#قصه_و_عبرت
✨وقتي مرحوم حسينعلي ميرزا فرمانفرما در كنار دريا برهنه ميشود كه در دريا شنا كند ، سگي كه داشته مانعش ميشود.
✨فرمانفرما به سگ اعتنايي نميكند و آماده رفتن در آب ميشود
✨آن لحظه كه ميخواسته خود را در آب بيندازد و سگ ميبيند جلوگيري كردنش فايده ندارد و الآن صاحبش در آب ميرود، ناچارخود را در نقطه معيني از دريا پرتاب ميكند.
✨ناگاه حيوان بزرگي او را ميبلعد.
✨فرمانفرما ميفهمد جهت جلوگيري كردن سگ چه بود و چگونه خودش را فداي صاحبش كرده است ، از رفتن به آب منصرف ميشود و از كار سگ حيران و سخت ناراحت و گريان ميگردد.
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
علامه حلی و بوسه بر خاك پای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) .
.
علامه حلی، هر هفته از حله با پای پیاده به سوی كربلا راه می افتاد تا فضیلت زیارت امام حسین سلام الله علیه را در شب جمعه درك نماید. .
آن بزرگوار، طی سفری از حله به كربلا، به محضر نورانی امام عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف می رسند، اما، حضرت را نمی شناسند. در طول مسیر، عصا از دست علامه به زمین می افتد.
امام زمان علیه السلام خم می شوند، عصای علامه را برمی دارند و به دست ایشان می دهند. .
در همین هنگام سوالی در ذهن علامه القا می شود و از محضر امام زمان علیه السلام می پرسد:
- آیا در این عصر و زمان كه غیبت كبراست، می توان حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف را دید یا نه؟
حضرت در پاسخ علامه می فرمایند: - چگونه صاحب الزمان را نمی توان دید و حال آن كه دست او هم اكنون در دست توست؟! به محض این كه علامه این پاسخ را می شنود، بی اختیار خود را به زمین می اندازد تا پای مبارك حضرت را ببوسد كه در این هنگام از كثرت شوق مدهوش می شود.
منبع:
تنكابنی، قصص العلما، ص 355
#شب_جمعه
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج