🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
⚜بِسمِاللهِالرَّحمَنِالرَّحیم⚜
#ماجراهای_باغ_عمو_حسین
#به_قلم_ساداتکاظمی
#برگسبز۲۱🌱
حاج آقا: "خب مادر سادات خصوصیات عجیبی داشتن و اینکه خیلی با محبت بودن. تو زندگی حضرت عشق و محبت به همسر و خانواده موج میزد."
"که اینجا حاج آقای موسوی میگن نظام عالم هستی بر اساس عشق و محبت بنا شده و حتی این عشق و محبت در موجودات دیگه از جمله پرندگان هم هست و بر اساس غریزهشون."
(حاج آقا دو داستان را برای تأیید مودت و محبت آورد):که اسلام بنای اصلیش بررحمانیت و رحیمیت هست
داستان کامل گنجشک و حضرت سلیمان (ع):
"روزی دو گنجشک نزد حضرت سلیمان (ع) آمدند. گنجشک نر با ناراحتی تمام عرض کرد: «ای پیامبر خدا! این همسر من است. او به من بیاعتنایی میکند و از توجه به من سر باز میزند!» گنجشک ماده گفت: «او ادعا میکند که اگر با او همراهی نکنم، سرزمین یمن را ویران خواهد کرد!» حضرت سلیمان خندید، اما گنجشک ماده گفت: «او را به خاطر این ادعای دروغین مجازات کنید! چرا که مردان معمولاً وقتی ادعای بزرگی و بیجا میکنند، محبتشان در دل همسرانشان کم میشود.» حضرت سلیمان (ع) از این سخن تعجب کرد و توبیخ گنجشک نر را کرد تا به این بهانه که دنبال قدرت است، همسرش را آزار ندهد. سلیمان (ع) فهمید که محبت، قانون سازی و جاری هست در بین همه موجودات. (سند: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۱۴، ص ۱۲۱، نقل از قصص الأنبیاء)"
داستان جوان و تأخیر مرگ به واسطهی مهر همسر:
"همچنین به یکی از پیامبران خبر رسید که جوانی مؤمن، تنها چند روز عمرش باقی مانده است. پیامبر امر کرد: "بروید بساط ازدواج شو محیا کنین." اما روز موعود که رسید، جوان زنده بود! خداوند فرمود: "به واسطهی محبتی زیادی که همسر و خانم این جوان به شوهرش داشت مرگش به تأخیر افتاد." زیر تشک جوان را دیدند، ماری بزرگ و سیاه که مأمور قبض روح بود، خشک شده و مرده بود! (سند: شیخ صدوق، الأمالی، ص ۲۹۰، مجلس ۴۷، حدیث ۱۱)."
حاج آقا: "حالا در عالم هستی دو ستارهای بودن به نام فاطمه و علی که از جنس نور و آسمانی بودن اینا اصلا زمینی نبودن ولی چند صباحی اومدن تا دربین زمینیان زندگی کردن که، چگونه خوب زندگی کردن آموزش بدن."زندگی این حضرات عین محبت و عشق واقعی بود!
"فضای جلسه روضه عموحسین محو صحبتهای حاج آقای موسوی شده بودن و کسی حواسش به زمان نبود که حاج آقا گفتن، دردانه هستی یعنی چی؟... که کم کم فضای جلسه داشت نورانیتر میشد و اینکه روز واقعه بر اساس روایت اهل سنت و
"چند نفر اومدن تو کوچه بنی هاشم هیزم آوردن و لشکر کشی و در حالی در خونه فقط زهرا بود و علی هم در مسجد بودن وغربت و انتهایی ال الله، زهرایی به هیچ عنوان نامحرم هیئت و اندام حضرت رو کسی نمیدید و بعد از واقعه غدیر یکی یکی درب خونه انصار و مهاجربن رو میزد و از ایشون میخواستن حجت رو درین دنیا تموم کنه و آن هم فقط به خاطر ولایت خاندان آل الله بود و میگفت مکر شما در روز واقعه غدیر، بحث جانشینی بعد از پیامبر رو ندیدین جواب میدادن چرا فقط حضرت میخواستن از این مردم بی وفا اقرار بگیرن و بیاین یک صدا زیر پرچم سبز خوشگل آقا رسول الله یکدست شن و یک ملت ۷۳ فرقه نشیم و فقط از این ۷۳ تا یک فرقه حق هست ذکر سند..." (سند مرجع ۷۳ فرقه: سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۲۲).
"مجلس داشت منفجر میشد یک حال عجیبی تو مجلس پیدا شده بود تازه هنوز حاج آقای موسوی وارد اصل روضه نشده بود که سوزندان درب و میخ درب و ماجرای محسن سقط شده."
صدای حاج آقا اوج گرفت: "... آن درب ساده، با هیزمِ کینه سوخت! (سند هجوم: ابن قتیبه دینوری، الإمامة و السیاسة، ج ۱، ص ۳۰). این ضربه نه تنها روح را آزرد، بلکه جسم را دچار یک ضایعه شدید کرد و خونریزی داخلی آغاز شد. مجلس اهل بیت علیهم السلام هم جسم و روح تو صفا میده،
"شعر و مداحی قدیمی: جوانی رو تماشا کن که بهر راه رفتن همون دستی که بشکسته هست بر دیوار میگیرد در آن روزی که دیوان عدالت می شود ... به جز محسن دو شاهد از دیوار و میگیرم و..."
حاج آقا با صدای محزون مجلس مادر رو حسابی صفا داد.
پس از پایان روضه، سکوتی سنگین حاکم شد. عطر چلو گوشت جایگزین عطر اسپند شد.
و بعد هم پذیرایی شام و چلو گوشت. سفرهای به وسعت کرامت اهل بیت علیهم السلام پهن شد. دو تا گوسفند عمو حسین که نذر روضه مادر سادات شده بود، آماده شده بود. جوانان، که حالا هم روحشان با روضه صفا یافته بود و هم جسمشان با غذای حلال، با اشتیاق دور سفره نشستند.
#روضه_خانگی#مجلس_بی_ریا
#عمو_حسین_خوانسار
#چلوگوشت_نذری
#بهار_عزاداری
#سنت_جوانان
#حال_خوب_مجلس
#سفر_به_مدینه
#روضه_عموحسین_فقط_بیا_و_ببین
✍🏻 #ساداتکاظمی
کپی یا انتشار بدون ذکر منبع مشکل شرعی دارد🚫
╔═══🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╗
https://eitaa.com/tebkowsar
╚═══🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
9.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها🍃🌹
فرا رسیدن سالروز شهادت مظلومانه
بانوی دوعالم حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد 🏴🖤
#فاطمیه
#باغ_بنفشه🌸 | عضو شوید👇
https://eitaa.com/BagheBanaafshe
1.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸امشب امیر المؤمنین حالش پریشان است، شام غریبان است...
.
"دلسوختگیهاتون در رثای کوثر بهشتی قبول. انشاءالله شفاعت مادر بدرقه راهتون باشه."🥀
.
.
انشاءالله، ادامه تدریسهایمان را فردا پی خواهیم گرفت. همراه ما باشید."
.
17.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💧 نهر و مزرعه 🌾
نهر و مزرعه را دیدهای، و دیدی که این دو با آب چگونه رفتار میکنند؟
نهر عرصه را بر آب تنگ میکند، در نتیجه آب پا به فرار میگذارد و میگریزد. 💨
اما مزرعه آغوش باز میکند، از اینرو آب در آنجا میایستد و به عمق وجود زمین نفوذ کرده و باعث میشود آنجا را سبز و خرم کند. 🌱
حالا یادت باشد:
مادر (حضرت زهرا سلام الله علیها) مثل آب است؛ مایه حیات و طراوت. ✨
مبادا تو هم نقش نهر را بازی کنی! و گرنه این مایه حیات را از دست خواهی داد. 💔
بیا و نقش مزرعه را داشته باش و بر روی مادر آغوش باز کن و ببین چطور سرسبز میشوی. 🌳
که :دنیای بی فاطمه صفا ندارد...😭
#سادات_کاظمی
طب کوثر (مخصوص بانوان)
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 ⚜بِسمِاللهِالرَّحمَنِالرَّحیم⚜ #ماجراهای_باغ_
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
⚜بِسمِاللهِالرَّحمَنِالرَّحیم⚜
#ماجراهای_باغ_عمو_حسین
#به_قلم_ساداتکاظمی
#برگسبز۲۲🌱
#حس_خوب_روضه
عمو حسین با رضایت و آرامش، در حالی که بساط روضه حضرت مادر (س) داشت جمع میشد، صدایش را بلند کرد:
"بابا جان، فردام روز خداست، بذارین برا روز بعد که هم تعطیل رسمی هست انشاءالله جمع و جور میکنیم. ها بابا جان عجلهای نیست، آخ میدونم همهتون خسته شدین چون ماشاالله مجلس با برکت بود و دست تک تک شما رو میبوسم و با تموم وجود شاکر خدام که همچین خانوادهای متین و ولایتمدار دارم. بابا مهدی، کل دستگاه میکروفون قطع کن چون امانت هست. حسن بابا، سماورها رو چک کن که خاموش باشن."
نگاهی به آشپزخانه انداخت: "ماه بانو خانوم کجایی، امشب مادرتون هم سنگ تموم گذاشتن، آخه پذیرایی و چیدن با کدبانوها بود."
"ماه بانو بیاین بشینیم، یک دمنوش و چایی بعد از روضه میچسبه...☕"
بعد از صرف چایی، عمو حسین دید بچهها و نوهها و دخترخانمها و عروسخانمها همه نشستهاند. یک لبخند همراه با رضایت زد و گفت: "یک سؤال فنی بپرسم؟"
بچهها یک نگاهی همراه با چرخش به همدیگه و "شاید..." کردن و گفتند: "بفرمایید، آقا جون. ❓"
عمو حسین گفت: "خب مجلس عزای مادر سادات تموم شد انشاءالله به کرمش قبول کنه. خب بگین بابا! الآن حستون بعد از روضه چیه؟ حس خستگی نمیگم ها، البته اونم قابل خریدن هست و مقدس... حس درونیتون؟"
یکی گفت: "احساس سبکی." یکی گفت: "حس رضایت." یکی "حس نشاط درونی" و...
دانیال و کوچکترها هم این وسط تا دلشون خواستن جست و خیز و شیطنت داشتند و گفتند: "آقاجون حیف تموم شد! امشب خیلی خوش گذشت، با پسرعموهام خیلی بازی کردیم و...🤸"
که عمو حسین با همان طمأنینه خودش گفت: "این حس رضایت و حس عالی بابا، مثل باغ گیلاس ماست که...🍒"
"بابا این تن و بدن ما که میبینید، یه چیز خشک و بیاحساس نیست؛ این مثل یه «باغ بزرگ گیلاس» میمونه. این شاخهها و برگها و ریشهها (همون رگ و استخون و پوست) همه با هم باغ رو ساختن. این ساختمون عالیه! اما این باغ یه صاحب داره؛ یه باغبان داره که همهکارهست. اون باغبان، دل ماست، همون روح خودمونه که حکما بهش میگن «فرمانده»."
"دیدید وقتی یه خبر تلخ میشنوی، یهو کل بدنت سست میشه؟ انگار یه دفعه تمام خونت یخ میزنه؟ ❄️ شوخی نیست! غصه مثل سرمازدگی ناغافلِ زمستون میمونه. دل (روح) میتونه تو یه لحظه دستور بده که آب تو رگهات (همون ذرات ریز بدن که ۷۰٪ ما رو ساخته) از کار بیفته و تمام باغ بدنت یه شبه پاییزی بشه. برعکسش، یه خیال راحت، یه خبر خوب، مثل آفتاب ملایم بهاره ☀️ میمونه که تو یه ثانیه به تمام شکوفهها جون میده."
"نماز، ذکر و عبادت، مجلس روضه مثل آبِ زندگی و کودِ باغه. اگه صاحب باغ (روح) دائم با دقت و عشق، این ریشهها (قلب و نیت) رو سیراب نکنه، درختهای بدن خشک میشن و دیگه نمیتونن کار خوب و میوه شیرین بدن."
"اشک برای اهل بیت علیهم السلام : بچهها! درست شبیه بارون رحمت که تمام گرد و غبار آفتها و غصههایی رو که رو برگهای وجودمون نشسته، میشوره و اجازه میده باغ نفس بکشه.💧"
"بله بابا جان، اگه دلِ آدم (روح) شاد نباشه و با خدا حرف نزنه، باغ گیلاس وجودش کمکم به جای میوهی شیرین، پُر از برگهای خشکیده و پشیمونی میشه. این فرماندهی روح رو جدی بگیرید. 🌿"
عمو حسین با مهر ادامه داد: "انشاءالله که سال بعد زنده باشیم و در کنار همدیگه دوباره بهترین مجلس برا دردانه هستی برگزار کنیم. مزاحمتون نمیشیم. دوست دارین همین جا استراحت کنین بازم هر طور صلاحه. خیر ببینین بابا. 🙏"
(خانواده آرام آرام شروع به خداحافظی و بلند شدن بودن که!!!
#باغ_گیلاس_وجود
#دین_کامل_جذاب
#جسم_و_روح_روضه
✍🏻 #ساداتکاظمی
کپی یا انتشار بدون ذکر منبع مشکل شرعی دارد🚫
╔═══🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╗
https://eitaa.com/tebkowsar
╚═══🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝