🔇چرا صدایی از سخنگوی حوزهی علمیه شنیده نمیشود؟
اگر کسی روزهای اخیر فضای مجازی کشور را رصد کند، متوجه فعالیتهای رسانهای با رویکرد تهاجمی و انتقادی علیه حوزهی علمیه خواهد شد.
موجهای مختلف داخلی و خارجی که از ماجرای درمانگاه قم شروع شد و با موضوع آیتالله صدیقی شدت یافت.
تکههای فیلم مصاحبهی یک خانم با جوانی دارای چهرهی پیرایش شده و عمامهی سیاه را هم به این فهرست اضافه کنید.
در این همهمهی بازار آشفتهی رسانهای که حق و باطل در هم آمیختهاند، آیا انتظار روشنگری و رفع ابهام از سوی سخنگوی محترم حوزه داشتن نابجاست؟
آیا کسی هست که هنوز به فکر آرامش روان و اعتقادت دینی جامعه باشد؟
آیا مدیر مسئول رسانههای حوزهی علمیه نباید پایان بخش تردیدهایی باشد که هرکدام همچون زلزلهای شدید ساختمان باورهای دینی مردم را هدف گرفته است؟
جناب سخنگوی محترم! آیا فکر میکنید نیازی به حرف زدن شما نیست؟
خدا شاهد است مردم علم غیب ندارند.
فکر نکنید اگر سکوت کنید، اینگونه شبهات با معجزهی الهی حل خواهد شد.
شفافسازی نیاز است.
توضیح لازم است.
آیا حکم وجوب جهاد تبیین در این عرصه هنوز به حوزهی علمیه نرسیده است؟
آیا عاقلانه است وسط بحبوحه جنگ، صدایی از فرمانده مستقیم میدان شنیده نشود؟
اما راه چاره چیست؟
اینگونه به نظر میرسد که اگر جناب ایشان وقت کافی برای چنین کارهای مهمی ندارند! بهتر است جایگزین شوند.
اگر هم شدنی نیست، پیشنهاد میشود به صورت فوری با طلاب جوان خط مقدم میدان جنگ نرم که به صورت خودجوش در حال رزم هستند ارتباط بگیرند و هرچه سریعتر قرارگاهی مخصوص این امور تشکیل دهند.
قرارگاهی که زبان حوزه باشد؛ نه خبرگزاری حوزه.
✍️ محمد مختاری
#حوزه_علمیه
#نقد
#رسانه
______________________
📍کانال طلبهی قم(محمد مختاری)
@tb_qom
طلبهی قم(محمد مختاری)
🔇چرا صدایی از سخنگوی حوزهی علمیه شنیده نمیشود؟ اگر کسی روزهای اخیر فضای مجازی کشور را رصد کند، مت
سوگیری شناختی و در سوگ حقیقتها
یک پنیر خامهای از یخچال برداشتم و جلوی فروشنده گذاشتم و در حالی که کارت بانکیام را به او میدادم، گفتم: «آقا این چند؟» سری تکان داد و آهی کشید و گفت: «این را کجای دلمان بگذاریم؟!» گفتم: «متوجه منظورتان نشدم!» گفت: «صدیقی را میگویم، شش هزار ...» فهمیدم دل پری دارد. چند دقیقه کارتم را در دستش گرو نگه داشت و یکبند هرچه گله و غر داشت روی سرم هوار کرد.
جواب برای حرفهایش داشتم؛ اما فقط به چشمانش زل زدم و با خندهٔ سردی همراهیاش کردم.
میدانستم هر حرفی بزنم فایدهای ندارد و هرچه بگویم حکایت از قضا سرکنگبین صفرا فزود است.
گریزی نیست که بپذیریم بخشی از جامعهٔ ایرانی نسبت به طلبهها دچار #سوگیری_شناختی شده است.
سوگیری، تمایل به یک طرف مسئله است بدون بررسی درستی یا نادرستی آن. سوگیری غالباً ناآگاهانه در داوری شخص اثر میگذارد و به سوءتفاهم منجر میشود. سوگیری میتواند اتاق فرمان کنشها و گرایشهای انسان را به دست گیرد.
از اینرو، نباید قدرت آن را دستکم گرفت.
در ماجرای #درمانگاه_قم برای برخی این سؤال پیش آمده بود که چرا با اینکه زنان باحجابی در صحنه حضور داشتند، اما از طلبه حمایت نکردند. فراتر از این، بعد از پخش شدن فیلم درمانگاه نیز شاهد بودیم افرادی که بهظاهر در دایرهٔ جامعهٔ ایمانی و انقلابی تعریف میشوند، بدون کمترین بررسی و قبل از روشن شدن ابعاد ماجرا در طرف بدش ایستادند. این جهتگیری عجولانه با سوگیری شناختی کاملاً قابل توجیه است.
گفتنی است سوگیریهایی از این دست، یکشبه ایجاد نمیشوند؛ بلکه گاهی استقرار آنها سالیانی طول میکشد.
روی تلخ قصه اینجاست که این سوگیریها در غفلت برخی از متولیان حوزه و روحانیت شکل گرفته است؛ چرا که باید علاج واقعه پیش از وقوع میکردند و بسترهای زایش سوگیری را مدیریت میکردند.
واکنشهای بهنگام، صحیح و صریح به اخبار و رویدادهایی که پای یک طلبه در میان است، نقش بسزایی در مهندسی افکار دارد، چیزی که جای خالی آن به روشنی حس میشود.
✍️ مجتبی عادلپور
#حوزه_علمیه
#نقد
#رسانه