eitaa logo
خورشید| نوشته‌های تقی دژاکام
473 دنبال‌کننده
138 عکس
6 ویدیو
0 فایل
خبرنگار؛ عا‌شق زیارت و کتاب و موسیقی و باران و گنجشک ارتباط با مدیر کانال با شناسهٔ: @Dejakam
مشاهده در ایتا
دانلود
این یادداشت در صفحات اول و دوم امروز دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۲ منتشر شده است. @tdejakam
✳ بن‌گوریون راست گفته بود! دیوید بن‌گوریون نخست‌وزیر اسبق رژیم صهیونیستی پس از گذشت سال‌ها از اعلام رسمیت این رژیم جعلی و در پی پیروزی‌های اسرائیل در جنگ شش‌روزه و جنگ رمضان (یوم کیپور)، جمله‌ای دارد که بسیار قابل تأمل است: «اسرائیل می‌تواند ۱۰۰ نبرد را ببرد و با مشکلاتش بسازد؛ اما اگر فقط یک نبرد را ببازد، به معنی مرگ آن است.» این سخن بن‌گوریون را نباید ساده تلقی کرد؛ او بخوبی از ریشه‌های تأسیس رژیم صهیونیستی و ساختار و سازوکار‌های داخلی و خارجی آن آگاه بود و بر اساس یک برآورد منطقی و حساب‌شده به این ارزیابی رسیده بود. البته او حق داشت وقتی پایان جنگ شش‌روزه‌ای را دیده بود که در آن تمام ارتش‌های عربی به صورت متحد وارد عمل شدند و کاری از پیش نبردند و جنگ رمضانی را که همان ارتش‌ها به اضافه تجهیزات نظامی گسترده زمینی و هوایی شوروی موفق نشدند اسرائیل را به مرز‌های ۱۹۶۷ برگردانند. او در زمانی مدیریت رژیم اشغالگر را به عهده داشت که دولت ایالات متحده در پی قطع نفت کشور‌های اسلامی، آشکارا جرئت حمایت سیاسی و نظامی از اسرائیل را نداشت و فرانسۀ ژنرال دوگل زیرکانه می‌کوشید خود را به هر دوطرف بی‌تعهد نشان دهد. زندگی ننگین و سراسر جنایت این نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در اوایل دهه ۷۰ میلادی خاتمه یافت و روز‌هایی را ندید که سال‌ها بعد در شرایطی که دولت‌های عربی، نه متحد علیه اسرائیل که متحد علیه رزمندگان مقاومت بودند، رژیم پوشالی صهیونیستی از یک گروه از جوانان مسلمان لبنانی شکست خورد و پس از ۲۲سال اشغال جنوب لبنان با حملات جوانان حزب‌الله لبنان برای اولین بار در تاریخ خود در سال ۲۰۰۰، تن به عقب‌نشینی آبروبَرانه‌‎ای داد که صدایش در تمام دنیا پیچید. بن‌‎گوریون نبود که ببیند همین جوانان لبنانی شش‌سال بعد درجنگ ۳۳روزه برای دومین‌بار در تاریخ، هیمنه پوشالی اسرائیل را شکستند و در مقابل همه تجهیزات مدرن زمینی و هوایی و دریایی قدرت‌های جهان، فقط با توکل به خدا و قرآن در برابرشان، چون کوه ایستادند؛ هم مقاومت کردند و هم به مدرن‌ترین تجهیزات نظامی آنان از جمله تانک‌های مثلاً افسانه‌ای مرکاوا حمله و آنها را نابود کردند و تصاویر وارونۀ آن را با تحقیرآمیزترین شیوه در دسترس رسانه‌های دنیا قرار دادند. بن‌گوریون نبود که ادامه این دومینوی شکست را دو سال بعد در دسامبر ۲۰۰۸ در ماجرای جنگ ۲۲ روزۀ اسرائیل در غزه ببیند که با یکصد جنگنده شروع شد، اما با شکست و عقب‌نشینی کامل صهیونیست‌ها و سرافکندگی آنان بدون نتیجه به پایان رسید. بن‌گوریون شانس داشت که هفتم اکتبر ۲۰۲۴ و جنایات تاریخی و نسل‌کشی بی‌سابقه اسرائیل در غزه را ندید که هم‌اکنون پس از هفت‌ماه از پسِ به قول خودشان یک گروه کوچک فلسطینی –حماس- برنیامده‌اند. این شکست‌ها در شرایطی است که برخلاف دهه شصت میلادی، همه قدرت‌های بزرگ دنیا از رژیم اشغالگر و کودک‌کش اسرائیل، هم آشکارا و هم متحد و یکپارچه، حمایت سیاسی، نظامی، لجستیک و حقوقی! دارند و اجازه صدور قطعنامه در مقابل جنایات و فجایع آشکار او را نمی‌دهند. در میان همه این شکست‌ها و تحقیرها، اما اسرائیل برای اولین بار نه از یک جنبش یا یک گروه از جوانان فلسطینی یا لبنانی که ۲۴ساعت پیش از یک نظام سیاسی مستحکم به نام «جمهوری اسلامی ایران» شکست سنگین و تاریخی خورد؛ در عملیاتی که غافلگیرانه نبود و از قبل همه دنیا از آن اطلاع داشتند و زمان آغاز و پایان چندساعتۀ آن رسماً اعلام شد، در عملیاتی که هدف آن هیچ بیمارستان و مهدکودک و مدرسه و محیط غیرنظامی نبود، در عملیاتی که در پاسخ به حمله چند روز قبل اسرائیل به ساختمان کنسولگری کشورمان صورت گرفته بود و چند مقام ارشد مستشاری ما را به شهادت رسانده بودند، در عملیاتی که دو هدف اصلی نظامی داشت و هر دو هدف یعنی پایگاه نظامی در جولان اشغالی که عملیات علیه کشورمان از آنجا کلید خورده بود و پایگاه هوایی نقب که محل استقرار تعداد زیادی جنگنده از جمله F۳۵ بوده و به گفته بسیاری از منابع کاملاً غیرقابل استفاده شده و آسیب جدی دیده و به گفته برخی از منابع تلفات نظامیان آن بین ۴۰ تا ۶۰ نفر تخمین زده می‌شود. از روز نحس ۱۴ می‌۱۹۴۸ و تأسیس رژیم اشغالگر ۷۵ سال و ۱۱ ماه می‌گذرد، اما در همه این‌مدت، هیچ‌گاه رویترز و سی‌ان‌ان و رسانه‌های جهان برای هیچ عملیاتی نگفتند که «ایران در حال بلعیدن اسرائیل است»، «این بزرگ‌ترین حمله پهپادی تاریخ جهان بود»، «ایران، اسرائیل را خوار کرد» و تعبیراتی از این‌دست. هیچ‌گاه در بین تحلیلگران داخل خود رژیم صهیونیستی این مقدار ناامیدی و یأس از آینده و در بین امت اسلامی و آزادگان جهان این‌مقدار امید و شادی و نشاط وجود نداشته است. آری، بن‌گوریون راست گفته بود؛ مرگ اسرائیل حالا فرا رسیده است. حالا رژیم اشغالگر با «وعده صادق» ایران، باید به پایان سلام کند. @tdejakam
✳ بن‌گوریون راست گفته بود! - بخش پایانی سلام خدا بر همه مردانی که این روز‌های موعود را رقم زدند؛ از حسن طهرانی مقدم تا قاسم سلیمانی تا سلامی و قاآنی و حاجی‌زاده و نیرو‌های گمنامشان و همه مردانی که در لبنان و سوریه و یمن و عراق در این سال‌ها و ماه‌ها آتش تهیه این نبرد را ریختند و سلام خدا بر سرداران شهید زاهدی و حاجی‌رحیمی که خون پاکشان بهانه خوبی برای این پاسخ به‌یادماندنی شد و سلام بر رهبر مقتدر و سیاستمدار برجسته و تاریخ‌ساز خامنه‌ای عزیز و از همه مهمتر سلام و رحمت و رضوان خدا بر خمینی که به ما جرئت این طوفان داد. @tdejakam
📝 رضاخان ضد ایرانی بود، نظام برعکس 🔸 کار رضاخان مثل این بود که قرمه‌سبزی را ممنوع کند و کار جمهوری اسلامی مثل اینکه علیه فست‌فود قانون بگذارد. یک عده می‌گویند اینها شبیه بوده‌اند چون هر دو از اجبار استفاده کردند! انگار در خلأ زندگی می‌کنیم و فرهنگِ ایرانی هیچ هویت و شخصیتی ندارد‌. 🔹 این وضعِ روشنفکرها و دانشگاهی‌ها در ایران است. حتی عوام نباید چنین اشتباهی بکنند و چنان قیاس خنده‌آوری ازشان سر بزند اما با کوهی از ادعای عقل و سال‌ها درگیری با علوم انسانی و فلسفه باز همین خبطِ کودکانه ازشان دیده می‌شود. ایران را تُهی فرض می‌کنند. 🔸 رضاخان خلاف جهتِ آب حرکت کرد و تنش و بحران ساخت اما جمهوری اسلامی سعی می‌کند آن حرکتِ معکوس را آرام کند و از شدتِ تنش‌ها بکاهد. یکی تهاجمی و غربی بود و دیگری تدافعی و ایرانی، یکی به زیان مردم است و دیگری در خدمت مردم. کجا شبیه‌ِ هم‌اند؟ 🔹 رضاخان طبقه‌ای ساخت که قرمه‌سبزی را تحقیر می‌کنند و خودشان را با فست‌فود خفه کردند تا شبیه غربی‌ها شوند. دقیقا بعد از سفر ترکیه و دیدنِ زن‌های لخت و پتی احساس حقارت کرد و وحشی شد. قرمه‌سبزی را عامل عقب‌ماندگی دانست و فست‌فود را نشانه تجدد. 🔸 فست‌فود ضرر دارد، وظیفه حکومت است که تا می‌تواند از رونق بیاندازدش. مالیات ببندد، جریمه کند، هر کاری انجام بدهد تا مردم کمتر سراغش بروند. اگر بعضی‌ها غلط‌شان را نمایش دادند و به خصوص بچه‌ها در معرض تغییرِ فرهنگ قرار گرفتند باید برخورد هم بکند. 🔹 آزادی و عدم دخالت حرفِ پوچی است. در سیاست هر کاری بکنید یا نکنید در حال تجویزید. دخالت نکردن در جایی که یک ابرقدرت با شرکت‌های بزرگش می‌خواهد فرهنگ غذایی‌تان را تغییر بدهد تا کاملا به‌شان شبیه و وابسته شوید خودفریبیِ رقت‌انگیزی است. 🔸 ما نسبت به حجاب و کشف حجاب علی‌السویه نبوده و نیستیم. هویتی داریم که روشنفکرها آن را ندیده می‌گیرند و پشت به قدرتِ جهانی می‌خواهند با زور تغییرش بدهند. از قضا باسوادترهایشان مثل فروغی که محرک اصلی کشف حجاب بود توحش بیشتری دارند. @maktubaaat
متن کامل این یادداشت در صفحات اول و دوم امروز دوشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ با نشانی زیر منتشر شده است: https://www.javanonline.ir/fa/news/1225316 @tdejakam
✳ دربارۀ اصلی‌ترین و بیشترین توصیه‌ شهیدان از کل مدت آغاز به کار تا بازنشستگی در کیهان، شاید فقط سه‌چهار سال آخر بود که توفیق مدیریت تنظیم و آماده‌سازی محتوای ستون «حدیث دشت عشق» را نداشتم. مطالب این ستون روزانه، درباره زندگی و وصیت‌های شهیدان اعم از شهدای انقلاب و دفاع مقدس بوده و است. هر روز وقتی را با عشق و علاقه به مطالعه زندگی‌نامه‌ها و وصیت‌نامه‌های شهدا اختصاص می‌دادم تا گزیده بهترین بخش‌ها و فرازهای آن را در آن ستونِ مختصر به خوانندگان و مخاطبان روزنامه ارائه کنیم. بعد از مدتی برایم جالب شده بود که دیدم بیش از ۹۵درصد مطالب همۀ شهیدان در سه توصیه خلاصه می‌شود: از امام و ولی فقیه جدا نشوید و به رهنمودهای ایشان عمل کنید، خواهران حجاب خودشان را رعایت کنند که این کار از خون شهیدان مهمتر و تأثیرگذارتر است، تا رفع فتنه از جهان و تا پیروزی نهایی دست از دفاع و جنگ و مبارزه بر نمی‌داریم. خوشبختانه این وصیت‌نامه‌ها هم در نزد خانواده‌های محترمشان و هم در مراکز و بنیادهای مربوط ثبت و ضبط است و کسی نمی‌تواند این امر بدیهی را انکار کند؛ بگذریم از یکی دو سوپرانقلابی سابق و پشیمان امروزی که حتی در یک فرسته مجازی هم نمی‌توانند عدم تعادل و دروغ‌گویی خود را انکار کنند. در ماجراها و مباحث مربوط به بدحجابی و بی‌حجابی، کسانی از روی سادگی یا رندی، موضوع را به «دو تار مو» تقلیل می‌دادند. برخی می‌گفتند کشور درگیر مباحث و مشکلات بزرگتری است و باید اول مشکلات بزرگتر را حل کرد و بعد به این موضوع رسید، کسانی هم خیلی فیلسوف‌مآبانه معتقد بودند برای حل این مشکل باید «کار فرهنگی» کرد. اما پاسخِ مثلاً تعریض اولی این بود و است که: حدّ یقف این تسامح و تساهل کجاست؟ شما مطمئنید که امروز از پوشیده نبودن مو و بعد لباس‌های توجه‌برانگیز به عریانی دست و پا و سینه و بقیه اعضا و جوارح و شلوارهای ۹۰درصد پاره و آغوش و بغل بازکردن در معابر عمومی کشور اسلامی نمی‌رسیم؟ (که رسیدیم!) آن‌موقع برخی از سوپرانقلابی‌هایِ امروز پشیمان پاسخ می‌دادند که: نه؛ وقتی چشم و دل مردم سیر شود، کار و بار این جور افراد هم از سکه می‌افتد و وقتی ببینند کسی به آنها توجهی نمی‌کند، خودشان بتدریج خودشان را جمع می‌کنند. می‌گفتیم مگر در کشورهای غربی الان جامعه به این وضعیت رسیده است که برای ایران اسلامی چنین تجویزی می‌کنید؟ و مگر هرروزِ آنها بدتر از دیروزشان در این کثافات متعفن جنسی نیست؟ از سوی دیگر، مگر حجاب توصیه و تأکید صریح قرآن کریم و حضرات معصومین علیهم‌السلام و احکام قطعی و دقیق شرعی نیست؟ و مگر حکومت اسلامی می‌تواند با جرم آشکار در عرصه اجتماع با مماشات رفتار کند؟ همچنین آنها که به مشکلات بزرگتر اشاره می‌کنند، مگر خودشان وقتی دزد به گردنبند طلایشان یا خودرو لوکسشان می‌زند، یا کسی به ناموسشان تعرض می‌کند، خواستار تندترین و خشن‌ترین برخوردها با سارق و فاسق نمی‌شوند؟ ضمن اینکه در یک حکومت و سیستم آرمانی، هر بخش و هر گوشه باید به وظایف خودش با دقت و جدیت عمل کند. بانکدار باید با سلامت به وظایف خود عمل کند، پاکبان به وظایف خود، آهنگساز به وظایف خود، نیروی انتظامی به وظایف خود و کاسب و فروشنده به وظایف خود. حکومت باید هم با بانکدار اختلاس‌گر برخورد کند و هم با موتورسواری که گردنبند طلای علی دایی را دزدیده و هم به کارگردانی که به فلان بازیگر زن سینما تعرض کرده و هم با کسی که در محیط عمومی جامعه با تعمد و تجری، «نیمه‌عریان» ظاهر می‌شود و به ادعای منتقدان، موضوع فقط «دو تار مو»ی بیرون‌مانده از سر جهل نیست! اما درباره شوخی بی‌مزۀ «کار فرهنگی» هم باید گفت که به این توصیه، سال‌های مدید است که دارد عمل می‌شود اما متأسفانه نه از سوی همراهان و اهالی انقلاب، که از سوی دشمنان آگاه و هوشمندی که وقت و سرمایه و نیروی انسانی فراوان خود را برای آن گذاشته‌اند. آنها با یک فیلم سینمایی به تسامح و تساهل و سبک زندگی لیبرالی دامن می‌زنند و تقیدات دینی و شرعی را به سخره می‌گیرند، با لاابالیگری در مدرسه و مهد کودک و دانشگاه رفتار فرزندان ما را تغییر می‌دهند، با یک کانال تلگرامی به بهترین وجه و تأثیرگذارترین صورت نوشیدن شراب، سکس با نامحرم، داشتن همزمان چندین دوست دختر، بیهودگی تلاش برای علم‌آموزی و مسخره بودن رعایت ادب خانوادگی و اجتماعی، غلط بودن رعایت اخلاق در محیط کار و تحصیل و فامیل، به سخره گرفتن فرزندآوری و موارد فراوانی از این دست را عادی‌سازی می‌کنند و ریشه‌های فکری و تربیتی افراد را می‌زنند و ما با رها کردن افسار فضای مجازی و مدیریت ادعایی بر کانال‌های با بیش از ۵هزار دنبال‌کننده! به‌ناچار به دنبال شکار پشه‌ها و مگس‌هایی هستیم که روی شاخه‌ها نشسته‌اند و فکری به حال ریشه‌ها نمی‌کنیم. خلاصه که به قول حضرت سعدی سنگ‌ها بسته و سگ‌های هار اینچنینی گشاده هستند! @tdejakam
این مطلب در صفحات اول و دوم امروز دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ منتشر شده است. متن کامل آن را در لینک زیر بخوانید: https://www.javanonline.ir/fa/news/1226527 @tdejakam
این یادداشت در صفحات اول و دوم امروز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ منتشر شده است. لینک مطالعه: https://www.javanonline.ir/fa/news/1227574 @tdejakam
✳ کتاب‌داری، کتاب‌خوانی و باقی قضایا! آنها که زندگی شخصی رهبر عزیز انقلاب را بیشتر پیگیری می‌کنند، می‌دانند که یکی از جذابیت‌های تقریباً اختصاصی آقای خامنه‌ای، سطح بالای مطالعه اوست. این مطالعه گسترده هم فقط شامل کتاب‌های فقهی و دینی و مذهبی نمی‌شود و بسیار فراگیر است. از تاریخ ایران و جهان و ادبیات مثل شعر و رمان گرفته تا زندگینامه‌ها و خاطرات مشاهیر بزرگ داخلی و خارجی و شخصیت‌های فرهنگی و هنری و شهیدان انقلاب و دفاع مقدس و مدافعان حرم و... نکته جالب اینکه ایشان از دوران جوانی تاکنون اکثر رمان‌های معروف جهان را خوانده‌ و جالب‌تر اینکه خواندن بسیاری از آنها را به دیگران توصیه کرده‌اند. نگاه کنید به کتاب مختصر و مفیدِ «من و کتاب» و ببینید که مثلاً چگونه به آثاری از لئو تولستوی و الکسی تولستوی گرفته تا میخائیل شولوخف و ویکتور هوگو و رومن رولان اشاره می‌کند و نقاط قوت این آثار را برمی‌شمرد. بگذریم از آن اظهار نظر شگفت درباره رمان «بینوایان» که اوایل انقلاب از ایشان شنیده شد. اینها را داشته باشید تا معلوم شود نگاه شخصیت فرهنگی بزرگی مثل رهبر انقلاب اسلامی به چنین نویسندگان شاخصی چگونه است و نگاه ما چگونه باید باشد. اما می‌خواهم در اینجا به یکی از نویسندگان پرکار و خوشنام و بزرگ جهان اشاره کنم که همیشه دقت در زندگی او برای من هم جذاب بوده است و هم اعجاب‌آور؛ نویسنده‌ای که برای نگارش تنها یکی از آثار خود بیش از ده‌هزار عنوان کتاب را از ابتدا تا انتها خواند و به حدود یک‌صد هزار عنوان کتاب مراجعه مکرر داشت تا تمام صفحات کتابش، فقط استناد به نظرات مخالفانش باشد نه موافقان؛ کسی که برای نگارش این کتاب و دقت در نقل قول‌ها به چهار کشور دیگر سفر کرد و به کتابخانه‌های آنجا رفت و گاه شب‌ها از مدیر کتابخانه اجازه ‌گرفت و تا صبح به مطالعه و یادداشت‌برداری ‌پرداخت تا کوچکترین خللی در ارجاعات و منابع کتابش نباشد. او کسی نیست جز عالم بزرگ علامه شیخ عبدالحسین امینی صاحب اثر گرانسنگ «الغدیر»؛ کسی که ۷۱سال پیش بزرگترین کتابخانه تخصصی منطقه را با ۶۵هزار جلد کتاب در نجف اشرف بنیان گذاشت. همچنین به زندگی عالم دیگر مسلمان علامه محمدتقی جعفری نگاه کنید که در طول ۷۵سال زندگی، بیش از ۸۰جلد کتاب در موضوعات مختلف دینی (۲۷جلد ترجمه و تفسیر نهج‌البلاغه)، ادبی (۱۵جلد تفسیر مثنوی معنوی مولوی) و کتاب‌هایی در موضوعات دیگر نوشت که همگی حاوی نظرات و تأملات عمیق این بزرگمرد فرهنگ اسلامی و ایرانی است. به علامه محمدرضا حکیمی نگاه کنید که در عمر ۸۶ساله خود بیش از ۸۰عنوان کتاب عمیق نوشت که تنها نگارشِ یک عنوان آن یعنی «الحیات» در ۱۲جلد، ۴۱سال با همکاری دو برادر بزرگوارش طول کشید تا یکی از بزرگترین و معتبرترین منابع مربوط به زندگی و زیست فردی و اجتماعی و حکمرانی اسلامی بر اساس نص آیات قرآن و احادیث معصومین «علیهم‌السلام» باشد. یادی هم کنیم از عالم بزرگ شیخ عباس قمی صاحب «مفاتیح الجنان» که در هر خانه ما ایرانیان و نیز بسیاری از شیعیان جهان یک نسخه این کتاب در کنار قرآن کریم، زینت‌بخش کتابخانه‌ها و محل مراجعه دائمی و روزانه مردم است؛ او که در عمر ۶۵ساله خود، ۶۳جلد کتاب تأثیرگذار و مهم نوشت و منتشر کرد. *** از پس‌فردا سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران کار خود را آغاز می‌کند تا باز هم مثل همیشه دانشجویان و دانش‌آموزان و همه مشتاقان کتاب و مطالعه به سوی آن بشتابند و با کیسه‌های پر از کتاب به خانه‌ها و خوابگاه‌های خود بازگردند. اما جای این سؤال، امسال هم مانند سال‌های پیش، باقی است که من و شمای خریدار کتاب در تولید علم و تحقیق و پژوهش‌هایی که نقطۀ آرمانی آن را در نمونه‌های بالا نشان دادیم چه سهمی داریم؟ اصلاً بیاییم یک سؤال ساده‌تر را جواب دهیم: سهم من و شما در خوانش این‌همه کتابی که می‌خریم چقدر است؟ چرا آمار مطالعه ما پایین و ناامیدکننده است؟ چرا روزبه‌روز به کم‌خوانی بیشتر مبتلا می‌شویم و آمار نگران‌کنندۀ میزان مطالعه رو به بهبود نمی‌رود؟ [لطفاً میزان وقتی که صرف خواندن پست‌های دوسه پاراگرافی در فضای مجازی می‌کنیم را جزو زمان و میزان مطالعه خود به حساب نیاورید!] چه عوامل و چه ابزارهایی خواسته یا ناخواسته در این فاصله بسیار زیاد ما با نویسندگان و پژوهشگرانی که نام بردیم و تلاش‌های خیره‌کننده علمی و تحقیقی آنها نقش دارند و چگونه می‌توانیم این فاصله‌های زیاد را کم کنیم؟ آیا ما شیفتهٔ کتاب خریدن شده‌ایم یا تشنهٔ دانستن و تولید علمیم؟ مجاهد شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس در پاسخ به درخواست خواهرزاده‌اش مبنی بر تهیه و خرید چندین کتاب، نوشت: «... در باب كتاب وافی به سید اسماعیل می نویسم، لكن شما دانسته باشید كه كتاب جمع نمودن غیر از علم فرا گرفتن است. شما تحصیل كنید، كتاب خودش پیدا می شود. آب كم جو تشنگی آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست» @tdejakam
این یادداشت در صفحات اول و دوم امروز دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ منتشر شده است. متن کامل آن را در لینک زیر ببینید: https://www.javanonline.ir/fa/news/1228781 @tdejakam
✳️ لطفاً استغفار کنید! - بخش اول آن‌شب برای پرسیدن نشانی یک حدیث به سراغ حاج‌آقا مجتبی تهرانی «رضوان‌الله تعالی علیه» رفته بودم. حاج‌آقا معمولاً بعد از نماز، دقایقی به مرور بحث آن‌جلسه می‌پرداخت و سپس حدود هفشت دقیقه به پرسش‌های کسانی که کنار دستشان به‌ردیف نشسته بودند پاسخ می‌داد. جوابم را گرفتم و پس از تشکر بلند شدم تا بروم در میان جمعیت بنشینم. ایشان دستش را روی زانوی من گذاشت که یعنی بمان! گفت: شما در روزنامه کار می‌کنی دیگه؟ گفتم: بله. گفت: من این تذکر را به [یکی از سران روزنامه‌ها] هم داده‌ام؛ نکند کاری کنید که آبروی کسی را ببرید. توصیه ناخواسته حاج‌آقا برایم هم عجیب و هم جالب بود. پس از تشکر، بلند شدم که باز دست روی زانوی من گذاشت و گفت: فهمیدی چی گفتم؟ نکند در روزنامه آبروی کسی را ببرید که خدا از هر چیز بگذرد از بردن آبرو نخواهد گذشت. دوباره تشکر کردم و... این تذکر ایشان سه بار و هربار جدی‌تر از قبل تکرار شد و فهمیدم که ایشان بشدت نسبت به این موضوع و بردن آبروی افراد در رسانه‌ها حساس و ناراحت شده‌اند. در جریان برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، اتفاقی تلخ افتاد؛ اتفاقی که با رفتار نادرست سران یکی از فهرست‌ها آغاز شد و با مقابله به مثل سران و اعضا یا هواداران فهرست دیگر ادامه یافت و باز هم اعضا و هواداران فهرست اول و باز بقیه فهرست‌ها وافراد و طرفداران و حقوق‌بگیران و پروژه‌بگیران آنها ادامه یافت تا آخرین لحظات قبل از برگزاری دور دوم انتخابات تهران و حتی تا همین الان که پس‌لرزه‌های این تکانه ادامه دارد. در این مثلاً افشاگری‌ها و انتسابات درست و نادرست و مستند و غیرمستند و واقعی و جعلی به افراد و گروه‌ها، هر دوسه طرف نهایت تلاش خودشان را کردند تا برگ بالاتری روی میز بگذارند و دیگری را شدیدتر مفتضح کنند. آن یکی علیه لیست رئیس مجلس افشاگری می‌کند، آن دیگری فلان عدالتخواه را به دریافت مبالغ سنگین به اسم فرزند سه‌ساله‌اش و عدم پرداخت مالیات متهم می‌کند، دیگری حساب‌های بانکی مؤسسه سردمدار فهرست مقابل را با گردش مالی چندین ده میلیاردی رو می‌کند و... و این راست و دروغ‌های درست و غلط و تهدید به شکایت از همه طرف‌ها تا لحظه نگارش این یادداشت ادامه دارد. این دقیقاً چیزی بود که رهبر فرزانه انقلاب اواخر سال گذشته در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری با تیزبینی، هشدار و تذکر داده و با مخاطب قراردادن منتخبان جدید پارلمان، گفته بودند: «سخنان اختلاف‌انگیز، دعوا راه‌انداختن‌ها و ستیزه‌گری‌های دشمن‌پسند موجب تلخ‌شدن شیرینی تشکیل مجلس جدید می‌شود» و افزوده بودند: «منتخبان مجلس جدید مراقبت کنند و نگذارند شیرینی تشکیل مجلس در کام مردم و فضای سیاسیِ باطراواتِ کشور تلخ شود، ضمن اینکه اگر مجلس دچار دعوا و ستیزه و مقابله و جبهه‌بندی‌های گوناگون شود، از کار اصلی خود باز می‌ماند.» در حقیقت همان هشدار دیروز، همین نگرانی امروز و فرداست که نکند در مجلس آتی با همین حجم از کینه‌ورزی و اتهام‌پراکنی و تخریب مواجه باشیم و نمایندگان به‌جای رسیدگی به وضع مردم و حل مشکلات جاری کشور، به سند رو کردن علیه همدیگر و دعوا بپردازند. خوشبختانه بسیاری از سران و اعضای فهرست‌های گوناگون با خویشتنداری و نجابت به سکوت در برابر هجمه‌ها پرداختند که جای تشکر و قدردانی دارد، اما در هر صورت نگرانی از وضعیت مجلس آتی همچنان باقی است. حدود ده سال پیش نویسنده کتاب جانستانِ کابلستان در کتابش نوشت: «یک رانندهٔ تاکسی عضو امل، در لبنان به من می‌گفت که شما مگر انقلابتان مادر ندارد؟ چرا مثلِ دو دایه بر سرِ این نوزاد مجادله می‌کنید؟ هر دو راضی هستید به نصف‌شدنِ این نوزاد! بعد هم می‌گفت: به ایرانی‌ها بگو جدلِ شما در ایران، یعنی ذبح ما در لبنان.» اشاره به آن داوری امیرالمؤمنین علیه‌السلام که دو زن ادعای مادری یک کودک را داشتند و کوتاه هم نمی‌آمدند و حضرت آخرین راه حل را در نصف‌کردن کودک دانست اما «مادر واقعی» تا این را شنید کوتاه آمد و گفت: مادر، آن یکی زن است! با تأسف بسیار باید گفت تنها چیزی که در مقصود آبروبَران این دو سه ماه وجود نداشته است همین سلامت انقلاب اسلامی و آبروی پاکان و خوبان این نظام است که دستخوش رسیدن آنان به قدرت به هر قیمت شده است. @tdejakam
✳️ لطفاً استغفار کنید! - بخش دوم و آخر حالا راز تذکرات مکرر رهبر معظم انقلاب به مسئولان و کارگزاران نظام در مناسبت‌های مختلف این سال‌ها را می‌فهمیم که در ابتدای هر سخن، آنها را به پاکیزه‌سازی اخلاق و تقویت معنویت و ارتباط آنها با خداوند متعال توصیه اکید کرده‌اند و رعایت‌نکردن آن را موجب خسران جدی در دنیا و آخرت دانسته‌اند. خدا کند همه اعم از ما اهالی رسانه (صداوسیما و روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها و سایت‌ها و توییتر و اینستاگرام و دیگر فضاهای مجازی و حقیقی) و بخصوص نمایندگان محترمی که به مجلس جدید راه یافته‌اند، همه اختلافات و خطاهای خود را کنار بگذارند و عزمشان را بر اصلاح وضعیت کشور و ارتقا و اعتلای ایران اسلامی معطوف کنند و اگر در آبروبری‌ها و ناروایی‌های اخیر دست داشته‌اند توبه کنند. یادمان باشد که خداوند متعال در سوره مبارکه نصر، کسانی را که پیروز شده‌اند، توصیه به ذکر خداوند سبحان (فَسَبِّح) و استغفار از خطاهایی که در جریان پیروزی خود داشته‌اند (فاستغفرهُ) توصیه می‌کند و در این صورت امید می‌دهد که: اِنِهُ کانَ تَوّاباً. خداوند خیلی توبه‌پذیر است. این توصیه برای کسانی هم که رأی نیاورده‌ و شکست خورده‌اند و حتی کسانی که بناحق و بر اثر همین اتفاقات ناجوانمردانه از راهیابی به پارلمان بازمانده‌اند هم هست! @tdejakam