🔰 تخمتره، کرم زایید! 🪱
🌐@tebona
•┈┈┈••✾••┈┈┈•
▪️در منابع حدیثی منسوب به امامیه، دو عبارت مبنی بر وجود کرم در دندان یافت میشود. حدیث اول، بدون ذکر سند و طریق مشخص در کتاب مکارم الاخلاق و نیز با اندکی اختلاف در کتاب طب الائمه آمده است. به این بیان که جبرئیل دندان مبارک امام حسین ع را اینگونه تعویذ کرد که ایشان قطعه آهنى را بر دندان بگذارند و هفت مرتبه بر آن بخوانند: «...دودة تكون في الفم تأكل العظم... / ...دابَّة تكون في الفم تأكل العظم...» (رک: مکارم الاخلاق، ص406 - طب الائمه، ص25).
▫️عبارت دوم، بدون ذکر سند، در کتاب طب الصادقین ع آمده است. این گزارش صرفاً یک تدبیر طبی، در حاشیه یک کتاب حدیثی محسوب میشود و با توجه به اینکه شاهد روشنی برای انتساب به معصوم ندارد حتی نمیتوان آن را ذیل عنوان روایت مرسل قرار داد! (رک: طب الصادقین، ص184، شماره 289 - پاورقی محقق: «لم نعثر علیه فی المصادر المتوفرة لدینا»)
▪️خلاصه این تدبیر چنین است که اگر تخمتره، روی آهنِ گداخته حرارت ببیند و دود آن از طریق یک قیف آهنی به دندان برسد، کرمهای موجود در دندان خارج شده و درون ظرف آب میافتد!. «...تُخرج ما في الضِّرس مِن الدُّود حتي تقع في الماء»
▫️با توجه به ضعف منابع و اشکال در طریق این دو عبارت و ایضاً مخالفت قطعی با مشاهدات و دادههای تجربی (مبنی بر اینکه اساساً کرمی در دندان سکونت ندارد) روشن است که این دو عبارت از معصوم صادر نشده و از این منظر چندان بحثی باقی نمیماند و حقیقتاً ساحت دین و علم معصومین ع از چنین خرافاتی مُنزه است!
▪️اما تمام نکته اینجاست! عدهای از سادهانگاران طب اسلامی به خیال خامشان، تدبیر طبی موجود در کتاب طب الصادقین ع را تجربه کرده و خروج کرم از دندان را به چشم دیدهاند! (فیلم مربوطه)
برخی نیز دُکان دونبش خود را در فجازی باز کردهاند و با فروش پَک متشکل از تخمترهِ اَعلای مکی و قیف آهنیِ فولادمبارکه، به احادیث باب «فَضل التِّجارة و المُواظَبة عَليها» جامه عمل پوشاندهاند. (نمونه مشابه)
▫️اما ماجرا چیست؟ کل حکایت این است که تخمتره (و ایضاً برخی بذرهای دیگر) هنگام حرارت دیدن از خود شیره سفیدی خارج میکند که بسیار شبیه به یک کرم سفید است. همین مسئله موجب شده، امر بر بیمار و شخص کرمزُدا مشتبه شود و بر ایشان چنین بگذرد که گویی اینها همان کرمهای وعده داده شده است!
تنها کافی بود که این ایدئولوگهای طب اسلامی، پیش از شروع پروسه کرمزدایی، چند لحظهای درنگ کرده و با کنار نهادن قیف مربوطه و بستن دهان مبارک، فقط شاهد گداخته شدن تخمتره و باز شدن مغز آن میبودند، تا دریابند که چگونه تخمتره برایشان کرم میزاید!
▪️البته خرافه کرم دندان محدود به این دو عبارت در منابع حدیثی نیست! تقریباً تمام منابع طبقدیم، از کرم دندان و تدابیر خروج آن سخن گفتهاند (رک: القانون فی الطب، ج2، ص451 - كناش في الطب، ص148 - الموجز، ص220) و عجب آنکه حتی حکمای طب قدیم نیز این تدابیر را در خروج کرم از دندان مجرب شمردهاند!!! 😳 (رک: داود الأنطاكي، ثلاث رسائل طبية، ص٢٤٣ – اعظمخان، اكسير اعظم، ج2، ص49)
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
⏮ مؤسسه طِبُنا
🌐 تلگرام | ایتا | سایت
هدایت شده از علی امیری
📔 جلسه دفاع پایاننامه
📝 موضوع:
علم امام به طب و طبابت، از منظر کلامی، روایی و تاریخی
🆔 @ali_amiry_ir
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
👨🏻🎓 ارائه: علی امیری
✍🏻 استاد راهنما:
حجت الاسلام دکتر محمد تقی سبحانی
⚖ استاد داور:
حجت الاسلام دکتر قدردان قراملکی
⏱ زمان:
یکشنبه ششم خرداد، رأس ساعت 4 عصر
🏠 مکان:
قم، فیضیه، روبهروی ساختمان اداری دارالشفا، سالن جلسات دفاعیه
🔰 حضور طلاب و دانشجویان در جلسه دفاع بلامانع است.
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
🌐 تلگرام | ایتا | سایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#چرندوپرندهای_طبی (20)
🌐@tebona
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔹 تو اگر واقعاً تجربه را برای رسیدن به اثربخشی ادویه معتبر میدانستی، نباید بین روایت نامعتبر و طبسنتی فرق میگذاشتی!
وقتی تجربه قرار است در عرض «وحی»، ملاک و معیارِ اثربخشی قلمداد شود، چرا کثیری از ادویه غیررواییِ موثر، قطعی تلقی نشود؟ بائک تجر بائی لاتجر؟!
🔸 پس اگر اقرار به «واقعنمایی تجربه» دروغ نباشد، در عمل باید به همه لوازم سخنت پایبند باشی (که نیستی)! چرا که اگر روغن بنفشه اثرگذاری قطعی دارد، دهها داروی گیاهی و غیرروایی دیگر نیز اثربخشی قطعی دارد!
🔹 وقتی «تجربه» قرار است سنگِ محک نهایی ما باشد دیگر چه فرقی دارد که فرضیهی مورد مطالعه از کجا اخذ شده باشد؟ فرضیه چه متخذ از روایتی ضعیف باشد، چه برگرفته از تجربه و خواب و شهود و قیاس و مشاهده! چه فرق است بین اینها وقتی داوری نهایی بر دوش تجربه نهاده شده؟! 🤔
🔸 واقعیت ماجرا این است که این جماعت، هیچ شأن و آبرو و جایگاهی برای تجربه قائل نبوده و نیستند! هدف از دخیل بستن به تجربه نیز، تنها گربهشور کردن مرویات نامعتبر طبی خودشان است و الا نه تجربهی روشمندی برای اثربخشی داروهایشان دارند و نه حتی از اَولیاتِ آدابِ آزمون و خطای تجربی مطلع هستند!
🔹 از این رو، چارهای جز این ندارند که برای فرار از پاسخ به اشکالات گسترده منبعی، سندی و متنی مرویاتِ نامعتبر طبی، به طناب بیصاحب تجربه چنگ بزنند! و الا تجربه کیلویی چند؟! 😏
تأسّف...!
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
⏮ مؤسسه طِبُنا
🌐 تلگرام | ایتا | سایت
کتاب دویست و هفتاد درمان.pdf
6.87M
💠 کتاب "دویست و هفتاد درمان"
📚 ترجمه ۲۷۰ روایت منحصربهفرد از کتاب طبالصادقین ع
✍ مسئول ترجمه: محمد سعادتمند
✅ منبع انتشار: کانال مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث
🌐@tebona
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
⏮ لازم به ذکر است که انتشار این فایل به معنای تایید مطاوی آن نیست. صرفا جهت تسهیل در امر تحقیق پژوهشگران و ناقدان منتشر شده است.
🔰 اصل انتساب کتاب به مولف (ادعای انتساب به ابنهمام و تلعکبری)، وجود برخی اشکالات در طرق و اسناد کتاب، ارسال بسیاری از متفردات حدیثی، وجود غرائب طبی و... همگی اعتبار متفردات این کتاب را با ابهامات جدی روبهرو کرده و طبعا انتساب متفردات آن به صادقین ع فاقد پیشنیازهای فقاهی و اعتبارسنجی است.
انشا الله ضمن پژوهشهایی اشکالات آن نشان داده خواهد شد.
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
⏮ مؤسسه طِبُنا
🌐 تلگرام | ایتا | سایت
⏪ حدیث عنوان بصری در سدههای اخیر شهرت یافته و مورد توجه بسیاری از فعالین طب اسلامی قرار گرفته است.
در چکیده این مقاله آمده است که این حدیث نخستین بار در قرن ششم هجری قمری در مشکاة الأنوار علی بن حسن طبرسی و سپس در آثار شهید اول و شهید ثانی به صورت مرسل روایت شده است.
◀️ عنوان بصری به کلی ناشناس است و حتی نامگذاری به «عنوان» در تاریخ عرب و اسلام، نادر است. در متن روایت عنوان بصری، عناصر تاریخی اندکی دیده میشود؛ با این وجود، همین اطلاعات اندک نیز با دانستههای تاریخی مانند طبقه، محل زندگی و جایگاه امام صادق ع سازگار نیست.
🔼 برخی فقرات حدیث در منابع متقدمتر به افراد دیگری نسبت داده شده است. وجود اصطلاحات متاخر، استناد به روایتی نبوی که در بوم حدیثی مدینه شناخته شده نبوده است، وجود الفاظ، اصطلاحات، مضامین و قالبهای صوفیانه از دیگر مشکلاتی است که اصالت حدیث را تضعیف میکند. با نظر به مجموع شواهد سندی و متنی، اعتبار حدیث و صدور آن از امام صادق ع قابل دفاع نیست و به احتمال زیاد ریشه در فضایی صوفیانه دارد.
🔹 دانلود مقاله از سایت طبنا:
🌐http://tebona.ir/1799
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
⏮ مؤسسه طِبُنا
🌐 تلگرام | ایتا | سایت
MKAK_Volume 4_Issue 2_Pages 57-80.pdf
1.08M
◀️ فایل pdf مقاله «اعتبارسنجی حدیث عنوان بصری»
استاد سیدجمال حسینی
استاد علی عادلزاده
🔹 دانلود مقاله از سایت طبنا:
🌐http://tebona.ir/1799
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#چرندوپرندهای_طبی (21)
🌐@tebona
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔹در این وانفسای بیکاری و گرانی، خدا را شکر که این آخوند_بلاگرهای طبی ما کاسبیشان با فروش حرز و پک باطل الطلسم رونق دارد! نام و نان و نوای مربوطه برقرار باد! 💰
🔸 امثال تو به جای اینکه ندای محکمِ «رُبَّ مشهور لا اصل له» سر دهد و عِرق این باورهای خرافی را از جسم و جان عوام بزداید، خود شده آتش بیار معرکه و پیشران قافله یافه و خرافه؟!
🔹 ترساندن مردم از جن و بیماریهای ماورائی و دلآشوب ساختن ملت از قمر در عقرب بس نبود که الان نان در آبگوشت نحوست صفر ترید میکنید؟ حناقتان نمیشود که به دروغ میگویید: «ماه صفر نحس است و این توی روایات ما هم آمده»!!! 😡
🔸 نه روایتی در نحوست صفر داریم و نه ماه صفر سنگین است و نه اگر قمر در عقرب درونش بیفتد نحستر و شومتر میشود! حاجت به هیچ حرز و پک و آویز و بخور و دخیلی هم نیست! بوی گند پیاز دروغ و عوامزدگی هم خفهمان کرد! 🤢
🔹 محرم و صفر فرصتی بس مغتنم است برای تقرب به الله و توسل به آل الله و شستن دل و جان از سیاهیها! این نیز سراسر سبکبالی است و آسودهروانی و خیر و برکت! 😇
🔸 آسیب این جماعت بیشتر از معنویتهای نوظهور و فرق انحرافی نباشد کمتر نیست! چرندهای این آخوند بلاگرهایِ اخباریِ کفِ اینستا و ایتا به پای دین و اهل بیت ع نوشته میشود!
🔹 این خوابزدگان متغافل را که نمیشود بیدار کرد! امید که معدود مسئولینی که در فکر عِرض اسلام و ایضاً زحمت امثال ما هستند دستی بجنبانند و هر چه سریعتر گوشی از این جماعت بپیچانند! 👂
تأسّف...!
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
⏮ مؤسسه طِبُنا
🌐 تلگرام | ایتا | سایت
🔰 تفاوت بین همجنسگرایی و همجنسبازی! ثم ماذا؟!
🔸 به آقای بروجردی باید گفت اولا اصل موضوع، در حال حاضر صرفاً یک نظریه است و نه یک فکت علمی! در مقابل هم نظریات محکم و متقنتری وجود دارد که ذاتی و ژنتیکی بودن تمایل به همجنس رد شده است.
🔹 آقای علوی بروجردی باید به خودشان و تیمشان زحمت بدهند و مروری بر آخرین مقالات تخصصی که در ژورنالهای معتبر مطالعات جنسی و روانشناسی جنسی منتشر شده و به نقد انگاره ذاتی بودن همجنسگرایی و برخی دیگر از اختلالات جنسی پرداخته، ببینند.
🔸 مرجعی که قرار است پاسخ به یک سوال تخصصی فقهپزشکی بدهد باید فرق فکت و فرضیه و نظریه را در موضوع مورد سوال بداند تا اینگونه در دام «لوهای» شرطیهای که با قصد و غرض و مرض مطرح میشود، نیفتد.
🔹 نشناختن موضوعات تخصصی و به عبارتی «موضوعشناس نبودن» که بلای جان عموم آقایان است. سادهترین مسائل موضوعی در فقه پزشکی را هم درست یا کامل جواب نمیدهند و خیلی از اوقات منشاء سوء استفاده قرار گرفته است.
🔸 جدا از نقد انگاره ذاتی بودن همجنسگرایی، حالا باید پرسید که معظمله معتقد به ذاتی بودن همجنسگرایی هست یا خیر؟ اگر هست که قطعا بیراهه رفتهاند چون اساساً این مسئله فکت نشده است و تحقیقاتش در مراحل اولیه است. اگر مخالف هستند که خب تفاوت گذاشتن بین همجنسگرایی با همجنسبازی چه وجهی دارد؟
🔹 باید پاسخ بدهند که فرق گذاشتن بین همجنسگرایی با همجنسبازی در اصل قبح مسئله از جهت شرعی چه تفاوتی میکند؟ ایشان دقیقاً با تاکید به این مسئله به دنبال چه چیزی هستند؟ 🤔
🔸 مثل این میماند مرجعی بین تمایل به تجاوز داشتن با تجاوزبازی فرق بگذارد و بگوید تمایل به تجاوز یک حالت روانی است و با تجاوزبازی فرق دارد! خب الان چی شد؟ که چی مثلا؟ این تفکیک در اصل قبیح بودن این مسائل تفاوتی ایجاد میکند؟ 😏
🔹 کما اینکه در سکسولوژی و شناخت انواع و اقسام این اختلالات جنسی میشود دهها و صدها مثال مطرح کرد که آخر همه آنها اگر یک «گرایی» یا یک «بازی» بگذاریم با یکدیگر فرق میکند. خب حالا «گرایی» با «بازی» گذاشتن در پسوند انواع و اقسام انحرافات و اختلالات جنسی، چه فرقی در اصل قبح شرعی مسئله کرد؟ 😞
🔸 مرجع به جای اینکه فرض غلط سوال را به چالش بکشد و آن عمامهای که قرار است از آقایان بردارند را با زیرکی بفهمد، خودش افتاده در دام سوال! نه به قطعی نبودن این انگاره اشاره کرده و نه نقد و اشکالی به فرض غلط مسئله مطرح کرده و نه چهارتا تعریض و نهیب دینی زده و نه چندتا توجه اجمالی به آسیبهای اجتماعی و فرهنگی این مسئله داده! و نه خیلی «و نه»های دیگر!
کلا با یک خط، سر و ته استفتاء را هم آوردهاند و معلوم نیست دقیقا چه میخواهند بگویند و مقصودشان از لوازم این تفکیک چیست! 🧐
🔹 این چه شیوه پاسخ دادن است؟ الان جهان تشیع منتظر بود این یک خط از بیت آقای بروجردی صادر شود تا مسیر مسلمین و مسلمات همجنسگرا معلوم شود؟ آقایان قدری به خودشان زحمت بدهند و مسئولیت پذیرانهتر وارد موضوعات تخصصی شوند. یا استفتائات تخصصی را جواب ندهید و یا اگر جواب میدهید اولا درست موضوع را بشناسید و ثانیاً جوانب مسئله را تفصیلی روشن کنید. امید البته بر جوانان عیب نیست... 😞
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
⏮ مؤسسه طِبُنا
🌐 تلگرام | ایتا | سایت
◀️ مدح و توثیقهای بیحساب در آثار متأخران
✍ علی عادلزاده و عمیدرضا اکبری
🌐@tebona
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
🔹 قضاوت دربارۀ میزان اعتبار روایات و جایگاه راویان نیازمند توجه به همۀ جنبههای ضعف و قوت آنان است. توانمندی در توثیق راویان، نیازمند توانمندی در جرح و توجه به انواع آسیبها و اشکالات است. کسی که با خوشبینی اشکالات را نمیبیند، توثیقش چندان ارزشمند نیست؛ و برعکس، جرح کسی پذیرفتنیتر است که به قرائن قوت روایتگری راوی هم توجه کند و مثلا صرف انحراف راوی در یک جهت، بدبینی به او را در همۀ جهات رقم نزند.
🔸 از جرح و تعدیلهای ارزشمند متقدمانی مانند ابن الولید، ابن نوح، ابن غضائری و نجاشی و تلاشهای متأخرانی مانند مرحوم محقق شوشتری که بگذریم، رجال و تراجمنگاری ما -به ویژه در قرون اخیر- بسیاری اوقات دچار سهلانگاری و خوشخیالی شده و نیازمند نقادی جرّاحی اساسی است. بدون مقدمهچینی بیشتر به سراغ چند نمونه از نگاشتههای متأخران درباره افرادی میرویم که یا وجود خارجی نداشتهاند یا برای آنها مجهول مطلق بودهاند و یا واقعیت آنها با گمانههای تراجمنگاران از زمین تا آسمان فرق داشته است.
🔹 نمونه: الحسین بن بسطام
میرزا محمدباقر موسوى خوانسارى(۱۲۲۶- ۱۳۱۳ ق) در روضات الجنات (ج۲، ص۳۰۰) مینویسد:
«الشیخ المتطبب الجلیل حسین بن بسطام بن سابور الزیات، صاحب کتاب طبّ الأئمّه کان من أکابر قدماء علماء الإمامیّه ومحدّثیهم وأجلّاء روات أخبارهم فی طبقه الکلینى أو الشیخ أبى القاسم بن قولویه القمى، وکتابه المشار إلیه هو ما ألّفه بمعونه أخیه الشیخ أبى عتاب … إلّا أنّ فی مقدّمات «بحار» سمینا المجلسى- رحمه اللّه- ذکره بهذه الصوره: وکتاب طبّ الأئمّه من الکتب المشهوره لکنّه لیس فی درجه سائر الکتب لجهاله مؤلّفه …»
🔸 شیخ عباس قمی (د. ۱۳۵۹ ق) نیز به تبع او مینویسد:
«حسین بن بسطام بن سابور الزیات من اکابر قدماء العلماء الامامیه و محدثیهم صنف کتاب طب الأئمه باعانه اخیه ابى عتاب عبد اللّه بن بسطام.» (الکنى و الألقاب، ج۱، ص۲۲۶)
🔹 معلوم نیست به چه دلیل حسین بن بسطام به «جلالت» ستوده شده و از «بزرگان علمای امامیه و اجلای روات» به شمار رفته است!
تقریبا هیچ اطلاع روشنی درباره شخصیت الحسین بن بسطام وجود ندارد و چنان که شیخ عبد الله مامقانی تصریح کرده مدحی درباره او نیافته است (تنقیح المقال، ج۲۱، ص۳۴۵).
🔸 علامه مجلسی نیز مؤلف طب الأئمه را مجهول خوانده است (بحار الأنوار، ج۱، ص۳۰). نجاشی فقط ادعای ابن عیاش را درباره کتاب او و برادرش، نقل کرده، بدون هیچ مدح و توثیقی (رجال النجاشی، ص۳۹، ۲۱۸).
🔹 بیرون از گزارش کوتاه و مشکوک ابن عیاش و چند سند از کتابِ موجود طب الأئمه، ذکری از این دو برادر نیست تا در زمره «بزرگان علما و اجلای محدثین» خوانده شوند. اساساً حتی اینکه وجود خارجی داشتهاند محل تردید است! انتسابِ کتاب طب الائمه به این دو نیز قابل دفاع نیست. نام آن دو فقط در ابتدای برخی اسنادِ خاص از این کتاب آمده و به عنوانِ راوی همه اخبار آن در نظر گرفته نشدهاند.
🔸 در مقاله «سندسازیهای کتاب طب الأئمه» هم انتساب این کتاب به فرزندان بسطام نقد شده و هم الگوی جعل بسیار گستردۀ اسناد در کتاب و هم قرائن ارتباط آن با جریانِ غلو نشان داده شده است. چنانکه چند نقل دیگر از ابن عیاش از همان واسطۀ نقل طب الأئمه یعنی صالح بن الحسین النوفلی وجود دارد که همگی اختلال طبقاتی و جهالت دارند. (اکبری، «سندسازیهای کتاب طب الأئمه منسوب به فرزندان بسطام»)
🔹 به هر حال به جز متن کتاب منسوب به فرزندان بسطام و گزارش نجاشی، اطلاع دیگری درباره «الحسین بن بسطام» در دست نیست و این دو نیز نه تنها نشان نمیدهد که او از «بزرگان علمای امامیه و اجلای محدثین» بوده بلکه بیشتر موجب تردید در وجود خارجی او است!
👇 متن کامل یادداشت: https://deraayaat.ir/new-tawthiq
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
⏮ مؤسسه طِبُنا
🌐 تلگرام | ایتا | سایت