✅معرفی برخی کمپین ها 👇
📌کمپین های فروش🔻
با این کمپینها، میتوانید محصولات یا خدمات اصلی و عمومی خود را بیشتر بفروشید.
📌کمپینهای فعالسازی🔻
با کمپینهای فعالسازی، مشتریانی که قبلا از شما خرید میکردند اما الان شما را رها کردند را برمیگردانید.
📌کمپینهای تبلیغاتی🔻
افرادی که از تبلیغات آمدند را کم کم قانع کنیم که از شما حداقل خرید کوچکی انجام دهند تا پول تبلیغات برگردد.
📌 کمپین های خاص🔻
این کمپینها برای فروش محصولات گران و سطح بالا طراحی شده که مخاطبان کمی دارد و لازم نیست همه مخاطبانتان از آن مطلع شوند.
مراحل اجرای کمپین
۱. اهداف را تعریف کنید
تعیین هدف، اولین و مهمترین مرحلهی اجرای کمپین تبلیغاتی است. اجرای بقیه مراحل کمپین تبلیغاتی به این مرحله بستگی دارد. به همین دلیل ابتدا ببینید میخواهید با تبلیغات به چه چیزی دست پیدا کنید. رایجترین اهداف اجرای کمپینهای تبلیغاتی عبارتند از:
تبدیل مشتریان بالقوه به مشتری وفادار
ایجاد و افزایش آگاهی از برند
افزایش فروش یک محصول یا خدمت خاص
افزایش تعداد مشتریان بالقوه
بهبود روابط با مشتریان قدیمی
معرفی محصول یا خدمت جدید
بهبود تصویر برند
جذب مشتریان جدید
افزایش سهم بازار
در اولین مرحله شما باید تصمیم بگیرید که از کمپین خود چه چیزی میخواهید. هر چه اهداف شما دقیق تر مشخص شوند، به شما در انتخاب مخاطب مناسب، پیام گیرا و اثربخش و همچنین طراحی جذاب کمک میکند.
۲. بودجه متناسب تنظیم کنید
حالا که اهداف کمپین خود را میدانید، آماده تعیین بودجه هستید. دانستن قدرت خرید مخاطبانتان به شما کمک بزرگی میکند. با علم بر این که چقدر سرمایه گذاری شما بازده دارد، می توانید بودجه کمپین تبلیغاتی خود را تخمین بزنید. مهم است که یک بودجه واقع بینانه تنظیم کنید که هم به اندازه کافی بزرگ باشد تا پیام شما را به طور مؤثر به مخاطبان منتقل کند؛ و هم به اندازه کافی کوچک باشد که حاشیه سود شما را حفظ کند. با این کار شما مطمئن میشوید که میتوانید هزینه کمپین در حال برنامه ریزی را پوشش دهید. بهترین حالت ممکن برای بودجه بندی کمپین، برآورد هزینه با توجه به اهداف کمپین است.
3. مخاطب هدف را شناسایی کنید
قرار نیست که شما محصولات یا خدمات خود را به تمام مصرفکنندگان بفروشید. شما باید بدانید چه کسی به شما نیاز دارد و او را هدف بگیرید. انتخاب مخاطب هدف برای یک کمپین به پاسخ دو سوال اساسی بستگی دارد:
چه کسی قبلاً از محصول یا خدمات شما استفاده کرده است؟ اگر هدف شما افزایش وفاداری به برند و ایجاد انگیزه برای مشتریان قدیمی است، باید درک عمیقی از اینکه مشتری فعلی شما چه کسی است داشته باشید.
. رسانههای خود را انتخاب کنید
در این مرحله شما باید رسانهها و کانالهایی را انتخاب کنید که مخاطب هدفتان در آنها حضور دارد. این مورد را هم در نظر بگیرید که انتخاب این رسانهها با بودجه کمپین شما همسو باشد. شما میتوانید بسته به مخاطب هدفتان تبلیغات را آنلاین، آفلاین یا ترکیبی از این دو ارائه کنید. برای مثال اگر سعی در افزایش فروش آنلاین دارید، تبلیغات PPC و رسانههای اجتماعی ممکن است بهترین کارایی را داشته باشند. بهترین کمپین ها معمولاً از ترکیب رسانههای مختلف شکل میگیرند. اگر ریسک پذیر هستید میتوانید علاوه بر رسانههای قابل اعتماد که قبلا با آنها سر و کار داشته اید، یک رسانه جدید را امتحان کنید و ببینید که چگونه بر کمپین شما تأثیر میگذارد.
5. پیام کمپین را طراحی کنید
برای اجرای موفق کمپین تبلیغاتی به یک پیام مناسب نیاز دارید. پیام تبلیغاتی شما باید واضح، مختصر، روان و منسجم باشد. از طرفی، پیام شما باید بهیادماندنی هم باشد تا مخاطب آن را به خاطر بسپارد. پیام رسانی در کمپین تبلیغاتی باید بر روی مصرف کننده و اینکه کسب و کار شما چه سودی برای آنها دارد، متمرکز شود.
زمانی که تصمیم گرفتید چه میخواهید بگویید، نحوه بیان آن را مشخص کنید. چند کلمه یا جمله را انتخاب کنید که پیام شما را برجسته کند. شاید در ابتدای کار نوشتن پیامی با این مشخصات پیشپاافتاده به نظر برسد. با این حال، زمان نوشتن پیام متوجه میشوید، نوشتن پیامی که کوتاه باشد، توجه مخاطب را جلب کند و او را خسته نکند چندان هم آسان نیست. نتایج مطالعههای مختلف به این موضوع اشاره کردهاند که بازه زمانی توجه افراد کاهش پیدا کرده است (تقریباً سه ثانیه). به همین دلیل، با کوتاه کردن پیام شانس بیشتری برای جلب توجه مخاطبتان خواهید داشت.
6. نتایج را ارزیابی کنید
اندازهگیری نتایج کمپینهای تبلیغاتی به شما کمک میکند تا میزان اثربخشی آن را تعیین کنید. شما میتوانید از این نتایج برای بهبود کمپین فعلی و همچنین اجرای کمپینهای بهتر در آینده بهره ببرید. برای مثال این اندازهگیری میتواند شمارش تعداد افرادی باشد که از یک کوپن یا کد تخفیف استفاده کردهاند؛ یا مثلا شمارش تعداد کلیکهای روی یک آگهی باشد.
استفاده از نتایج کمپینهای آفلاین برای اصلاح آنها در زمان اجرا امکانپذیر نیست. اما شما میتوانید کمپینهای آنلاین را با رصد کردن عملکرد آنها در لحظه بهبود ببخشید. نتایج کمپینهای تبلیغاتی خود را جمعآوری کنید تا بفهمید چه پیامی، چه طرحی و چه رسانهای بیشترین سود را برای شما رقم میزند. تجزیه و تحلیل این نتایج به شما اجازه میدهد تا نرخ بازگشت سرمایه کمپینهای بعدی را افزایش دهید.
May 11
⭕️۵ ترفند کلیدی برای افزایش نرخ کلیک در تبلیغات کلیکی (PPC)👇
✍️نرخ کلیک (CTR) یکی از مهمترین معیارهای موفقیت تبلیغات کلیکی است. شاخص CTR بیانگر آن است که چند درصد از افرادی که تبلیغ شما را میبینند، روی آن کلیک میکنند. بنابراین هرچه CTR بالاتر باشد، به معنای آن خواهد بود که تبلیغ شما جذابتر و مرتبطتر بوده است.
در اینجا ۵ روش برای افزایش نرخ کلیک در تبلیغات کلیکی آورده شده است:
۱. انتخاب کلمات کلیدی مناسب
کلمات کلیدی مناسب، کلماتی هستند که کاربران هدف شما برای جستجوی محصولات یا خدمات شما استفاده میکنند. برای اینکار مناسبترین راه این است که خودتان را به جای آنها بگذارید یا از چند نفر از آنها سوال کنید که برای جستجوی خدمات شما چه کلمات کلیدی را ترجیح میدهند.
۲. عنوان و توضیحات جذاب
عنوان و توضیحات تبلیغ شما، اولین چیزی است که کاربران میبینند و اگر خودمانی بگوییم کار طعمه سر قلاب برای ماهیگیری را دارند. بنابراین، باید جذاب و گیرا باشند تا توجه کاربران را به خود جلب کنند. ضمنا از استفاده از کلمات کلیدی در عنوان و توضیحات نیز غافل نشوید.
۳. استفاده از تصاویر و ویدیو
تصاویر و ویدیو میتوانند به جذابتر شدن تبلیغ شما کمک کنند. بسیاری از شبکههای تبلیغات کلیکی حتی آنها که در ایران رایجتر هستند (مثل مدیا.اد یا یکتانت)، از گزینه تصویر، انیمیشن یا ویدیو پشتیبانی میکنند.
۴. هدفگذاری مخاطبان
طبیعی است که از بین تمام گروههای مخاطبان، خدمت یا محصول شما برای برخی گرکهها جذابتر و مناسبتر باشد. این گروهها با ید مخاطب هدف شما باشند. هدفگذاری مخاطبان، به شما کمک میکند تا تبلیغ خود را در معرض دید افرادی قرار دهید که به احتمال زیاد به آن علاقهمند هستند و از آن خرید میکنند. با استفاده از ابزارهای هدفگذاری که شبکههای انتشار تبلیغات کلیکی فراهم میکنند، میتوانید تبلیغ خود را بر اساس عواملی مانند سن، جنسیت، موقعیت مکانی و علایق کاربران هدفگذاری کنید.
۵. تست A/B
تست A/B راهی است برای آنکه نسخههای مختلف تبلیغ خود را آزمایش کنید و ببینید که کدام نسخه عملکرد بهتری دارد. با استفاده از تست A/B، میتوانید عنوان، توضیحات، تصاویر و سایر عناصر تبلیغ خود را آزمایش کنید. برخی شبکههای انتشار تبلیغات کلیکی این امکان را به شما میدهند که تست A/B را به صورت اتوماتیک بر روی یک گروه اولیه مخاطبان انجام داده و سپس بهترین گزینه را به سایرین نشان دهید.
گذشته از تمام نکات بالا، ابزارهای ردیابی و تجزیه و تحلیل، به شما کمک میکنند تا عملکرد تبلیغات خود را ردیابی کنید. با استفاده از این ابزارها، میتوانید ببینید که کدام تبلیغات عملکرد بهتری دارند و در صورت لزوم، تغییراتی در تبلیغات خود ایجاد کنید.
یادتان باشد مهمترین مزیت بازاریابی دیجیتال امکان اندازهگیری و بهینهسازی مداوم است تا تجربیات شخصی خودتان را بسازید و به نکات عمومی بالا اضافه کنید.
شناخت بازار هدف
بازار هدف گروه منحصربهفردی از افراد یا کسبوکارهایی است که علایق و ویژگیهای مشترکی دارند. به طور معمول، همهی شرکتها تلاش میکنند تا محصول یا خدمات خود را به بازار هدف موردنظرشان بفروشند؛ بنابراین، پیش از فروش محصول یا خدمات، ابتدا کسبوکار مربوط باید بازار هدف خود را تعیین و شناسایی کند
این گروه مشتریان معمولا براساس عواملی مثل تمایلات رفتاری، موقعیت جغرافیایی، ویژگیهای جمعیتی، سن، درآمد و … تعیین میشوند. طراحی، بستهبندی و تبلیغ یک محصول زمانی هدفمند و موفق خواهد بود که شرکت سازندهٔ آن محصول بازار هدف خود را شناسایی و تعیین کرده باشد
💢کاربردهای اصلی شناخت پرسونای مشتری
1️⃣ تقویت روابط با مشتریان
وقتی سن، جنسیت، تحصیلات و سایر مشخصات اکثر مشتریانتان را به طور دقیق بدانید، میتوانید روابط شخصی خوبی را با آنها برقرار کنید. این روابط میتواند به صورت تبریک سالگرد تولد، ارسال مطالب مرتبط با رشته تحصیلی و شغل مشتریان، انجام تبلیغات در محل زندگی و تفریح اکثریت مشتریان و سایر روشها برقرار شود
2️⃣ تبلیغات موثرتر
زمانی که نگرانیها، مشکلات، اهداف و آرزوهای مشتریانتان را بهتر بشناسید، میتوانید پیامهای تبلیغاتی هدفمندتری را طراحی کنید و حتی در مذاکرات فروش روی ارتباط محصول یا خدمتتان با این قبیل اطلاعات مشتری تمرکز کنید
3️⃣ ابزارهای تبلیغاتی هدفمندتر
وقتی که روزنامهها، مجلات، وبسایتها، شبکههای اجتماعی و غیره مورد علاقه مشتریانتان را دقیق میدانید، بهتر میتوانید تصمیم بگیرید که تبلیغاتتان را چه زمانی و در چه رسانهای درج کنید
4️⃣ قیمتگذاری بهتر
زمانی که شغل، وضعیت خانوادگی و درآمد مشتریان را به خوبی می دانید، میتوانید قیمت مناسبتر و دقیقتری را برای محصولتان تعیین کنید
💢انواع رقبا در بازاریابی مدرن و نحوه آنالیز آنها
1️⃣ رقیب مستقیم نزدیک: محصولی مشابه شما ارائه و در همان بازار شما فعالیت میکند؛ مهمترین رقیب در کوتاهمدت است؛ راه غلبه بر این رقیب، ارائه محصول متمایز، خدمات جنبی متفاوت، قیمت بهتر، تخفیفها و پروموشنهای بیشتر، تبلیغات گستردهتر یا برند محبوبتر است
2️⃣ رقیب مستقیم دور: محصولی مشابه شما ارائه ولی در بازاری دیگر فعالیت میکند؛ به طور بالقوه خطرناک است چون میتواند با گسترش شبکه توزیعش وارد بازار شما بشود پس پیشدستی کنید و زودتر وارد بازار او بشوید
3️⃣ رقیب غیرمستقیم نزدیک: محصولی جایگزین محصول شما ارائه و در همان بازار شما فعالیت میکند؛ محصول جایگزین، محصولی است که میتواند همان نیاز مشتری را به روش دیگری ارضا کند مثلا خرما جایگزین شکر است؛ مهمترین رقیب در بلندمدت است و برای غلبه بر آن باید محصولی مشابه عرضه کنید
4️⃣رقیب غیرمستقیم دور: محصولی جایگزین محصول شما ارائه ولی در بازاری دیگر فعالیت میکند؛ بیخطرترین رقیب است و باید آن را از دور زیر نظر داشته باشید
👈 وظایف اصلی یک مدیر مارکتینگ:
1️⃣افزایش آگاهی شرکت درباره بازار و اجزای اصلی آن شامل رقبا، مشتریان و عوامل اثرگذار بر بازار مثل روندهای اقتصادی، تجاری، تکنولوژیکی، سیاسی، قانونی، اجتماعی و غیره
2️⃣ طراحی و پیشنهاد استراتژیهای اصلی شرکت در حوزههای بازارهای هدف، نقشه راه توسعه بازارهای هدف، موضعیابی شرکت و برندها و محصولات آن در بازارهای هدف، سبد محصولات، قیمتگذاری، شبکههای توزیع و بازاریابی و پیشبرد فروش
3️⃣ پیشنهاد اصلاح و ارتقاء محصولات، خدمات و تعاملات شرکت با مشتریان با در نظر گرفتن روندهای بازار، نیازها و خواستههای مشتریان و محصولات و خدمات رقبا
4️⃣ ارائه ایده برای عرضه محصولات و خدمات جدید، کمپینهای تبلیغاتی و پروموشن خلاقانه، روشهای قیمتگذاری متمایز و شبکههای توزیع مدرن
5️⃣ برقراری و مدیریت ارتباط با مشتریان هدف با تمرکز بر چهار وظیفه جذب مشتریان جدید، حفظ مشتریان فعلی، ارتقاء مشتریان فعلی و بازگرداندن مشتریان از دست رفته
6️⃣ خلق و مدیریت برندهای شرکت و تلاش برای تقویت جایگاه آنها در ذهن مشتریان و در مقابل برندهای رقبا از طریق تحکیم مزایای رقابتی و احساسی برندهای شرکت
7️⃣ طراحی و اجرای کمپینها و برنامههای مارکتنیگ و برندینگ با تمرکز بر استراتژیهای اصلی و موضعیابی شرکت در بازارهای هدف
8️⃣ کنترل منظم برنامهها و کمپینهای مارکتینگ و برندینگ شرکت و ارائه پیشنهادات کاربردی برای اصلاح آنها
9️⃣ تشریح نقش واحدهای مختلف در موفقیت شرکت در بازار و تشویق واحدهای گوناگون به پایبندی به اصول و استراتژیهای مارکتینگ و برندینگ شرکت
🔟 هماهنگی برنامهها و کمپینهای مارکتینگ و برندینگ شرکت با اهداف و برنامههای واحدهای دیگر به خصوص واحد فروش
1️⃣1️⃣ شناخت تکنولوژیها و تاکتیکهای مدرن و کم هزینه مارکتینگ و برندینگ و بکارگیری آنها با هدف کاهش هزینههای مارکتینگ شرکت
2️⃣1️⃣ کنترل نقاط تماس شرکت با مشتریان از قبیل وبسایتها، شبکههای اجتماعی، اپلیکیشنها از منظر خلق محتواهای جذاب برای مشتریان هدف و برقراری روابط تعاملی با آنها
3️⃣1️⃣تقویت برند
✅بهترین معیار موفقیت یک برند چیست؟👇
1️⃣ آگاهی از برند (Brand Awareness):
👈این معیار نشان میدهد که مشتریان هدف آیا از وجود برند شما در بازار مطلع هستند یا نه؟
👈برای اندازهگیری این معیار معمولا این سوال را در تحقیقات بازاریابی از مشتری میپرسند: «تمام برندهای عرضهکننده محصول ... را نام ببرید». اگر برند شما جزء پاسخهای مشتری باشد، آگاهی از برند شما بالا است ولی اگر نباشد یعنی آگاهی از برند شما پایین است و باید تبلیغاتتان را افزایش دهید.
2️⃣ اولین بودن برند (Brand Top of Mind):
👈 این معیار نشان میدهد که برند شما اولین برندی است که مشتری به ذهنش میرسد؛ این معیار بیانگر قدرت یک برند است
👈 برای اندازهگیری این معیار معمولا این سوال را در تحقیقات بازاریابی از مشتری میپرسند: «اولین برند عرضهکننده محصول ... که به ذهنتان میرسد را بگویید»؛ برندی که اکثر مشتریان از آن نام میبرند را میتوان قویترین برند آن صنعت دانست
3️⃣ شناخت برند (Brand Knowledge):
👈 این معیار نشان میدهد که مشتری تا چه حد با محصولات و مزایای برند شما آشنا است
👈 برای اندازهگیری این معیار معمولا این سوال را در تحقیقات بازاریابی از مشتری میپرسند: «برند ... چه محصولاتی دارد؟» و «مهمترین مزیت برند ... چیست؟» هر چقدر پاسخهای مشتریان به این دو سوال دقیقتر باشد، یعنی برندتان را بهتر میشناسد
4️⃣ یادآوری برند (Brand Recall):
👈 این معیار نشان میدهد که مشتری هنگام خرید آیا به یاد برند شما میافتد یا نه
👈 برای اندازهگیری این معیار معمولا این سوال را در تحقیقات بازاریابی از مشتری میپرسند: «فرض کنید میخواهید محصول ... را بخرید. چه برندهایی را ممکن است انتخاب کنید؟» اگر برند شما در پاسخهای مشتریان باشد، یعنی در حال تبدیل شدن به یک برند دوستداشتنی هستید
5️⃣ توجه به برند (Brand Consideration):
👈 این معیار نشان میدهد که مشتری چقدر احتمال دارد برند شما را بخرد
👈 برای اندازهگیری این معیار معمولا این سوال را در تحقیقات بازاریابی از مشتری میپرسند: «فرض کنید میخواهید محصول ... را بخرید. به احتمال زیاد چه برندی را انتخاب میکنید؟» برندی که اکثر مشتریان آن را نام میبرند، دوستداشتنیترین برند آن صنعت است
👈 هنگام سنجش این معیار، معمولا از این سوال تکمیلی هم استفاده میکنند: «چرا به احتمال زیاد این برند را میخرید؟» پاسخهای مشتریان برتریها و مزایای برند را نشان میدهد
6️⃣ تصویر برند (Brand Image):
👈 این معیار نشان میدهد که مشتری چه تصور و ذهنیتی نسبت به برند شما دارد
👈 برای اندازهگیری این معیار معمولا این سوال را در تحقیقات بازاریابی از مشتریان میپرسند: «وقتی برند ... به گوشتان میخورد، چه تصویری به ذهنتان میرسد؟» ویژگیهایی که مشتری در توصیف شما به کار میبرد، اگر ویژگیهای مثبت باشند یعنی برند شما یک برند دوستداشتنی است اما اگر منفی باشند یعنی برند شما یک برند معمولی یا حتی منفور است
7️⃣ وفاداری به برند (Brand Loyalty):
👈 این معیار نشان میدهد که مشتری چقدر به برند شما وفادار است
👈 برای سنجش این معیار معمولا یک یا هر دو سوال زیر را در تحقیقات بازاریابی از مشتریان میپرسند:
🔸 «معمولا کدام برند را همیشه میخرید؟» هر چقدر تعداد بیشتری از مشتریان از برند شما نام ببرند، یعنی وفاداری برندتان بالاتر است
🔸 «اگر برند ... را پیدا نکنید، چه کار میکنید؟» اگر مشتری پاسخ بدهد برند دیگری را میخرم، یعنی وفاداری به برند شما پایین است اما ا گر جوابهای دیگری بدهد و مثلا بگوید به فروشگاه دیگری میروم تا برند ... را پیدا کنم یا خریدم را عقب میاندازم تا آن برند را پیدا کنم و غیره، یعنی وفاداری به برند شما بالا است
8️⃣ طرفداری از برند (Brand Advocacy):
👈 این معیار نشان میدهد که مشتری چقدر طرفدار برند شما است و آن را به دوستان، اقوام، آشناها، همکاران و غیره خود معرفی و توصیه میکند
👈 برای سنجش این معیار معمولا این سوال را در تحقیقات بازاریابی از مشتریان میپرسند: «آیا تا به حال برند ... را به کسی پیشنهاد و توصیه کردهاید؟» هر چه تعداد مشتریانی که پاسخ مثبت به این سوال میدهند بیشتر باشد، یعنی برند شما طرفداران بیشتری دارد.
💢 چرا باید یک برند دوستداشتنی و قوی داشته باشیم؟
💯 دلایل اصلی خلق یک برند قوی و دوستداشتنی:
🔸 برند دوستداشتنی، درک مشتریان از عملکرد و کیفیت محصول و خدمت را ارتقاء میدهد
🔸 برند دوستداشتنی، وفاداری مشتریان به برند را افزایش میدهد
🔸 برند دوستداشتنی در مقابل برنامهها و کمپینهای بازاریابی رقبا، آسیبپذیری کمتری دارد
🔸 برند دوستداشتنی در شرایط بحرانی و رکود اقتصادی، کمتر آسیب میبیند
🔸 برند دوستداشتنی حاشیه سود بالاتری دارد
🔸 مشتریان حساسیت کمتری به قیمت یک برند دوستداشتنی دارند
🔸 برند دوستداشتنی توانایی بالاتری برای جذب همکاران تجاری دارد
🔸 تبلیغات یک برند دوستداشتنی، اثرگذاری بالاتری دارد
🔸 برند دوستداشتنی فرصتهای بیشتری را برای واگذاری امتیاز جهت تولید برخی محصولات و خدمات توسط سایر شرکتها دارد
🔸 برند دوستداشتنی فرصتهای بیشتری را برای توسعه سبد محصولات خود دارد
🔸 برند دوستداشتنی توانایی بیشتری برای جذب و حفظ همکاران حرفهای دارد
🔸 نرخ بازگشت سرمایهگذاری در یک برند دوستداشتنی بسیار بالاتر از یک برند معمولی است
💢 پنج نوع مشتریان ناراضی
1️⃣ مشتری ناراضی صبور: معمولا از صحبت کردن با شرکت درباره نارضایتی و دلایل آن خودداری میکند، چون فکر میکند این کار فایدهای ندارد. وظیفه شما در قبال این دسته از مشتریان ناراضی، پرسیدن سوالات جزئی برای رسیدن به دلیل اصلی نارضایتیشان است.
2️⃣ مشتری ناراضی تهاجمی: نارضایتی و شکایتش را بدون هیچ تعارفی و معمولا با عصبانیت زیاد به شما اعلام میکند. در برخورد با این دسته از مشتریان، باید صبور باشید و از برخورد تهاجمی با آنها خودداری کنید. اجازه بدهید اول با داد زدن یا روشهای دیگر، عصبانیتشان را خالی کنند. سپس با ادب و احترام ولی خیلی محکم دلایل نارضایتیشان را بپرسید
3️⃣ مشتری ناراضی سطح بالا: مشتری اصلی شرکت است که به هر دلیلی از عملکرد شرکت ناراضی است. از دست دادن این دسته از مشتریان ناراضی، ضربه سنگینی به شرکت میزند. بهتر است برای مدیریت نارضایتی این دسته از مشتریان، افراد یا واحد مخصوصی را در نظر بگیرید و نارضایتی آنها را خیلی سریع برطرف و جبران کنید
4️⃣ مشتری همیشه ناراضی: مشتری است که همواره در حال شکایت از شرکت است و مرتب با شما تماس میگیرد تا شکایتش را مطرح کند. در برخورد با این دسته از مشتریان ناراضی هم باید صبور باشید، ولی اگر تاثیر چندانی روی فروشتان ندارند، از آنها خیلی محترمانه بخواهید که از رقبایتان خرید کنند
5️⃣ مشتری ناراضی انتحاری: مشتری است که بدون داشتن دلیلی مشخص، از شما ناراضی است. در حقیقت میخواهد با شکایت بیدلیل، از شما اخاذی کند. این دسته از مشتریان ناراضی در حقیقت دنبال پاسخ قانعکننده از طرف شما نیستند و فقط میخواهند با گرفتن چیزی از شما، سراغ یک شرکت دیگر بروند. در برخورد با این نوع از مشتریان ناراضی، به هیچ وجه باج ندهید و با ارائه پاسخهای مستدل، درخواست او را قاطعانه ولی محترمانه رد کنید
بازاریابی عبارتی رایج در حوزه کسبوکار است که افراد متخصص برای آن دهها تعریف مختلف ارائه کردهاند. در واقع، حتی در داخل یک شرکت نیز ممکن است افراد درک گوناگونی از این عبارت داشته باشند.
اساساً بازاریابی فرآیندی مدیریتی است که برای هر محصول یا خدمات از مرحله ایده تا رسیدن به دست مشتری شامل میشود. این فرآیند شامل تعیین مشخصات یک محصول، تعیین تقاضا، قیمتگذاری و انتخاب کانالهای توزیع است. علاوه بر این، توسعه و اجرای یک استراتژی تبلیغاتی نیز بخشی از این فرآیند است.
👈 اصلیترین حوزههای تاکتیکی در بازاریابی مدرن عبارتند از:
✅ بستهبندی محصول و نحوه ارائه خدمات به صورت متمایز از رقبا
✅ روشهای قیمتگذاری
✅ شبکههای توزیع
✅ شیوههای خدماترسانی به مشتریان
✅ شیوههای وفادارسازی مشتریان
✅ ابزارها و کمپینهای تبلیغاتی
✅ ابزارهای پیشبرد فروش (پروموشن)
✅ روشهای روابط عمومی بازاریابی
✅ روشهای بازاریابی اینترنتی، شبکههای اجتماعی و موبایلی
✅ روشهای فروش شخصی و بازاریابی مستقیم
💢 بازاریابی تلفنی
👈 بازاریابی تلفنی، یکی از سختترین تاکتیکهای بازاریابی است، چون تنها 30 تا نهایتا 60 ثانیه فرصت داریم تا شخصی که با او تماس گرفتهایم را قانع کنیم به حرفهایمان گوش کند
👈 برای استفاده بهتر از این زمان کم، میتوانیم از تکنیک SHREK که شامل 5 جزء زیر است، استفاده کنیم:
1️⃣ Self-Introduction=S
✅ ابتدا خودتان را خیلی ساده و مودبانه معرفی کنید و نام شرکتی را که از طرف آن تماس گرفتهاید، بگویید
2️⃣ Hook=H
✅ مهمترین بخش از بازاریابی تلفنی، داشتن قلاب یا هوکی است که با کمک آن، توجه و علاقه فردی که با او تماس گرفتهایم را به خود جلب کنیم. برای همین، قبل از شروع تماس، باید ببینیم چه چیزی باید به مخاطبانمان بگوییم تا توجه او را به خودمان جلب کنیم
3️⃣ Reason=R
✅ برای باورپذیر کردن قلابمان، باید بلافاصله دلیلی منطقی به مخاطبانمان ارائه کنیم
4️⃣ Effect=E
✅ بعد از بیان دلیل منطقیمان، باید با بیان یک مثال واقعی، تاثیرگذاری دلیلمان را افزایش بدهیم
5️⃣ Key Question=K
✅ در پایان باید با پرسیدن یک سوال مهم مثل «آیا میتوانم وقتتان را بیشتر بگیرم؟» یا «آیا میتوانم نمونه محصول را برایتان بفرستم؟»، مخاطبان را به ادامه ارتباط تشویق کنیم
✍️ 7 ویژگی یک بستهبندی خوب
بسته در دنیای امروز خود یک ترویج کننده برند شماست به همین دلیل حتما برای طراحی بسته بندی خود زمان صرف کنید .
1️⃣ به مشتری کمک میکند تا برند محصول را راحت پیدا کند.
2️⃣ اطلاعات لازم برای بررسی و یادگیری چگونگی مصرف محصول را در اختیار مشتری قرار میدهد
3️⃣ به مشتری کمک میکند تا محصول را راحت جابهجا کند
4️⃣ به مشتری کمک میکند تا باقیمانده محصول را به راحتی ذخیره و انبار کند
5️⃣ طرح و رنگ جذابتر و متمایزی دارد
6️⃣ دور انداختن بستهبندی، پس از مصرف محصول، راحت است (مثل بعضی از بطریهای آب معدنی که راحت مچاله میشوند)
7️⃣ در تولید بستهبندی، تا جای ممکن از مواد دوستدار محیط زیست استفاده شده است
📌معرفی کتاب مدیریت بازاریابی👇
#معرفی_کتاب
اگر فکر می کنید که دوره کتاب های فیلیپ کاتلر به پایان رسیده است، باید سری به آمارهای جهانی در بین محبوبترین منابع بازاریابی و فروش بزنید تا ببینید کتاب های ایشان تا سال 2017 نیز ویرایش و منتشر شده اند. یکی از سخنان مشهور او بیان می کند که در دنیای امروز باید سربعتر از هر زمان دیگر بدویم تا بتوانیم در همان نقطه ای که هستیم باقی بمانیم.
در ادامه به بررسی 21 فصل از کتاب جامع کاتلر می پردازیم:
فصل اول: بازاریابی در قرن 21
فصل دوم: طراحی استراتژی ها و برنامه های بازاریابی
فصل سوم: جمع آوری اطلاعات محیطی و پیش بینی تقاضا
فصل چهارم: انجام تحقیقات بازاریابی
فصل پنجم: خلق روابط وفادارانه بلند مدت
فصل ششم: تجزیه و تحلیل بازارهای مصرفی
فصل هفتم: تجزیه و تحلیل بازارهای صنعتی
فصل هشتم: شناسایی بخش های بازار و تعیین بازار هدف
فصل نهم: خلق ارزش ویژه نام های تجاری
فصل دهم: هنر موضع یابی
فصل یازدهم: پویایی رقابت
فصل دوازدهم: طراحی استراتژی محصول
فصل سیزدهم: طراحی و مدیریت خدمات
فصل چهاردهم: استراتژِ ها و برنامه های قیمت گذاری
فصل پانزدهم: طراحی و مدیریت شبکه های بازاریابی یکپارچه
فصل شانزدهم: مدیریت خرده فروشی ها
فصل هفدهم: طراحی و مدیریت ارتباطات بازاریابی
فصل هجدهم: مدیریت و ارتباطات انبوه
فصل نوزدهم: مدیریت و ابزارهای ارتباط شخصی
فصل بیستم: معرفی پیشنهادات بازاریابی جدید
فصل بیست و یکم: نفوذ در بازارهای جهانی
اجزای بیزینس پلن
گرچه هر بیزینس پلن کانادا با دیگری فرق دارد، اما بهطور تقریبی هر بیزینس پلن به جز فهرست مطالب شامل ده جز مهم دیگر است که در زیر هر جز را با توضیح مختصری برایتان ذکر کردهایم.
۱. خلاصه اجرایی
این بخش نمای کلی و خلاصه بیزینس پلن برای مهاجرت به کانادا را پوشش میدهد و شامل مأموریت شرکتتان و محصولات و خدمات شما است. اگر کار شرکت شما جدید است ممکن است بخواهید دلیل راهاندازی خود را مطرح کنید، بهتر است این بخش را در پایان کار نگارش کنید.
۲. شرح کسبوکار
این قسمت شامل شرح جامعی از اهداف، کسبوکارتان، محصولات، خدمات و مشتریان هدفتان است. باید در آن علاوه بر جزئیات صنعت کاری، رقبای اصلی و تجربیات کاری خود و تمایز شما با دیگران نیز درج شود.
۳. تحلیل و استراتژی بازار
هدف این بخش این تعریف مخاطبان هدف است و باید شامل مکان جغرافیایی بازار هدف، مشکلات اولیه مخاطبان، مهمترین نیازهای بازار هدف و چگونگی برطرفشدن آن توسط کار شما، جمعیتشناسی مشتریان و بیشترین مکان فعالیت شما باشد.
۴. طرح بازاریابی و فروش
در این قسمت بهطور مفصل به مواردی چون استراتژیهای مخصوص بازاریابی، فروش و تبلیغات پیشبینی شده، علت انتخاب شما توسط مشتریان، پیشنهادات فروش، چگونگی دستیابی به محصولات و خدمات شما توسط مخاطبان میپردازید.
استراتژیهای بازاریابی و فروش بخشی از بیزینس پلن است
تحلیل رقابتی
بیزینس پلن کانادا مثل سایرین باید شامل تحلیل دقیق رقبا و مقایسه شما با آنها باشد. به جز تحلیل، باید مزایای رقابتی خود، موارد متمایزکننده کسبوکار شما و نحوه برنامهریزیتان برای این تمایز را مشخص کنید. مشکلات احتمالی ورود خود به بازار هدف در ابتدای کار نیز باید درج شود.
۶. شرح مدیریت و سازمان
در این قسمت بهطور جزئی به استراتژیهای مدیریتی و سازمان کار خود میپردازید. افراد تیم، سرپرستان گروه و صلاحیت و وظایف آنها را معرفی میکنید. همچنین قادر هستید که نیازمندیهای نیروی انسانی و شکل قوانین شرکت خود را نیز شرح دهید.
۷. توضیحات محصولات و خدمات
در این بخش به جزئیات محصولات و خدمات مورد ارائه خود که در خلاصه اجرایی آورده بودید، میپردازید. مثلاً نحوه تولید، مدتزمان ماندگاری، نیازهایی که برآورده میکنند و هزینه ایجادشان را توضیح میدهید.
۸. برنامه عملیاتی
برنامه عملیاتی به نحوه برقراری شرکت در کانادا میپردازد. اطلاعاتی مربوط به نحوه برنامهریزی کسبوکارتان مانند موقعیت فیزیکی شرکت شما، تعداد کارمندان و سایر جزئیات مربوط به عملیات شرکت شرح داده میشود.
۹. پیشبینی مالی و نیازها
در این قسمت باید به پیشبینی درآمدی خود و میزان بودجه اولیه موردنیاز برای شروع بپردازید. از دیگر موارد موردنیاز، شرح صورتهای مالی با تجزیه و تحلیلشان و پیشبینی جریان نقدی است که باید درج شود.
۱۰. نمایشگاهها و ضمیمهها
بخش پایانی بیزینس پلن کانادا باید شامل هرگونه اطلاعات اضافی برای پشتیبانی بیشتر از جزئیات ذکر شده در طرح شما باشد. اطلاعات متداول میتوانند رزومه مدیریت، تحقیقات بازاریابی و موارد پیشنهادی یا فعلی، مجوزها و مستندات قانونی، تصاویر محصولات و مدارک مالی باشند
دانلود-فرم-خام-بیزینس-پلن-طرح_توجیهی-business-plan.doc
171K
دانلود فرم خام بیزینس پلن ( فایل Word ) – دانلود رایگان نمونه
دانلود-فرم-خام-بیزینس-پلن-طرح_توجیهی-business-plan.pdf
536.3K
دانلود فرم خام بیزینس پلن ( فایل PDF ) – دانلود رایگان نمونه👆
✍️#معرفی_کتاب گاو بنفش🔻
ست گادین یکی از نویسندگان مشهور دنیا در حوزه بازاریابی، فروش و کسب و کار است. ایده گاو بنفش (purple cow) از زمانی به ذهن او خطور کرد که برای گردش به بیرون از شهر رفته بود و تعدادی گاو را در مراتع میدید که در نگاه اول جذاب بودند اما در ادامه خیلی معمولی و عادی میشدند. او با خود فکر کرد اگر یکی از آنها به یک رنگ غیر عادی مانند بنفش باشد، چه اتفاقی رخ میدهد؟
از اینرو نظریه گاو بنفش شکل گرفت. او در کنار 4 (P) محصول (product) مکان (place) تبلیغات (promotion) قیمت (price) پنجمین (P) را ارائه کرد. تمرکز اصلی این کتاب بر اساس متمایز بودن است. انتخاب با شماست که در مرکز توجه باشید و یا اصلا به چشم نیایید. او اعتقاد دارد نمیتوان مردم را مجبور کرد که ما را بشنوند و به ما توجه کنند بلکه میتوان فهمید چه کسانی به شنیدن حرف های ما علاقه مند است. آنها موقعی به محصول یا خدمات شما توجه می کنند که کاملا از رقبای خود متمایز باشید.
از طرف دیگر باید بدانید این متمایز بودن نیز همیشه به نفع شما نخواهد بود و گاهی مخالفان سرسختی خواهید داشت. اگر محصول و خدمات شما متمایز نیست پس به فکر رشد برند خود نباشید زیرا مردم شیفته آن نمیشوند بنابراین بجای سرمایه گذاری روی محصول بی ارزش و فاقد خلاقیت، روی محصول و استراتژی جدید متمرکز شوید. این یک واقعیت است که شرکت هایی سود می کنند که بخشی از هزینه خود را بجای تبلیغات صرف نوآوری می کنند
✅۸ کاربرد هوش مصنوعی در بازاریابی
👈 هوش مصنوعی عبارت است از «یک سیستم کامپیوتری شبیه هوش انسان که در یک ماشین، مثل یک ربات، قرار داده میشود و به آن ماشین اجازه میدهد تا مثل انسان فکر کند و وظایف محوله را کاملا هوشمندانه انجام بدهد»
👈 هوش مصنوعی را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد:
1️⃣ هوش مصنوعی کاربردی
🔸 سیستمی که برای یک منظور مشخص مثل «کنترل انبار» یا «آمادهسازی سفارشات مشتریان» طراحی شده است و وظیفه محوله را مثل یک انسان بسیار باهوش، انجام میدهد
2️⃣ هوش مصنوعی عمومی
🔸 سیستمی که برای منظور مشخصی طراحی نشده و هر وظیفهای را که به آن محول کنند، انجام میدهد
👈 امروزه، بیشتر هوشهای مصنوعی که در کسب و کار و بازاریابی به کار برده میشوند، از نوع هوش مصنوعی کاربردی هستند و وظایف مشخصی را انجام میدهند که اصلیترین آنها عبارتند از:
1️⃣ تحلیل اطلاعات مشتریان و پیشبینی رفتار آینده آنها
🔸 هوش مصنوعی حجم انبوهی از دادههای مشتریان مثل سفارشات قبلی، جستجوهای اینترنتی، لایکها و کامنتها در شبکههای اجتماعی و غیره را جمعآوری و تجزیه و تحلیل میکند و سپس بر اساس آن، رفتار بعدی مشتری را پیشبینی میکند و مثلا میگوید مشتری مورد نظر چه محصولی را در چه زمانی میخرد
2️⃣ تعامل خودکار با مشتریان
🔸 هوش مصنوعی برای تعامل خودکار با مشتریان مثل گرفتن سفارشات، شکایات، نظرات و غیره به کار برده میشود. در سالهای آینده، رباتهایی که نقش ویزتور و فروشنده را بازی میکنند، به شدت افزایش مییابد
3️⃣ توسعه محصولات و خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی
🔸 بسیاری از شرکتها برای ارتقاء عملکرد و کیفیت محصولات و خدماتشان از هوش مصنوعی کمک میگیرند. برای مثال، شرکت کولیبری، مسواکهای برقی دارای هوش مصنوعی تولید کرده است. این مسواکی هوشمند، نحوه و دفعات مسواک زدن فرد را تجزیه و تحلیل و به او پیشنهاداتی برای بهتر مسواک زدن ارائه میکند
4️⃣ مدیریت رابطه بین واحدهای فروش و تولید با کمک هوش مصنوعی
🔸 بسیاری از شرکتها با کمک هوش مصنوعی، میزان دقیق تقاضای محصولات مختلفشان را پیشبینی و بر اساس آن، تامین مواد اولیه و تولیدشان را برنامهریزی میکنند. برای مثال، امروزه بسیاری از شرکتهای مُد با کمک دادههایی که از فروشگاههایشان در سراسر جهان جمعآوری و با کمک هوش مصنوعی تجزیه و تحلیل میکنند، میزان استقبال از مُدهای جدید را ارزیابی و میزان تقاضا برای آنها را پیشبینی میکنند
5️⃣ کمک به مشتریان برای استفاده بهتر از محصولات و خدمات با کمک هوش مصنوعی
🔸 کار با برخی محصولات و خدمات، پیچیدگیهای خاصی دارد. در نتیجه، شرکتهای تولیدکننده محصولات و خدمات پیچیدهای مثل هواپیما، از هوش مصنوعی برای کمک به مشتریانشان جهت استفاده بهتر و راحتتر از محصول یا خدمت مورد نظر استفاده میکنند. برای مثال، شرکت جنرال الکتریک، هوش مصنوعی به نام واتسون دارد که همراه با تجهیزات پزشکی شرکت به بیمارستانها ارائه میشود. وظیفه واتسون این است که به پزشکان و کادر درمانی کمک میکند تا از تجهیزات شرکت بهتر و راحتتر استفاده کنند
6️⃣ ارائه محتواهای مرتبط به مشتریان با کمک هوش مصنوعی
🔸 ارائه محتواهایی که مورد نظر یا پسند مشتریان نیست، نوعی مزاحمت به حساب میآید. برای همین، شرکتها سعی میکنند با کمک هوش مصنوعی و با تجزیه و تحلیل سلایق مشتریان، محتواهایی را به آنها ارائه کنند که به احتمال زیاد میپسندند یا به دردشان میخورد. برای مثال، دو نفر وارد یک وبسایت میشوند، ولی هوش مصنوعی که وبسایت را اداره میکند، محتواهای متفاوتی را به آنها نشان میدهد
7️⃣ پیشنهاد بهترین محصول و خدمت به مشتریان
🔸 پیشنهاد محصول بر اساس نیازها و شرایط خاص مشتریان، یکی از دغدغههای همیشگی شرکتهاست. امروزه، شرکتها این دغدغه را با کمک هوش مصنوعی حل کردهاند. برای مثال، شرکت لورآل، با کمک هوش مصنوعی خود و خدمات فیسبوک، با تحلیل دادههای شخصی و عکس مشتریانش، بهترین محصولات آرایشی و مراقبت از پوست را به هر فرد پیشنهاد میکند
8️⃣ ارائه مشاوره به تیمهای فروش و بازاریابی
🔸 تصمیمگیری برای نحوه مذاکره و تعامل با مشتریان و پیشنهاد بهترین محصول با مناسبترین قیمت، اصلیترین وظیفه یک فروشنده و بازاریاب است. امروزه، شرکتها با استفاده از هوش مصنوعی به فروشندگان و بازاریابهایشان کمک میکنند تا در تعامل با مشتریان، بهترین تصمیمها را بگیرند و مثلا با ارزیابی خریدهای قبلی مشتری، بهترین پیشنهاد خرید را به او ارائه کنند
#معرفی_کتاب عبور از شکاف
Crossing the Chasm
جفری مور یکی از نویسندگان جنجالی در حوزه بازاریابی و فروش است که نظریه های جالبی را ارئه کرده است. او در این کتاب نمونه های واقعی را در قالب تحقیقات میدانی ارائه کرده است و استراتژی های مختلف را بررسی کرده است. اگر بیاد داشته باشید او در دهه 90 میلادی چرخه معروف عمر سازمان را مطرح کرد.
وقتی بازاری آغاز میشود و سازمان در مسیر رشد قرار میگیرد، صاحبان مشاغل در این مرحله به بررسی راههای رشد و تبلیغات و تعهد محصول و خدمات خود هستند و آرزوهای بلند پروازانه ای در سر دارند. جفری مور عقیده دارد پس از گذشت مدتی اگر سازمانی نتواند محصول یا خدمات جدیدی را ارائه کند در شکاف گیر می افتد و تقریبا چنین وضعیتی برای اکثر کسب و کارها طبیعی است اما برخی از آنها سالها در آن می افتند و برخی دیگر با اتخاذ رویکرد جدید، از آن خارج میشوند. شکاف بین مصرف کنندگان در مراحل اولیه که گذر از آن نیازمند ساز و کار متفاوتی است، داستان اصلی این کتاب است.
مرحله اول: نوآوران – این دسته بدنبال فن آوری های جدید هستند.
مرحله دوم: پذیرندگان اولیه – نخستین گروهی که یک فن آوری را بخاطر مزایا و کاربرد آن میپذیرند.
مرحله سوم: اکثریت پیشگام – این گروه تماسل به خرید دارند اما منتظر می مانند تا محصول یا خدمات مد نظر از طرف دیگران توصیه شود و مشکلات آن برطرف گردد.
مرحله چهارم: اکثریت پیرو – کم ریسک ترین افرادی که در این گروه قرار دارند و با توجه به حجم تبلیغات و بازدهی کالای مورد نظر اقدام به خرید آن میکنند.
👇
https://eitaa.com/teamsmart