eitaa logo
♦️تا ظهور مولا (عج)♦️
375 دنبال‌کننده
114.7هزار عکس
76.5هزار ویدیو
181 فایل
🤲🏻🌹کانال تحلیلی خبری ؛فقط در جهت ظهور و جهاد تبیین🌹🤲🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸دختر اهل سمرقند در زیبای نجیب بارور را می‌خواند: 🔷«لهجه‌ام دُر دری اما زبانم پارسی‌ست؛ روح من شهنامه است و جسم و جانم پارسی‌ست؛ از تبار رستم و از زادگاهِ آرش‌ام، تیرهایم واژگان است و کمانم پارسی‌ست.»
یک نفر داد زد: چرا غزه؟ نان ما واجب است یا غزه؟ جنگ آنها به ما چه مربوط است؟ خاک ایران کجا؟ کجا غزه؟ خودمان بدتر از فلسطینیم چقدر هی عزا، عزا غزه؟ حاج قاسم بلند شو از جا بگو از اصل ماجرا، غزه حاج قاسم‌ بگو هدف ماییم خورده موشک به جای ما غزه همه‌ی کفر یک‌طرف هستند تک‌و‌تنهاست با خدا غزه می‌زنندش به جرم آزادی از زمین غزه، از هوا غزه بسکه هشتاد سال ناله زده در گلویش نمانده نا، غزه همه‌ی ملت امام حسین با تو هستیم هم صدا غزه! مرگ‌‌بر واژه‌ی حقوق بشر مرگ‌ بر هر چه ادعا، غزه بی‌طرف‌ها همیشه بی‌شرفند ای شهید سکوت‌ها غزه! بدنش مثل حاجیان منا له شده زیر دست و پا غزه السلامُ علیک یا مظلوم السلامُ علیک یا غزه! شرم‌ بر ما که زنده‌ایم هنوز شده امروز کربلا غزه غزه را سر برید اسرائیل یا امام زمان! بیا غزه مرز را وا کنید تا برویم بخدا می‌دویم تا غزه فتح غزه است، فتح خرمشهر غم نخور می‌شوی رها غزه! خون مظلوم‌میکَند از جا ریشه‌ی هر چه ظلم را غزه! شاعر: حسین خزایی https://eitaa.com/tazohoorhazrat
خبر رسیده به سر قصه‌ی امیر آمد اجل به دیدنش آمد، اگر چه دیر آمد برای زخم سرش کاسه کاسه شیر آمد از این حدیث دلم یاد اصغر افتاده‌ست ابوتراب به بی‌شیریِ رباب گریست به حال کودک او چشم آفتاب گریست عمو نیامد و امّید رفت و آب گریست حسین مانده و کارش به لشکر افتاده‌ست... ✍ شاعر: سیدمیلاد حسنی ؟https://eitaa.com/tazohoorhazrat
28.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به مناسبت شهادت مولی الموحدین علی علیه‌السلام ▪️شعری که حمیدرضا برقعی امسال در دیدار رمضانی شاعران با رهبر انقلاب خواند👇 ✍...جبر آن زمان که پشت در خانه‌اش نشست برخاست آن قیامت عظمی به اختیار رفت آنچنان که از نفس افتاد جبرئیل گویی پیمبر است به معراج رهسپار شد عرصه گاه تنگ، ولی ماند پشت در چون ماندن علی به اُحد ماند، استوار برگشت زخم خورده، ولی فاتح نبرد چون بازگشت حمزه از آشوب کارزار در خون خضاب شد تن یارانِ بعد از او آنها که نام "فاطمه" را می‌زنند جار من از کدام یک بنویسم که بوده‌اند حجّاج‌ها به ورطه‌ی تاریخ بی‌شمار آنها که با غرور نوشتند ساختیم دریاچه‌های احمری از خونِ این تبار از کربلا به واقعه‌ی فَخ رسیده‌ایم از عمق ناگوارترین‌ها به ناگوار محمود غزنوی به عداوت مگر نساخت از استخوان فاطمیان چوبه‌های دار بوسهل زوزنی به شرارت هنوز هم محکوم میکند حسنک را به سنگسار در لمعة الدمشقیه جاریست همچنان خون شهید اوّل و ثانی چون آبشار عثمانیان به مذهب ما بس که تاختند در سبزه‌زار چالدران سرخ شد غبار امّا هنوز هم به تأسّیِ فاطمه نام علیست روی لبِ شیعه آشکار https://eitaa.com/tazohoorhazrat