حنفی از مذاهب چهارگانهٔ اهلسنت) در حلقه درس خود، يا در مدينه و يا در كوفه بود، و امام صادق عليه السّلام بر آن حلقه ايستاد به طورى كه چشم أبوحنيفه به ایشان نيفتاد.
💠 چون چشمش به امام افتاد ناگهان در مجلس درس از جا برخاست و ايستاد و گفت:«اى پسر رسول خدا، اگر در اوَّلين لحظه قيام شما من متوجّه مىشدم هيچ گاه خداوند مرا نشسته و تو را ايستاده نمىيافت».
💠 اين عمل براى آن بود كه ابوحنيفه خدا را گواه بگيرد بر آنكه: نفس وى أبداً رضايت نمىدهد در جائى كه امام ايستاده باشد او بنشيند.
💠 أبوحنيفه دو سال در مجالس درس امام در مدينه شرکت كرد، و راجع بدين سنوات است كه مىگويد:«لَوْ لَا السَّنَتَانِ لَهَلَكَ النُّعْمَانُ». اگر آن دو سال نبود، نعمان هلاك مىشد.
💠 پيوسته أبوحنيفه صاحب مجلس درس را بدين عبارت مخاطب مىساخت كه:«جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا بْنَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ». جانم به فدايت باد اى پسر دختر رسول خدا!
💠 چون از أبوحنيفه استفتا كردند درباره مردى كه وصيّت نموده بود براى امام، و قيدى هم ذكر نكرده بود، يعنى امام با وصف اطلاق. ابوحنيفه جواب داد: آن وصيّت براى جعفر بن محمد مىباشد. و اين فتوى إعلانى است از جانب ابو حنيفه كه امام صادق را امام فريد در عصر خود مىداند.
📚 امام شناسى، ج ۱۶ ص ۳۷۹
🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi