یه مطلبه که چند روز دارم بهش فکر میکنم امروز ک روز شروع زعامت آقاست، مینویسم... یک 💠چند وقت پیش شنیدم و خواندم مادر شهید ابراهیم هادی خیلی منتظر جنازه پسرش بود مدتی یخ می‌خورده #جگرش سوخته بود خیلی ذهنم به هم ریخت نمیفهمیدم جگر سوخته ای که باعث بشه یخ بخوری، یعنی چی؟ دو 💠شهادت شهید رئیسی خیلی شوک آور بود تا حالا تو عمرم اینجور جگرم نسوخته بود حتی شهادت حاج قاسم سه 💠سالهای سال از دوران نوجوانی خاطرات حاج قاسم رو از تلویزیون می‌دیدیم و می‌دانستیم با دشمن دین و خدا در نبرد است احتمال شهادت حاج قاسم وجود داشت مثل هر رزمنده ای که جان برکف در مقابل دشمن می ایستد چهار 💠شهید سلیمانی و شهید رئیسی تشییع میلیونی داشتند در داخل و خارج از کشور براشون عزاداری کردن ب نقل الجزیره یک چهارم دنیا برای شهید رئیسی عزادار شد کجای دنیا این اتفاق افتاده که برای کسی اینجور دل مردم کشورهای مختلف متحول بشه؟ پنج 💠وجه مشترک شهید رئیسی و شهید سلیمانی، ذوب شدن در ولایت بود با خوب شاگردی کردن در مدرسه ولایت، خدا، قلب مردم دنیا را متوجه آنها کرد. 🔸اما هنوز نه جگر سوخته آن مادر شهید را میفهمم نه ولایت را فهمیدم 🔰 فقط جمله شهید صدر را کمی مصداقی متوجه شدم ذوبوا فی الخمینی کما ذاب هو فی الاسلام هرکس در ولایت ذوب شد تاثیر گذار خواهد شد... اللهم عجل لولیک الفرج اللهم احفظ امامنا الخامنه ای السلام علیک یا روح الله ✍اسماعیلی (سما )