✨﷽✨
🍃داستانهای آموزنده(۱۹)
📌الیوم استعمال توتون وتنباکو...
(فتوای میرزای شیرازی به حرمت توتون وتنباکو)
در هنگامی که استعمارگران انگلیس در کشور ایران،
امتیاز کشت وفروش توتون وتنباکو را به دست گرفته بودند وبه این بهانه می رفت که در کشور ایران نفوذ کرده وافکار استعماری خود را بین مردم رواج دهند،
در اینجا تنها مدافعان اسلام وتنها پشتیبانان وپاسبانان حریم اسلام، یعنی فقهای بزرگ شیعه، به فکر نجات مسلمانان از چنگال خون آشام وذلّت آور استعمارگران بریتانیایی افتادند.
در این میان، جناب «آیت الله سید محمّد فشارکی» به نزد استاد بزرگوارش حضرت «آیت الله العظمی میرزا سید محمّد حسن شیرازی» - اعلی الله مقامهما - آمد واز ایشان وقت خاصّی برای ملاقات طلب نمود ومیرزا نیز وقتی را تعیین کرد.
جناب سید محمّد فشارکی در وقت تعیین شده به نزد استاد آمد ودر جلسه ای که هیچ کس به جز آن دو بزرگوار نبودند، حضور پیدا کرد.
آیت الله فشارکی به میرزا عرض کرد: «درست است که من شاگردی از شاگردان شما هستم، لکن می خواهم برای مدّتی بدون ملاحظه ورعایت استادی با شما سخن بگویم، تا بتوانم صحبتم را صریحا عرض نمایم.»
استاد نیز با گشاده رویی خواسته اش را پذیرفت.
آیت الله فشارکی در خطاب به میرزا گفت: «سید!! چرا بر علیه استعمار انگلیس قیام نمی کنی؟! چرا فتوی بر تحریم تنباکو نمی دهی! آیا خون تو از خون سید الشهداء (علیه السلام) رنگین تر است، پس قیام کن وفتوی بر تحریم تنباکو را بده.»
استاد، نظری به سید محمّد فشارکی انداخت وسپس فرمود: «مدّتها است که در فکر آن بودم، لکن در این مدّت، جهات مختلف این فتوی را بررسی می کردم تا اینکه دیروز به نتیجه نهایی رسیدم وامروز به سرداب غیبت رفته تا از مولایم امام زمان - (ارواحنا فداه) - اجازه فتوا را بگیرم وآقا نیز اجازه فرمودند وامروز قبل از آمدن شما فتوی را نوشتم.»
سپس میرزا فتوی را به سید محمّد فشارکی نشان داد وسید نیز از استاد معذرت خواهی نموده واز محضر استاد خداحافظی کرد وبیرون رفت.
«الیوم استعمال توتون وتنباکو بأی نحو کان در حکم محاربه با امام زمان - سلام الله علیه - است.»
وبه ایران ارسال شد ودر مدّت بسیار کوتاهی این فتوا در سراسر ایران پخش گردید.
تمامی مردم به اطاعت از مرجع تقلیدشان تمامی توتون ها را دور ریخته وتمامی قلیان ها ووسایل استعمال تنباکو را شکستند واز بین بردند وبه این وسیله بود که استعمارگران انگلیسی را شکست دادند. بعد از شکست انگلیس، بعضی از مردم وعلما،
نزد میرزای شیرازی رفته وبه خاطر پیروزی نهضت، به او تبریک می گفتند.
میرزا با شنیدن تبریکات به گریه می افتاد. هنگامی که علّت گریه را می پرسیدند، پاسخ می داد:
«از این پس، دشمنان به فکر مبارزه با روحانیت می افتند، زیرا کانون خطر را شناختند» .
📚شیفتگان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ج ٢، ص ٣۵۵؛
♥️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج♥️
#داستان
#استکبار_ستیزی
https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774