✳ سرشار از امید
سالهای اولی که با مجلس حاج آقا مجتبی آشنا شده بودم، راستش از مباحث ایشان گاهی به وحشت میافتادم. به نظرم میرسد که آنسالها حاج آقا بیشتر خوفی صحبت میکرد تا رجایی؛ بیشتر از قیامت و روز حساب میترساند تا امیدوار کند؛ شاید هم من این وجه از صحبتهای ایشان را جدیتر میگرفتم؛ شاید هم حالوروز آنموقع من جوری بوده که روی این بخش از صحبتهای ایشان تمرکز بیشتری میکردم. اما هرچه بیشتر میگذشت، وجه رجایی و امیدوارانهٔ سخنان و مباحث ایشان -حداقل برای من- بیشتر و بیشتر میشد. انگار با خدای مهربانتری مواجهیم که منتظر بهانههای کوچکی است تا ببخشد. فکر میکنم این وجه، در بازسازی رفتاری کسانی چون من بیشتر تأثیرگذار میبود.
فارغ از مباحث طول سال، اما در شبهای قدر و اِحیا، حاجآقا مجتبی یک حاجآقای دیگر میشد؛ جوری که مطلقاً - دقیقاً مطلقاً- هیچ حرف و پیام و اشاره و کنایهای به انتقام الهی و عذاب و وجوه خوفی آیات و روایات نمیکرد و تماماً امید میشد و رجا. حتی اگر اشتباه نکنم گاهی در شبهای قدر صریحاً میگفت اگر کسی فکر میکند خدا امشب او را نمیآمرزد پا شود و از مجلس بیرون برود! تا این حد.
یک راه سریعالوصولتر هم میگفتند و آن اینکه امشب، تمام کسانی که به شما بدی کردهاند را حلال کنید و به خدا بگویید ببین! من همه را بخشیدم؛ اگر مرا نبخشی من الان از تو بخشندهترم! و خداوند حتماً بهترین بخشندگان است و نمیشود که کسی روی دست او در بخشندگی بلند شود. پس قطعاً بخشیده شدهای؛ خیالت راحت!
ایشان در شب بیستوسوم تأکید فوقالعادهای به توسل به حضرت زهرا «سلامالله علیها» داشتند و میفرمودند: حضرت زهرا باطن لیلةالقدر هستند؛ به ایشان متوسل بشوید و حضرت امام زمان «علیهالسلام» هیچگاه درخواست مادرشان حضرت زهرا را رد نمیکنند. پس حاجتهایتان را به این شیوه بگیرید.
آری، اینگونه بود که در شبهای قدر، مسجد جامع چهلستون بازار تهران و شبستانهای چندگانه و حیاط بزرگ آن و تمام راهروهای بازارهای نوروزخان و بازار شیرازی و بازارهای اطراف تا خود خیابان ۱۵ خرداد، مملو از جمعیت زن و مردی میشد که برای شنیدن نصایح این مرد بزرگ خدا خود را به آنجا رسانده بودند. و بدینترتیب بزرگترین مجلس شب احیا در تهران رقم میخورد.
این سالها و این روزها ما به اکسیر معجزهآسای «امید» بخصوص برای جوانان کشورمان بشدت نیازمندیم؛ اکسیری که در اکثر سخنرانیها و رهنمودهای این ایام رهبر عزیز انقلاب به آن اشاره و تأکید میشود.
جای خالی حاجآقا مجتبی تهرانی این معلم بزرگ دین و اخلاق در این روزگار واقعاً خالی است. روحش شاد و درجاتش متعالی.
@tdejakam
این یادداشت در صفحات اول و دوم #روزنامه_جوان امروز دوشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۳ به چاپ رسیده است.
@tdejakam
✳ راز آن حضور استثنایی - بخش اول
به نظرم مراسم تشییع شهید آوینی در روز ۲۲ فروردین سال ۷۲، یکی از استثناییترین مراسمها پس از فقدان هنرمندان و اهالی فرهنگ پس از انقلاب اسلامی است.
آنروز ساعت نهونیم صبح هنگامی که دوستداران سیدمرتضی آوینی در حیاط حوزه هنری جمع شده بودند تا با او وداع و پیکر او را تشییع کنند، ناگهان شرایط تغییر کرد و رهبر انقلاب اسلامی را در میان خود دیدند که به سمت تابوت آوینی رفت و با قرائت فاتحه به روح این هنرمند شهید ادای احترام کرد. این اتفاق تا آنجا که یادم میآید برای کسی دیگر تکرار نشد. اما معنای این حرکت رهبر عزیز انقلاب چه بود و چه باعث شده بود آنروز صبح به تیم همراه خود بگوید «من امروز باید حتماً در این مراسم شرکت کنم»؟
شاید رمز و راز این حضور استثنایی را بتوان در یادکردهای مکرر آقا از شهید آوینی در مناسبتهای مختلف جستوجو کرد؛ آنجاها که ایشان از آوینی در کنار کسانی چون چمران، حججی و حتی سردار سلیمانی نام میبرد و آنها را «الگو» و «قهرمان» نسلهای بعد مینامد. ببینید:
- ما برای تربیت نسل جوان منطبق بر اهداف و آرمانها و جهتگیریهای نظام اسلامی دچار فقرِ الگو نیستیم که سراغ فلان شخصیت تاریخی بیگانه برویم، بلکه الگوهای بزرگی همچون شهدای هستهای، شهید چمران، شهید آوینی و شهید حججی داریم که با احساس مسئولیت و با قدرت و عزت و برای افتخار و سربلندی ملت، در مقابل دشمن ایستادند.
- ما در هرجایی که کار انقلابی کردیم، این [الگو]ها را داریم. ببینید! کاری که شهدای هستهای ما در زمینههای هستهای که بسیار هم حسّاس است پیشاهنگش بودند، کاری که شهید طهرانیمقدّم پیشاهنگش بود، کاری که شهید کاظمی در زمینه سلّولهای بنیادی پیشاهنگش بود، کارهای بسیار بزرگی است. در زمینههای فرهنگی [هم] کاری که شهید آوینی پیشاهنگش بود و در این اواخر [هم] مرحوم سلحشور -که اینها پیشروان کار انقلابی در این کشورند- اینها را باید ترویج کرد، اینها را باید تقدیر کرد و نام اینها را باید گرامی داشت. کار انقلابی این است. اینکه من بارها تکرار میکنم که نیروهای انقلابی را و نیروهای حزباللّهی را باید گرامی بداریم و باید نگه بداریم، بهخاطر این است؛ کار وقتی با روحیۀ انقلابی شد، پیشرفت خواهد کرد.
این تعبیرها و یادکردهای مکرر و تأکید بر کلیدواژۀ «الگو» برای تربیت نسل جوان، نکتهای است که همین امروز هم شاید با شدتی بیشتر نیاز به مرور و تأمل دارد. ضمن اینکه در تعبیر رهبر انقلاب بر وجه «پیشاهنگ» ِ این حرکتها و اقدامات علمی و فناوری و فرهنگی و هنری بودن هم اصرار شده است تا معلوم شود این وجه بنیانگذارِ این حرکتها بودن، خود یک ارزشِ جداگانه و برتر است؛ ارزشی که جای خالی آن در بسیاری از حرکتهای بعدی هم محسوس است:
- من حالا این را میخواهم عرض بکنم -که این هم یک مطالبه جدّی و یک آرزوست، انشاءالله این آرزو برآورده بشود- کاش کسانی بتوانند مثل شهید آوینی این جهاد عظیم و عمومی [در ماجرای کرونا] را روایت کنند؛ همچنان که شهید آوینی با آن بیان شیرین و زیبا و اثرگذارِ خودش توانست جزئیّات جبهه را برای ما روایت بکند و آن را ماندگار بکند. کاش کسانی بتوانند این کار را بکنند؛ هم در گفتار و هم در نوشتار و هم در کارهای هنری و نمایشها و پدیدههای هنری.
@tdejakam
✳ راز آن حضور استثنایی - بخش دوم و آخر
یک ارزشگذاری دیگر در کارهای آوینی آن است که او خود به آنچه میگفت اعتقاد داشت:
- گاهی حرفی را کسی میزند و حرف بزرگی است؛ اما پیداست که خودش اعتقادی به این حرف ندارد. امّا این صدا، آن صدایی است که بزرگترین حرفها را میزد و خودش اعتقاد داشت. مثلاً میگفت: «این جوانان ما، به راههای آسمان آشناترند تا به راههای زمین.» این را چنان میگفت که گویا راههای آسمان را خودش رفته، دیده و میداند که اینها آشناتر هستند!
آوینی از «کامران» بودن تا «سید شهیدان اهل قلم» شدن راه زیادی را پیمود و تغییرات زیادی کرد؛ اما نه تغییر مانند سوپرانقلابیهای سابقی که امروز به ارتجاع و انحطاط و ابتذال حقیرانه افتادهاند که حتی مخالفان را هم به تعجب واداشته است. او برعکس و به تعبیر قرآن از «ظلمات» به «نور» در صیرورت بود. او حتی مانند کسانی نشد که خوب شدهاند اما در همین حد که به نماز و روزه و عبادات خود برسند و کاری به کار سیاست و دشمن نداشته باشند. او هم در جبهه نظامی قدم گذاشت و هم در جبهه فرهنگی قلم زد، هم علیه بعث عراق نوشت هم علیه شیطان بزرگ و دشمن صهیونیستی برنامه ساخت:
- انقلاب اسلامی به عنوان یگانه مظهر حق در جهان امروز، تنها در نبرد رودررو با باطل است که به تمامیت میرسد و اینچنین، رودررویی ما با آمریکا به عنوان مظهر بزرگ شیطان، اجتنابناپذیر و حتمی است.
- چگونه میتوان هویت فلسطین را تغییر داد در حالی که اشغال فلسطین واقعهای مربوط به هزارههای دور نیست که کسی آن را به یاد نیاورد؛ همه به یاد دارند که این قوم پلید[صهیونیستها] چگونه با حمایت سیاسی
و تسلیحاتی امپریالیستهای تجاوزگر، سرزمین فلسطین را از صاحبان اصلی آن غصب کردهاند.
- آیا فلسطینیان یک بار دیگر به سرزمین خویش باز خواهند گشت؟ آتش این امید نه تنها در دلها فرو ننشسته است بلکه هر چه میگذرد شدت و حرارت بیشتری مییابد.
نکته مهم آخر هم اینکه آوینی در دفاع از انقلاب اسلامی، در حمایت از امام خمینی و رهبری و آرمانهای آن، دچار هیچگونه خودسانسوری و خجالت و رودربایستی و ترس نشد. محکم ایستاد و هزینه این ایستادن را هم روزبهروز به روزنامههای سوپرانقلابیهای وقت پرداخت! چیزی که امروز خیلی از مؤمنان به انقلاب و نظام در میانهٔ بمباران تبلیغاتی دشمن و فضاسازیهای گسترده رسانهای به آن احتیاج دارند.
@tdejakam
✳ صد شکر و صد حیف!
«حسن روزیطلب» انصافاً هم در مؤسسه ایران و هم روزنامۀ ایران به معنی واقعی کلمه «انقلاب» کرد و آنجا را ارتقا داد. در زمان دو سال مدیریت او، ایران با ارزشهای افزودۀ کمّی و کیفی فراوان به یک روزنامۀ جدی و قابل اعتنا تبدیل شد. بنده شخصاً رفتن روزیطلب را از این مؤسسه یک خسارت تلقی میکنم و معتقدم که حسنآقا فقط یک اشکال بزرگ داشت و آن اینکه برای اولین بار از زمان تأسیس روزنامۀ ایران، این روزنامه را از حالت روابط عمومی بودن صرفِ دولتِ مستقر درآورد و به یک روزنامۀ تراز تبدیل کرد.
با اینحال شنیدن خبر انتصاب «احسان صالحی» عزیز که از روزنامهنگاران و اهالی نجیب و در عین حال کاربلد رسانه است و امتحان خودش را در جایگاهها و موقعیتهای مختلف بهخوبی پس داده است، واقعاً خوشحالکننده و امیدبخش است و باید به اهالی مؤسسه و روزنامۀ ایران بابت این انتصاب هوشمندانه تبریک گفت. بخصوص که صالحی خود در سالهای پیش سابقه حضور و مسئولیت در این مرکز رسانهای را هم با خود دارد.
در حقیقت برای این دو اتفاق تلخ و شیرین، باید همان ضربالمثل مشهور را تکرار کرد که: صد شکر که این آمد و صد حیف که او رفت...
@tdejakam
این یادداشت در صفحات اول و دوم #روزنامه_جوان امروز دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۲ منتشر شده است.
@tdejakam
✳ بنگوریون راست گفته بود!
دیوید بنگوریون نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی پس از گذشت سالها از اعلام رسمیت این رژیم جعلی و در پی پیروزیهای اسرائیل در جنگ ششروزه و جنگ رمضان (یوم کیپور)، جملهای دارد که بسیار قابل تأمل است: «اسرائیل میتواند ۱۰۰ نبرد را ببرد و با مشکلاتش بسازد؛ اما اگر فقط یک نبرد را ببازد، به معنی مرگ آن است.»
این سخن بنگوریون را نباید ساده تلقی کرد؛ او بخوبی از ریشههای تأسیس رژیم صهیونیستی و ساختار و سازوکارهای داخلی و خارجی آن آگاه بود و بر اساس یک برآورد منطقی و حسابشده به این ارزیابی رسیده بود. البته او حق داشت وقتی پایان جنگ ششروزهای را دیده بود که در آن تمام ارتشهای عربی به صورت متحد وارد عمل شدند و کاری از پیش نبردند و جنگ رمضانی را که همان ارتشها به اضافه تجهیزات نظامی گسترده زمینی و هوایی شوروی موفق نشدند اسرائیل را به مرزهای ۱۹۶۷ برگردانند. او در زمانی مدیریت رژیم اشغالگر را به عهده داشت که دولت ایالات متحده در پی قطع نفت کشورهای اسلامی، آشکارا جرئت حمایت سیاسی و نظامی از اسرائیل را نداشت و فرانسۀ ژنرال دوگل زیرکانه میکوشید خود را به هر دوطرف بیتعهد نشان دهد.
زندگی ننگین و سراسر جنایت این نخستوزیر رژیم صهیونیستی در اوایل دهه ۷۰ میلادی خاتمه یافت و روزهایی را ندید که سالها بعد در شرایطی که دولتهای عربی، نه متحد علیه اسرائیل که متحد علیه رزمندگان مقاومت بودند، رژیم پوشالی صهیونیستی از یک گروه از جوانان مسلمان لبنانی شکست خورد و پس از ۲۲سال اشغال جنوب لبنان با حملات جوانان حزبالله لبنان برای اولین بار در تاریخ خود در سال ۲۰۰۰، تن به عقبنشینی آبروبَرانهای داد که صدایش در تمام دنیا پیچید.
بنگوریون نبود که ببیند همین جوانان لبنانی ششسال بعد درجنگ ۳۳روزه برای دومینبار در تاریخ، هیمنه پوشالی اسرائیل را شکستند و در مقابل همه تجهیزات مدرن زمینی و هوایی و دریایی قدرتهای جهان، فقط با توکل به خدا و قرآن در برابرشان، چون کوه ایستادند؛ هم مقاومت کردند و هم به مدرنترین تجهیزات نظامی آنان از جمله تانکهای مثلاً افسانهای مرکاوا حمله و آنها را نابود کردند و تصاویر وارونۀ آن را با تحقیرآمیزترین شیوه در دسترس رسانههای دنیا قرار دادند.
بنگوریون نبود که ادامه این دومینوی شکست را دو سال بعد در دسامبر ۲۰۰۸ در ماجرای جنگ ۲۲ روزۀ اسرائیل در غزه ببیند که با یکصد جنگنده شروع شد، اما با شکست و عقبنشینی کامل صهیونیستها و سرافکندگی آنان بدون نتیجه به پایان رسید. بنگوریون شانس داشت که هفتم اکتبر ۲۰۲۴ و جنایات تاریخی و نسلکشی بیسابقه اسرائیل در غزه را ندید که هماکنون پس از هفتماه از پسِ به قول خودشان یک گروه کوچک فلسطینی –حماس- برنیامدهاند.
این شکستها در شرایطی است که برخلاف دهه شصت میلادی، همه قدرتهای بزرگ دنیا از رژیم اشغالگر و کودککش اسرائیل، هم آشکارا و هم متحد و یکپارچه، حمایت سیاسی، نظامی، لجستیک و حقوقی! دارند و اجازه صدور قطعنامه در مقابل جنایات و فجایع آشکار او را نمیدهند.
در میان همه این شکستها و تحقیرها، اما اسرائیل برای اولین بار نه از یک جنبش یا یک گروه از جوانان فلسطینی یا لبنانی که ۲۴ساعت پیش از یک نظام سیاسی مستحکم به نام «جمهوری اسلامی ایران» شکست سنگین و تاریخی خورد؛ در عملیاتی که غافلگیرانه نبود و از قبل همه دنیا از آن اطلاع داشتند و زمان آغاز و پایان چندساعتۀ آن رسماً اعلام شد، در عملیاتی که هدف آن هیچ بیمارستان و مهدکودک و مدرسه و محیط غیرنظامی نبود، در عملیاتی که در پاسخ به حمله چند روز قبل اسرائیل به ساختمان کنسولگری کشورمان صورت گرفته بود و چند مقام ارشد مستشاری ما را به شهادت رسانده بودند، در عملیاتی که دو هدف اصلی نظامی داشت و هر دو هدف یعنی پایگاه نظامی در جولان اشغالی که عملیات علیه کشورمان از آنجا کلید خورده بود و پایگاه هوایی نقب که محل استقرار تعداد زیادی جنگنده از جمله F۳۵ بوده و به گفته بسیاری از منابع کاملاً غیرقابل استفاده شده و آسیب جدی دیده و به گفته برخی از منابع تلفات نظامیان آن بین ۴۰ تا ۶۰ نفر تخمین زده میشود.
از روز نحس ۱۴ می۱۹۴۸ و تأسیس رژیم اشغالگر ۷۵ سال و ۱۱ ماه میگذرد، اما در همه اینمدت، هیچگاه رویترز و سیانان و رسانههای جهان برای هیچ عملیاتی نگفتند که «ایران در حال بلعیدن اسرائیل است»، «این بزرگترین حمله پهپادی تاریخ جهان بود»، «ایران، اسرائیل را خوار کرد» و تعبیراتی از ایندست. هیچگاه در بین تحلیلگران داخل خود رژیم صهیونیستی این مقدار ناامیدی و یأس از آینده و در بین امت اسلامی و آزادگان جهان اینمقدار امید و شادی و نشاط وجود نداشته است.
آری، بنگوریون راست گفته بود؛ مرگ اسرائیل حالا فرا رسیده است. حالا رژیم اشغالگر با «وعده صادق» ایران، باید به پایان سلام کند.
@tdejakam
✳ بنگوریون راست گفته بود! - بخش پایانی
سلام خدا بر همه مردانی که این روزهای موعود را رقم زدند؛ از حسن طهرانی مقدم تا قاسم سلیمانی تا سلامی و قاآنی و حاجیزاده و نیروهای گمنامشان و همه مردانی که در لبنان و سوریه و یمن و عراق در این سالها و ماهها آتش تهیه این نبرد را ریختند و سلام خدا بر سرداران شهید زاهدی و حاجیرحیمی که خون پاکشان بهانه خوبی برای این پاسخ بهیادماندنی شد و سلام بر رهبر مقتدر و سیاستمدار برجسته و تاریخساز خامنهای عزیز و از همه مهمتر سلام و رحمت و رضوان خدا بر خمینی که به ما جرئت این طوفان داد.
@tdejakam
📝 رضاخان ضد ایرانی بود، نظام برعکس
#دانشطلب
🔸 کار رضاخان مثل این بود که قرمهسبزی را ممنوع کند و کار جمهوری اسلامی مثل اینکه علیه فستفود قانون بگذارد. یک عده میگویند اینها شبیه بودهاند چون هر دو از اجبار استفاده کردند! انگار در خلأ زندگی میکنیم و فرهنگِ ایرانی هیچ هویت و شخصیتی ندارد.
🔹 این وضعِ روشنفکرها و دانشگاهیها در ایران است. حتی عوام نباید چنین اشتباهی بکنند و چنان قیاس خندهآوری ازشان سر بزند اما با کوهی از ادعای عقل و سالها درگیری با علوم انسانی و فلسفه باز همین خبطِ کودکانه ازشان دیده میشود. ایران را تُهی فرض میکنند.
🔸 رضاخان خلاف جهتِ آب حرکت کرد و تنش و بحران ساخت اما جمهوری اسلامی سعی میکند آن حرکتِ معکوس را آرام کند و از شدتِ تنشها بکاهد. یکی تهاجمی و غربی بود و دیگری تدافعی و ایرانی، یکی به زیان مردم است و دیگری در خدمت مردم. کجا شبیهِ هماند؟
🔹 رضاخان طبقهای ساخت که قرمهسبزی را تحقیر میکنند و خودشان را با فستفود خفه کردند تا شبیه غربیها شوند. دقیقا بعد از سفر ترکیه و دیدنِ زنهای لخت و پتی احساس حقارت کرد و وحشی شد. قرمهسبزی را عامل عقبماندگی دانست و فستفود را نشانه تجدد.
🔸 فستفود ضرر دارد، وظیفه حکومت است که تا میتواند از رونق بیاندازدش. مالیات ببندد، جریمه کند، هر کاری انجام بدهد تا مردم کمتر سراغش بروند. اگر بعضیها غلطشان را نمایش دادند و به خصوص بچهها در معرض تغییرِ فرهنگ قرار گرفتند باید برخورد هم بکند.
🔹 آزادی و عدم دخالت حرفِ پوچی است. در سیاست هر کاری بکنید یا نکنید در حال تجویزید. دخالت نکردن در جایی که یک ابرقدرت با شرکتهای بزرگش میخواهد فرهنگ غذاییتان را تغییر بدهد تا کاملا بهشان شبیه و وابسته شوید خودفریبیِ رقتانگیزی است.
🔸 ما نسبت به حجاب و کشف حجاب علیالسویه نبوده و نیستیم. هویتی داریم که روشنفکرها آن را ندیده میگیرند و پشت به قدرتِ جهانی میخواهند با زور تغییرش بدهند. از قضا باسوادترهایشان مثل فروغی که محرک اصلی کشف حجاب بود توحش بیشتری دارند.
@maktubaaat
متن کامل این یادداشت در صفحات اول و دوم #روزنامه_جوان امروز دوشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ با نشانی زیر منتشر شده است:
https://www.javanonline.ir/fa/news/1225316
@tdejakam
✳ دربارۀ اصلیترین و بیشترین توصیه شهیدان
از کل مدت آغاز به کار تا بازنشستگی در کیهان، شاید فقط سهچهار سال آخر بود که توفیق مدیریت تنظیم و آمادهسازی محتوای ستون «حدیث دشت عشق» را نداشتم. مطالب این ستون روزانه، درباره زندگی و وصیتهای شهیدان اعم از شهدای انقلاب و دفاع مقدس بوده و است. هر روز وقتی را با عشق و علاقه به مطالعه زندگینامهها و وصیتنامههای شهدا اختصاص میدادم تا گزیده بهترین بخشها و فرازهای آن را در آن ستونِ مختصر به خوانندگان و مخاطبان روزنامه ارائه کنیم.
بعد از مدتی برایم جالب شده بود که دیدم بیش از ۹۵درصد مطالب همۀ شهیدان در سه توصیه خلاصه میشود: از امام و ولی فقیه جدا نشوید و به رهنمودهای ایشان عمل کنید، خواهران حجاب خودشان را رعایت کنند که این کار از خون شهیدان مهمتر و تأثیرگذارتر است، تا رفع فتنه از جهان و تا پیروزی نهایی دست از دفاع و جنگ و مبارزه بر نمیداریم.
خوشبختانه این وصیتنامهها هم در نزد خانوادههای محترمشان و هم در مراکز و بنیادهای مربوط ثبت و ضبط است و کسی نمیتواند این امر بدیهی را انکار کند؛ بگذریم از یکی دو سوپرانقلابی سابق و پشیمان امروزی که حتی در یک فرسته مجازی هم نمیتوانند عدم تعادل و دروغگویی خود را انکار کنند.
در ماجراها و مباحث مربوط به بدحجابی و بیحجابی، کسانی از روی سادگی یا رندی، موضوع را به «دو تار مو» تقلیل میدادند. برخی میگفتند کشور درگیر مباحث و مشکلات بزرگتری است و باید اول مشکلات بزرگتر را حل کرد و بعد به این موضوع رسید، کسانی هم خیلی فیلسوفمآبانه معتقد بودند برای حل این مشکل باید «کار فرهنگی» کرد. اما پاسخِ مثلاً تعریض اولی این بود و است که: حدّ یقف این تسامح و تساهل کجاست؟ شما مطمئنید که امروز از پوشیده نبودن مو و بعد لباسهای توجهبرانگیز به عریانی دست و پا و سینه و بقیه اعضا و جوارح و شلوارهای ۹۰درصد پاره و آغوش و بغل بازکردن در معابر عمومی کشور اسلامی نمیرسیم؟ (که رسیدیم!) آنموقع برخی از سوپرانقلابیهایِ امروز پشیمان پاسخ میدادند که: نه؛ وقتی چشم و دل مردم سیر شود، کار و بار این جور افراد هم از سکه میافتد و وقتی ببینند کسی به آنها توجهی نمیکند، خودشان بتدریج خودشان را جمع میکنند. میگفتیم مگر در کشورهای غربی الان جامعه به این وضعیت رسیده است که برای ایران اسلامی چنین تجویزی میکنید؟ و مگر هرروزِ آنها بدتر از دیروزشان در این کثافات متعفن جنسی نیست؟
از سوی دیگر، مگر حجاب توصیه و تأکید صریح قرآن کریم و حضرات معصومین علیهمالسلام و احکام قطعی و دقیق شرعی نیست؟ و مگر حکومت اسلامی میتواند با جرم آشکار در عرصه اجتماع با مماشات رفتار کند؟
همچنین آنها که به مشکلات بزرگتر اشاره میکنند، مگر خودشان وقتی دزد به گردنبند طلایشان یا خودرو لوکسشان میزند، یا کسی به ناموسشان تعرض میکند، خواستار تندترین و خشنترین برخوردها با سارق و فاسق نمیشوند؟
ضمن اینکه در یک حکومت و سیستم آرمانی، هر بخش و هر گوشه باید به وظایف خودش با دقت و جدیت عمل کند. بانکدار باید با سلامت به وظایف خود عمل کند، پاکبان به وظایف خود، آهنگساز به وظایف خود، نیروی انتظامی به وظایف خود و کاسب و فروشنده به وظایف خود. حکومت باید هم با بانکدار اختلاسگر برخورد کند و هم با موتورسواری که گردنبند طلای علی دایی را دزدیده و هم به کارگردانی که به فلان بازیگر زن سینما تعرض کرده و هم با کسی که در محیط عمومی جامعه با تعمد و تجری، «نیمهعریان» ظاهر میشود و به ادعای منتقدان، موضوع فقط «دو تار مو»ی بیرونمانده از سر جهل نیست!
اما درباره شوخی بیمزۀ «کار فرهنگی» هم باید گفت که به این توصیه، سالهای مدید است که دارد عمل میشود اما متأسفانه نه از سوی همراهان و اهالی انقلاب، که از سوی دشمنان آگاه و هوشمندی که وقت و سرمایه و نیروی انسانی فراوان خود را برای آن گذاشتهاند. آنها با یک فیلم سینمایی به تسامح و تساهل و سبک زندگی لیبرالی دامن میزنند و تقیدات دینی و شرعی را به سخره میگیرند، با لاابالیگری در مدرسه و مهد کودک و دانشگاه رفتار فرزندان ما را تغییر میدهند، با یک کانال تلگرامی به بهترین وجه و تأثیرگذارترین صورت نوشیدن شراب، سکس با نامحرم، داشتن همزمان چندین دوست دختر، بیهودگی تلاش برای علمآموزی و مسخره بودن رعایت ادب خانوادگی و اجتماعی، غلط بودن رعایت اخلاق در محیط کار و تحصیل و فامیل، به سخره گرفتن فرزندآوری و موارد فراوانی از این دست را عادیسازی میکنند و ریشههای فکری و تربیتی افراد را میزنند و ما با رها کردن افسار فضای مجازی و مدیریت ادعایی بر کانالهای با بیش از ۵هزار دنبالکننده! بهناچار به دنبال شکار پشهها و مگسهایی هستیم که روی شاخهها نشستهاند و فکری به حال ریشهها نمیکنیم. خلاصه که به قول حضرت سعدی سنگها بسته و سگهای هار اینچنینی گشاده هستند!
@tdejakam
این مطلب در صفحات اول و دوم #روزنامه_جوان امروز دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ منتشر شده است.
متن کامل آن را در لینک زیر بخوانید:
https://www.javanonline.ir/fa/news/1226527
@tdejakam