📌 امام صادق عليه السلام :
روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله نماز صبح را با مردم خواند.
بعد از نماز چشمش به جوانى در مسجد افتاد كه چرت مى زد و سرش پايين مى افتاد، رنگى زرد و بدنى نحيف و چشمانى گود افتاده داشت.
رسول خدا صلى الله عليه و آله به او فرمود : چگونه اى اى فلان ؟
عرض كرد : اى رسول خدا! من به يقين رسيده ام.
رسول خدا صلى الله عليه و آله از گفته او تعجّب كرد و فرمود : هر يقينى را حقيقتى است،
حقيقت يقين تو چيست؟
عرض كرد : اى رسول خدا! همين يقين من است كه اندوه به جانم افكنده
و شبم را به شب زنده دارى (عبادت)
و روزهاى گرمم را به تشنگى كشيدن (روزه دارى) كشانده است
و نفْس من به دنيا و آنچه در آن است بى رغبت گشته
تا آن جا كه گويى عرش پروردگارم را مى بينم كه براى رسيدگى به حساب برپا شده
و مردم براى حساب گرد آمده اند و من نيز در ميان آنها هستم···
رسول خدا صلى الله عليه و آله به اصحاب خود فرمود :
اين، بنده اى است كه خداوند دلش را به [نور ]ايمان روشن ساخته است.
سپس به او فرمود :
بر اين حال خود پايدار باش
جوان عرض كرد : اى رسول خدا! دعا كن خداوند شهادت در ركاب شما را روزى من فرمايد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله براى او دعا كرد.
مدّتى نگذشت كه در جنگى همراه پيامبر بيرون رفت و بعد از نُه نفر به شهادت رسيد و او دهمين شهيد بود.
اصول کافی ، جلد دوم ، باب حقیقت ایمان , یقین
#حدیث
#یقین
#حقیقت
#نشانه
🆔 @tazkie